آنان که از ازدواج می‌ترسند بخوانند!

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
مرسی از دعوت :gol:
خب هر کسی یه سری باور و اعتقادات واسه خودش داره که در طول زندگیش شکل می گیره که گاهی قابل تغییره و گاهی هم نه، منم طبق همین اعتقاداتی که دارم یه سری معیار هایی واسه خودم دارم که صد در صد اونا رو برای انتخاب طرف مقابلم در نظر می گیرم
اول یه سری معیار ها که برام مهم تر هستش رو در نظر می گیرم و اگه اونارو داشته باشه می رسم به جزئیات و معیارهای فرعی
در مورد شناختن خواستگار هم همون طور که گفتم اول می بینم اون معیار های کلی رو داره یا نه، اگه داشت با تحقیقات محلی از اطرافیانش، همسایه ها و خصوصا محل کار و دوستان صمیمیش شروع می کنم
برای این که در مورد خانوادش هم یه شناختی داشته باشم دوس دارم خانواده ها هم با هم ارتباط داشته باشن که البته این مورد تو ایران خیلی سخته، چون سریع کل محل و فامیل خبردار میشن و بعد اگه ازدواج سر نگیره کلی حرف پشت دختره
حتما هم از یه مشاور مورد اعتماد کمک می گیرم که بتونم بهتر طرفمو بشناسم و ببرمش زیر ذره بین...
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
من حاضرم اگر کسی پیدا بشه که به من یه آپارتمان پنجاه متری بده (یا پول اجارشو بده) + خرج 3 وعده غذا رو بده + خرج پوشاک + پول تو جیبی و کرایه تاکسی و .... اینارو بده ، ازدواج کنم!!

یعنی اگه این شرایطو داشتم ازدواج میکردم و یه جورایی با ازدواج کنار میومدم ، ولی مشکل اینجاست که مشکل یکی دوتا نیست آخه ، من اگه بخوام کار کنم تا خرج زندگیمو در آرم دیگه اونوقت اونجوری که باید مطالعه کنم اونوقت نمیتونم و اگه نتونم یعنی مطالعه م ناقص باشه اونوقت دیگه به اون اهداف خاص خودم نمیرسم و زندگیم میشه مثل همه ی آدمای معمولی که کار میکنن و زندگی میکنن!
شما به عنوان یه آدم غیر معمولی،درس میخونین که زندگی کنین یا زندگی میکنین که درس بخونین؟
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس تو هنوز خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی مونده به این نتیجه برسی که یه آدم معمولی هستی...



:gol:

قضیه ی اون شاه و گدا شد دیگه!

یه روز یه شاهی به یه گدایی رسید، این گدا به شاه تعظیم نکرد ، شاهه عصبانی شد و گفت چرا تعظیم نکردی؟

گدا از شاه پرسید: ای شاه ، تو بعد از اینکه شاهیت تموم بشه چی هستی؟ شاه جواب داد : هیچی!

گدا گفت من از الان "هیچی" هستم ، تو هنوز کلی مونده تا به من برسی ، پس من از تو برترم!!!!!!!!

اینجوری شد فضیه ما دیگه!؟
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی الان از خانواده خرجی می‌گیرید تا کار نکنید و به مطالعه‌تون برسید؟
من پُست قبلی گفتم ترجیحاً باید طرف درس‌اش رو تموم کنه و بعد وارد این وادی بشه تا خودش (خودشون) زجر نکشند، نه اینکه مثل صوفی‌ها...
الان اینطوری مثلاً فیلسوف‌ها باید زن و بچه‌شون رو بفرستند بهزیستی که داریم مطالعه می‌کنیم.
آدم‌های غیرمعمولی هم کار می‌کنند و زندگی می‌کنند. فرقشون با آدم‌های معمولی اینه که در کنار کار و زندگی به کارهای دیگه‌شون هم میرسند.

اینم حرفیه!

نه من منظورم این نبود که تا آخر عمر گوشه گیری میخوام بکنم. من گفتم باید به یه سطح قابل قبولی از علم یا دانش یا سواد یا هرچی برسم تا جامعه منو به عنوان اونچه که انتظار دارم و هستم ، قبول کنه ، بعد از اینکه افتادم روی غلطک ، اونوقت برم به سمت ازدواج و زندگی خودبخود به طور ساده بره جلو.

من گفتم اگر زودتر از اونچه که باید ازدواج میکردم ازدواج کنم ، اون مدلی که الان آزاد و رها هستم(!) دیگه اون مدلی نخواهم بود و این باعث میشه بعدا احساس ضعف کنم وبگم کاش اون زمان فلان میکردم.....

چون هرچیزی هم یه سنی داره دیگه ، همونطور که ازدواج یه سنی داره ، علاقه به درس و مشق هم یه سنی داره!

بعدشم بابا من متولد 71 هستم هنوز 23 سالمه کووووووووووووووووووو تا ازدواج ، نمیدونم چرا گیر دادین واسه من زن بستونین!!!:biggrin:
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما به عنوان یه آدم غیر معمولی،درس میخونین که زندگی کنین یا زندگی میکنین که درس بخونین؟

من واقعیتش اگر یه روز از زندگیم بدون مطالعه باشه احساس میکنم اونروز بدترین روز زندگیم بوده! شاید قبول نکنین ولی زندگی برای من با علم و فکر کردن و مطالعه معنی پیدا میکنه! یکی وقتی میره تفریح میکنه دلش خنک میشه حال میکنه ، تفریح منم یاد گرفتن و دانش آموزیه ، اینطوریم دیگه چیکار کنم:(
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
قضیه ی اون شاه و گدا شد دیگه!
یه روز یه شاهی به یه گدایی رسید، این گدا به شاه تعظیم نکرد ، شاهه عصبانی شد و گفت چرا تعظیم نکردی؟
گدا از شاه پرسید: ای شاه ، تو بعد از اینکه شاهیت تموم بشه چی هستی؟ شاه جواب داد : هیچی!
گدا گفت من از الان "هیچی" هستم ، تو هنوز کلی مونده تا به من برسی ، پس من از تو برترم!!!!!!!!
اینجوری شد فضیه ما دیگه!؟

ها احسنت.ولی قضیه برتر و بهتر و بالا پایین نیس
منم مث تو بیس چار ساعته فکر میکنم ولی هیچ کتابی نمیخونم و فقط از اینترنت و دنیای اطراف استفاده میکنم.
منظورم از فکر،فکر به بدبختی نیست،منظورم واقعا تفکر و به جواب رسیدنه
بعد که خیلی فکر کنی به این نتیجه میرسی که هممون کپی پیست هم و عین همیم و اصلن نباس تلاش کنیم واسه خاطر اینکه متفاوت باشیم ;)


همین که تلاش نکنیم برای متفاوت بودن،خودش یه تفاوته.چون همه مردم دنیا دارن دست و پا میزنن واسه متفاوت بودن. (دقیقا همون جمله ای که گفتی) ، منظور من همین بود.
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
ها احسنت.ولی قضیه برتر و بهتر و بالا پایین نیس
منم مث تو بیس چار ساعته فکر میکنم ولی هیچ کتابی نمیخونم و فقط از اینترنت و دنیای اطراف استفاده میکنم.
منظورم از فکر،فکر به بدبختی نیست،منظورم واقعا تفکر و به جواب رسیدنه
بعد که خیلی فکر کنی به این نتیجه میرسی که هممون کپی پیست هم و عین همیم و اصلن نباس تلاش کنیم واسه خاطر اینکه متفاوت باشیم ;)


همین که تلاش نکنیم برای متفاوت بودن،خودش یه تفاوته.چون همه مردم دنیا دارن دست و پا میزنن واسه متفاوت بودن. (دقیقا همون جمله ای که گفتی) ، منظور من همین بود.

این جمله ی آخرت منو کشت اصلا ، قشنگ داری برای بی عاری توجیه کاملا منطقی میاری!!!:biggrin: شوخی کردم
در کل منظور از این داستان که گفتم ، این نیست که چون آخرش همه هیچیم پس میخواییم چیکار که تلاش کنیم ، نه، این منظورش اینه که واسه جاه و مقام الکی آدم نباید خودشو به آب و آتش بزنه ، وگرنه تلاش کردن و متفاوت بودن(از نوع خوبش) با تلاش(از نوع بدش) فرق داره...
به قول اون فیلمه : میییییییییییییییییییییدوووووووووووووونم که مییییییییییییییییییییییدونییییییییی میییییییییییییییدونممممممممممممممممممم مییییییییدوووووووونم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ها احسنت.ولی قضیه برتر و بهتر و بالا پایین نیس
منم مث تو بیس چار ساعته فکر میکنم ولی هیچ کتابی نمیخونم و فقط از اینترنت و دنیای اطراف استفاده میکنم.
منظورم از فکر،فکر به بدبختی نیست،منظورم واقعا تفکر و به جواب رسیدنه
بعد که خیلی فکر کنی به این نتیجه میرسی که هممون کپی پیست هم و عین همیم و اصلن نباس تلاش کنیم واسه خاطر اینکه متفاوت باشیم ;)


همین که تلاش نکنیم برای متفاوت بودن،خودش یه تفاوته.چون همه مردم دنیا دارن دست و پا میزنن واسه متفاوت بودن. (دقیقا همون جمله ای که گفتی) ، منظور من همین بود.

سلام
من با جملات آخری موافق نیستم. بنظر من تفاوت ن اینه ک سعی کنی یا بقول شما دست و پا بزنی ک متفاوت باشی و ن برعکس!! هیچ تکونی بخودت ندی!-دوستمون تو پست قبلی خوب بیان کرده:D
کافیه خودت باشی! فقط همین!! اونوقت واقعا متفاوت میشی! حتی اگه همه همین کارو بکنن هم متفاوتی! چون هیچ دو انسانی شبیه هم نیستن..
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جمله ی آخرت منو کشت اصلا ، قشنگ داری برای بی عاری توجیه کاملا منطقی میاری!!!:biggrin: شوخی کردم
در کل منظور از این داستان که گفتم ، این نیست که چون آخرش همه هیچیم پس میخواییم چیکار که تلاش کنیم ، نه، این منظورش اینه که واسه جاه و مقام الکی آدم نباید خودشو به آب و آتش بزنه ، وگرنه تلاش کردن و متفاوت بودن(از نوع خوبش) با تلاش(از نوع بدش) فرق داره...
به قول اون فیلمه : میییییییییییییییییییییدوووووووووووووونم که مییییییییییییییییییییییدونییییییییی میییییییییییییییدونممممممممممممممممممم مییییییییدوووووووونم

سلام
من با جملات آخری موافق نیستم. بنظر من تفاوت ن اینه ک سعی کنی یا بقول شما دست و پا بزنی ک متفاوت باشی و ن برعکس!! هیچ تکونی بخودت ندی!-دوستمون تو پست قبلی خوب بیان کرده:D
کافیه خودت باشی! فقط همین!! اونوقت واقعا متفاوت میشی! حتی اگه همه همین کارو بکنن هم متفاوتی! چون هیچ دو انسانی شبیه هم نیستن..
دوتاتون [SUB]نفهمیدید[/SUB]متوجه نشدید(!) چی گفتم
یا من بد توضیح دادم

منظورم این بود که برای کلمه ی "متفاوت بودن" تلاش بیخود نکنید
نه اینکه "تلاش" نکنید برای "زندگی" برای "کار و پولداری" برای "محبت و عاشقی" برای "خوشبخت کردن خودت و دیگران" برای هزار مسئله دیگه....

فقط جمله ی من مختص کلمه ی متفاوت هستش.
اگر هنوز نگرفتید چی گفتم،از پشت سر موهاتونو بگیرید محکم و صاف برید تو دیوار به من چه والا!!!!!



خودت نفهمیدی بیتربـیــد:|||||||||
باسواتتتتت :|
 
آخرین ویرایش:

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز





پر جمعیت ترین خانواده ی جوان ایرانی
مادرخانواده متولد سال1362
پدر خانواده متولد سال1360

گفتگو با مادر پرجمعیت ترین خانواده جوان ایرانی

یکی از دغدغه های خانواده ها برای فرزندآوری بحث معیشت است. می گویند وقتی درآمد کافی نداریم و به سختی معیشت خودمان را تأمین می کنیم، چگونه چند فرزند داشته باشیم؟ درآمد شما به چه صورت است؟ آیا نگران معیشت فرزندانتان نیستید؟ تاکنون به مشکلی در این زمینه برخوردید؟
به عقیده من روزی دست ما نیست و روزی دهنده خداست. ‫وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءًا کَبِیرًا‬ تا به حال هم درآمد ما از طلبگی بوده است. شکر خدا تاکنون شوهرم نه از جایی قرض گرفته، نه وامی گرفته، حتی همه از ما قرض می گیرند، نه اینکه خیلی پول داشته باشیم، ولی خدا در همین درآمد کممان برکت قرار داده است. خدا را شکر تاکنون محتاج کسی نبودیم. البته بچه های ساده و قانعی هم داریم.
داستانی تعریف کنم، یکی از تاجران تهرانی بود که یک مدتی خانه نشین می شود. از او سئوال می کنند چرا خانه نشین شدی؟ می گوید من زمین های کشاورزی زیاد دارم یک بار سر زمین بودم زنبوری می آمد مرتب گندم بر می داشت و می برد. تعجب کردم زنبور که گندم نمی خورد؟ دنبالش رفتم دیدم زنبور گندم را می برد داخل خرابه ای. در این خرابه گنجشک کوری زندگی می کند که وقتی صدای بال زدن زنبور را می شنود، دهانش را باز می کند و زنبور، گندم را می اندازد داخل دهان گنجشک.
خداوند بارها در قرآن فرموده به خاطر روزی بچه هایتان را نکشید. همان خدایی که به بچه در رحم مادر با بند ناف غذا می رساند، بعد از تولدش هم روزی اش را فراهم می کند.
- شما در زندگی خودتان با شهریه طلبگی چطور معیشت را مدیریت می کنید؟ چون فکر نمی کنم این شهریه خیلی بالا باشد، با ۸ فرزند و اجاره خانه، خوراک و پوشاک و ….؟
این بحث در فکر ما نمی گنجد که خداوند چگونه برکت به مال می دهد. یک ریاضی دان می رود پیش یکی از علما و به او می گوید: «چرا شما می گویید اگر خمس بدهید مالتان ۲ برابر می شود؟ هر عاقلی می داند اگر از ۵ تا ۱ دانه برداریم می شود ۴ ولی شما می گویید می شود۱۰ تا.» آن عالم می گوید: سگ زاد و ولدش زیاد است و در هر نوبت زایمان توله های زیادی به دنیا می آورد ولی گوسفند سالی یک زایمان دارد. ازطرفی انسان ها از سگ تغذیه نمی کنند و گوشتش را نمی خورند، ولی گوشت گوسفند را می خورند. بیماری، گوسفند را بیشتر از سگ از پا در می آورد و می کشد و… بر طبق این موارد، الان دنیا باید پر از گله سگ باشد، ولی پر از گوسفند است.» این برکت خدا برای ما غیرقابل فهم است.
- یعنی شما از ابتدا اصلاً دغدغه معیشتی نداشتید؟ و همه چیز راحت بوده است؟
نه، آسان نبوده است. یا یک بار همسرم رفته بودند تبریز. قم هوا خیلی سرد بود و آن زمان ۵ بچه داشتم، همه بچه ها مریض شدند. من ۲ تا ۲ تا می بردمشان دکتر. کسی هم نبود کمکم کند. تنها بودم. تا اینکه یک شب دو تا از بچه ها تب ۴۰ درجه کردند و من خیلی سعی کردم تبشان را پایین بیاورم ولی نشد. بردمشان دکتر، دکتر گفت یکی از بچه ها باید بستری شود. من دیدم نمی توانم بچه ها را در خانه تنها بگذارم یا این بچه را در بیمارستان بگذارم، ازطرفی وضعیت مالی ام هم خیلی جور نبود. به دکتر گفتم هر کاری لازم است بگویید در خانه انجام می دهم.


چه امکاناتی برای بچه ها فراهم کرده اید؛ پلی استیشن، بازی های جدید، کامپیوتر و…؟
بچه هایی که با هم بازی می کنند احتیاجی به اسباب بازی ندارند. من خودم شخصاً عقیده دارم بچه هایی که با عروسک، بازی می کنند، خودخواه می شود. من تا به حال به جز یک بار که رفته بودم کربلا و برای بچه هایم دو تا عروسک آوردم، برایشان عروسک و اسباب بازی نخریده ام. بچه هایم با هم بازی می کنند، با هم دعوا می کنند، از حق خودشان دفاع می کنند و… وقتی بچه هایم با هم دعوا می کنند، من طرفداری هیچکدام را نمی کنم. می گویم خودتان مشکلتان را حل کنید. این بچه ها یاد می گیرند که باید از خودشان دفاع کنند و ناز نازی بار نمی آیند.

برای تربیت بچه ها از چه روش تربیتی استفاده می کنید؟ مطالعه می کنید؟
مشکل ما این است که فکر می کنیم بچه که به دنیا آمد، باید او را تربیت کرد؛ در حالیکه اشتباه است. اسلام می گوید از قبل از ازدواج باید به فکر تربیت بچه باشی. می گوید وقتی می روی خواستگاری دقت کن آن دختر یا پسر می تواند مادر یا پدر خوبی برای بچه ات باشد یا نه؟ اما الان این نگاه عوض شده است. فطرت انسان گرایش به خوبی ها دارد.
یکی از معصومین می فرمایند شما سعی کنید بچه را بد تربیت نکنید. اگر بگذاریم از همان ابتدا بچه از کانالی که خدا گفته بزرگ شود، خوب تربیت می شود.
روان شناسی اسلامی اگر بخواهیم بدانیم باید نامه حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) را بخوانیم. البته من کتاب مسئولیت و سازندگی آقای صفایی حائری را هم برای بحث تربیت فرزند پیشنهاد می کنم.
- بچه های شما تاکنون اعتراضی نسبت به امکانات کمترشان در مقایسه با دوستانشان نداشته اند؟
مشخص است که بچه ها گاهی از این دست حرف ها می زنند. اما باز هم این بر می کردد به بحث تربیت که فرزند جوری بار بیاید که این مسائل خیلی برایش مهم نباشد. در این گونه موارد با بچه ها حرف می زنیم و را و روش درست زندگی کردن را بهش می گوییم و بچه می فهمد که دنیا چقدر بی ارزش است. همسرم در این خصوص خیلی با بچه ها با زبان خودشان صحبت می کند. تمام بچه ها بچه های خوبی هستند ما پدر و مادر بچه ها را بد می کنیم. اگر مادری بعد از یک مهمانی خودش از تجملات و زندگی میزبان با حسرت تعریف کند، بچه هم اینگونه بار می آید. اگر بچه بی ارزشی دنیا را در نگاه پدر و مادرش ببیند، برای او هم این مسائل بی ارزش می شود. اما متاسفانه درد دین در جامعه ما کم شده است. خانواده ها ازینکه نکند بچه به خاطر برخی نداشته ها ناراحت شود، یا به قولی عقده ای شود، هر چیزی که بچه بخواهد بلافاصله برایش تهیه می کنند ولی غافل از اینکه سختی ها انسان های بزرگ تحویل جامعه می دهد.
- من متوجه شدم همسرتان خیلی کم منزل هستند و ولی حضور پررنگ و مؤثری دارند. ایشان چه رابطه ای با شما دارند؟ چه اخلاقیات خوبی دارند که می توانید به آقایان توصیه کنید؟
همسرم کم منزل هستند ولی وقتی هستند حضور پررنگی دارند؛ با بچه ها صحبت می کنند. من تربیت خوب بچه ها و احترامی که به ما می گذارند را مدیون شوهرم هستم که با بچه ها رابطه صمیمی دارد. اغلب آقایان وقتی خسته با منزل می آیند و بچه ها سر و صدا می کنند ناراحت می شوند و به خانم می گویند بچه را ساکت کن ولی همسر من اینطوری نیستند.
آقایان باید رعایت خانم هایشان را بکنند. نه اینکه مدام در منزل باشند و کار کنند، بلکه الان اغلب خانم ها گله دارند که همسرانشان کارهای بیرون از منزل را می آورند خانه؛ پای کامپیوتر و لب تاب می نشینند. در حالیکه باید سعی کنند اوقاتشان را با بچه ها و خانواده بگذرانند؛ با بچه ها بیرون بروند، بازی کنند و… ما الان مسافرت های زیادی می رویم. هرچند بیشتر به خاطر کار تبلیغ است. ولی حتی در آنجا هم همسرم بعضی از بچه ها را با خودشان می برند تا به من کمک کنند.

از بچه هایتان هم برایمان بگویید؛ سن و سالشان، خصوصیات اخلاقی و خوبشان؟
خدا رو شکر یک صفت مشترک بین همه بچه هایم، خصلت دلسوزیست؛ هم نسبت به یکدیگر و هم نسبت به من و پدرشان.
دختر بزرگم، مطهره، اول دبیرستان است؛ رشته معارف در جامعه الزهرا می خواند. دختر دومم محدثه، دوم راهنمایی و فرزند سومم مهدی کلاس پنجم، بچه چهارم مهدیه کلاس سوم و بچه پنجم کوثر کلاس اول، بچه ششم ابوالفضل پیش دبستانی، بچه هفتم فاطمه ۳ ساله و بچه هشتم عباس که ۴ ماهش است.
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز





پر جمعیت ترین خانواده ی جوان ایرانی
مادرخانواده متولد سال1362
پدر خانواده متولد سال1360

گفتگو با مادر پرجمعیت ترین خانواده جوان ایرانی

یکی از دغدغه های خانواده ها برای فرزندآوری بحث معیشت است. می گویند وقتی درآمد کافی نداریم و به سختی معیشت خودمان را تأمین می کنیم، چگونه چند فرزند داشته باشیم؟ درآمد شما به چه صورت است؟ آیا نگران معیشت فرزندانتان نیستید؟ تاکنون به مشکلی در این زمینه برخوردید؟
به عقیده من روزی دست ما نیست و روزی دهنده خداست. ‫وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءًا کَبِیرًا‬ تا به حال هم درآمد ما از طلبگی بوده است. شکر خدا تاکنون شوهرم نه از جایی قرض گرفته، نه وامی گرفته، حتی همه از ما قرض می گیرند، نه اینکه خیلی پول داشته باشیم، ولی خدا در همین درآمد کممان برکت قرار داده است. خدا را شکر تاکنون محتاج کسی نبودیم. البته بچه های ساده و قانعی هم داریم.
داستانی تعریف کنم، یکی از تاجران تهرانی بود که یک مدتی خانه نشین می شود. از او سئوال می کنند چرا خانه نشین شدی؟ می گوید من زمین های کشاورزی زیاد دارم یک بار سر زمین بودم زنبوری می آمد مرتب گندم بر می داشت و می برد. تعجب کردم زنبور که گندم نمی خورد؟ دنبالش رفتم دیدم زنبور گندم را می برد داخل خرابه ای. در این خرابه گنجشک کوری زندگی می کند که وقتی صدای بال زدن زنبور را می شنود، دهانش را باز می کند و زنبور، گندم را می اندازد داخل دهان گنجشک.
خداوند بارها در قرآن فرموده به خاطر روزی بچه هایتان را نکشید. همان خدایی که به بچه در رحم مادر با بند ناف غذا می رساند، بعد از تولدش هم روزی اش را فراهم می کند.
- شما در زندگی خودتان با شهریه طلبگی چطور معیشت را مدیریت می کنید؟ چون فکر نمی کنم این شهریه خیلی بالا باشد، با ۸ فرزند و اجاره خانه، خوراک و پوشاک و ….؟
این بحث در فکر ما نمی گنجد که خداوند چگونه برکت به مال می دهد. یک ریاضی دان می رود پیش یکی از علما و به او می گوید: «چرا شما می گویید اگر خمس بدهید مالتان ۲ برابر می شود؟ هر عاقلی می داند اگر از ۵ تا ۱ دانه برداریم می شود ۴ ولی شما می گویید می شود۱۰ تا.» آن عالم می گوید: سگ زاد و ولدش زیاد است و در هر نوبت زایمان توله های زیادی به دنیا می آورد ولی گوسفند سالی یک زایمان دارد. ازطرفی انسان ها از سگ تغذیه نمی کنند و گوشتش را نمی خورند، ولی گوشت گوسفند را می خورند. بیماری، گوسفند را بیشتر از سگ از پا در می آورد و می کشد و… بر طبق این موارد، الان دنیا باید پر از گله سگ باشد، ولی پر از گوسفند است.» این برکت خدا برای ما غیرقابل فهم است.
- یعنی شما از ابتدا اصلاً دغدغه معیشتی نداشتید؟ و همه چیز راحت بوده است؟
نه، آسان نبوده است. یا یک بار همسرم رفته بودند تبریز. قم هوا خیلی سرد بود و آن زمان ۵ بچه داشتم، همه بچه ها مریض شدند. من ۲ تا ۲ تا می بردمشان دکتر. کسی هم نبود کمکم کند. تنها بودم. تا اینکه یک شب دو تا از بچه ها تب ۴۰ درجه کردند و من خیلی سعی کردم تبشان را پایین بیاورم ولی نشد. بردمشان دکتر، دکتر گفت یکی از بچه ها باید بستری شود. من دیدم نمی توانم بچه ها را در خانه تنها بگذارم یا این بچه را در بیمارستان بگذارم، ازطرفی وضعیت مالی ام هم خیلی جور نبود. به دکتر گفتم هر کاری لازم است بگویید در خانه انجام می دهم.


چه امکاناتی برای بچه ها فراهم کرده اید؛ پلی استیشن، بازی های جدید، کامپیوتر و…؟
بچه هایی که با هم بازی می کنند احتیاجی به اسباب بازی ندارند. من خودم شخصاً عقیده دارم بچه هایی که با عروسک، بازی می کنند، خودخواه می شود. من تا به حال به جز یک بار که رفته بودم کربلا و برای بچه هایم دو تا عروسک آوردم، برایشان عروسک و اسباب بازی نخریده ام. بچه هایم با هم بازی می کنند، با هم دعوا می کنند، از حق خودشان دفاع می کنند و… وقتی بچه هایم با هم دعوا می کنند، من طرفداری هیچکدام را نمی کنم. می گویم خودتان مشکلتان را حل کنید. این بچه ها یاد می گیرند که باید از خودشان دفاع کنند و ناز نازی بار نمی آیند.

برای تربیت بچه ها از چه روش تربیتی استفاده می کنید؟ مطالعه می کنید؟
مشکل ما این است که فکر می کنیم بچه که به دنیا آمد، باید او را تربیت کرد؛ در حالیکه اشتباه است. اسلام می گوید از قبل از ازدواج باید به فکر تربیت بچه باشی. می گوید وقتی می روی خواستگاری دقت کن آن دختر یا پسر می تواند مادر یا پدر خوبی برای بچه ات باشد یا نه؟ اما الان این نگاه عوض شده است. فطرت انسان گرایش به خوبی ها دارد.
یکی از معصومین می فرمایند شما سعی کنید بچه را بد تربیت نکنید. اگر بگذاریم از همان ابتدا بچه از کانالی که خدا گفته بزرگ شود، خوب تربیت می شود.
روان شناسی اسلامی اگر بخواهیم بدانیم باید نامه حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) را بخوانیم. البته من کتاب مسئولیت و سازندگی آقای صفایی حائری را هم برای بحث تربیت فرزند پیشنهاد می کنم.
- بچه های شما تاکنون اعتراضی نسبت به امکانات کمترشان در مقایسه با دوستانشان نداشته اند؟
مشخص است که بچه ها گاهی از این دست حرف ها می زنند. اما باز هم این بر می کردد به بحث تربیت که فرزند جوری بار بیاید که این مسائل خیلی برایش مهم نباشد. در این گونه موارد با بچه ها حرف می زنیم و را و روش درست زندگی کردن را بهش می گوییم و بچه می فهمد که دنیا چقدر بی ارزش است. همسرم در این خصوص خیلی با بچه ها با زبان خودشان صحبت می کند. تمام بچه ها بچه های خوبی هستند ما پدر و مادر بچه ها را بد می کنیم. اگر مادری بعد از یک مهمانی خودش از تجملات و زندگی میزبان با حسرت تعریف کند، بچه هم اینگونه بار می آید. اگر بچه بی ارزشی دنیا را در نگاه پدر و مادرش ببیند، برای او هم این مسائل بی ارزش می شود. اما متاسفانه درد دین در جامعه ما کم شده است. خانواده ها ازینکه نکند بچه به خاطر برخی نداشته ها ناراحت شود، یا به قولی عقده ای شود، هر چیزی که بچه بخواهد بلافاصله برایش تهیه می کنند ولی غافل از اینکه سختی ها انسان های بزرگ تحویل جامعه می دهد.
- من متوجه شدم همسرتان خیلی کم منزل هستند و ولی حضور پررنگ و مؤثری دارند. ایشان چه رابطه ای با شما دارند؟ چه اخلاقیات خوبی دارند که می توانید به آقایان توصیه کنید؟
همسرم کم منزل هستند ولی وقتی هستند حضور پررنگی دارند؛ با بچه ها صحبت می کنند. من تربیت خوب بچه ها و احترامی که به ما می گذارند را مدیون شوهرم هستم که با بچه ها رابطه صمیمی دارد. اغلب آقایان وقتی خسته با منزل می آیند و بچه ها سر و صدا می کنند ناراحت می شوند و به خانم می گویند بچه را ساکت کن ولی همسر من اینطوری نیستند.
آقایان باید رعایت خانم هایشان را بکنند. نه اینکه مدام در منزل باشند و کار کنند، بلکه الان اغلب خانم ها گله دارند که همسرانشان کارهای بیرون از منزل را می آورند خانه؛ پای کامپیوتر و لب تاب می نشینند. در حالیکه باید سعی کنند اوقاتشان را با بچه ها و خانواده بگذرانند؛ با بچه ها بیرون بروند، بازی کنند و… ما الان مسافرت های زیادی می رویم. هرچند بیشتر به خاطر کار تبلیغ است. ولی حتی در آنجا هم همسرم بعضی از بچه ها را با خودشان می برند تا به من کمک کنند.

از بچه هایتان هم برایمان بگویید؛ سن و سالشان، خصوصیات اخلاقی و خوبشان؟
خدا رو شکر یک صفت مشترک بین همه بچه هایم، خصلت دلسوزیست؛ هم نسبت به یکدیگر و هم نسبت به من و پدرشان.
دختر بزرگم، مطهره، اول دبیرستان است؛ رشته معارف در جامعه الزهرا می خواند. دختر دومم محدثه، دوم راهنمایی و فرزند سومم مهدی کلاس پنجم، بچه چهارم مهدیه کلاس سوم و بچه پنجم کوثر کلاس اول، بچه ششم ابوالفضل پیش دبستانی، بچه هفتم فاطمه ۳ ساله و بچه هشتم عباس که ۴ ماهش است.


تو رو خدا نذارید اینارو ....
اینا الگو نیست .....
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جیم 46 ساله و میشله 45 ساله است



آنها 10 پسر و 10 دختر دارند که بین 2تا 23 سال سن دارند و چهار فرزندشان دو قلو هستند. آنها همچنین در تلویزیون ایالتی آرکانزاس آمریکا برنامه ویژه‌ای تحت عنوان نوزده بچه و بیشتر دارند و از زندگی‌شان کاملاً راضی‌اند.



 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تو رو خدا نذارید اینارو ....
اینا الگو نیست .....


سلیقه ها متفاوته
اما اینا با همین 8 تا بچه تونستن به آرامش برسن چیزی که جوونای امروز با یکیشم نمیرسن
به نظر بنده این جور خانواده ها که زن و شوهر حامی هم هستند و انسانهای متعالی تربیت میکنند بینهایت برای نسل من الگوهای عالی هستند
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جیم 46 ساله و میشله 45 ساله است



آنها 10 پسر و 10 دختر دارند که بین 2تا 23 سال سن دارند و چهار فرزندشان دو قلو هستند. آنها همچنین در تلویزیون ایالتی آرکانزاس آمریکا برنامه ویژه‌ای تحت عنوان نوزده بچه و بیشتر دارند و از زندگی‌شان کاملاً راضی‌اند.




رضایت یعنی چی؟؟...
یعنی هر شب بچه ها فقط غذا بخورنو سیر شن بخوابن ؟؟...
اون بالا نوشته تب 40 درجه ....
تب 40درجه باعث چی میشه تو بچه ؟>؟....باعث تشنج ...
اگه یدونه دو تا بچه داشت یا حتی سه تا نمی رسید بچه رو بداره بیمارستان ؟....اصلا بچه دیگه اونموقع تبش 40 درجه نمیشد....
تربیت بچه ها آسونه ؟؟....
میتونه به درس همشون توجه داشته باشه ...میرسه همشونو کلاس زبان بفرسته ؟؟...میرسه روشون کار کنه ؟؟...
زندگی باید ساده باشه درست ......ولی نه دیگه تا این حد بچه بیاریم که نرسیم بهشون .....این دیگه بجا نیاوردن حق بچه هاست
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلیقه ها متفاوته
اما اینا با همین 8 تا بچه تونستن به آرامش برسن چیزی که جوونای امروز با یکیشم نمیرسن
به نظر بنده این جور خانواده ها که زن و شوهر حامی هم هستند و انسانهای متعالی تربیت میکنند بینهایت برای نسل من الگوهای عالی هستند

عزیزدلم بعضی چیزا سلیقه ای نیست ....تو بدنیا اومدن یه بچه فقط نباید زن و شوهر خودشونو در نظر داشته باشن .....
آرامش اصلا چیه؟؟...دو تا بچه با هم تب 40 درجه میگیرن این آرامشه؟....
عزیزم حامی بودن گاهی کافی نیست .....
این بچه ها همه شون میتونن برن دانشگاه درس بخونن به همشون همه ی امکانات میرسه ؟؟....
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
رضایت یعنی چی؟؟...
یعنی هر شب بچه ها فقط غذا بخورنو سیر شن بخوابن ؟؟...
اون بالا نوشته تب 40 درجه ....
تب 40درجه باعث چی میشه تو بچه ؟>؟....باعث تشنج ...
اگه یدونه دو تا بچه داشت یا حتی سه تا نمی رسید بچه رو بداره بیمارستان ؟....اصلا بچه دیگه اونموقع تبش 40 درجه نمیشد....
تربیت بچه ها آسونه ؟؟....
میتونه به درس همشون توجه داشته باشه ...میرسه همشونو کلاس زبان بفرسته ؟؟...میرسه روشون کار کنه ؟؟...
زندگی باید ساده باشه درست ......ولی نه دیگه تا این حد بچه بیاریم که نرسیم بهشون .....این دیگه بجا نیاوردن حق بچه هاست


بله ایشون راضین چون خدا راضیه
ضمنا تو آرمانهای این زن و شوهر بخور و بخواب تنها نیست
این بخور و بخواب خالی برا خانواده های مرفه ای هست که میگن فرزند کمتر زندگی بهتر
درسته هر اقدامی یه سری دردسر ها داره اما این خانواده اینقدر آرمانهاشون بزرگه که این دردسرها رو به جون میخرن
تو تصویر هم مشاهده میکنید که همگی الحمدلله سالم هستند
جمعیت کشور ما داره روز به روز کمتر میشه و به پیری جمعیت نزدیک میشیم
من میگم که آی اونایی که از ازدواج میترسین خدا شما رو کفایت میکنه این خانواده ها که اینقدر بچه دارن چه ایرانی چه خارجی همه رو خدا بهشون رسیدگی میکنه
اینقدر نگن که چون نمیتونیم ازدواج کنیم پس قاطی فلان گناه میشیم
من میگم اینا همش بهونس....
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
عزیزدلم بعضی چیزا سلیقه ای نیست ....تو بدنیا اومدن یه بچه فقط نباید زن و شوهر خودشونو در نظر داشته باشن .....
آرامش اصلا چیه؟؟...دو تا بچه با هم تب 40 درجه میگیرن این آرامشه؟....
عزیزم حامی بودن گاهی کافی نیست .....
این بچه ها همه شون میتونن برن دانشگاه درس بخونن به همشون همه ی امکانات میرسه ؟؟....

بله عزیزم این بچه ها همشون میتونن برن دانشگاه همشون میتونن درس بخونن همگی شون هم آدمای موفقی میشن چون پدر و مادرشون اونا رو آدم تربیت میکنند
اونا لوس و ننر و از خود راضی نمیشن اونا زنای خوبی برا همسراشون و شوهران خوبی برا خانومای آینده شون میشن
چون دیدن و یاد گرفتن از پدر و مادری که تمامی اصول رو رعایت میکنند و عاشق هم هستند
یاد گرفتن که به حقوق هم احترام بزارن
مگه به غیر از اینه که ما اومدیم اینجا که خلیفه ی خدا باشیم
به لحاظ شما کسی که پرفسور باشه و بد خلق و عصبی میتونه خلیفه ی خدا بشه
نه عزیزم بشر امروز بیشتر از هر چیز به دنبال آرامشه که متاسفانه جاش تو زندگی ها خیلی خالیه
 

EECi

مدیر بازنشسته
عزیزدلم بعضی چیزا سلیقه ای نیست ....تو بدنیا اومدن یه بچه فقط نباید زن و شوهر خودشونو در نظر داشته باشن .....
آرامش اصلا چیه؟؟...دو تا بچه با هم تب 40 درجه میگیرن این آرامشه؟....
عزیزم حامی بودن گاهی کافی نیست .....
این بچه ها همه شون میتونن برن دانشگاه درس بخونن به همشون همه ی امکانات میرسه ؟؟....
;)
همشون نیاز به محبت دارن
همشون نیاز به نظارت در تربیت دارن
و...

بهترین تعداد فرزند 2 الی 3 تاست
وقتی تعداد فرزندان زیاد میشه معمولا چند تاشون نقش پدر و مادر تکمیلی رو بازی می کنن و باز هم آسیب می خورن
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله ایشون راضین چون خدا راضیه
ضمنا تو آرمانهای این زن و شوهر بخور و بخواب تنها نیست
این بخور و بخواب خالی برا خانواده های مرفه ای هست که میگن فرزند کمتر زندگی بهتر
درسته هر اقدامی یه سری دردسر ها داره اما این خانواده اینقدر آرمانهاشون بزرگه که این دردسرها رو به جون میخرن
تو تصویر هم مشاهده میکنید که همگی الحمدلله سالم هستند
جمعیت کشور ما داره روز به روز کمتر میشه و به پیری جمعیت نزدیک میشیم
من میگم که آی اونایی که از ازدواج میترسین خدا شما رو کفایت میکنه این خانواده ها که اینقدر بچه دارن چه ایرانی چه خارجی همه رو خدا بهشون رسیدگی میکنه
اینقدر نگن که چون نمیتونیم ازدواج کنیم پس قاطی فلان گناه میشیم
من میگم اینا همش بهونس....

والا الان اون خانواده هایی که یدونه بچم دارن بخور و بخواب ندارن اونام صب تا غروب کار میکنن که اجاره خونه بدن که بچشون بره مدرسه که زندگی کنن ...صد در صد خدا از اینا هم راضیه ....
راهینوی عزیز من خودم هم طرفدار ساده زیستیم هم تو خانواده ای بزرگ شدم که توش بخور و بخواب تعطیل بوده پس لطفا جبهه نگیر ...
جمعیتو زیاد کردن به چه قیمتی؟؟...
الحمدالله که سالمن ...ولی الان بچن چیز زیادی نمی خوان .....
اینا باید ازدواج کنن برن دانشگاه برن کار کنن ...رو پای خودشونم وایسن بازم فشارهای زیادی روشون هست .....
عروسک لازم ندارن باشه ....کتاب داستان چی ؟؟....کتاب شعر چی؟؟....میرسن برای همشون کتاب بخرن ؟....
من نمیدونم طلبه ها حقوقشون چقدره ....ولی جوونای الان از پس دو تا بچه بزور بر میان ....
موفق و پایدار باشی دوست عزیز
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
والا الان اون خانواده هایی که یدونه بچم دارن بخور و بخواب ندارن اونام صب تا غروب کار میکنن که اجاره خونه بدن که بچشون بره مدرسه که زندگی کنن ...صد در صد خدا از اینا هم راضیه ....
راهینوی عزیز من خودم هم طرفدار ساده زیستیم هم تو خانواده ای بزرگ شدم که توش بخور و بخواب تعطیل بوده پس لطفا جبهه نگیر ...
جمعیتو زیاد کردن به چه قیمتی؟؟...
الحمدالله که سالمن ...ولی الان بچن چیز زیادی نمی خوان .....
اینا باید ازدواج کنن برن دانشگاه برن کار کنن ...رو پای خودشونم وایسن بازم فشارهای زیادی روشون هست .....
عروسک لازم ندارن باشه ....کتاب داستان چی ؟؟....کتاب شعر چی؟؟....میرسن برای همشون کتاب بخرن ؟....
من نمیدونم طلبه ها حقوقشون چقدره ....ولی جوونای الان از پس دو تا بچه بزور بر میان ....
موفق و پایدار باشی دوست عزیز

ممنونم دوست عزیزم
راجع به اداره ی این بچه ها خود پدر خانواده صحبت کردن
دیدن کلیپی که گذاشتم خالی از لطف نیست
براتون آرزوی روزهایی سبز با توکل به حی قیوم رو دارم
 

gorgan89

عضو جدید
با سلام
اگه نیگا به نسل های قبلی خودمون بندازیم میبینم پدربزرگامون هر کدوم 6 یا 7 تا بچه داشتن اون موقع واسشون کتاب داستان میخریدن؟یا کلاس زبان میفرستادن بچه ها رو؟
واس تربیت بچه جیزی بهتر واسشون داشتم اونم علاقه بود الان طرف بچشو میفرسته کلاس زبان چون پسر همسایه بغلی کلاس زبان میره کلی از کارای ما بخاطر چشم رو هم چشمی هستش
تازه نسل قبلی به نظر من خیلی هم سالم تر بودن
من نمیگم بچه زیاد داشته باشیم مهم اینه کم توقع باشیم همین
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
;)
همشون نیاز به محبت دارن
همشون نیاز به نظارت در تربیت دارن
و...

بهترین تعداد فرزند 2 الی 3 تاست
وقتی تعداد فرزندان زیاد میشه معمولا چند تاشون نقش پدر و مادر تکمیلی رو بازی می کنن و باز هم آسیب می خورن


بله همه ی این بچه ها لبریز از عشق و محبت والدینشون هستند
وبه قول پدر خانواده این بچه ها خود کنترل هستند و به صورتی بسیار عالی تربیت شدند
همچنین این بچه ها تعامل با هم رو یاد میگیرند نه اینکه نقش پدر و مادر تکمیلی رو بازی کنند و آسیب ببینند
الان هم مطهره خانوم خودشون مادر شدند یه مادر واقعی نه اینکه نقش بازی کنند
باور کنید بد جور بعد از دیدن این کلیپ به زندگیشون غبطه خوردم
خداوند حافظشون باشه ان شا ء الله
(البته بنده با تعداد فرزند زیاد در خانواده هایی موافق هستم
که زن و شوهر دارای اخلاقی انسانی باشند و به آرامش هم کمک کنند
و خانواده هایی که هنوز زن و شوهر یاد نگرفتند به حقوق هم احترام بزارن و کلا من محور هستند یه بچه هم از سرشون زیاده)
 

EECi

مدیر بازنشسته
بله همه ی این بچه ها لبریز از عشق و محبت والدینشون هستند
وبه قول پدر خانواده این بچه ها خود کنترل هستند و به صورتی بسیار عالی تربیت شدند
همچنین این بچه ها تعامل با هم رو یاد میگیرند نه اینکه نقش پدر و مادر تکمیلی رو بازی کنند و آسیب ببینند
الان هم مطهره خانوم خودشون مادر شدند یه مادر واقعی نه اینکه نقش بازی کنند
باور کنید بد جور بعد از دیدن این کلیپ به زندگیشون غبطه خوردم
خداوند حافظشون باشه ان شا ء الله
(البته بنده با تعداد فرزند زیاد در خانواده هایی موافق هستم
که زن و شوهر دارای اخلاقی انسانی باشند و به آرامش هم کمک کنند
و خانواده هایی که هنوز زن و شوهر یاد نگرفتند به حقوق هم احترام بزارن و کلا من محور هستند یه بچه هم از سرشون زیاده)
:smile:
با کمال احترام با نظرتون مخالفم
احساسی نوشتید دوست خوبم
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
والا الان اون خانواده هایی که یدونه بچم دارن بخور و بخواب ندارن اونام صب تا غروب کار میکنن که اجاره خونه بدن که بچشون بره مدرسه که زندگی کنن ...صد در صد خدا از اینا هم راضیه ....
راهینوی عزیز من خودم هم طرفدار ساده زیستیم هم تو خانواده ای بزرگ شدم که توش بخور و بخواب تعطیل بوده پس لطفا جبهه نگیر ...
جمعیتو زیاد کردن به چه قیمتی؟؟...
الحمدالله که سالمن ...ولی الان بچن چیز زیادی نمی خوان .....
اینا باید ازدواج کنن برن دانشگاه برن کار کنن ...رو پای خودشونم وایسن بازم فشارهای زیادی روشون هست .....
عروسک لازم ندارن باشه ....کتاب داستان چی ؟؟....کتاب شعر چی؟؟....میرسن برای همشون کتاب بخرن ؟....
من نمیدونم طلبه ها حقوقشون چقدره ....ولی جوونای الان از پس دو تا بچه بزور بر میان ....
موفق و پایدار باشی دوست عزیز
شهریه طلبه ها خیلی کمتر از اون چیزیه که حتی بشه تصورشو کرد.مصوب وزارت کار برای کارگر 700 تومنه اما بعضی از طلبه ها فقط ماهانه 100 تومن میگیرن.نمیدونم خونشون تا حالا رفتی یا نه اما من به شخصه آرامشی که از رفتن به خونه یه طلبه دریافت میکنم،خیلی بیشتر از آرامشیه که خونه یه آدم میلیاردر که حداقل تو یه خونه حدود 300 متری بهترین جای تهران فول امکانات داره زندگی میکنه،دریافت میکنم.پولداره همش از پول میگه!همش ناراضیه!فکر میکنه عالمو آدم بهش مدیونن و باید بیشترو بیشتر بهش پول بدن!

نکته مهمی که در این دنیا وجود داره اینه که پولداری،سقف نداره.به طور کلی معتقدم آدمای پولدارتر،آرامش کمتری دارن.چون حرص بیشتری دارن برای به دست آوردن پول بیشتر.خرج کردن برای دیگران براشون سختتره و معرفتو اخلاقشونم با پول بیشتر کمتر میشه.بعضیا هم که متاسفانه چون فکر میکنن داشتن پول بیشتر،یک نوع مزیت محسوب میشه، با اونایی که کمتر از خودشون دارن متکبرانه رفتار میکنن.این وسط شاااااید پولداری انگشت شماری باشن که به قدر نیازشون از پولشون برمیدارن،بقیشو صرف ایجاد کسب و کار برای دیگران و دستگیری از سایر افراد جامعه میکنن.اینجور آدمان که پول در آوردنشون به نظرم عین عبادته.

اما نشاط و احساس خوشبختی در زندگی،نمیگم هیچ ارتباطی با پول داشتن و رفاه نداره،اما ارتباط اصلیش با میزان معنویت در زندگیه.چون اگر انسان واقعا احساس کنه که جز خدا کسی روزیشو نمیده،جز خدا نباید سرشو جلوی کسی خم کنه و هیچکس جز خدا مالک و صاحب همه چیز در این دنیا نیست،حتی اگر مشکل اقتصادی هم داشته باشه،اقناعت میکنه و با داشته هاش،احساس خوشبختی و نشاط میکنه.
بچه ای که میبینه پدر و مادرش هیچوقت نیستن،همیشه بچشونو به دیگران پاس میدن.اکثرا حوصله و وقت ندارن که براش بزارن(مخصوصا مادررر!!!!!خیلی خیلی مهمتر از پدره)،یاد میگیره که مهمترین چیز در زندگی پول در آوردنه.همچین بچه ای وقتی میبینه پدر و مادر همه نیاز بچشونو در به دست آوردن پول بیشتر میبینن،خودشم با پدر و مادر پولی رفتار میکنه.یعنی پدر من،مادر من،نمیتونی باشی؟باشه.پس اینو بخر برام.اونو بخر.لباس مارک میخوام.گوشی میخوام.تبلت میخوام.جدیدترین سری گیم میخوام.بخر.بخر.بیشتر بخر.
اونوقت همین بچه،نسبت به اطرافیانشم همینجوری رفتار میکنه.در آینده حتی ازدواجم بکنه،همیشه از همسرش طلبکار پوله!

کتاب خریدن یا لوازم زندگی خریدن،بخشی از نیاز بچه ست.در حد توانشون برای بچشون میخرن.اما اگر بچه پولکی بار بیاد،با همین تربیتی که اشاره کردم،کل کتابای دنیا رو هم براش بخری،باز راضی نمیشه.چون حرص بیشتر خواستن رو از پدر و مادرش یاد گرفته.
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام
اگه نیگا به نسل های قبلی خودمون بندازیم میبینم پدربزرگامون هر کدوم 6 یا 7 تا بچه داشتن اون موقع واسشون کتاب داستان میخریدن؟یا کلاس زبان میفرستادن بچه ها رو؟
واس تربیت بچه جیزی بهتر واسشون داشتم اونم علاقه بود الان طرف بچشو میفرسته کلاس زبان چون پسر همسایه بغلی کلاس زبان میره کلی از کارای ما بخاطر چشم رو هم چشمی هستش
تازه نسل قبلی به نظر من خیلی هم سالم تر بودن
من نمیگم بچه زیاد داشته باشیم مهم اینه کم توقع باشیم همین

آقای حسین عزیز
پدر بزرگامون 7 تا بچه نداشتن 11 تا یا بیشتر داشتن .....اون موقع کلاس زبان یا دانشگاه نمی رفتن چون شرایط جامعه جوری نبود که بخوان برن اصلا مدرسه و کلاسی وجود نداشت ...نمیگیم تربیت ندارن بچه های اون موقع که میشن پدر و مادرای خودمون ....میگیم پیشرفت نکردن ....در ضمن همون موقع هم اگه دقت کنین از همون 7 تا بچه میتونستن سه تاشونو بفرستن مدرسه 3-4 تای دیگه کار میکردن میشدن کمک خرج خونه که همون سه تا برادر خواهر دیگشون برن مدرسه ...
معنی حرفای بالای من این نیست که توقعمون زیاده ....
ولی اینارو به عنوان الگو نذاریم که اونی که نباید و نمیتونه الگو بگیره همه ی "کم توقع ها " توان اداره و تربیت 8 تا بچه رو تو این دوره زمونه ندارن ...
امیدوارم منظورمو درست متوجه بشین و قضاوت نکنین من خودم مخالف توقع بالام و طرفدار ساده زیستیم
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شهریه طلبه ها خیلی کمتر از اون چیزیه که حتی بشه تصورشو کرد.مصوب وزارت کار برای کارگر 700 تومنه اما بعضی از طلبه ها فقط ماهانه 100 تومن میگیرن.نمیدونم خونشون تا حالا رفتی یا نه اما من به شخصه آرامشی که از رفتن به خونه یه طلبه دریافت میکنم،خیلی بیشتر از آرامشیه که خونه یه آدم میلیاردر که حداقل تو یه خونه حدود 300 متری بهترین جای تهران فول امکانات داره زندگی میکنه،دریافت میکنم.پولداره همش از پول میگه!همش ناراضیه!فکر میکنه عالمو آدم بهش مدیونن و باید بیشترو بیشتر بهش پول بدن!

نکته مهمی که در این دنیا وجود داره اینه که پولداری،سقف نداره.به طور کلی معتقدم آدمای پولدارتر،آرامش کمتری دارن.چون حرص بیشتری دارن برای به دست آوردن پول بیشتر.خرج کردن برای دیگران براشون سختتره و معرفتو اخلاقشونم با پول بیشتر کمتر میشه.بعضیا هم که متاسفانه چون فکر میکنن داشتن پول بیشتر،یک نوع مزیت محسوب میشه، با اونایی که کمتر از خودشون دارن متکبرانه رفتار میکنن.این وسط شاااااید پولداری انگشت شماری باشن که به قدر نیازشون از پولشون برمیدارن،بقیشو صرف ایجاد کسب و کار برای دیگران و دستگیری از سایر افراد جامعه میکنن.اینجور آدمان که پول در آوردنشون به نظرم عین عبادته.

اما نشاط و احساس خوشبختی در زندگی،نمیگم هیچ ارتباطی با پول داشتن و رفاه نداره،اما ارتباط اصلیش با میزان معنویت در زندگیه.چون اگر انسان واقعا احساس کنه که جز خدا کسی روزیشو نمیده،جز خدا نباید سرشو جلوی کسی خم کنه و هیچکس جز خدا مالک و صاحب همه چیز در این دنیا نیست،حتی اگر مشکل اقتصادی هم داشته باشه،اقناعت میکنه و با داشته هاش،احساس خوشبختی و نشاط میکنه.
بچه ای که میبینه پدر و مادرش هیچوقت نیستن،همیشه بچشونو به دیگران پاس میدن.اکثرا حوصله و وقت ندارن که براش بزارن(مخصوصا مادررر!!!!!خیلی خیلی مهمتر از پدره)،یاد میگیره که مهمترین چیز در زندگی پول در آوردنه.همچین بچه ای وقتی میبینه پدر و مادر همه نیاز بچشونو در به دست آوردن پول بیشتر میبینن،خودشم با پدر و مادر پولی رفتار میکنه.یعنی پدر من،مادر من،نمیتونی باشی؟باشه.پس اینو بخر برام.اونو بخر.لباس مارک میخوام.گوشی میخوام.تبلت میخوام.جدیدترین سری گیم میخوام.بخر.بخر.بیشتر بخر.
اونوقت همین بچه،نسبت به اطرافیانشم همینجوری رفتار میکنه.در آینده حتی ازدواجم بکنه،همیشه از همسرش طلبکار پوله!

کتاب خریدن یا لوازم زندگی خریدن،بخشی از نیاز بچه ست.در حد توانشون برای بچشون میخرن.اما اگر بچه پولکی بار بیاد،با همین تربیتی که اشاره کردم،کل کتابای دنیا رو هم براش بخری،باز راضی نمیشه.چون حرص بیشتر خواستن رو از پدر و مادرش یاد گرفته.


چرا بحثو الکی به جایی میبرین که اصلا نباید ببرین ....الان اینجا کی پولداره ؟؟...
اصلا پولدارارو بذارین کنار ...من پولدار از نزدیک ندیدم ...اتفاقا چون دورو بریام همه آدمای ضعیف یا متوسط بودن نظرم اون بود .....
من دارم از پیشرفت و تربیت حرف میزنم ...
شعار ندین که از زندگی یه طلبه لذت میبرین منم از همون زندگی کارگری لذت میبرم که یه ماه کار داره یه ماه کار نداره .....
به این سوال من جواب بدین الان همه ی ماها با هر شرایطی با هر سطح سوادی تو هر شهری تو ایران تو هر منطقه ای اگه فقطو فقط توقعمون پایین باشه میتونیم 8 تا بچه داشته باشیم؟؟؟
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
:smile:
با کمال احترام با نظرتون مخالفم
احساسی نوشتید دوست خوبم

با کمال احترام بنده احساسی ننوشتم و نظر شما هم متین
شما با مشاهده ی کلیپی که گذاشتم پی به صحبتهام میبرید
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
چرا بحثو الکی به جایی میبرین که اصلا نباید ببرین ....الان اینجا کی پولداره ؟؟...
اصلا پولدارارو بذارین کنار ...من پولدار از نزدیک ندیدم ...اتفاقا چون دورو بریام همه آدمای ضعیف یا متوسط بودن نظرم اون بود .....
من دارم از پیشرفت و تربیت حرف میزنم ...
شعار ندین که از زندگی یه طلبه لذت میبرین منم از همون زندگی کارگری لذت میبرم که یه ماه کار داره یه ماه کار نداره .....
به این سوال من جواب بدین الان همه ی ماها با هر شرایطی با هر سطح سوادی تو هر شهری تو ایران تو هر منطقه ای اگه فقطو فقط توقعمون پایین باشه میتونیم 8 تا بچه داشته باشیم؟؟؟
چیو بزارم کنار؟پولدار از نزدیک ندیدین؟پولدار یا میلیاردر؟

ببخشید پس منظور شما از کار همزمان پدر و مادر و اجاره خونه و خرید کتاب های متنوع و هزینه ثبت نام مدرسه و ............... برای چه چیزی غیر پوله؟

من با طلبه زندگی نمیکنم.اما دلیل نمیشه اونی که داره با طلبه زندگی میکنه از زندگیش لذت نبره!هرکی جای خودش زندگی میکنه و متناسب با فکر اعتقادو فهمش از زندگی،لذت و خوشبختیو برای خودش تعریف میکنه.
اگر زندگی طلبگی واسه منو شما شعاره،واسه خیلیا واقعیت زندگیشونه.واسه خیلیا انتخاب زندگیشونه.آدمی رو میشناسم که در خانواده کاملا مرفه و تحصیلکرده، فارغ التحصیل دانشگاه شریف بخاطر یه سری اتفاقات در زندگیش یهو جمع کرد رفت قم و الان داره با طلبگی زندگی میکنه!شاید بعضیا بگن مخش تاب بر داشته!

در مورد امکان پذیری 8 تا بچه داشتن تو این دوره زمونه هم باید بگم اگر نبود که الان نمی دیدیمشون.تازه در زمان پدر بزرگ مادر بزرگای ما که آب و برقم نداشتن،امکانات اولیه زندگی رو هم نداشتن،9 10 تا بچه بزرگ میکردن و همشون دکتر مهندس میشدن،چه جوری ممکن بود؟آدم که همون آدم بود.حالا اگه این آدم فکرش و سبک زندگیشو خودش عوض کرده، مصرف گراتر شده، واسه خودش کم میاره چه برسه به چند نفر دیگه بحث دیگه ست.حتی اگر میلیاردرم باشه و واقعا بتونه 10 نفرو تامین کنه،اینکارو نمیکنه.چرا؟چون میگه خودمو زنم و تک فرزندم بیشتر میخوریمو خرج میکنیمو میریزیمو میپاشیم.
 

Similar threads

بالا