آنان که از ازدواج می‌ترسند بخوانند!

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز



اگر در «ازدواج و انتخاب همسر»، اسلام، معیار و ملاک بود، اکثر یا همه‌ی این مشکلات وجود نداشت. اما کدام اسلام!؟، به فرموده‌ی امام خمینی- اسلام ناب محمدی، نه اسلام آمریکائی.






افسوس! که جامعه‌ی ما هنوز از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله فاصله‌ی زیادی دارد. دریغا! که هنوز چهره‌ی اسلام، در بسیاری از مسائل، پشت پرده مانده است و پرده های جهل و خرافات و عادات و آداب و رسوم جاهلی و خودخواهی‌ها و شرک‌ها و خودپرستی‌ها و نفس پرستی ها و... جلوی خورشید درخشان اسلام را گرفته و جامعه را از پرتو حیات بخش آن محروم ساخته است.
اگر در «ازدواج و انتخاب همسر»، اسلام، معیار و ملاک بود، اکثر یا همه‌ی این مشکلات وجود نداشت. اما کدام اسلام!؟، به فرموده‌ی امام خمینی- اسلام ناب محمدی، نه اسلام آمریکائی.
اسلام ناب، همان است که نبی اکرم اجرا می‌فرمودند. مگر نخوانده و نشنیده‌ایم که: پیامبر بزرگوار در یک جلسه و در عرض چند دقیقه، تمام مراحل یک ازدواج را –از قبیل: خواستگاری، تعین مهریه، خواندن عقد و...- اجرا می‌فرمودند و دست زن و شوهر را به هم داده و روانه‌ی منزلشان می‌کردند!؟ این‌ها که افسانه نیست، معجزه هم نیست. الآن هم اسلام ناب، همان اسلام است و همان توان و خاصیت را دارد؛ اما این ماییم که مسلمان ناب نیستیم (هر عیب که هست، از مسلمانی ماست)

نظر اسلام پیرامون هزینه های اقتصادی برای ازدواج

اول: هزینه های اقدام

اقدام به ازدواج، هزینه‌هایی مثل مراسمات، خرید عروس و داماد و... دارد. در این مورد می‌توان گفت که از نظر دین برای اقدام به ازدواج، خرج خاصی که لازم بوده و از توان مالی

معمول مردم خارج باشد وجود ندارد[1]؛ این امر از مقایسه دو آیه شریفه؛ وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ

عَلِیمٌ؛«مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی

نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است
.[2]» وَ لِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً؛ «و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه [او] کنند، آن‌ها

که توانایی رفتن به سوی آن دارند
.[3]» معلوم می‌شود؛ زیرا در آیه اول به طور مطلق نسبت به اقدام برای ازدواج مجردان، امر کرده است و آن را مقید به استطاعت مالی- که اگر

توانستید اقدام کنید- نکرده است، بر خلاف آیه دوم که وجوب حج را مشروط به استطاعت کرده است یعنی حج در صورتی بر شما واجب می‌شود که توانایی مالی داشته باشید.

در باب وجوب حج، انسان باید علاوه بر تأمین مخارج معمولی، قادر به مخارج فوق‌العاده برای انجام حج باشد؛ و اگر این مخارج فوق‌العاده در خصوص اقدام به ازدواج نیز لازم بود،

می‌بایست در آیه ای که امر به ازدواج می‌کند قید می‌شد و چون شرطی ذکر نشده پس از امر عمومی آیه فهمیده می‌شود که برای ازدواج، رسوم مالی خاصی که از توان اغلب

مردم خارج باشد وجود ندارد.

امام صادق (علیه السلام) در کلامی گهربار ترک ازدواج را به خاطر ترس از تنگدستی، مذمت کرده و می‌فرمایند: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ

بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ
عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است.

خداوند عز و جل می‌فرماید: »اگر تهیدست
باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد.

دوم: مهریه


در روایات از مهریه گزاف منع شده و پرداخت مهریه سبک نیز برای اکثر پدرانی که برای ازدواج پسرشان اقدام می‌کنند مقدور است. به چند روایت در این خصوص توجه بفرمایید:

1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «خَیرُ الصَّداقِ ایسَرُه؛ بهترین مهریه سبک‌ترین آن است.»[4]

2. در حدیثی دیگر از ایشان آمده است: «إنّ مِنْ یمنِ الْمَرأةِ تَیسیرُ خِطبَتِهَا وَ تَیسیرُ صداق‌ها؛ از میمنت زن این است که راحت خواستگاری شود و کابینش (مهریه‌اش) سبک باشد.»[5]

از نظر دینی، ازدواج مشروط به متمکن بودن و دارا بودن شغل و مسکن و اسباب منزل مناسب نیست که در صورت عدم این موارد، از ازدواج، ممانعت به عمل آید یا اینکه توصیه به
عدم آن شود

3. همچنین می‌فرماید: «تیاسَرُوا فی الصِّداقِ فَإنَّ الرَّجُلَ لَیعطِی الْمَرْأةِ حَتَّی یبْقِی ذَلِکَ فِی نَفْسِهِ عَلَیهَا حَسِیکَةً؛ در مهریه آسان بگیرید؛ زیرا مرد کابین» سنگین [زن را

می‌دهد؛ اما در دلش نسبت به او کینه و دشمنی ایجاد می‌کند
.][6]



سوم: لوازم اقتصادی تشکیل زندگی


از نظر دینی، ازدواج مشروط به متمکن بودن و دارا بودن شغل و مسکن و اسباب منزل مناسب نیست که در صورت عدم این موارد، از ازدواج، ممانعت به عمل آید یا اینکه توصیه به

عدم آن شود؛ بلکه در آیات و روایات سفارش شده که برای اقدام به ازدواج از فقر و نداری هراس نداشته باشید.

قرآن کریم در آیه شریفه وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی...[7] می‌فرماید: برای ازدواج مجردان اقدام کنید و از فقر آن‌ها نترسید؛ چون اِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛ «اگر فقیر باشند خدا آن‌ها را بی نیاز خواهد کرد

این وعده و تضمین صریح و روشن خداوند است؛ و چه تضمینی مطمئن‌تر از تضمین خدا!؟

بنابراین، از نظر قرآن، ازدواج و ورود به زندگی با فقر (بدون شغل و مسکن و لوازمات زندگی) نه تنها منع نشده، بلکه از اسباب رفع فقر هم قلمداد شده است.

در روایات نیز نه تنها فقر را مانعی از ازدواج ندانسته‌اند؛ بلکه جهت برطرف شدن فقر و تنگدستی، ازدواج را توصیه فرموده‌اند و کسانی که از ترس فقر ازدواج نمی‌کنند را مذمت نموده‌اند.

رسول مکرّم اسلام(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «زَوِّجُوا أَیَامَاکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ یُحْسِنُ لَهُمْ فِی أَخْلَاقِهِمْ وَ یُوَسِّعُ لَهُمْ فِی أَرْزَاقِهِمْ وَ یَزِیدُهُمْ فِی مُرُوَّاتِهِم؛جوانهایتان را زن دهید؛ زیرا

با این کار خداوند اخلاق آن‌ها را نیکو می‌گرداند و روزیهایشان را زیاد می‌کند و بر جوانمردیهای آنان می‌افزاید
.»[8]

ایشان در حدیث دیگر می‌فرماید: «اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُم؛ همسر بگیرید که روزی شما را زیاد می‌کند.»[9]

امام صادق (علیه السلام) در کلامی گهربار ترک ازدواج را به خاطر ترس از تنگدستی، مذمت کرده و می‌فرمایند: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ

وَ جَلَّ یَقُولُ: إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است. خداوند عز و جل می‌فرماید: »اگر

تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد
. [10]

قرآن کریم در آیه شریفه وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی...می‌فرماید: برای ازدواج مجردان اقدام کنید و از فقر آن‌ها نترسید؛ چون اِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛ «اگر فقیر باشند خدا آن‌ها را بی نیاز خواهد کرد.» این وعده و تضمین صریح و روشن خداوند است؛ و چه تضمینی مطمئن‌تر از تضمین خدا!؟



نویدهای رهبران اسلام


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که امین اسرار خداوندند درباره‌ی امدادهای الهی به نوجوانان مجرد چنین می‌فرمایند:

«زوجوا أیاماکم، فإن الله یحسن لهم فی أخلاقهم و یوسع لهم فی أرزاقهم و یزیدهم فی مرواتهم؛ بی همسرانتان را همسر دهید، زیرا خداوند در پرتو ازدواج، اخلاق آنان را نیکو

می‌گرداند و رزق و توان مالی آن‌ها را وسعت می‌دهد، و بر مروت و ارزشهای انسانی شان می‌افزاید.

باز ایشان در این باره می‌فرمایند:

«من ترک التزویج مخافة العلة، فقد ساء ظنه بالله؛ إن الله یقول: إن یکونوا فقراء، یغنهم الله من فضله؛ کسی که ازدواج را از ترس فقر و ناداری ترک کند، همانا به خداوند گمان

بد برده است، زیرا خداوند می‌فرماید: اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بی نیاز می‌سازد.


همان بزرگوار خطاب به جوانان می‌فرمایند: «إتخذوا الأهل، فإنه أرزاق لکم»؛ همسر بگیرید، که بیقین، رزق شما را زیاد می‌کند.

امام صادق – علیه السلام – می‌فرمایند: «الرزق مع النساء و العیال»؛ رزق، همراه زنان و خانواده است.



به این نمونه‌ی زیبا، توجه کنید:

جوانی بدون همسر، که به شدت فقیر و نادار بود، حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و از فقر و تهیدستی، شکایت کرد و از آن حضرت راهنمائی خواست که: ای رسول خدا!

چه کنم تا از حالت سخت ناداری و پریشانی در آیم؟

حضرت فرمودند: «تزوج»: ازدواج کن!

جوان، تعجب کرد و با خود گفت: «من که مخارج خودم را نمی‌توانم تأمین کنم، چگونه ازدواج کنم و مخارج همسر و زندگی مشترک را به دوش گیرم»!؟

اما چون به درستی فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله، ایمان داشت، اقدام به ازدواج کرد و کم کم در زندگی‌اش گشایش ایجاد شد و از تهیدستی به در آمد.

توجه عمیق به این «نویدها» و «وعده های صادق»، اطمینان به «امدادهای خداوندی» را در دل انسان به وجود می‌آورد و به انسان، شهامت و دلگرمی می‌بخشد تا با توکل به

خداوند، به ازدواج اقدام کند و از مشکلات و موانع نهراسد؛ و مسلم است که: هرگاه جوانی، برای رضای خداوند و اجرای دستور او و پاک ماندن از فسادها و بیماریهای روحی و

جسمی و برای رشد و تکامل و سعادت، اقدام به ازدواج کند، لطف و رحمت خداوند شامل حالش می‌شود و «امدادهای الهی» به کمک او خواهند آمد و او را در هدف مقدسش یاری

خواهند کرد.




پی نوشت ها :

[1]. مواردی مثل ولیمه عروسی نقض گفتار فوق نیست؛ چون هم مستحب است و هم انجام آن به صورت ساده به گونه ای که به امر مستحبی عمل شده باشد در توان اکثر افراد هست.
[2]. نور / 32.
[3]. آل عمران / 97.
[4]. کنزالعمّال، المتقی الهندی، ج 16، ص 320، ح 44707.
[5]. همان، ج 16، ص 322، ح 44721.
[6]. همان، ص 324، ح 44731.
[7]. نور/ 32.
[8]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 100، ص 222.
[9]. همان، ج 100، ص 217، ح 38.
[10]. نورالثقلین، الشیخ الحویزی، ج 3، ص 597، ح 141.



منبع
 
آخرین ویرایش:

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
مطالب گلچین شده ی خوبی هست اما در بعد عملیش هم، به همین سادگیه؟
انصافا در دوره ی سختی به سرمیبریم.
ترس من به،شخصه جدااز همه ی این عوامل،عدم اعتمادم به نفرمقابل هست،وعدم صداقت شخص...
ممنون.
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
٤٠ حديث در مورد ازدواج

٤٠ حديث در مورد ازدواج


١. تاثير ازدواج


قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:اذا تزوج الرجل احرز نصف دينه.


کسى که ازدواج کند، نصف دينش را حفظ کرده است. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴٫﴾


۲. ازدواج در هنگام تنگدستى

قال الامام الصادق عليه السلام:من ترک التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل – يقول: «ان يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله.» (۲)


هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرمايد: اگر آنان فقير باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نيازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زيبائى‏اش ازدواج نمايد، در او چيزى را که خوشايند او نيست، خواهد ديد، و هر که با وى به خاطر دينش ازدواج کند، خداوند تمامى اين مزايا را براى او جمع مى‏کند. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾


۳. ازدواج رحمت است

قال النبى صلى الله عليه و آله و سلم:يفتح ابواب السماء بالرحمة فى اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فى وجه الوالدين، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح.


درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى‏شود:۱- موقع بارش باران.۲- زمانى که فرزند به چهره پدر و مادرش مى‏نگرد.۳- هنگام گشوده شدن در کعبه.۴- هنگام برپايى مراسم عقد و عروسى. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱﴾



۴. آفات بى همسرى

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:اکثر اهل النار العزاب.

بيشترين اهل جهنم انسانهاى بى همسرهستند. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾



۵. تلاش در ازدواج بى همسران

عن الصادق عليه السلام قال:من زوج اعزبا کان ممن ينظر الله- عز و جل-اليه يوم القيامة.


کسى که مجردى را تزويج کند و امکان ازدواج او را فراهم نمايد از کسانى است که در قيامت‏ خداوند به آنان نظر لطف مى‏کند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾


۶. در سايه عرش
قال موسى بن جعفر عليه السلام:ثلاثة يستظلون يظل عرش الله يوم القيامة، يوم لا ظل الا ظله: رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه او کتم له سرا.

سه دسته در روز قيامت، روزى که سايه و پناهى جزء سايه خداوند نيست، در سايه و پناه خدا هستند:۱- مردى که زمينه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نمايد.۲- مردى که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)۳- کسى که سر برادر مسلمانش را بپوشاند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾


۷. منظور نظر حق

قال الامام الصادق عليه السلام:اربعة ينظر الله اليهم يوم القيامة:من اقال نادما او اغاث لهفان او اعتق نسمة او زوج عزبا.


چهار کس در قيامت مورد نظر پروردگارند:۱-آنکه چون طرف معامله پشيمان شود، معامله را برگرداند.۲- کسى که غم از دلى برگيرد.۳- کسى که برده‏اى را آزاد کند.۴- کسى که بى همسران را به ازدواج درآورد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾


۸. بهترين وساطت

قال اميرالمؤمنين على عليه السلام:افضل الشفاعات ان تشفع بين اثنين فى نکاح يجمع الله بينهما.


از بهترين شفاعتها، شفاعت‏ بين دو نفر در امر ازدواج است تا اينکه خداوند آنان را مجذوب يکديگر گرداند. ﴿تهذيب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾



۹. ازدواج با دينداران

عن النبي صلى الله عليه و آله و سلم قال:من تزوج امراة لمالها وکله الله اليه، و من تزوجها لجمالها راى فيها ما يکره، و من تزوجها لدينها جمع الله له ذلک.


هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زيبائى‏اش ازدواج نمايد، در او چيزى را که خوشايند او نيست، خواهد ديد، و هر که با وى به خاطر دينش ازدواج کند، خداوند تمامى اين مزايا را براى او جمع مى‏کند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۱۴، ص ۳۱﴾


۱۰. ديدار قبل از وصلت

عن الصادق عليه السلام قال:لا باس بان ينظر الرجل الى المراة اذا اراد ان يتزوجها. ينظر الى خلفها و الى وجهها.


مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او دارد، ببيند. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾



۱۱. ديدار عروس و داماد قبل از ازدواج

عن محمد بن مسلم قال: سالت ابا جعفر عليه السلام‏عن الرجل يريد ان يتزوج المراة، اينظر اليها؟ قال: نعم انما يشتريها باغلى الثمن.


محمد بن مسلم مى‏گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم:مردى که مى‏خواهد با زنى ازدواج کند آيا حق دارد او را ببيند؟امام عليه السلام فرمود: آرى، چون در برابر آن بهاى سنگينى مى‏پردازد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾



۱۲. سؤال از اوصاف

قال على عليه السلام:اذا اراد احدکم ان يتزوج فليسال عن شعرها کما يسال عن وجهها فان الشعر احد الجمالين.


هر وقت ‏يکى از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موى سر زن نيز سؤال کند همچنانکه از چگونگى رخسار او مى‏پرسد. چون که موى زن يکى از دو زيبايى (مو و صورت) اوست. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾



۱۳. خواستگار مذهبى و خوش اخلاق

قال الامام الرضا عليه السلام:اذا خطب اليک رجل رضيت دينه و خلقه فزوجه و لا يمنعک فقره و…


هنگامى که مردى از شما خواستگارى کرد که از دين و اخلاق او راضى بوديد به ازدواج با او رضايت دهيد. و مبادا فقر او ترا از اين رضايت‏باز دارد و… ﴿ميزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾


۱۴. داماد هم شان

قال النبي صلى الله عليه و آله و سلم:اذا جائکم الاکفاء فانکحوهن و لا تربصوا بهن الحدثان.


وقتى که اشخاص هم شان به خواستگارى دختران شما آمدند، به آنها دختر دهيد و در کار آنها منتظر حوادث نباشيد. ﴿نهج الفصاحه، ص ۳۷، ح ۱۹۳﴾


۱۵. عروس شايسته

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:ما استفاد امرء فائدة بعد الاسلام افضل من زوجة مسلمة تسره اذا نظر اليها، تطيعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها فى نفسها و ماله.


پس از اسلام، هيچ نعمتى براى مرد بهتر از زن مسلمانى نيست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هر گاه به او فرمان دهد، اطاعتش نمايد و در غياب او حافظ ناموس و مالش باشد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۵﴾


۱۶. دقت در انتخاب

قال الامام الصادق عليه السلام:انما المراة قلادة فانظر ما تتقلد.


زن همانا گردنبندى است، نيک بنگر که چه گردنبندى را به گردنت آويزان مى‏کنى. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۳۳﴾


۱۷. وصلت نکردن با خانواده ناشايست

عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم قال:اياکم و خضراء الدمن، قيل: يا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء فى منبت السوء.


بپرهيزيد از سبزه‏هايى که در مزبله مى‏رويد. عرض شد: يا رسول الله! سبزه‏هايى که در مزبله مى‏رويد چيست؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: زن زيبايى که در خانواده پست و ناشايست ‏پرورش يافته باشد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۶، مکارم الاخلاق، ص ۲۰۵﴾


۱۸. ازدواج با دوشيزگان

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:تزوجوا الابکار فانهن اعذب افواها و ارتق ارحاما و اسرع تعلما و اثبت للمودة.


با دختران باکره ازدواج کنيد زيرا که دهان آنان شيرين و رحمشان مناسبتر است و زود چيزى را ياد مى‏گيرند و محبتشان پايدارتر است. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷﴾


۱۹. رضايت داماد

سئل عن الصادق عليه السلام:انى اريد ان اتزوج امراة و ان ابوى اراد غيرها. قال: تزوج التى هويت ودع التى هوى ابواک.


من مى‏خواهم با زنى ازدواج کنم ولى پدر و مادرم مايلند با ديگرى ازدواج کنم. امام عليه السلام فرمود: با زنى که خودت مايل هستى ازدواج کن، و زنى را که پدر و مادرت [بدون رضايت تو] انتخاب کرده‏اند، رها کن. ﴿تهذيب، الاحکام، ج ۷، ص ۳۹۲﴾


۲۰. سهولت ‏خواستگارى

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:ان من يمن المراة تيسير خطبتها.


از نشانه‏هاى برکت زن آن است که خواستگاريش بى تکلف و آسان انجام گيرد. ﴿کنز العمال، ج ۱۶، ص ۳۲۲، ح ۴۴۷۲۱﴾


21. آداب خواستگارى

قال النبي صلى الله عليه و آله و سلم: لا يخطب احدكم على خطبة اخيه.


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هيچ يك از شما زنى را كه ديگرى خواستگارى مى‏كند، خواستگارى نكند. [تا اينكه با او ازدواج كند و يا اينكه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاريش بلامانع است.] ﴿صحيح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56﴾


۲۲. خواستگار شرابخوار

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:شارب الخمر لا يزوج اذا خطب.


شرابخوار اگر تقاضاى ازدواج کرد قبول نکنيد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۷۹﴾


۲۳. مراسم عروسى در شب

قال الامام الرضا عليه السلام:من سنته [رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم]التزويج بالليل، لان الله تعالى جعل الليل سکنا و النساء انما هن سکن.


مراسم عروسى در شب، سنت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است، چرا که خداوند شب را مايه آرامش قرار داده و زن هم آرامش خاطر است. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۹۱﴾


۲۴. سور عروسى

قال النبى صلى الله عليه و آله و سلم:لا وليمة الا فى خمس: عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز.


سور و وليمه در پنج مورد است:۱- عروسى ۲- تولد اولاد ۳- ختنه کردن نوزاد ۴- خريدن خانه ۵- بازگشت از سفر مکه. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾


۲۵. وليمه در عروسى

قال الامام الصادق عليه السلام:ان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم حين تزوج ميمونة بنت الحارث اولم عليها و اطعم الناس الحيس.


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم در هنگام تزويج «ميمونه‏» دختر «حارث‏» وليمه داد و با غذاى معجون خرما از حاضرين پذيرايى فرمود. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۶۸٫﴾


۲۶. طعام دادن در عروسى

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:ان من سنن المرسلين الاطعام عند التزويج.


سور دادن و اطعام در ازدواج، از سنت پيامبران است. ﴿فروع کافى، ج ۵،ص ۳۶۷﴾


۲۷. برترين زنان امت

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:افضل نساء امتى اصبحهن وجهان و اقلهن مهرا.


بهترين زنان امت من زنانى هستند که خوشروتر و مهريه ايشان کمتر باشد. ﴿من لايحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۲﴾


۲۸. کمى مهريه برکت زن

قال الامام الصادق عليه السلام:ان من برکة المراة قلة مهرها.


از برکات زن کمى مهريه اوست. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾


۲۹. سنگينى مهريه

قال اميرالمؤمنين على عليه السلام:لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوة.


مهريه زنها را سنگين نگيريد که موجب کدورت و دشمنى گردد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۱۱﴾


۳۰. جهيزيه بى منت

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:لو ان جميع ما فى الارض من ذهب و فضة حملته المراة الى بيت زوجها ثم ضربت على راس زوجها يوما من الايام، تقول: من انت؟ انما المال مالى، حبط عملها و لو کانت من اعبد الناس الا ان تتوب و ترجع و تعتذر الى زوجها.


اگر تمام چيزهايى که در روى زمين از طلا و نقره وجود دارد و زن آنها را به خانه شوهرش بياورد. آنگاه يک روز از روزها بر سر شوهرش منت‏بگذارد و بگويد تو کيستى؟ اين اموال مال من است. در اين صورت اجر و عمل زن از بين مى‏رود اگر چه از عابدترين مردم باشد. مگر اينکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهى کند. ﴿مکارم الاخلاق، باب ۸، ص ۲۰۲﴾


۳۱. مهريه چيست؟

عن ابى جعفر عليه السلام قال:الصداق ما تراضيا عليه من قليل او کثير فهذا الصداق.


مهريه همان چيزى است که طرفين بر آن توافق مى‏کنند، کم باشد يا زياد. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۷۸﴾


۳۲. ندادن مهريه

عن ابى عبدالله عليه السلام قال:من امهر مهرا ثم لا ينوى قضاءه کان بمنزلة السارق.


کسى که مهريه‏اى (براى زن قرار دهد) و قصدش اين باشد که به او ندهد او همانند دزد است. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص، ۳۸۳٫﴾


۳۳. خانه دوست داشتنى

قال الامام الصادق عليه السلام:ان الله يحب البيت الذي هو العرس.


خداوند خانه‏اى را که در آن عروسى انجام گرفته، دوست مى‏دارد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۲، ص ۷﴾


۳۴. بيدارى در شب عروسى

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:لا سهر الا فى ثلاث: متهجد بالقرآن، او فى طلب العلم، او عروس تهدى الى زوجها.


شب بيدارى روا نيست، مگر در سه مورد:۱-تلاوت قرآن.۲-تحصيل علم.۳-بردن عروس به خانه داماد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۹۲﴾


۳۵. بدرقه عروس

امر النبي صلى الله عليه و آله و سلم بنات عبدالمطلب و نساء المهاجرين و الانصار: ان يمضين فى صحبة فاطمة عليها السلام و ان يفرحن و يرجزن و يکبرن و يحمدن و لا يقلن ما لا يرضى الله.


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم امر فرمود، دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسى حضرت فاطمه عليها السلام به همراه او بروند و شادى کنند، شعر و سرود بخوانند، تکبير و حمد بگويند. و از گفتن حرفهايى که خدا بدان راضى نيست، بپرهيزند. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۹۸﴾


۳۶. زفاف و مهمانى

عن الصادق عليه السلام قال:زفوا عرائسکم ليلا و اطعموا ضحى.


مراسم عروسى را در شب و مهمانى را در روز انجام دهيد. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۲﴾


۳۷. دعاى شب زفاف

قال الصادق عليه السلام:اذا دخلت عليک اهلک فخذ بناصيتها و استقبل بها القبلة و قل: اللهم… فان قضيت لى منها ولدا فاجعله مبارکا سويا.


چون همسرت به خانه تو آمد، دست‏بر پيشانيش بگذار، و رو به قبله‏اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!… اگر از اين همسرم، فرزندى براى من تقدير نمايى، فرزند مبارک و سالم عنايت فرماى. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾


۳۸. هفته عروسى

سئل عن ابى عبدالله عليه السلام فى الرجل يتزوج البکر، قال:يقيم عندها سبعة ايام.


از امام صادق عليه السلام سؤال شد در مورد مردى که با دختر باکره‏اى ازدواج مى‏کند، امام عليه السلام فرمود:شوهر يک هفته در پيش او باشد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۱، ص ۳۳۹﴾


۳۹. آب دادن زن به شوهر

قال الامام الکاظم عليه السلام:ما من امراة تسقى زوجها شربة من ماء الا کان خيرا لها من عبادة سنة.


هر زنى که به شوهرش قدرى آب آشاميدنى بدهد، پاداش آن از عبادت يک ساله بالاتر است. ﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۷۲﴾


۴۰. محبت ‏به زن

قال الامام الصادق عليه السلام:العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فى الايمان فضلا.


هر چه محبت مرد بر زن بيشتر گردد، بر فضيلت ايمانش افزوده مى‏شود. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾


منبع: حوزه نت
/گردآورنده: محمد رحيم بيگ‏محمدى
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سوال: با توجه به وجود روايتي در باب آخر الزمان، آيا حکم استحباب ازدواج در آن زمان تغيير مي کند؟

سوال: با توجه به وجود روايتي در باب آخر الزمان، آيا حکم استحباب ازدواج در آن زمان تغيير مي کند؟

سوال: با توجه به وجود روايتي در باب آخر الزمان، آيا حکم استحباب ازدواج در آن زمان تغيير مي کند؟



جواب: بى شك هيچ شالوده‏اى مقدّس‏تر از شالوده بناى رفيع ازدواج نيست، زيرا در سايه اين بناى مقدّس، زن و شوهر به آرامش میرسند، و نيازهاى طبيعى خود را بر طرف

مى‏سازند، و علاوه بر ساختن آينده خود در دنيا، براى جهان آخرت خود نيز بهتر گام بر مى‏دارند، و بدينسان امنيّت و آرامش جهان آخرت را نيز در اين جهان و با اين امر مقدّس پايه گذارى

می‏كنند. بدين جهت در آيات قرآن و روايات معصومان (عليهم السلام) فوق العاده مورد تأكيد قرار گرفته است.‏


پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این زمینه می فرمایند:«تَناكَحُوا، وَ تَناسَلُوا تَكَثَّرُوا فَانِّى أُباهِى بِكُمُ الأُمَمَ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لَوْ بِالْسِقْطِ»؛[1]ازدواج كنيد تا نسل شما فزونى گيرد كه من با فزونىجمعيت شما حتى با فرزندان سقط شده، در قيامت به ديگر امت‏ها مباهات مى‏كنم.


و در حديث ديگر از آن حضرت می‏خوانيم:«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِيْنِهِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِى النِّصْفِ الْباقِى»؛[2]كسى كه همسر اختيار كند، نيمى از دين خود را محفوظ داشته، و بايد مراقب نيم ديگرباشد.


چرا كه غريزه جنسى، نيرومندترين و سركش‏ترين غرائز انسان است كه به تنهائى با ديگر غرائز برابرى مى‏كند، و انحراف آن نيمى از دين و ايمان انسان را به خطر خواهد انداخت.


باز در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) مى‏خوانيم:«شِرارُكُمْ عُزَّابُكُم»؛[3]بدترين شما مجردانند. به همين دليل، در آيات ، و همچنين روايات متعددى، مسلمانان

تشويق به همكارى در امر ازدواج مجردان، و هر گونه كمك ممكن به اين امر شده‏اند مخصوصاً اسلام در مورد فرزندان، مسئوليت سنگينى بر دوش پدران افكنده، و پدرانى را كه در اين

مسأله حياتى بى تفاوت هستند، شريك جرم انحراف فرزندانشان شمرده است، چنان كه در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم: «مَنْ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ وَ عِنْدَهُ ما يُزَوِّجُهُ

فَلَمْ يُزَوِّجْهُ، فَأَحْدَثَ فَالأْ ثْمَ بَيْنَهُما»
؛[4]كسى كه فرزندش به حد رشد رسد و امكانات تزويج او را داشته باشد و اقدام نكند، و در نتيجه فرزند مرتكب گناهى شود، اين گناه بر هر

دو نوشته مى‏شود.

اما با این حال در برخی روایات عزوبت در آخر الزمان امری مطلوب دانسته شده است، همچون روایتی که مرحوم نوری در کتاب مستدرک به صورت مرسل وبدون ذکر سند آورده اند که

متن روایت بدین شرح است:« وعن ابن مسعود قال : قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : ليأتين على الناس زمان ، لا يسلم لذي دين دينه ، إلا من يفر من

شاهق إلى شاهق ، ومن جحر إلى جحر ، كالثعلب بأشباله " قالوا : ومتى ذلك الزمان ؟ قال : " إذا لم تنل المعيشة إلا بمعاصي الله ، فعند ذلك حلت العزوبة "

قالوا : يا رسول الله أمرتنا بالتزويج ، قال : " بلى ، ولكن إذا كان ذلك الزمان فهلاك الرجل على يدي أبويه ، فإن لم يكن له أبوان فعلى يدي زوجته وولده ، فإن لم

تكن له زوجة ولا ولد ، فعلى يدي قرابته وجيرانه " قالوا : وكيف ذلك يا رسول الله ؟ قال : " يعيرونه بضيق المعيشة ، ويكلفونه ما لا يطيق ، حتى يوردوه موارد

الهلكة»؛
[5]ابن مسعود صحابي گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: زماني در پيش است که سالم نمي ماند دين صاحب ديني مگر آن که بگريزد از قله کوهها به قله

کوههاي ديگر و از مخفي گاهي به مخفي گاه ديگري مانند روباه و بچه او، گفتند چه وقت است اين زمان، فرمود: زمانيست که تهيه معاش نشود مگر با گناه، لذا در چنين زماني

عزوبت جايز است گفتند: يا رسول الله تو ما را به ازدواج امر فرموده اي، فرمود: بلي و لکن در آن زمان هلاکت مرد به دست پدر و مادرش است و اگر ابوين ندارد به دست زوجه و

اولادش مي باشد، و چنانچه زوجه و اولاد ندارد به دست اقوام و همسايگانش است، گفتند: چگونه يا رسول الله، فرمود: به جهت تنگي معيشت و تکاليف ما لا يطاق تا اين که برسد

به هلاکت دين.


بررسی اجمالی روایت

1- این روایت از جهت سندی مرسل است و قابلیت استدلال و استنباط به تنهایی در مسائل فقهی را ندارد. البته همین روایت در منابع عامه عینا با همین متن آمده است. که با سه

طریق ذکر شده که هر سه طریق با مشکل سندی مواجه است.[6]



2- آنچه در روایت آمده حلیت عزوبت است و نه وجوب آن؛ لذا بر فرض پذیرش روایت در آخر الزمان، باز جواز بلکه استحباب ازدواج و حتی وجوب آن در برخی شرایط باقی خواهد ماند.



3- بسيارى از بزرگان به اين مسئله متعرضّ شده‏اند كه نكاح به اقسام خمسه تقسيم مى‏شود از جمله: مرحوم صاحب حدائق، مرحوم شهيد اوّل در قواعد، مرحوم شهيد ثانى در

مسالك، مرحوم صاحب عروه و علماى عامّه.


منظور از انقسام به احكامِ خمسه اين است كه امر نکاح و ازدواج فی نفسه مستحب است، امّا عوارض و عناوين ثانويه‏اى پيدا مى‏شود كه نكاح را از حكم اوّليه (استحباب) بيرون ى‏برد،

گاهى ممكن است نكاح واجب شود مثلًا كسى كه مى‏داند و يا خوف خطر مى‏دهد كه اگر ازدواج نكند به حرام مى‏افتد يا بيمارى جسمانى پيدا مى‏كند و جانش در خطر مى‏افتد، در اينجا

ازدواج از باب عنوان ثانويّه (حفظ نفس) واجب مى‏شود، گاهى ممكن است كه نكاح حرام شود مثلًا مستطيع است و بايد به حج برود و ضرورتى هم براى نكاح ندارد در اينجا نكاح

مقدّمه حرام است يا وقت جهاد است و اگر سرگرم ازدواج شود، از جهاد باز مى‏ماند و نكاح هم براى او ضرورى نيست در اينجا نيز نكاح حرام است (البتّه طبق اين مبنا كه مقدمه واجب

را، واجب و مقدّمه حرام را، حرام بدانيم) و گاهى مقدمه مكروه است و گاهى هم خالى از موارد فوق (اباحه).



4- در این روایت بیان شده که زمانی فرا می رسد که مردم از جهت کسب روزی به گناه می افتند. بر فرض پذیرش روایت، در موردی که فرد به واسطه عدم ازدواج به گناه بیفتد چه يد

كرد؟ زیرا بسیاری از گناهان حنبۀ جنسی دارد ونوع این گناهان بیش از گناهان دیگر است.



5- نکته مهم تر اينکه از کجا بايد دانست که دقيقا از چه زماني آخر الزمان شروع مي شود تا احکام آن را جاري نمود؟ زیرا آخر الزمان امری نسبی است که ابتدای مشخصی ندارد.




بنا براين تفاصيلي که گذشت اين روايت:


اولا: با مشکل سندي روبرواست، زيرا هم مرسله است و هم راويان سند مورد وثوق نیستند.


ثانيا: اين روايت از لحاظ محتوائي نیز با تناقضات دروني و بيروني روبرواست.





[1] . « سفينة البحار»، جلد 1، صفحه 561( ماده زوج).
[2] . « وسائل الشيعه»، جلد 20، صفحه 42، چاپ آل البيت.
[3] .بحارالانوار، ج100،ص221.
[4] .مجمع البیان، ج7،ص245.
[5]. مستدرک الوسائل، ج11،ص388.
[6] . روایت دیگری نیز شبیه به همین روایت در منابع عامه آمده که ابن جوزی آنرا در کتاب «موضوعات(کتابی که بیانگر روایات مجعوله و دروغین است )» آورده:« عن النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلم، قال صلّى اللّه عليه و آله و سلم: إذا أتى على أمتي مائة و ثمانون سنة بعد الألف 1180، فقد حلّت العزوبة و العزلة و الترهب على رءوس الجبال فتربية جرو خير من تربية الولد، و أن تلد المرأة حية خير من أن تلد الولد». که در این حدیث عزوبت از سال 1180 هجری جایز دانسته شده است و تربیت حیواناتی چون «توله سگ» بهتر از تربیت فرزند دانسته شده و اینکه مادری مار بزاید بهتر از زائیدن انسان است؟! تخريج الأحاديث والآثار الواقعة في تفسير الكشاف للزمخشري، تأليف / جمال الدين عبد الله بن يوسف بن محمد الزيلعي، ج2،ص442، دار ابن خزیمة، الریاض.



منبع
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مطالب گلچین شده ی خوبی هست اما در بعد عملیش هم، به همین سادگیه؟
انصافا در دوره ی سختی به سرمیبریم.
ترس من به،شخصه جدااز همه ی این عوامل،عدم اعتمادم به نفرمقابل هست،وعدم صداقت شخص...
ممنون.
سلام.
سختی و آسونیش دست خود ماست...و تا جدود زیادی در این شرایط به اعتقاد و ایمان ما بستگی داره!. ضمانت دهنده توی این امر خداست! اگه کسی خدا رو مالک همه چیز بدونه و به خدا ایمان داشته باشه حتما روی این ضمانت حساب میکنه. اما اون کسی میتونه بگه من ایمان دارم که به حرف خدا و ولی اون گوش بده و کارایی که گفتن رو انجام بده، اون موقع هست که با دل آروم میتونه قدم تو این راه بذاره و باقیشو به خدا واگذار کنه. چرا؟ چون اون بندگیشو کرده و خدایی رو به خدا واگذار کرده و شاید ما بندگی بلد نباشیم، اما خدا، خداییشو خوب بلده...
به فرض اگرم ما برا خودمون سختش کردیم، خودمونم باید آسونش کنیم و هرکس از خودش باید شروع کنه، باید ملاک ها و توقعاتمون خداپسندانه و منطقی و منصفانه باشه.
اگر ملاک ها منصفانه و منطقی و خداپسندانه بود، جهیزیه در حد ضروریات بود، مراسم بدون تشریفات و ساده بود و مهریه در حد معقول بود و دو طرف برای ساختن یه زندگی با هم شریک شدن، اون ازدواج، شروع یک زندگی در راستای بندگی خداست و خدا حتما به حرفش عمل میکنه و اونا رو بی نیاز میکنه...
اینایی که گفتم دور از دسترس نیست، واقعا نیست... فقط یکم همت میخواد + توکل...
اگه یه حرکت جهادی رو همه با هم شروع کنیم و ابتدای اون هم از خودمون شروع بشه، خیلی زود به لطف خدا این مشکل بزرگ حل میشه
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
والا ما اماده ایم اگه سخت گیری نشه:D

خب من و شمای پسر باید اون ملاک هایی که دین برامون تعیین کرده رو پیدا کنیم، بعد از توکل به خدا ، اولا باید مراقب باشیم دلمون هرجایی نباشه و چشممون به اختیار خودمون باشه و پاک بمونه و ناموس مردم از هرجهت از طرف ما در امان باشه. بعدشم باید تلاشمون رو بکنیم و توی همین مجردی توی خونه مسولیت پذیر باشیم...باید سعی کنیم شناخت و درک از احساس اطرافیان داشته باشیم و به شخصیت بقیه احترام بذاریم و سعی به تغییر بقیه نداشته باشیم چون این مسئله در آینده مشکل ساز میشه. همچنین باید به بلوغ اقتصادی برسیم و هرچقدر از لحاظ مالی داریم، حتی کم رو مدیریت کنیم و ... وهمینطور ملاک هامون منطقی و منصفانه و خداپسندانه باشه.
دین من و شما وظایف رو قبل از ازدواج و تصمیم گیری، هنگام تصمیم گیری (ملاک ها)، زمان اقدام، زمان ازدواج، بعد از ازدواج و ... رو مرحله به مرحله گفته. فقط توکل، همت و شجاعت و تلاش لازمه تا بهترین برامون رقم بخوره. که انشاالله می خوره.
 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین طور که ترس پسرها برای ازدواج و قبول مسئولیت اقتصادی زندگی بیشتر شده ترس دختران هم برای ازدواج به دلیل عواقب انتخاب بد زیاد تر شده......
این ترس دو طرفه اس....مرد میترسه نتونه توقعات و نیازای مالی رو برطرف کنه....اما زن از بی پولی همسرش نمیترسه از درک نکردن نیاز های عاطفیش میترسه....
و.........
 
آخرین ویرایش:

الي123

عضو جدید
تیریپ بی حوصله!

تیریپ بی حوصله!

سلام.
آقا ما نظر خودمونو میگیم.
به نظرمن بابا مشکل ازدواج پول نییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
زن کم توقع میسازه.
اما زن کم توقع باید یه جا دیگه توقع داشته باشه دیگه خداوکیلی.خب توی اخلاق توقع داره.
واقعا گاهی اگه بی پولی بیاد سراغ زوج مرد باید محکمتر از زن وایسه.زن دلخوش باشه.
بابا شما آقاها میدونید که ما خانما با چند کلمه آروم میگیریم.(حال کردی یه مهارت یادت دادم)
ولی مشکل از خانواده هاس.
واقعا پدر و مادرا سخت راضی میشن دخترو به پسری بدن که کار نداره.خیلی کم پیدا میشه خانواده هایی که قانع شن مثلا فلان خواستگار کار نداره اما غیرت و ارزه داره که...
خلاصه اینکه.همتون خوشبخ شین.مام به آرزوهامون برسیم ایشالا.
شرمنده نتونستیم یکم خوبتر حرف بزنیم.
تریپم غم بود دیگه.
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
همین طور که ترس پسرها برای ازدواج و قبول مسئولیت اقتصادی زندگی بیشتر شده ترس دختران هم برای ازدواج به دلیل عواقب انتخاب بد زیاد تر شده......
این ترس دو طرفه اس....مرد میترسه نتونه توقعات و نیازای مالی رو برطرف کنه....اما زن از بی پولی همسرش نمیترسه از درک نکردن نیاز های عاطفیش میترسه....
و.........
خب چرا انتخاب بد؟؟!!
وقتی دین معیارها رو مشخص کرده چرا بش اعتماد نکنیم و بر اساس همون معیارها انتخاب نکنیم؟؟؟؟
صد در صد باید توی انتخاب و کفویت دقت بشه. این حرف دین ماست.


سلام.
آقا ما نظر خودمونو میگیم.
به نظرمن بابا مشکل ازدواج پول نییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
زن کم توقع میسازه.
اما زن کم توقع باید یه جا دیگه توقع داشته باشه دیگه خداوکیلی.خب توی اخلاق توقع داره.
واقعا گاهی اگه بی پولی بیاد سراغ زوج مرد باید محکمتر از زن وایسه.زن دلخوش باشه.
بابا شما آقاها میدونید که ما خانما با چند کلمه آروم میگیریم.(حال کردی یه مهارت یادت دادم)
ولی مشکل از خانواده هاس.
واقعا پدر و مادرا سخت راضی میشن دخترو به پسری بدن که کار نداره.خیلی کم پیدا میشه خانواده هایی که قانع شن مثلا فلان خواستگار کار نداره اما غیرت و ارزه داره که...
خلاصه اینکه.همتون خوشبخ شین.مام به آرزوهامون برسیم ایشالا.
شرمنده نتونستیم یکم خوبتر حرف بزنیم.
تریپم غم بود دیگه.

سلام. ممنون از نظرتون :) کلا این تاپیک برا این زده شده که یه حرکتی بزنیم و حداقل در سطح فکرمون یه سری تغییرات رو ایجاد کنیم.

موضوع تاپیک در مورد ترس آقایون نیست فقط، اما چون قدم اول رو آقایون باید بردارن و پا پیش بذارن، روی اصلی حرف با اوناس...

توقعات به جا باید باشه و دین ما اینا رو به عنوان حقوق متقابل می شناسه که اخلاق و رفتار و گفتار و عادات و خلقیات و ... رو شامل میشه و باید رعایت بشه.

خدا وقتی ضمانت داده همینجوری یه چی نگفته!! ما نمیتونیم هرطور خواستیم عمل کنیم و بعد بگیم خدا درست کنه! اگر ما (چه پسر و چه دختر) درست زندگی

کردیم، زمان ازدواج معیارها و ملاک هامون رو همون معیارها و ملاک هایی که خدا و دین خواسته ازمون تعیین کردیم، همون جوری عمل کردیم که دین (برای

رشد و آسایش خودمون) توصیه کرده، شکی نیست که خدا به ضمانتش عمل میکنه و بهترین زندگی رقم میخوره.

این حرف ها شعار نیست، هممون مواردی رو دیدیم که تعجب کردیم که چجوری یه زندگی به خوبی رقم خورد، نمونش اکثر ازدواج های نسل های قبل!

ائمه (ع) که نماد دین داری و اطاعت هستند و بهترین مروج و مبلغ دین، همش حرف از آخرت و امور معنوی نزدن، مثلا در مورد ازدواج به جزیی ترین ملاک ها

برای انتخاب اشاره کردن و نتیجه رعایت اون ها رو گفتن، هم به مسایل احساسی و عاطفی و هم به مسائل مادی و ظاهری زوجین پرداختن. خب وقتی ما به

راهنمایی هاشون گوش نمیدیم، اینجوری میشه که الان میبینیم، همه میترسن، همه شک دارن، کمن اونایی که اعتماد کنند تو قضیه ازدواج و ... .

پس ازدواج آسان نشدنی نیست، باید ما همت کنیم انجامش بدیم، در حد توان و شرایطمون و حداقل اینکه بی تفاوت نباشیم و بدتر اینکه به وخامت اوضاع کمک نکنیم.

انشاالله همه خوشبخت شن و شمام به آرزوهاتون برسید :gol:
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلن بحث اقتصادی و مخارجش نیست....

متاسفانه الان زمونه ای شده که نمیشه به کسی اعتماد کرد

همه خیلی زود حرفاشون و قولاشون یادشون میره

دل شکستنو خیلی خوب بلدن
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خب چرا انتخاب بد؟؟!!
وقتی دین معیارها رو مشخص کرده چرا بش اعتماد نکنیم و بر اساس همون معیارها انتخاب نکنیم؟؟؟؟
صد در صد باید توی انتخاب و کفویت دقت بشه. این حرف دین ماست.




سلام. ممنون از نظرتون :) کلا این تاپیک برا این زده شده که یه حرکتی بزنیم و حداقل در سطح فکرمون یه سری تغییرات رو ایجاد کنیم.

موضوع تاپیک در مورد ترس آقایون نیست فقط، اما چون قدم اول رو آقایون باید بردارن و پا پیش بذارن، روی اصلی حرف با اوناس...

توقعات به جا باید باشه و دین ما اینا رو به عنوان حقوق متقابل می شناسه که اخلاق و رفتار و گفتار و عادات و خلقیات و ... رو شامل میشه و باید رعایت بشه.

خدا وقتی ضمانت داده همینجوری یه چی نگفته!! ما نمیتونیم هرطور خواستیم عمل کنیم و بعد بگیم خدا درست کنه! اگر ما (چه پسر و چه دختر) درست زندگی

کردیم، زمان ازدواج معیارها و ملاک هامون رو همون معیارها و ملاک هایی که خدا و دین خواسته ازمون تعیین کردیم، همون جوری عمل کردیم که دین (برای

رشد و آسایش خودمون) توصیه کرده، شکی نیست که خدا به ضمانتش عمل میکنه و بهترین زندگی رقم میخوره.

این حرف ها شعار نیست، هممون مواردی رو دیدیم که تعجب کردیم که چجوری یه زندگی به خوبی رقم خورد، نمونش اکثر ازدواج های نسل های قبل!

ائمه (ع) که نماد دین داری و اطاعت هستند و بهترین مروج و مبلغ دین، همش حرف از آخرت و امور معنوی نزدن، مثلا در مورد ازدواج به جزیی ترین ملاک ها

برای انتخاب اشاره کردن و نتیجه رعایت اون ها رو گفتن، هم به مسایل احساسی و عاطفی و هم به مسائل مادی و ظاهری زوجین پرداختن. خب وقتی ما به

راهنمایی هاشون گوش نمیدیم، اینجوری میشه که الان میبینیم، همه میترسن، همه شک دارن، کمن اونایی که اعتماد کنند تو قضیه ازدواج و ... .

پس ازدواج آسان نشدنی نیست، باید ما همت کنیم انجامش بدیم، در حد توان و شرایطمون و حداقل اینکه بی تفاوت نباشیم و بدتر اینکه به وخامت اوضاع کمک نکنیم.

انشاالله همه خوشبخت شن و شمام به آرزوهاتون برسید :gol:

شرمنده من تمامی نوشته های دوستان رو نخوندم ولی با اجازه من هم نظرمو میذارم:



.
.
از نظر من بهتره اول ملاکهای خودمونو بشناسیم، ایمان ،اخلاق ، مسئولیت پذیری و یک همسر خوب بودن(همون ملاک ها و معیارهایی که با گفته خدا و دین ما یکی هستن)اگر میخوایم پس:


اول اونارو در خودمون به وجود بیاریم یا به حدی که از طرف مقابل انتظار داریم در خومون هم تقویت کنیم (...قبول کنیم که ما هم باید یکی رو خوشبخت کنیم...)

نسل قبل: کتاب "دختر شینا" شهید ستار ابراهیمی به روایت همسرشون
.
.
.
نسل امروز: کتاب "من مادر مصطفی" شهیدعلم مصطفی احمدی روشن
.
.
.

ازتون خواهش دارم کتاب"من مادر مصطفی" رو حتما بخونید(کتاب کوچیکی هستش ولی اینکه چطور با همسر خودشون ازدواج کردن،چطور شناختنشون بسیار عالیه)

بریم تحقیق کنیم...یادبگیریم تحقیق کردن چطوریه...بدونیم ملاکهامون برای انتخاب همسر چیه
.
.
هستن هنوز کسایی که پول و ماشین و خونه ملاک مهمشون نیست(هیچ کس از پول بدش نمیاد ولی از نظر من قشنگیه خونه و ماشین داشتن به اینه که کمک و یار همسرت باشی تا باهم بدست بیارین)

__________________

نکته مهم برای من:

کسی که تو زندگیش از نظر اخلاق و ایمان و درس و ... تونسته پیشرفت کنه و بالا بره و در خیلی موارد خودشو خوب نشون داده
پس:
در زندگی هم میتونه ....

_______________________

ادامه مطلب باشه واسه بعد

یا علی
 

فرزانه 343

کاربر فعال تالار شیمی ,
کاربر ممتاز
سلام.ممنون از دعوتتون
من ازدواج کرده ام ولی باز خوندم...همیشه همون جوری نمیشه که تصور می کنیم،ولی معتقدم کسی که خودشو به خدا می سپاره و با تدبیر انتخاب می کنه نه احساس خالی موفق تره...به امید این که همه زوج آسمونیشونو پیدا کنن و عاقبت بخیرشن.موانع زیاد مهم نیستند ولی عاقلانه تصمیم گرفتن ، اخلاق خانواده ها، هم سطح بودن و....مهم ترین ملاک های من بودن.گر چه خیلی ساده گرفتم وبا وجودی که احساس خوشبختی می کنم ولی اگه دوباره بدنیا بیام انقدر ساده ساده هم نخواهم بود.هر چی به اندازش خوبه نه خیلی کم نه خیلی سنگین.......
پس اول باید ملاک هایی داشت ودوم احساس رو تنها ملاک قرار نداد.چون عشق یه روزی تموم میشه .مخصوصا اگه خواسته ها و معیارهای دیگه نباشن یا کمرنگ باشن ،خیلی زودتر این اتفاق میفته.
امیدوارم روزی رو نبینم که از انتخابم پشیمون شدم.گرچه سختی ها و تفاوت های زیادی هم هست.ولی معتقدم اگه همه چی زیبا باشه و بی ایراد،زندگی و تلاش و.......پس چی میشه!!!!
به امید موفقیت همه جوون ها
 
آخرین ویرایش:

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
چون عشق یه روزی تموم میشه
این حرف خیلی دردناک ـه..




آدم که از ازدواج بترسه یعنی هنوز به گذشت و فداکاری برای هم اعتقاد پیدا نکرده...یا کسیو پیدا نکرده که این شکلی باشه...و احساس کنه خودش بیشتر داره مایه میزاره تا طرف مقابل
که بازم دردناکه



من که با همه ی نپختگیم،خودم ـو آماده کردم و هیچگونه ترسی از ازدواج و تعهداتش ندارم.اتفاقا اعتقاد دارم ازدواج آدم ـو کامل تر میکنه.یه چیزی شبیه به دوره ی سربازی،دوره ی دانشگاه،دوره ی کارمندی،ازدواج هم یه تجربه دوست داشتنی ـه.

عقیده دارم
با ازدواج کردن چیزی بدست نمیاری،و مشکلاتت کمتر و خوشحالیت بیشتر نمیشن.بلکه فقط مشکلاتت از یک شکل به شکل دیگه ای تغییر پیدا میکنن (تازه اگر زیاد نشن).
واسه همین اکثر کسانیکه از ازدواج نا اُمید میشن بخاطر اینه که تصور میکردن روی خوش دنیا بعد از ازدواج کردن ـه،ولی این تصور اشتباهه
روی خوش دنیا همون موقعی هستش که شما بخواید،یعنی خودتون تو هر دوره ای از زندگیتون(پیری،جوونی،مجردی متاهلی،اوج زیبایی،پولداری بی پولی و....) لحظه های قشنگ رو بسازید،ساختن این لحظه ها هنر ـه... تلاش میخواد...
نه اینکه یه گوشه بشینیم پی این باشیم که با ازدواج خوشبخت تر و خوشحال تر و... بشیم."ازدواج راه حل نیست".
اگر به این فکر نکنیم که با ازدواج قراره چه چیزایی بدست بیاریم و چه چیزایی از دست بدیم،خوشبخت میشیم.

این اعتقاد من ـه،هرچند سنم کمه و کم تجربه هستم ولی امیدوارم زندگیم بهمین منوال پیش بره.
 
آخرین ویرایش:

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
پست های صفحه نخست بیشتر حدیث بود که جنبه شعار داره و نمیشه اساس زندگی رو بر اساس آنها بنا کرد.پسری که شغل نداره نباید ازدواج بکنه تا زمانی که به حداقلی برسه .هر چی حدیث هم در این باره باشه که باید به همچین پسری دختر داد و اعتماد کرد و خدا بزرگه و ...خیلی قابل قبول نیست.زمان قدیم که این بحث ها نبود امکاناتی وجود نداشت.الان بیشتر دخترها در خانه پدری از رفاه نسبی برخوردارن و این انتظار رو دارن که حالا نه در اون حد ولی کمی کمتر را در منزل همسرشون داشته باشن که خیلی هم انتظار نا بجایی نیست.چقدر خوبه که به جای نقل قول از حرفهای دیگران با نمون های عینی و موجود در جامعه امروزی موضوع بررسی بشه.
 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پست های صفحه نخست بیشتر حدیث بود که جنبه شعار داره و نمیشه اساس زندگی رو بر اساس آنها بنا کرد.پسری که شغل نداره نباید ازدواج بکنه تا زمانی که به حداقلی برسه .هر چی حدیث هم در این باره باشه که باید به همچین پسری دختر داد و اعتماد کرد و خدا بزرگه و ...خیلی قابل قبول نیست.زمان قدیم که این بحث ها نبود امکاناتی وجود نداشت.الان بیشتر دخترها در خانه پدری از رفاه نسبی برخوردارن و این انتظار رو دارن که حالا نه در اون حد ولی کمی کمتر را در منزل همسرشون داشته باشن که خیلی هم انتظار نا بجایی نیست.چقدر خوبه که به جای نقل قول از حرفهای دیگران با نمون های عینی و موجود در جامعه امروزی موضوع بررسی بشه.

اما من معتقدم چون اساس زندگی رو به نابه احادیث قرار ندادیم دچار این روند شدیم.....
کار نیس قبول...اما جوونی که غیرت داشته باشه بیکار نممونه به قول یه جمله بود که میگف هیچ کس اون قد احمق نیس که لیاقت هیچ کاریو نداشته باشه.......
اما تنبلی و راحت طلبی قضیش فرق میکنه....مرد تنبل بهترین واسونترین کارو هم داشته باشه باز شکایت میکنه و نمیمونه یه جا....
 

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
با خط دوم مخالفم.منظورتون از کار تمیزکردن خیابون که نیستش؟!واقعا کار نیست.اگر بود که این همه فارغ التحصیل با سواد بیکار وجود نداشت.حالا بیسواداش به کنار.
 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
با خط دوم مخالفم.منظورتون از کار تمیزکردن خیابون که نیستش؟!واقعا کار نیست.اگر بود که این همه فارغ التحصیل با سواد بیکار وجود نداشت.حالا بیسواداش به کنار.

شما فک میکنید اونایی که تو شهرداری زحمت میکشن تحصیلاتشون چیه؟مطمئن باشید بیشتر نصفشون لیسانس هستن.....
اما باهاتون موافقم که کاری که به تخصص هرکس بخوره واقعا نیس....یا باید سرمایه باشه یا تحصیلات تو سطح خیلی زیاد که بهتون واقعا نیاز داشته باشن تو تخصصتون...
اما کار به نفسه کاره .....تو احادیث ما هم نگفتن مهندسی شانش بیشتر از رفتگری هست....نفس کار محترم شمرده شده....
 

Lamister-iran

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بسم الله...

قبل از هر چيز ممنون از دوستاني که اين تاپيک رو راه اندازي کردن و به اين مسايل اهميت ميدن.


« و اَنکحوا الأيامي منکُم والصّالحين من عبادکُم و إمائکُم إن يکونوا فقراء يُغنهمُ الله من فضله والله واسعٌ عليمٌ »

«زنان بي شوهر و مردان بي زن و کنيزان و بندگان شايسته ي خود را به ازدواج يکديگر درآوريد (تا ميان مؤمنان، مرد بي زن و زن بي شوهر باقي نماند و از فقر مترسيد که) اگر زن و مردي فقير هستند، خداوند به لطف خود آنان را بي نياز خواهد فرمود. خداوند به حال بندگان آگاه است و رحمتش وسيع و لايتناهي است.»


سوره نور آيه 32



مطلبي که جا افتاده و ميتونه کامل کننده اين تاپيک باشه راه حل هست...

گذاشتن احاديث خوبه ولي با توجه به اين موضوع که همه احاديث رو قبول دارن و تاييد ميکنن اما 90 درصد از خانواده هاي مذهبي متاسفانه (تجربه کردم) عمل نميکنن.
مخصوصا بحث مالي

اين مطلب که گذاشتين:

جوانی بدون همسر، که به شدت فقیر و نادار بود، حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و از فقر و تهیدستی، شکایت کرد و از آن حضرت راهنمائی خواست که: ای رسول خدا!
چه کنم تا از حالت سخت ناداری و پریشانی در آیم؟
حضرت فرمودند: «تزوج»: ازدواج کن!
جوان، تعجب کرد و با خود گفت: «من که مخارج خودم را نمی‌توانم تأمین کنم، چگونه ازدواج کنم و مخارج همسر و زندگی مشترک را به دوش گیرم»!؟
اما چون به درستی فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله، ایمان داشت، اقدام به ازدواج کرد و کم کم در زندگی‌اش گشایش ایجاد شد و از تهیدستی به در آمد.
توجه عمیق به این «نویدها» و «وعده های صادق»، اطمینان به «امدادهای خداوندی» را در دل انسان به وجود می‌آورد و به انسان، شهامت و دلگرمی می‌بخشد تا با توکل به خداوند، به ازدواج اقدام کند و از مشکلات و موانع نهراسد؛ و مسلم است که: هرگاه جوانی، برای رضای خداوند و اجرای دستور او و پاک ماندن از فسادها و بیماریهای روحی و جسمی و برای رشد و تکامل و سعادت، اقدام به ازدواج کند، لطف و رحمت خداوند شامل حالش می‌شود و «امدادهای الهی» به کمک او خواهند آمد و او را در هدف مقدسش یاری خواهند کرد.

همه قبول ميکنن؟ (با توجه به اينکه پيامبر رو همه قبول دارن)

اين حرف رهبري رو چي؟








واقعيت اينه که بحث مالي بشدت تاثير داره مخصوصا واسه خانواده هاي مذهبي (من بيشتر جاهايي که رفتم همين بوده)
فک ميکنن دخترشون که اهل گناه نيست حالا بزاريم يکي بياد که همه چي تموم باشه...

شغلشون چيه؟
چرا شغلشون دائم نيست؟
دقيقا چقدر حقوق ميگيرن؟
توانايي اجاره خونه تو فلان منطقه رو دارن؟

البته بيشتر واسه پدر و مادر دختر اين اتفاقات مشاهده ميشه ، توي صحبت دختر خانم 90 درصد اين موضوعات در درجه دوم هست.

الان همه ميدونن اين تشريفات و سخت گيري به ضرر همه تموم ميشه (هم دختر هم پسر)علي الخصوص دختر چون آمار نشون داده تعداد دختر خانم ها رو افزايش هست
لينک آمار ، البته مربوط به سال 93 هست.



به نظرم يکي از بهترين کارها تهيه ويدئوهاي برنامه گلبرگ زندگي (که از شبکه 3 پخش ميشه) و هديه اون به خانواده هاست يا پيشنهاد به نگاه کردن.(پنج شنبه ها ساعت 13 تا 14:30 پخش ميشه)

براي دختر خانم ها و آقا پسر ها هم کتاب 4 جلدي و بسيار زيباي نيمه ديگرم نوشته عباسي ولدي ميتونه خيلي کمک کنه.
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی این دنیا ایراد اینه ک هیچ چیز مطلق نیس
واسه همین نمی تونیم هیچ وقت یه معیار مطلق قرار بدیم برای همه
دو طرفی ک دارن با هم جمگ می کنن هم حق رو ب خودشون میدن
برای همین پیشرفت توی اون مسایل می تونه انحراف برای دیگری باشه
اینو از تجربه شخصیم می گم ک بوده کسایی ک خود منو ادم مذهبی خوندن و کسایی ک ب شدت غرب زده
هر کس فکر می کنه دیدگاه خودش ملاک و معیار سنجشه
برای همین هیچ وقت نمشه کسی رو پیدا کرد ک کاملا مثل شما فکر کنه چون هم از لحاظ ژنتیگ و هم محیط خانواده و احتماع در شرایط متقاوت بزرگ شده
پس در کل میشه ب نظر من ب ازدواح ب دید ی سازش و کوتاه امدن فکر کرد ک اگه بر پایع علاقه باشه مشکلاتش زیاده اما تا زمانی ک علاقه هست قابل تحمل و اگر بر پایه عقل و منظق باشه مشکلاتش کمه اما دلیلی برای تحملش نیس
بشر زیر بار سختی میره ک دوسش داشته باشه
دو سربازی ک در یک محیط هستن و یکی فکر می کنه وظیفه وطن پرستیش اینه ک سختی بکشه اما دیگیری از بد شناسی این سختی رو می بینه کاملا احساس متفاوت دارن
واسه همینه یکی می ایسته یکی فرار می کنه
حالا سوال مهم اینه بهترین انتخاب ایا مناسب ترین انتخابه یا معشوق؟؟؟

من هم با قسمت اول موافق هستم ک هنوز هم هستن کسانی ک...اما ازدواج در شرق مثل ازدواج در غرب نیس
اینجا دو نفر ک از هم خوششون بیاد با هم قرار می گذارن..اول تنها ابعاد خوش مسئبه نشون میده خودشو...میرن دیسکو..میرن شام می خورن...یه جورایی دوست میشن..اگر دوستبشون بهش چاشنی علاقه اضافه شد طرف میشه دوست بشر یا دوس دختر و ب خانواده معرفی می کنن...بعد خیلی راحت میرن یه خونه می گیرن و با هم زندگی می کنن
ممکنه توی این زندگی مشترک بچه دار هم بشن بدون ازدواج خود من 2 دوست دارم این وضعشونه یکی 8 ساله ک هنوز دوست هستن با دو بچه
اگر خانواده هاشون اهل کلیسا باشن ن باید ازدواج کنند
اما در کل اگه توی این رابطه تا قبل از بچه دار شدن احساس کنن ب درد هم نمی خورن و نمی تونن زیر ی سقف زندگی کنن از هم جدا زندگی می کنن و تنها ی دوست باقی می مونن. ب همین راختی
اما تو شرق ازدواج ب معنی ترکیب دو خانواده اس حتی اگه دو نفر خیلی مسایل براشون مهم نباشه خانواده ها این اجازه رو نمیدن
می خواهم بگم مشکل الان خود ما حون ها نیستیم مشکل خانواده های ما هستن ک همه فکر می کنن ار جمله مادر خود من ک پسرشون شاخ شمشاده و لیاقتش یه دختر گل و گلابه
و برعکسش:D

با بعضی از نظراتتون من موافقم

اما بنظر من ازدواج که جنگ و جدل نیس که بخوایم به دید سازش و کوتاه اومدن فک کنیم...

قرار هم نیس کسی رو پیدا کنیم که دقیقا شبیه ما فک کنه اون چیزی که زندگی رو جالب میکنه همین تفاوتا و تضادهایی هس که دونفر باهم دارن که باعث میشن هم دیگه رو کامل کنن.

ازدواج اگه عاقلانه و از روی علاقه باشه حتما سختی داره ولی میشه حلش کرد نه تحمل . قرار نیس توی ی زندگی دونفر همدیگه رو تحمل کنن این خیلی بده..

با شما موافقم خانواده ها بعضی وقتا خیلی سخت میگیرن
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
شرمنده من تمامی نوشته های دوستان رو نخوندم ولی با اجازه من هم نظرمو میذارم:



.
.
از نظر من بهتره اول ملاکهای خودمونو بشناسیم، ایمان ،اخلاق ، مسئولیت پذیری و یک همسر خوب بودن(همون ملاک ها و معیارهایی که با گفته خدا و دین ما یکی هستن)اگر میخوایم پس:


اول اونارو در خودمون به وجود بیاریم یا به حدی که از طرف مقابل انتظار داریم در خومون هم تقویت کنیم (...قبول کنیم که ما هم باید یکی رو خوشبخت کنیم...)

نسل قبل: کتاب "دختر شینا" شهید ستار ابراهیمی به روایت همسرشون
.
.
.
نسل امروز: کتاب "من مادر مصطفی" شهیدعلم مصطفی احمدی روشن
.
.
.

ازتون خواهش دارم کتاب"من مادر مصطفی" رو حتما بخونید(کتاب کوچیکی هستش ولی اینکه چطور با همسر خودشون ازدواج کردن،چطور شناختنشون بسیار عالیه)

بریم تحقیق کنیم...یادبگیریم تحقیق کردن چطوریه...بدونیم ملاکهامون برای انتخاب همسر چیه
.
.
هستن هنوز کسایی که پول و ماشین و خونه ملاک مهمشون نیست(هیچ کس از پول بدش نمیاد ولی از نظر من قشنگیه خونه و ماشین داشتن به اینه که کمک و یار همسرت باشی تا باهم بدست بیارین)

__________________

نکته مهم برای من:

کسی که تو زندگیش از نظر اخلاق و ایمان و درس و ... تونسته پیشرفت کنه و بالا بره و در خیلی موارد خودشو خوب نشون داده
پس:
در زندگی هم میتونه ....

_______________________

ادامه مطلب باشه واسه بعد

یا علی
حرف ها و عقایدتون خیلی خوب بود ممنون :gol:
سلام.ممنون از دعوتتون
من ازدواج کرده ام ولی باز خوندم...همیشه همون جوری نمیشه که تصور می کنیم،ولی معتقدم کسی که خودشو به خدا می سپاره و با تدبیر انتخاب می کنه نه احساس خالی موفق تره...به امید این که همه زوج آسمونیشونو پیدا کنن و عاقبت بخیرشن.موانع زیاد مهم نیستند ولی عاقلانه تصمیم گرفتن ، اخلاق خانواده ها، هم سطح بودن و....مهم ترین ملاک های من بودن.گر چه خیلی ساده گرفتم وبا وجودی که احساس خوشبختی می کنم ولی اگه دوباره بدنیا بیام انقدر ساده ساده هم نخواهم بود.هر چی به اندازش خوبه نه خیلی کم نه خیلی سنگین.......
پس اول باید ملاک هایی داشت ودوم احساس رو تنها ملاک قرار نداد.چون عشق یه روزی تموم میشه .مخصوصا اگه خواسته ها و معیارهای دیگه نباشن یا کمرنگ باشن ،خیلی زودتر این اتفاق میفته.
امیدوارم روزی رو نبینم که از انتخابم پشیمون شدم.گرچه سختی ها و تفاوت های زیادی هم هست.ولی معتقدم اگه همه چی زیبا باشه و بی ایراد،زندگی و تلاش و.......پس چی میشه!!!!
به امید موفقیت همه جوون ها
دقیقا من از خیلی از افراد متاهل شنیدم که بعد از ازدواج میفهمی که خیلی چیزا اونجوری که تصور می کردی نیست!

با خط دوم مخالفم.منظورتون از کار تمیزکردن خیابون که نیستش؟!واقعا کار نیست.اگر بود که این همه فارغ التحصیل با سواد بیکار وجود نداشت.حالا بیسواداش به کنار.
دوست عزیز در مورد اون پستی که گفتین مورد عینی نیست...
اولا هدف من از ایجاد تاپیک گفتن یک سری حدیث نیست صرفا اگرچه اگه یکم با دقت همون احادیث رو بخونیم میبینیم که به نکاتی اشاره کرده که توی زندگی عادی ما جاری و ساریه منتها گفته چی درسته! اگرچه به هرحال حرف من با کسایی هست که به دین اسلام اعتقاد دارند و میدونند دین یعنی برنامه زندگی و سعی میکنند زندگیشون رو بر اساس برنامه بسازن.
یکی با سرعت به طرف دره میرفته، کلی آدم که میدونستن ته اون جاده دره هست، بش گفتن و اخطار دادن و راه درست و بی خطر رو نشون دادن، حالا اگه اون فرد گوش نداد و رفت و کلی مشکل برا خودش درست کرد، خب تقصیر خودشه!!
دوست من اینکه ما به تعالیم دین عمل نمیکنیم دلیل به عملیاتی نبودن اونا نیست... من چند تا مورد عینی براتون بیارم؟؟؟ مطمئنا اگه دور و برتون رو ببینید مورد عینی هم پیدا میشه، اگرچه اگه همه هم رعایت نکنن دلیل نمیشه ما هم توی مسیر اشتباهی بریم که همه رفتن!!! از اون گذشته هدف اصلی تاپیک اینه که نهایتش طرز فکر ما و دید ما تغییر کنه و ما خودمون بشیم مورد عینی انشاالله!
زمان جنگ بودن کسایی که میگفتن آخه کی میره اونجا جلو تیر و ترکش و جونشو بده یا میگفتن ببینید تو رو خدا چطور جوونای مردم رو به کشتن میدن!! اینا هموناییی بودن که در اون زمان به فراخور زمان دنبال مورد عینی بودن تا تعالیم و معارف رو باور کنند، تا اینکه باور کردن اون زمانی که یه جوون با ذکر همون ائمه که معلمشون بودن و با اشتیاق معبر باز میکردن اونم با تقدیم جونشون... اون روز یه جهاد بود و امروز ما صد تا جهاد داریم....بی تفاوتی و عقب نشینی و تن دادن به هر شرایطی چاره کار نیست..این که چون هست و همه اینطورن پس باید باشه، درست نیست! اگه سخت نبود که اصلا این مشکل وجود نداشت، همت میخواد داداش من، همت.


بسم الله...

قبل از هر چيز ممنون از دوستاني که اين تاپيک رو راه اندازي کردن و به اين مسايل اهميت ميدن.


« و اَنکحوا الأيامي منکُم والصّالحين من عبادکُم و إمائکُم إن يکونوا فقراء يُغنهمُ الله من فضله والله واسعٌ عليمٌ »

«زنان بي شوهر و مردان بي زن و کنيزان و بندگان شايسته ي خود را به ازدواج يکديگر درآوريد (تا ميان مؤمنان، مرد بي زن و زن بي شوهر باقي نماند و از فقر مترسيد که) اگر زن و مردي فقير هستند، خداوند به لطف خود آنان را بي نياز خواهد فرمود. خداوند به حال بندگان آگاه است و رحمتش وسيع و لايتناهي است.»


سوره نور آيه 32



مطلبي که جا افتاده و ميتونه کامل کننده اين تاپيک باشه راه حل هست...

گذاشتن احاديث خوبه ولي با توجه به اين موضوع که همه احاديث رو قبول دارن و تاييد ميکنن اما 90 درصد از خانواده هاي مذهبي متاسفانه (تجربه کردم) عمل نميکنن.
مخصوصا بحث مالي

اين مطلب که گذاشتين:
.
.
.
.
.
براي دختر خانم ها و آقا پسر ها هم کتاب 4 جلدي و بسيار زيباي نيمه ديگرم نوشته عباسي ولدي ميتونه خيلي کمک کنه.

ممنون از حرفاتون دوست خوبم...دقیقا اگه راه حل گفته بشه خیلی خوبه...
راه حل اولیه از نظر من ایجاد باور دینیه...وقتی آدم باور دینی داشت، دستوراتش رو انجام میده وگرنه بعد از حل هرمشکلی، مشکل دیگه ای قد علم میکنه...
البته یه حرکت جهادی همه جانبه نیازه
 
آخرین ویرایش:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
با خط دوم مخالفم.منظورتون از کار تمیزکردن خیابون که نیستش؟!واقعا کار نیست.اگر بود که این همه فارغ التحصیل با سواد بیکار وجود نداشت.حالا بیسواداش به کنار.
اگه آدم توقعش رو بیاره پایین کار هست...والا من خودم هر موقع پول لازم موندم همین که رفتم دنبال کار پیدا شد تازه من تو یه شهر نه چندان بزرگم!! درسته کار موقت بود و گاهی واقعا سخت اما کار دائمم بخوام هست چون نمیگم چون تحصیلات دارم و ... باید حتما بر اساس تخصصم کار کنم (اگرچه تنها باری که بر اساس تخصصم برا یه جایی کار کردم خودشون ازم خواستن که همکاری کنم باشون)، آره خیلی بهتر اینطور باشه اما خب نیست دیگه، من باید بشینم به در و دیوار فحش و لعنت بفرستم که چرا اینطور نیست؟؟ خب میرم سراغ کارهای دیگه و حتی سخت تر... شاید کاری که ما دلمون میخواد نباشه اما کار هست....
اینکه هی گفتم من، برا این بود که مورد عینی بیارم!
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه آدم توقعش رو بیاره پایین کار هست...والا من خودم هر موقع پول لازم موندم همین که رفتم دنبال کار پیدا شد تازه من تو یه شهر نه چندان بزرگم!! درسته کار موقت بود و گاهی واقعا سخت اما کار دائمم بخوام هست چون نمیگم چون تحصیلات دارم و ... باید حتما بر اساس تخصصم کار کنم (اگرچه تنها باری که بر اساس تخصصم برا یه جایی کار کردم خودشون ازم خواستن که همکاری کنم باشون)، آره خیلی بهتر اینطور باشه اما خب نیست دیگه، من باید بشینم به در و دیوار فحش و لعنت بفرستم که چرا اینطور نیست؟؟ خب میرم سراغ کارهای دیگه و حتی سخت تر... شاید کاری که ما دلمون میخواد نباشه اما کار هست....
اینکه هی گفتم من، برا این بود که مورد عینی بیارم!


حرفاتون کاملاً درسته... اما نمیشه گفت همیشه کار هس البته شاید فرصت برای همه باشه اگه اینقد پارتی بازی نکنن

اما کار دائم خیلی خیلی کم پیدا میشه.... مخصوصا این دوره زمونه با پارتی بازی میبرن سرکار

الان خود من ی مدت هس دارم میرم سرکار ولی هیچ تضمینی نیس که با من قرارداد ببندن... تازه لطف میکنن هر چندماهی ی بار حقوق میدن

اما بعضی وقتا آدم فک میکنه بیکار باشه بهتر از اینه که ببخشین بیگاری کنه...
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
ممنون از تاپیک ودعوت واطلاع رسانی


خیلی از نوشته های استارتر ودوستان شرکت کننده دربحث درد مشترک خیلی از جوانهای امروزی هست
به همون اندازه که سختگیریها برای تشکیل خانواده از طرف خانواده دختری برای آقایون دغدغه به حساب میاد، از طرف مقابل پیداکردن فرد مناسب برای تشکیل یک خانواده موفق از طرف خانم ها ملاک محسوب میشه

شاید سختگیریهای خانواده ها در نظر اول یکجور مانع تراشی باشه ولی آقایون از خودشون پرسیدن چرا خانواده ها اینقدر مصمم هستند ؟

در حال حاضر اکثر خانم ها در منزل پدری از یک حداقل شرایط آسایش بهره مند هستند یا اینکه شاغلن یا تحصیل کرده
من نمیگم درخواست مهریه سنگین یا مراسم وتشریفات بیش ازحد باید باشه ولی

برای خانم ها واقعا سخته با هیچ شروع کنن



خانواده ها که دست آخر به رضایت دخترشون رضا میدن ولی یکم جستجو کنید متوجه میشیدچرا این موارد خیلی مهم شده
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]پسران و ترس از ازدواج[/h]
چرا برخی از آقایان ترجیح می دهند که ازدواج نکنند و مجرد باقی بمانند؟ تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که 35% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند.


چرا برخی از آقایان ترجیح می دهند که ازدواج نکنند و مجرد باقی بمانند؟ تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که 35% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند. گفته می شود که این افراد بین 25-30 ساله هیچ گونه علاقه ای حتی به صحبت کردن در مورد مبحث ازدواج هم ندارند. یکی از دلایل عمده این مسئله آن است برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند.
این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند.

باید توجه داشت زمانیکه زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند و برای هم ارزش قائل باشند، ازدواج خود را به منزله یک اشتراک قابل تحسین جلوه می دهد و زوجین را از مزایای بیشماری بهرمند می نماید.
از سوی دیگر برخی از آقایان هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند و ...برای برخی از افراد ازدواج یکی از مهمترین وقایع موجود در زندگی است. اغلب مردها نامزد خود را به چشم یک زن و نه همسر نگاه می کنند و در همان مقاطع ابتدایی ارتباط او را می سنجند تا دریابند که آیا علایق و سلیقه های مشترکی در زندگی دارند یا خیر.

بر اساس تحقیقات روان شناسان، دلایل عمده ترس آقایان به ازدواج عبارتند از:
تعهد و مسئولیت: بسیاری از پسران می‌ترسند نتوانند دختری را که با هزار خیال به خانه امیدشان آورده‌اند، خوشبخت کنند و غالبا دل‌مشغولی ذهنی بسیاری با این موضوع دارند که آیا می‌توانند یک زن را برای همیشه کنار خود راضی نگاه دارند و از عهده مسئولیت زندگی دو نفره و بعدها سه یا چهار نفره برآیند؟ همسر خوب و پدر خوب بودن برای برخی پسران معنای آرمانی دارد. از سوی دیگر، گاهی نیز تلون دنیای رنگارنگ امروز، تعهد به یک نفر را برای پسران بی‌معنا می‌کند و رنگ ‌و‌ لعاب رنگین زندگی مشترک و مصائب متعاقب آن را برای‌شان کم‌رنگ می‌سازد و شانه‌های‌شان را از سنگینی پذیرفتن مسئولیت زندگی خالی می‌کند.
راه‌حل: خودتان را بشناسید. معنای زن و زندگی مشترک را برای خود مشخص کنید. تعهد در زندگی مشترک را تعریف کنید و چهارچوب‌ها‌ی آن را برای خود مرزبندی نمایید. سپس از خود بپرسید تا به امروز چقدر توانسته‌اید از عهده تعهدات محوله‌ای که مسئول آن بوده‌اید، به خوبی برآئید؟ اگر 50 درصد موفق بوده‌اید، ترسی به دل راه ندهید و با خیال آسوده پا به میدان ازدواج بگذارید، به شرط آن‌که توانسته باشید معنا و مرزبندی‌های زندگی مشترک را برای خود معین کنید. با افزایش آگاهی و شناخت فنون همسرداری نیز می‌توانید موفقیت آینده‌‌تان را تضمین کنید.
علت و شواهد حقیقی برای افکار منفی خود بیابید. با به چالش کشیدن افکار منفی‌تان، با آن‌ها مواجه شوید. مثلا از خود بپرسید به راستی آیا همه متاهلین زنجیر به گردن و پا شده‌اند و از زندگی شان رضایت ندارند؟ مسلماً این‌طور نیست!​

نبود شغل مناسب و مشکلات مالی : «بی‌شغل و پول، ازدواج هرگز!» این جمله شعار بعضی از جوانان است. پسران می‌دانند تنها تا زمانی می‌توانند بر حمایت کامل مالی والدین‌شان امیدوار باشند که با شریک زندگی‌شان زیر یک سقف نرفته نباشد. بعد از ازدواج خودشان می‌مانند و حوض‌شان! پس نبود شغل و حقوق مناسب تبدیل به ترسی برای ازدواج می‌شود.
راه‌حل: برای ازدواج، سریع اقدام نکنید؛ تا پیدا کردن شغل مناسب و کسب درآمد مکفی کمی صبر کنید. البته حواس‌تان باشد تعریف شغل مناسب و درآمد کافی در ذهن‌تان تعریفی منطقی باشد. هم‌چنین فردی را برای زندگی انتخاب کنید که با شرایط شما سازگار باشد و توقعات نابجا مطالبه نکند. این امر هم زمانی امکان‌پذیر است که دست از بلند‌پروازی بردارید و سراغ دختری بروید که یک یا دو گام از شما و شرایط موردنظرتان در آینده پائین‌تر باشد. این اشتباه محض است اگر فکر کنید یک دختر با شرایط عالی‌تر از شما و خانواده‌تان بتواند هم‌پای شما بوده و در حد انتظارات خود و خانواده‌اش متوقع نباشد.

عشق‌های نافرجام؛ تجربیات تلخ فراموش‌نشدنی
عشق از دست رفته، همیشه زخمی بر قلب است و التیام نمی‌یابد‌. گاهی درد عشق چنان عمق می‌یابد که هیچ مرهمی برای تسکین آن نیست. رابطه‌های شکست‌خورده و نا‌تمام ، مردان را در انتخاب همسر دچار وسواس می‌کند، بیش از حد محافظه‌کار و محتاط می‌کند‌، بدبین و شکاک می‌کند تا جایی که دچار مشکل تعمیم می‌شوند و همه زنان را در یک گروه و مسند قرار می‌دهند و...
راه‌حل: در پی درمان برآئید و با کمک یک متخصص آسیب‌های روانی-عاطفی گذشته خود را حل کنید. اجازه ندهید یک خاطره بد، سکان‌دار اداره زندگی شما باشد. بر افکار «همه و هیچ» خود غلبه کنید و واقعیت را آن‌گونه که هست، بپذیرید.

طلاق و جدایی دیگران
برخی از پسران زندگی‌های نافرجام دوستان و آشنایان‌شان را درس عبرت می‌کنند و سعی می‌کنند با ترس از ازدواج و به تبع آن فرار، از طلاق و عواقب نانوشته آن بگریزند.

راه‌حل: نگاه تک بعدی خود را تغییر دهید. کنار هر خوشی، ناخوشی است. چرا تنها به نمونه‌های شکست توجه می‌کنید؟ بی‌تردید به همان اندازه و یا بیش‌تر از طلاق، ازدواج‌های موفق در اطراف‌تان نیز هست. به جای ترس‌های بی‌اساس‌، رمز شکست و موفقیت ازدواج‌ها را جست‌وجو کنید و آن‌ها را درس عبرت زندگی‌تان بسازید.


برداشت غلط از زندگی دو نفره: برخی از پسران گمان می‌کنند ازدواج پایان تمامی لذت‌های زندگی است و مستلزم تغییر و تحول بسیار است. آنان معتقدند با گفتن یک «بله» و با وارد شدن به جرگه متاهلین زنجیر به پا می‌شوند و زمام تمام امور زندگی از دست‌شان خارج می‌شود، محدودیت‌ها و باید و نبایدها شروع می‌شود و هرگز پایانی نیز برای آن نیست. تصورات و افکار منفی راجع به زندگی مشترک چنان در ذهن برخی پسران مانور می‌دهد که رغبت و انگیزه تشکیل خانواده را در آنان از بین می‌برد و برای همیشه فراری از ازدواج‌شان می‌کند.
راه‌حل: علت و شواهد حقیقی برای افکار منفی خود بیابید. با به چالش کشیدن افکار منفی‌تان، با آن‌ها مواجه شوید. مثلا از خود بپرسید به راستی آیا همه متاهلین زنجیر به گردن و پا شده‌اند و از زندگی شان رضایت ندارند؟ مسلماً این‌طور نیست!

دلبستگی‌های کودکی
دعوای عروس و مادرشوهر، داستان نامهری عروس به مادرشوهر و... در ذهن برخی پسرها به گونه‌ای حک شده که گمان می‌کنند با ازدواج، مادر و پدرشان را با دیوی دو شاخ بر سر مواجه خواهند کرد. دیوی که هر آن برای جدایی و دوری آنان نقشه می‌کشد. بهانه بی‌توجهی به مادر یک روی سکه است. در روی دیگر سکه، حقیقت دیگری نهان است. ممکن است این پسران بترسند همسرشان مثل مادر نباشد و آنان را مجبور به پذیرش مسئولیت کنند.
راه‌حل: به جای آن‌که حقیقت امتناع خود از ازدواج را تحت لوای «مادرپرستی و ترس از بدرفتاری با او» پنهان کنید، بهتر است به خود آئید و برای سلامت روان‌تان به پا خیزید. تا زمانی که بخواهید کودک باشید، کودک می‌مانید. از لاک کودکی بیرون بیائید و بزرگ شوید. بزرگ شوید تا بتوانید ازدواج کنید. مسئولیت خود را بپذیرید تا بتوانید مسئولیت دیگری را هم بپذیرید. تا هنگامی که نتوانید بین دوست داشتن پدر/مادر و همسر مرزی قائل شوید بی‌تردید دست‌آویز حرف‌هایی این چنین بی‌اساس خواهید شد. بپذیرید که شما تعلق خاطر به والدین‌تان ندارید بلکه وابسته آن‌ها هستید، وابستگی که مرضی است و بوی کودکی و بزرگ نشدن می‌دهد!
 

Similar threads

بالا