Parsa_IE
عضو جدید
3. عدم ثبات قیمت ها که به نوعی این هم ناشی از دو علت بالاست
شاید بگویید چه مشکلی ایجاد خواهد کرد !؟
فرض کنید در همان پروژه خلیج فارس که دوستان فرمودند، نرخ تورم را برنامه ریز 6 درصد برای سال 87 در نظر گرفته در حالیکه این نرخ یکباره به صورت رسمی بیست و اندی درصد و در بازار به 50 درصد هم میرسد !
سیمان به یکباره دو برابر شده، آهن نیز ! و کارگر هم و سایر مصالح و وسایل، گازوئیل و بنزین سهمیه بندی شده و ... ! اینجاست که اگر سرمایه گذار خصوصی باشد تا مرز ورشکستگی پیش خواهد رفت و برنامه ریز و مدیر پروژه کاری ازش بر نخواهد آمد، جز اینکه بگوید :
"چه دفاعی بکنم آقای قاضی؟!
من شریف تربیت شدم. من شریف بزرگ شدم.
نه کسی منو می شناخت. نه ثروتمند بودم، نه معروف و نه هیچ چیز دیگه ای.
من ساده بودم. من همه چیز رو باور می کردم. من با هیچ کس مخالفت نمی کردم.
من مقاومت کردم تا حد توانم.
من به همه احترام می گذاشتم. اما گاهی یادم می رفت چه کسی هستم. و من شروع کردم به بازی کردن
و من اشتباهیم.
من فقط اشتباهی بودم.
من از اولش هم اشتباهی بودم.
تقصیر من بود. اما تقصیر دیگران هم بود.
اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم. هیچ چیز رو توی جیب خودم نذاشتم.
من فقط اشتباهی بودم.
خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم. من کسی رو اذیت نکردم.
من فقط اشتباهی بودم.
من چه دفاعی می تونم از خودم بکنم؟ من بی دفاعم.
حالا من موندم و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم.
آقای قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم.
خدایا تو منو ببخش "
شاید بگویید چه مشکلی ایجاد خواهد کرد !؟
فرض کنید در همان پروژه خلیج فارس که دوستان فرمودند، نرخ تورم را برنامه ریز 6 درصد برای سال 87 در نظر گرفته در حالیکه این نرخ یکباره به صورت رسمی بیست و اندی درصد و در بازار به 50 درصد هم میرسد !
سیمان به یکباره دو برابر شده، آهن نیز ! و کارگر هم و سایر مصالح و وسایل، گازوئیل و بنزین سهمیه بندی شده و ... ! اینجاست که اگر سرمایه گذار خصوصی باشد تا مرز ورشکستگی پیش خواهد رفت و برنامه ریز و مدیر پروژه کاری ازش بر نخواهد آمد، جز اینکه بگوید :
"چه دفاعی بکنم آقای قاضی؟!
من شریف تربیت شدم. من شریف بزرگ شدم.
نه کسی منو می شناخت. نه ثروتمند بودم، نه معروف و نه هیچ چیز دیگه ای.
من ساده بودم. من همه چیز رو باور می کردم. من با هیچ کس مخالفت نمی کردم.
من مقاومت کردم تا حد توانم.
من به همه احترام می گذاشتم. اما گاهی یادم می رفت چه کسی هستم. و من شروع کردم به بازی کردن
و من اشتباهیم.
من فقط اشتباهی بودم.
من از اولش هم اشتباهی بودم.
تقصیر من بود. اما تقصیر دیگران هم بود.
اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم. هیچ چیز رو توی جیب خودم نذاشتم.
من فقط اشتباهی بودم.
خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم. من کسی رو اذیت نکردم.
من فقط اشتباهی بودم.
من چه دفاعی می تونم از خودم بکنم؟ من بی دفاعم.
حالا من موندم و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم.
آقای قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم.
خدایا تو منو ببخش "
آخرین ویرایش: