پلیمرستان (شناخت و کاربرد و....)

اقا رضا با اجازت منم گفتم یه خورده مطلب بذارم که احتمالش هست با مطالب شما همپوشانیم داشته باشه;)
ولی خب مکملن دیگه
____________________________________________________


پليمرهاي بلوري مايع

اين پليمرها بتازگي در بين مواد پلاستيکی ظهور کرده است. اين مواد از استحکام ابعادي بسيار خوب ، مقاومت بالا ، مقاومت در مقابل مواد شيميايي توام با خاصيت سهولت شکل پذيري برخوردار هستند. از اين پليمرها مي‌توان به پلي اتيلن با چگالي کم قابل مصرف در ساخت عايق الکتريکي ، وسايل خانگي ، لوله و بطريهاي يکبار مصرف ، پلي اتيلن با چگالي بالا قابل مصرف در ظروف زباله‌ها بطري ، انواع مخازن و لوله براي نگهداري و انتقال سيالات ، پلي اتيلن شبکهاي ، پلي پروپيلن قابل مصرف در ساخت صندوق ، قطعات کوچک خودرو ، اجزاي سواري ، اسکلت صندلي ، اتاقک تلويزيون و... اشاره نمود.

پليمرهاي زيست تخريب پذير

اين پليمرها در طي سه دهه اخير در تحقيقات بنيادي و صنايع شيميايي و دارويي بسيار مورد توجه قرار گرفته‌اند. زيست تخريب پذيري به معناي تجزيه شدن پليمر در دماي بالا طي دوره مشخص مي‌باشد که بيشتر پلي استرهاي آليفاتيک استفاده مي‌شود. از اين پليمرها در سيستم‌هاي آزاد سازي دارويي با رهايش کنترل شده يا در اتصالات ، مانند نخ‌هاي جراحي و ترميم شکستگي استخوانها و کپسولهاي کاشتي استفاده مي‌شود.

پلي استايرن

اين پليمر به صورت گسترده‌اي در ساخت پلاتيکها و رزينهايي مانند عايقها و قايقهاي فايبر گلاس در توليد لاستيک ، مواد حد واسط رزينهاي تعويض يوني و در توليد کوپليمرهايي مانند ABS و SBR کاربرد دارد. محصولات توليدي از استايرن در بسته بندي ، عايق الکتريکي - حرارتي ، لوله‌ها ، قطعات اتومبيل ، فنجان و ديگر موادي که در ارتباط با مواد غذايي مي‌باشند ، استفاده مي‌شود.

لاستيکهاي سيليکون

مخلوط بسيار کاني- آلي هستند که از پليمريزاسيون انواع سيلابها و سيلوکسانها بدست مي‌آيند. با اينکه گرانند ولي مقاومت قابل توجه در برابر گرما به استفاده منحصر از اين لاستيکها در مصارف بالا منجر شده است. اين ترکيبات اشتغال پذيري نسبتا پايين ، گرانروي کم در درصد بالاي رزين ، عدم سميت ، خواص بالاي دي الکتريک ، حل ناپذيري در آب و الکلها و ... دارند به دليل همين خواص ترکيبات سيليکون به عنوان سيال هيدروليک و انتقال گرما ، روان کننده و گريس ، دزدگير براي مصارف برقي ، رزينهاي لايه کاري و پوشش و لعاب مقاوم در دماي بالا و الکلها و مواد صيقل کاري قابل استفاده‌اند. بيشترين مصرف اينها در صنايع هوا فضاست.

لاستيک اورتان

اين پليمرها از واکنش برخي پلي گليکولها با دي ايزوسياناتهاي آلي بدست مي‌آيند. مصرف اصلي اين نوع پليمرها توليد اسفنج انعطاف پذير و الياف کشسان است. در ساخت مبلمان ، تشک ، عايق - نوسانگير و ... بکار مي‌روند. ظهور نخ کشسان اسپندکس از جنش پلي يوره تان به دليل توان بالاي نگهداري اين نوع نخ زمينه پوشاک ساپورت را دگرگون کرده است
 
انواع پليمرها

پليمرها را به سه گروه عمده تقسيم مي‌کنند:

• بيوپليمرها يا پليمرهاي طبيعي مانند سلولز ، نشاسته ، پروتئينها و ...
• پليمرهاي معدني مانند الماس ، گرافيت ، اکثر اکسيدهاي فلزي و ...
• پليمرهاي سنتزي پليمرهايي هستند که منشا آنها عموما مونومرهايي از نفت خام و قطران زغال سنگ است و ما با انجام فرآيندهايي پليمرهاي بسيار مفيد مي‌سازيم که امروزه زندگي بدون آنها ممکن نيست. با اين فرايندها بطور کلي آشنا مي‌شويم.


پليمريزاسيون افزايشي

در اين نوع پليمريزاسيون ، از ترکيباتي که بند دوگانه (C ? C) دارند، پليمر مي‌سازند. مثل توليد پلي اتيلن از اتيلن.
پلي اتيلن
C2H4 ? (? C2H4 ?)n

اين واکنش در اثر حرارت به پلي اتيلن تبديل مي‌شود. جرم مولکولي پلي اتيلن بين 1000 تا 20000 مي‌تواند متفاوت باشد. يعني بر حسب شرايط ، درجه پليمريزاسيون يعني همان n مولکول پليمر را مي‌توان کم يا زياد کرد.
آکريلان
n(CH2 ? CHCN) ? (? CH2 ? CHCN?)n

اين پليمر نيز از مشتقات اتيلن است. مونومر اين پليمر ، سيانيد ونيل (آکريکونيتريل) است.

PVC

CH2 ? CHCl ? (? CH2 ? CHCl)n

پلي وينيل کلرايد يا PVC نيز از پليمريزاسيون کلريد وينيل CH2 ? CHCl بوجود مي‌آيد.

کائوچو

کائوچو بر دو نوع است:

• کائوچوي طبيعي :

کائوچوي طبيعي از شيره درختي به نام Hevea بدست مي‌آيد، از پليمريزاسيون هيدروکربني به نام 2- متيل -3 , 1- بوتادين معروف به ايزوپرن به فرمول CH2 ? C (CH3) ? CH ? CH2 بوجود مي‌آيد:
CH2 ? C (CH3) ? CH ? CH2 ? (? CH2 ? C CH3 ? CH ? CH3)n

با توجه به فرمول ساختماني کائوچوي طبيعي مي‌بينيم که در مونومر آن هنوز يک بند دوگانه وجود دارد.

• کائوچوي مصنوعي :

چون در فرمول ساختماني کائوچوي طبيعي پيوند دوگانه وجود دارد، به همين دليل وقتي کائوچو را با گوگرد حرارت دهيم، اين مونومرها پيوند ? خود را باز مي‌کنند و ظرفيتهاي آزاد شده ، اتم گوگرد را مي‌گيرند. در نتيجه کائوچو به لاستيک تبديل مي‌گردد. حرارت دادن کائوچو با گوگرد و توليد لاستيک را اصطلاحا ولکانيزاسيون (Vulcanization) مي‌نامند و به همين دليل لاستيک حاصل را نيز کائوچوي ولکانيزه گويند.

چند نوع کائوچوي مصنوعي نيز ساخته‌اند که از موادي مانند 3 , 1- بوتا دي‌ان <CH22 و جسمي به نام 2- کلرو 3 , 1- بوتادين معروف به کلروپرن به فرمول CH2 ? CHCl ? CH ? CH2 و جسم ديگري به فرمول CH2 ? C(CH3) ? C(CH3) ? CH2 به نام 3 , 2- دي متيل – 3 , 1- بوتادين به تنهايي يا مخلوط درست شده‌اند.

کلروپرن به سهولت پليمريزه شده و به نوعي کائوچوي مصنوعي به نام نئوپرن تبديل مي‌شود.

پليمريزاسيون تراکمي

اگر در يک پليمريزاسيون ، بر اثر واکنش مونومرها با هم ، مولکولهاي کوچکي مثل H2O و NH3 و ... خارج شوند، اين نوع پليمريزاسيون را تراکمي مي‌نامند. مثل پلميريزاسيون گلوکز در توليد نشاسته و سلولز که منجر به خارج شدن آب مي‌گردد و يا مثل بوجود آمدن نايلون که مانند مواد پروتئيني يک پلي آميد است و پليمر شدن يک آمين دو ظرفيتي به نام هگزا متيلن دي آمين به فرمول NH2 ? (CH2)6 ? NH2 با يک اسيد دو ظرفيتي به نام اسيد آديپيک HOOC ? (CH2)4 ? COOH بوجود مي‌آيد. در اين عمل ، عامل OH_ اسيد از دو طرف با هيدروژن گروه آمين NH2_ تشکيل آب داده و خارج مي‌شوند و باقيمانده‌هاي مولکولهاي آنها با هم زنجير پليمر را بوجود مي‌آورند. به شکل زير:
... + NH2 ? (CH2)4 ? NH2 ? HOOC ? (CH2 ? COOH + ...

نايلون:nH2O + (? NH ? (CH2)6 ? N(H) ? CO ? (CH2)4 ? CO ?)n

پليمريزاسيون اشتراکي (کوپليمريزاسيون)

اگر در عمل پليمريزاسيون ، 2 مونومر مختلف با هم مشترکا پليمر شوند و يک پليمر را بوجود آورند، آن را کوپليمر مي‌نامند. مثلا يک نوع لاستيک وجود دارد، به نام بونا _ S که از پليمريزاسيون دو جسم مختلف يکي به نام 3 , 1- بوتا دي‌ان CH2 ? CH ? CH ? CH2 و ديگري به نام وينيل بنزن (استيرن) C6H5 CH ? CH2 بوجود مي‌آيد که قسمتي از فرمول ساختماني آن به شکل زير است:

--CH2 ? CH ? CH ? CH2 ? CH(C6H5) ? CH2--
 
شيمي نايلون:

پلي کندانسيون يا پليمريزاسيون تراکمي

اگر در يک پليمريزاسيون بر اثر واکنش منومرها باهم ، مولکولهاي کوچکي مثل NH3 ، H2O و ... خارج شوند، پليمريزاسيون را پلي کندانسيون يا تراکمي مي‌نامند. مثل پليمريزسايون گلوکز در توليد نشاسته و سلولز که منجر به خارج شدن آب مي‌گردد و يا مثل بوجود آمدن نايلون که مانند مواد پروتئيني يک پلي آميد است و از پليمر شدن يک آميد دو ظرفيتي به نام هگزامتيلن دي آمين به فرمول: NH2 - (CH2)6 - NH2 با يک اسيد دو ظرفيتي به نام اسيد آديپيک به فرمول HOOC - (CH2)4 - COOH بوجود مي‌آيد.

در اين عمل عامل OH – اسيد از دو طرف با هيدروژن گروه آمين NH2 – تشکيل مي‌دهند و خارج مي‌شوند و باقيمانده مولکولهاي آنها زنجير پليمر را بوجود مي‌آوردند. به عبارت ديگر واکنش چند تراکمي از متراکم شدن دو عامل مختلف از دو منومر مختلف و يا از متراکم شدن دو عامل مختلف از يک مولکول با همان مولکول پليمر سنتز مي‌شود.

پلي آميدها

پلي آميدها شامل سه نوع نايلون ، نايلون 6و 6 نايلون 11 مي‌باشد. همانطور که ذکر شد، پلي آميدها از طريق واکنشهاي چند تراکمي يا پلي کندانسيون بوجود مي‌آيد.

نايلون 6

نايلون 6 و 6 از باز شدن حلقه کاپرولاکتام در حضور آغازگر N - بنزوئيل ? - پيروليدون و کاتاليزور سديم آميد NH2Na بدست مي‌آيد. ماده اوليه کاپرولاکتام ، بنزن است. از کاپرولاکتام در محيط عمل به مقدار بسيار زياد داريم. ولي NH2Na2 ، چون به عنوان آغازگر بکار مي‌رود، تنها به مقدار بسيار اندک داريم که آغاگر حلقه بوده و بعد از آن ، واکنش پيش خواهد رفت.

نايلون 6 و 6

همانطور که گفته شد، نايلون 6 و 6 از متراکم شدن اسيد آديپيک و هگزا متيلن دي آمين در حضور حرارت و حذف يک مولکول آب ايجاد مي‌گردد.


يک مولکول آب + نايلون 6 و 6 <---------- HOOC-(Ch2)4-COOh + NH2-(CH2)6-NH2 + حرارت

نايلون 11

نايلون 11 فرآورده بسيار مهمي است که از متراکم شدن آمينو اندوکانوئيک اسيد که از روغن گرچک گرفته مي‌شود، بوجود مي‌آيد و پلي آميد Rilsan يا Nylon11 ناميده مي‌شود. از متراکم شدن اين ماده نيز در حضور حرارت ، آب آزاد مي‌شود. Rilsan بهترين الياف پارچه محسوب مي‌شود. چون رنگ پذيري و استحکام بالايي دارد.

خواص و کاربردهاي نايلون

بيشترين کاربرد نايلونها در تهيه الياف پارچه و صنايع نساجي است و در تهيه قطعات صنعتي نيز کاربرد دارند. نايلونها قدرت مکانيکي خوبي دارند و به اين علت در اين صنايع استفاده مي‌شوند. اين پليمرها ، نقطه ذوب بالايي دارند. چون در بين زنجيرهاي پليمر ، پيوند هيدروژني ايجاد شده است. اين پليمرها کمتر در حلالها حل مي‌شوند، اما قابل انحلال در اسيد فرميک و پلي آميدها هستند.
 


لاستيک­ها

درسال 1839 که چارلزگودير براي اولين بار ولکانيزاسيون را کشف کرد. تحول عظيمي در توليد انواع پليمر رخ داد و صنعتي ايجاد شد که بعدها , صنعت لاستيک نام گرفت. پيش از اين, اروپائيان که در آمريکاي جنوبي لاستيک طبيعي را کشف کرده بودند با مشکل عظيمي روبرو بودند چرا که لاستيک طبيعي در زمستان سفت شده و در تابستان حالت چسپنده به خود مي­گرفت, اما با روش جديد چارلزگودير اين مشکل برطرف شد. با اين روش, اگر لاستيک طبيعي باگوگرد و سرب سفيد مخلوط مي­شد, مشکلات قبلي بر طرف شده شيء جديد و کاملاً مقاوم و متسحکمي بوجود مي­آمد . از مهمترين ويژگي لاستيک­ها اين است که در اثر کشيده شدن, کش آمده و پس از رها شد به حالت اوليه خود باز مي­گردد. لاستيک­هاي طبيعي گاه تا هشت برابر طول اوليه خود کش آمده و سپس به حالت اوليه خود باز مي­گردد. از جمله لاستيک­هاي مصنوعي مي­توان پلي بوتادين, استايرن بوتادين، نيتريل ، بوتيل و غيره را نام برد.
(برای اطلاع از اخرین اخبار لاستیک ایران و جهان، بولتن لاستیک,http://www.rubberbulletin1.persianblog.ir/)

توليد انواع لاستيک مصنوعي انقلابي در صنايع ديگر ايجاد کرد، بطوريکه پس از آن بسياري از صنايع کوچک و بزرگ براي توليد محصولاتي از اين لاستيک تاسيس گرديد.

کاربرد لاستيک­ها

مهمترين کاربرد لاستيک­هاي سنتزي در ساخت انواع تاير اتومبيل، سواري، کاميون و هواپيما ، ساخت کفش ، تسمه و نوارهاي نقاله مصنوعات ابرشکل ، روکش کابل و سيم ، لوله­ها و وسايل لاستيکي است. همچنين از اين ماده ارزشمند در صنايع پالايش شيميايي ، رنگسازي، چرم مصنوعي، پوشش نخ و پارچه ، نوارهاي لاستيکي ، پوشش مخازن ولوله­ها، لاستيک­هاي ضربه گير و صداگير، ساخت قطعات مکانيکي و واشرهاي مسطح و مدور و بي شمار صنايع ديگر استفاده مي­شود.

 
الياف مصنوعي
بر طبق نشانه­هاي موجود حدود 6500 سال پيش در آسياي جنوب شرقي ، کتان توليد مي­شده است. از آن زمان تا انقلاب صنعتي که در قرن هجدهم به وقوع پيوست، استفاده از الياف طبيعي در هنرهاي مختلف دستي جهت تهيه پارچه مورد استفاده قرار گرفت . هنر ريسندگي و بافندگي کتان و پشم در مصر، هنر ريسندگي و بافندگي پنبه در هند و هنر پرورش کرم ابريشم و تهيه پارچه ابريشمي در چين از اين جمله هستند. اما جداي از اين الياف طبيعي که در تهيه پارچه استفاده مي­شده، دسته ديگري از الياف هستند که به روش صنعتي به دست مي­آيند. مانند الياف سلولزي و الياف نايلوني که در دسته الياف مصنوعي قرار دارند.

انواع الياف مصنوعي




PTT Structure

PET Structure
الياف مصنوعي از نظر منبع و منشا خود به دو دسته طبيعي و مصنوعي تقسيم مي­شوند:
الياف مصنوعي با منشا طبيعي (مانند ريون) به دسته­اي اطلاق مي­شود که ماده اوليه آنها مانند سلولز در طبيعت وجود دارد.
ماده اوليه الياف مصنوعي بامنشا سنتزي (مانند نايلون) توسط بشر سنتز مي­شود که پلي­آميدها از اين دسته مي­باشند.
 
ويژگي الياف مصنوعي:


از مهمترين ويژگي اين الياف، رنگ­پذيري ، قابليت شستشو و نيز مقاومت در برابر حرارت است، بطوريکه به سهولت قابل اتو کردن باشند. البته الياف مصنوعي نيز طيف وسيعي از ويژگي­ها را در خود داراست، بطوريکه برخي از محصولات اين الياف، گاه خصوصيات متضادي دارند، بطوريکه برخي از الياف، نفوذپذير بوده و برخي ديگر غير قابل نفوذ مي­باشد که موارد استفاده آنها هم بسيار وسيع است.
 
موارد مصرف:


الياف مصنوعي در توليد لباسهاي زنانه، مردانه ، جوراب، دستکش ، انواع فرش­هاي ماشيني و موکت ، رويه مبلمان پرده ، تورهاي ماهيگيري ، بالن­ها، چتر نجات ، عايق­هاي الکتريکي ، وسايل ورزشي، پوششهاي ضد رطوبت ، ضد حرارت، لباس فضانوردان مورد استفاده قرار مي­گيرند.
همچنين در صنايع مختلف مانند عروسک­سازي ، ساخت عايق براي موتورها و ژانراتورها ، ساخت کمربند، مچ­بند ، رويه کفش ، کيف ، چمدان ، باراني، چتر ، نخ بخيه ، توليد کاموا، پتو و... نيز مي­توان از انواع الياف مصنوعي استفاده شود. توليد الياف مصنوعي پس از جنگ جهاني دوم به شدن روبه گسترش گذاشت، بطوريکه در شرايط فعلي ، انواع الياف ، مصنوعي همچون الياف پلي­آميد، پلي­استر، پلي­اکريلونيتريل، پلي­ويتيل و ... در مقياس بسيار وسيع و متنوع به بازار عرضه مي­شوند
 
گريدهاي مختلف پليمرها

اين پلاستيک، امروزه در دنيا بيشترين بطور کل پليمرها خود به دو دسته طبيعي و مصنوعي دسته­بندي مي­شوند.


از انواع طبيعي پليمر مي­توان به صمغها (کائوچو) ، پروتئينها (کازئين) پلي ساکاريدها(نشاسته) اشاره کرد و انواع پليمر مصنوعي بصورت الياف (پلي آميدها) ، لاستيک­ها (بوتادئينها) ، چسبها، پوششها (نيتروسلولز) و پلاستيکها که خود به دو دسته ترموپلاستها و ترموستها تقسيم مي­شوند، اشاره کرد.


اما از لحاظ دسته­بندي پليمرها در صنعت پتروشيمي، اين ماده به پليمرهاي اساسي و مهندسي دسته­بندي مي­شود که سهم پليمرهاي اساسي بالغ بر 90 درصد از اين مجموع مي­باشد. عمده پليمرهاي پرمصرف در صنعت پتروشيمي ، شامل پلي­اتيلن ، پلي­پروپيلن، پلي اتيلن ترفتالات ، پلي وينيل کلرايد ، پلي استايرن و اکريلونيتريل بوتادين استايرن (ABS) است . پلي اتيلن با توليد در سه گريد مختلف، پرمصرف ترين پيلمر جهان است. در سال­هاي قبل ، پلي وينيل کلرايد (PVC)، دومين پليمر پرمصرف جهان بود که با توجه به رشد سريعتر مصرف پلي پروپيلن و پلي­اتيلن ترفتالات (پلي استر) نسبت به پلي­وينيل­کلرايد (PVC)، اين نسبت در حال حاضر تغيير يافته ، بطوريکه پلي پروپيلن دومين پليمر پرمصرف جهان پس از پلي اتيلن و پلي ايتلن ترفتالات، سومين پيلمر و بعد از آنها پلي­وينيل­کلرايد و پلي­استايرن قراردارند.





.......​
 
ادامه ی گریدهای مختلف پلیمرها

پلي اتيلن

اين پلاستيک، امروزه در دنيا بيشترين توليد سالانه را دارد. مصرف 3/69 ميليون تن در سال و اختصاص 33 درصد از مصرف پليمرهاي اساسي، مويد اين نکته است که پرمصرف ترين پليمر جهان پلي اتيلن مي­باشد . يکي از دلايل مصرف زياد اين نوع پليمر، قيمت کم (مخصوصاً به دليل دانسيته کم هر پوندش حجم زيادي دارد) و ديگر خواص فيزيکي منحصر بفرد آن مي­باشد. پلي­اتيلن انعطاف­پذيري بي­نظيري داشته و نيازي به افزايش نرم­کننده ندارد. اين امر موجب کاربرد آن در ساخت بطريهاي فشرده، فيلم­ها و ورقها مي­گردد. ثانياً مقاومت خوبي در مقابل بازها، اسيدها و نمک­ها (به استثناي مواد اکسيدکننده قوي) نشان مي­دهد . علت نگهداري پاک­کننده­ها در ظروف پلي اتيلن در مصارف خانگي همين امر است. ثالثاً پلي اتيلن مقاومت خوبي در مقابل آب دارد که اين امر بيانگر خواص الکتريکي خوب آن و استفاده از آن در کابلهاي الکتريکي است. پلي ايتلن بر اساس فشردگي زنجيره مولکولي و دانسيته در سه نوع پلي اتيلن سنگين (HDPE) پلي اتيلن سبک (LDPE) و پلي اتيلن سبک خطي (LLDPE) توليد مي­شود.




پلي اتيلن سنگين (HDPE)

زنجيره مولکولي در اين نوع پليمر ، فشرده است که همين عامل، باعث افزايش دانسيته آن مي­شود. لذا انعطاف پذيري به شدت کاهش مي­يابد. اين نوع پليمر گرچه مقاومت ضربه­اي کمتري نسبت به پلي اتيلن سبک دارد اما مقاومت آن در برابر مواد شيميايي همانند مقاومت آن در برابر تنشهاي شکننده محيطي خوب است . لذا از اين نوع پليمر در انواع محصولات تجارتي مانند ظروف نگهدارنده سوخت، صندلي­هاي مورد استفاده در فضاي باز ، اسباب­بازيها، جامه­دانها، لوله­ها و مجراها استفاده مي­شود. نوعي ديگر از پلي­اتيلن با دانسيته بالا با نام (UHMWPE)وجود دارد که البته در حجم کمتري متداول است. اين نوع پليمر، ستخت­تر و سفت­تر از ساير انواع پلي­اتيلن است.


پلي اتيلن سبک (LDPE)

پلي اتيلن به لحاظ فشردگي کم و پايين مولکولي از دانسيته پايين برخوردار است که همين امر، باعث افزايش انعطاف­پذيري آن مي­شود اين خاصيت باعث شده که بيش از پنجاه درصد از توليد اين محصول در ساخت فيلم و ورق جهت مصرف در روکش­هاي طلقي شفاف، آسترهاي بسته­بندي، کاورها و چمدانها مصرف گردد. همچنين جهت ساخت ظروفي مانند بطريهاي تحت فشار از اين نوع پليمر استفاده مي­شود . مصرف ديگر پلي اتيلن سبک، عايق­کاري سيم و کابل و روکش کاغذ مي­باشد.
 
گریدهای مختلف پلیمرها

پلي اتيلن سبک خطي (LLDPE)

دانسيته اين نوع پلي­اتيلن از پلي­اتيلن سبک نيز کمتر مي­باشد. اين نوع پليمر، در مقابل پارگي و سوراخ شدن مقاومت، استحکام وکشش بهتري را نشان مي­دهد.

آمريکاي شمالي، آسيا، پاسيفيک به جز ژاپن و اروپاي غربي به ترتيب بزرگترين توليد کنندگان پلي­اتيلن در جهان محسوب مي­شوند.

توليد اين پليمر در سال 1998بالغ بر 9/10 ميليون تن بود که با رشد 2/6 درصدي درسال 2003 به 8/14 ميليون تن رسيد و پيش­بيني مي­شود که در سال 2008 اين رقم به 5/19 ميليون تن درسال برسد. اما چيزي که جالب به نظر مي­رسد . اين است که پلي­اتيلن سبک خطي به دليل ويژگيهاي منحصر بفردش چندسالي است که مورد توجه قرار گرفته و روند رو به رشدي را در توليد طي مي­کند. بطوريکه پيش­بيني مي­شود. در سال 2013 مصرف اين پليمر، رقمي معادل 2/24 ميليون ، يعني 29 درصد از انواع پلي­اتيلن باشد که با توجه به مصرف 25 درصدي کنوني ، نشان از رشد آن مي­دهد.

همچنين پيش بيني مي­شود در سال 2013 ، HDPE مصرفي معادل 37 تن در سال يعني حدود 45 درصد کل پلي­اتيلن­ها داشته باشد. که نسبت به رقم 43 درصدي حال حاضر نيز افزايش نشان مي­دهد.

ما در بين انواع پلي­اتيلن­ها، اين پلي اتيلن سبک است که با کاهش مصرف روبروست، چرا که درسال 2013 مصرف جهاني اين پليمر 6/21 ميليون تن و معادل 26 درصد کل پلي­اتيلن­ها خواهد بود که نسبت به مصرف 33 درصدي کنوني، کاهش مصرف را نشان مي­دهد.

پلي پروپيلن (PP)

اين نوع پليمر با مصرف سالانه 35 ميليون تن و اختصاص 21 درصد از مصرف جهاني پليمرهاي اساسي ، رتبه دوم پرمصرف­ترين پليمر را به خود اختصاص داده است. قابليت افزايش پرکننده ، تقويت کننده و ديگر اصلاح کننده­ها، پلي­پروپيلن را مبدل به يک پليمر پرمصرف و پرطرفدار کرده است. بطوريکه با بهبود خاصيت­هاي قابل توجه در مواردي جايگزين پليمرهاي مهندسي نيز شده است. در سال 1998 ظرفيت توليد جهاني اين نوع پليمر 7/29 ميليون تن بود که با رشد 3/6 درصد در سال 2003 به حدود 3/40 ميليون تن رسيد. موارد استفاده اين پليمر، صنعت اتومبيل، تزئينات داخلي ، پروانه­ها، کف­پوش اتومبيل ، جعبه باطري مي­باشد. همچنين در ساخت کابينت ، راديو و تلويزيون، اجزاي ماشين ظرفشويي ، همزن­هاي شستشوگر و لوله کشي به کار مي­رود. از پلي­پروپيلن در ساخت فيلم جهت استفاده در صنايع بسته بندي مواد غذايي و نيز ساخت تک رشته­ها والياف جهت استفاده در ساخت پشتي، فرش و گوني استفاده مي­شود، زيلوها، پوششهاي چمن مصنوعي ، طناب ضدپوسيدگي و تورهاي ماهيگيري و قلم­موها از ديگر موارد استفاده پلي­پروپلين مي­باشد.

پيش­بيني مي­شود که مصرف جهاني پلي­پروپيلن درسال 2013 بالغ بر حدود 8/60 ميليون تن باشد.

پلي­وينيل کلرايد (PVC)

اين پليمر از لحاظ توليد، سرعت رشد خوبي را از خود نشان مي­دهد. از دلايل مهم اين امر، تنوع زياد اين پليمر است. PVC مي­تواند به عنوان يک پلاستيک قوي وسفت بکار رود، يا با انواع نرم­کننده­ها آميزه کاري شده ، پلاستيک انعطاف­پذيرتوليد کند. در توليد کيسه­هاي خون که به وفور مورد استفاده قرار گرفته و جنبه حياتي دارد، از همين پليمر استفاده مي­شود. چرا که اين پليمر در عين انعطاف­پذير بودن، مقاومت بالايي از خود نشان مي­دهد.

از مزاياي اين پليمر مقاومت خوب آن در مقابل چربيها ، روغنها و اسيدها و بازها مي­باشد. همچنين خواص نارسايي الکتريکي خوبي دارد و در برابر شعله مقاوم است. به علاوه PVC در مقابل آب، مقاومت خوبي دارد. بالاخره از مهمترين مزيتهاي اين پليمر نسبت به ساير پلاستيک­ها، کيفيت بي­نظير آن است که سبب مي­شود به راحتي با انواع نرم­کننده­ها آميخته گشته ، محصولات پلاستيکي از سخت­ترين شکل تا انعطاف پذيرترين شکل را توليد کند. چنين تنوعي را هيچ پلاستيک ديگري نشان نمي­دهد.

PVC در دو دسته عمده توليد مي­شود: نوع سخت و نوع انعطاف­پذير، اگر PVC با نرم­کننده آميخته نشود و يا با مقدار کمي از آن آميخته گردد، يک پلاستيک قوي و سخت بدست مي­آيد . حوزه مصرفي نوع سخت اين پليمر، لوله و اتصالات ساختماني و نيز استفاده در پوشش­هاي خارجي و پاتل­هاي ساختماني مي­باشد. PVC سخت در موارد از قبيل مجاري فاضلاب، ناودانها، لاستيکهاي درزگير در و پنجره قطعات اتومبيل، کارت­هاي اعتباري و قالب­گيري بادي بطري­ها به مصرف مي­رسد.

مصارف PVC انعطاف­پذير، متنوع است. از توليد انواع کاغذ ديواري و رومبلي تا توليد ورق و فيلم از جمله موارد استفاده اين پليمر مي­باشد. ساير کاربردهاي آن در خط کشي استخرهاي شنا، اسباب بازيهاي متورم شونده، شيلنگ­هاي باغچه­اي، پرده­هاي حمام، روميزيها و ... خلاصه مي­گردد.

در حال حاضر ، مصرف جهاني اين پليمر 4/27 ميليون تن است که رقمي معادل 16 درصد از مصرف پليمرهاي اساسي را به خود اختصاص داده است. پيش­بيني مي­شود که تا سال 2013 مصرف اين پليمر در جهان بالغ بر حدود 8/38 ميليون تن گردد. بررسي ظرفيت­هاي توليد و ميزان مصرف جهاني PVC بين سال­هاي 1990 تا 2001 به طور متوسط رشد سالانه 5/4 درصد را نشان داده است.


 
پلي اتيلن ترفتالات (PET)
بدون ترديد همه ما براي يکبارهم که شده نوشابه­ها و نوشيدني­هاي گاز کربنيک دار را در ظرف پلاستيکي مخصوص ديده­ايم، اين پلاستيک­ها که تحول عظيمي را در نگهداري مواد غدايي (مايعات) ايجاد کرده­اند. گونه­اي از پليمرها تحت عنوان پلي­اتيلن ترفتالات يا (PET) مي­باشند. اين پليمر از گستره مواد پلي­استر است که با مصرف 32 ميليون تن در حال حاضر معادل 18 درصد از کل مصرف جهاني پليمرهاي اساسي را به خود اختصاص داده است. اين پليمر سالهاست در توليد الياف براي مصارف نساجي مورد استفاده قرار مي­گيرد. با اين همه در سالهاي اخير، مصرف آن به عنوان يک پلاستيک رو به رشد بوده است. استحکام بالاي اين پليمر باعث شده که فشار بيش از psi 100 را تحمل کرده و نيز در مقابل عبور دي­اکسيد کربن از خود مقاومت خوبي نشان دهد به همين دليل است PET براي نگهداري انواع نوشيدني­هاي گازکربنيک­دار مورد استفاده قرار مي­گيرند. PET در صنايع بسته­بندي نير کاربرد خوبي دارد.مخصوصاً در بسته­بندي مواد غدايي که مي­تواند جوشانده شود. از ديگر موارد استفاده اين پليمر، ساخت فيلم PET مي­باشد که در فيلم­هاي عکاسي و نوارهاي ضبط مغناطيسي از آن استفاده فراوان مي­شود. پلي­اتيلن ترفتالات در دو گريد الياف و بطري توليد مي­شود.



گريد بطري

همانطور که قبلاً ذکر شد از اين نوع پليمر به سبب ويژگيهاي خاص خود در نگهداري انواع نوشيدني­ها از جمله نوشيدني­هاي گازکربنيک­دار استفاده مي­شود. مصرف کنوني جهان از اين گريد ، 3/9 ميليون تن درسال است که رقمي معادل 5 درصد از مصرف جهاني انواع پليمرهاي مي­باشد. پيش­بيني مي­شود مصرف گريد بطري درسال 2013 به حدود 19 ميليون تن برسد.

گريد الياف:

اين نوع پليمر در توليد انواع پارچه و پوشاک بکار مي­رود وهمان پلي­استر است که بهترين تشابه را با پنبه طبيعي دارد. درحال حاضر ميزان مصرف جهاني گريد الياف، 23 ميليون تن در سال است که رقمي حدود 13 درصد از مصرف پليمرهاي اساسي و حدود 55 درصد از مصرف الياف مصنوعي را به خود اختصاص مي­دهد. پيش­بيني مي­شود ميزان مصرف اين پليمر با توجه به روندکنوني مصرف، به 35 ميليون تن در سال 2013 بالغ گردد.
 
آخرین ویرایش:
سلام نياز به فرمول nbr با سختي 25-30 دارم اگر مي توانيد كمك كنيد

سلام نياز به فرمول nbr با سختي 25-30 دارم اگر مي توانيد كمك كنيد

:cool:
پلیمرها
پلیمر یک واژه یونانی است. و از اتصال زنجیرهای کوچک منومرساخته میشود. که انصال این زنجیره ها را پلیمریزاسیون گویند. فرایند پلیمریزاسیون عموماً به دو صورت انجام میشود که خود نیاز به یک بحث طولانی و پیچیده میباشد.
ویژگی برتر این مواد پلیمری ‍‍: سبکی، سختی و در عین حال انعطاف پذیری، مقاومت در برابر خوردگی، رنگ پذیری، شفافیت، سهولت در شکل پذیری و بسیاری از خواص مورد استفاده در کاربردهای مختلف.
پلیمرها عموماً به دو دسته پلاستیکها و لاستیکها تقسیم میشوند. وهر دو گروه نیز خود به پلیمرهای گرمانرم(termoplast) و گرما سخت (termoset) تقسیم میشوند که بطور مفصل شرح داده خواهد شد.
به خاطر اینکه مواد پلیمری به تنهایی نمی توانند مورد مصرف قرار گیرند در محل تولید (پتروشیمی) یا صنایع پایین دستی بنا به شرایط و کاربرد آنها از مواد افزودنی (addetive) استفاده میشود. به طور مختصر بعضی از این افزودنی ها ذکر میشود.
مواد پرکننده (filler): مانند خاک رس یا در اکثر موارد کربنات کلسیم یا سیلیکا استفاده میشود و علت افزودن آنها کاهش قیمت است و تأثیری در افزایش خواص ندارد. از افزودنی مثل الیاف کوتاه یا پولک جهت بهبود خواص مکانیکی استفاده میشود. منظور از خواص مکانیکی کاهش خزش و استحکام در برابر تنش و ... میباشد.
روان کننده ها (lubricant): این مواد ویسکوزیته پلیمر مذاب را کاهش داده و شکل پذیری در قالب ها را آسان تر میکند. مانند استارات کلسیم.
رنگدانه ها (pigment): جهت ایجاد رنگهای گونگون در پلاستیکها به کار میروند.
نرم کننده ها (plasticizers): موادی با وزن مولکولی و طول زنجیره کمتر نسبت به رنجیره پلیمرها که خواص و مشخصه شکل گیری پلیمرها را کمتر میکند. بهترین نمونه کاربرد آن DOP دی اکتیل فتالات، در تهیه PVC پلی وینیل کلراید میباشد که باعث انعطاف پذیری آن میشود. پی وی سی تقریباٌ سخت میباشد و در موارد استفادهایی که انعطاف پذیری نیاز داریم بوسیله این ماده آن را نرم میکنیم. مثال ساده استفاده در سفره ها (به بوی خاص و تند آن توجه کنید همان DOP است) و دمپایی ها و داشبوردهای پیکان های مدل قدیم! میباشد. و اگر به ترک! داشبورد بعضی از آنها توجه کنیم مربوط به از بین رفتن (پریدن) این افزودنی میباشد.
استحکام دهنده ها(reinforcement) : با افزودن موادی نظیر الیاف شیشه یا الیاف کربن مقاومت و سفتی پلیمرها افزایش و بهبود می یابد. نظیر فایبر گلاس ها یا بدنه هواپیما و بعضی از خودروها مانند سیناد2 !
پایدار کننده ها(stabilizers) : این افزودنی ها از فساد و تخریب پلیمرها در مقابل عوامل محیطی مانند نور خورشید (اشعه UV) و رطوبت و ... جلوگیری میکند. مانند مواد ضد اکسایش که به پلاستیکهایی نظیر ABS اکریو نیتریل-بوتادین- استایرن ، پلی اتیلن و پلی استایرن اضافه میشود و پایدارکننه های حرارتی که معمولاٌ برای شکل دهی PVC به کار میرود.
مواد ضد آتش زا(inflammable) : از این مواد در پلیمرهای استفاده میشود که خطر آتش سوزی در محل میباشد. بعضی از پلیمرها مانند PVC که حوای ماده کلر(ضد آتش) میباشد، در هنگام آتش سوزی خود اطفا میباشد و خاموش میشود. همچنین گاز وجود گاز خنثی نیتروژن در فوم های پلی استایرن (سقف کاذب) نیز باعث اطفاء حریق میباشد.
 
عنوان : پيل سوختي پليمري با سيستم گرمكن كاتاليزوري در هواي سر

عنوان : پيل سوختي پليمري با سيستم گرمكن كاتاليزوري در هواي سر

وقتي پيل سوختي در معرض هواي سرد زمستاني و دماي زير صفر درجه قرار بگيرد،آب يخ مي زند.و واكنش هاي لازم در پيل سوختي انجام نمي شود.از اين رو لازم است كه پيل را توسط گرمكن برقي، حرارت داد تا شروع به كار نمايد.راه ديگري كه جهت بكار اندازي چنين پيل هايي ارائه شده است استفاده از يك كاتاليزور در چند راهه اكسيد كننده مي باشد.در صورتي كه مقدار كمي سوخت به هواي ورودي به چند راهه اضافه شود،در حضور كاناليزور با اكسيژن واكنش مي دهد،و گرماي ناشي از واكنش باعث افزايش دماي پيل سوختي مي گردد. مقدار اكسيژن اضافه شده به هواي مصرفي بسيار كم مي باشد(حدود 5% حجم مخلوط هوا، تا باعث شعله ور شدن و انفجار آن در داخل پيل نشود و از طرفي دماي پيل از 90درجه سانتي گراد بالاتر نرود).
مخلوط رقيق سوخت و اكسيد كننده بوسيله يك پمپ به داخل پيل تزريق مي شود. منبع سوخت مي تواند تحت فشار در يك سيلندر ذخيره شده باشد و يا اينكه از هيدروژني كه به عنوان پيش سوخت به كار مي رود استفاده شود. كاتاليزوري كه در ورودي هوا بكار مي رود مي تواند از فلزات بي اثر يا آلياژي از فلزات بي اثر (مثل آنچه كه در پيل سوختي بكار مي رو) باشد. بستر كاتاليزور ، آلومينا و سراميك هاي نظير آن است، بستر مي تواند فلز ويا حتي كربن باشد. همچنين كاتاليزور مي تواند فلزات واسطه مثل نيكل يا كبالت باشد، بعلاوه بستر مي تواند كروي و يا به شكل اسفنج مشبك باشد، با چنين طرحي براي كاتاليزور،در حين عمل پيل سوختي،افت فشار ايجاد نمي شود. همچنين مي توان بستر را از بافت هاي سراميكي يا كربني يا پشم شيشه يا الياف زير كونيا انتخاب كرد.
 
پلاستیك های زیستی

پلاستیك های زیستی

● ارمغان بیوتكنولوژی برای محیط زیست


اطرافمان انباشته از پلاستیك شده است. هر كاری كه انجام می دهیم و هر محصولی را كه مصرف می كنیم، از غذایی كه می خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیك سروكار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است. در كشوری مثل استرالیا سالانه حدود یك میلیون تن پلاستیك تولید می شود كه ۴۰ درصد آن صرف مصارف داخلی می شود. در همین كشور هرساله حدود ۶ میلیون بسته یا كیسه پلاستیكی مصرف می شود. گرچه بسته بندی پلاستیكی با قیمتی نازل امكان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصاً مواد غذایی را فراهم می كند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبان گیر بشریت شده است. اكثر پلاستیك های معمول در بازار از فرآورده های نفتی و ذغال سنگ تولید شده و غیرقابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می كشد. به منظور رفع این مشكل، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیك های زیست تخریب پذیر از منابع تجدیدشونده مثل ریزسازواره ها و گیاهان هستند.

واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است كه به سادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیرواحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمی مانند. استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یك محصول وجود دارد كه عمدتاً به تجزیه ۶۰ تا ۹۰ درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می شود. این استاندارد در كشورهای مختلف متفاوت است. اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیك های معمولی، طویل بودن طول مولكول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده كه تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه كننده با مشكل مواجه می كند.

با این حال تولید پلاستیك ها با استفاده از منابع طبیعی مختلف، باعث سهولت تجزیه آنها توسط تجزیه كنندگان طبیعی می شود.
برای این منظور و با هدف داشتن صنعتی در خدمت توسعه پایدار و حفظ زیست بوم های طبیعی، تولید نسل جدیدی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت بر اساس فرآیندهای طبیعی در دستور كار بسیاری از كشورهای پیشرفته قرار گرفته است. به طور مثال دولت آمریكا طی برنامه ای بنا دارد تا سال ،۲۰۱۰ تولید مواد زیستی را با استفاده از كشاورزی و با بهره برداری از انرژی خورشید با درآمد تقریبی ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار انجام دهد. در این بین تولید پلیمرهای زیستی جایگاه خاصی دارند. تولید اینگونه پلیمرها توسط طیف وسیعی از موجودات زنده مثل گیاهان، جانوران و باكتری ها صورت می گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می گیرند و تجزیه كنندگان از جمله مهم ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما هستند. برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد:

▪ دید محیط زیستی: این مواد باید سریعاً در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاك را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند.
▪ دید صنعتی: این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و كارایی داشته باشند و از همه مهم تر، پس از برابری یا بهبود كیفیت نسبت به مواد معمول، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند.

در هر دو بخش، مخصوصاً بخش دوم، استفاده از مهندسی تولید مواد برای دستیابی به اهداف مورد انتظار ضروری است.
همانطور كه ذكر شد، تولید پلیمرهای تجدیدشونده با بهره برداری از كشاورزی، یكی از روش های تولید صنعتی پایدار است. برای این منظور دو روش اصلی وجود دارد: نخست استخراج مستقیم پلیمرها از توده زیستی گیاه است. پلیمرهایی كه از این روش تولید می شوند عمدتاً شامل سلولز، نشاسته، انواع پروتئین ها، فیبرها و چربی های گیاهی هستند كه به عنوان شالوده مواد پلیمری و محصولات طبیعی كاربرد دارند. دسته دیگر موادی هستند كه پس از انجام فرآیندهایی مانند تخمیر و هیدرولیز می توانند به عنوان مونومر پلیمرهای مورد نیاز صنعت استفاده شوند.

مونومرهای زیستی همچنین می توانند توسط موجودات زنده نیز به پلیمر تبدیل شوند كه مثال بارز آن پلی هیدروكسی آلكانوات ها هستند.
باكتری ها از جمله موجوداتی هستند كه این دسته از مواد را به صورت گرانول هایی در پیكره سلولی خود تولید می كنند. این باكتری به سهولت در محیط كشت رشد داده شده و محصول آن برداشت می شود.

رهیافت دیگر جداسازی ژن های درگیر در این فرآیند و انتقال آن به گیاهان است كه پروژه هایی در این زمینه از جمله انتقال ژن های باكتریایی تولید PHA به ذرت انجام شده است. نكته ای كه نباید از نظر دور داشت این است كه به رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیك های زیست تخریب پذیر، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار كمتر از پلاستیك های سنتی باشد؛ چرا كه بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی گیرد. در ادامه مبحث، تولید پلاستیك های زیست تخریب پذیر PHA به طور اختصاصی مورد بررسی قرار می گیرد. تقریباً تمامی پلاستیك های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی كه غیرقابل برگشت به محیط هستند، به دست می آیند. راه حل جایگزین برای این منظور، بهره برداری از باكتری های خاكزی مانند Ralstonia eutrophus است كه تا ۸۰ درصد از توده زیستی خود قادر به انباشتن پلیمرهای غیرسمی و تجزیه پذیر پلی هیدروكسی آلكانوات (PHA) هستند. PHAها عموماً از زیرواحد بتاهیدروكسی آلكانوات و به واسطه مسیری ساده با سه آنزیم از استیل-كوآنزیم A ساخته شده و معروف ترین آنها پلی هیدروكسی بوتیرات (PHB) است. در خلال دهه ۸۰ میلادی شركت انگلیسی ICI فرآیند تخمیری را طراحی و اجرا كرد كه از آن طریق PHB و سایر PHAها را با استفاده از كشت E.coli اصلاح ژنتیكی شده كه ژن های تولید PHA را از باكتری های تولیدكننده این پلیمرها دریافت كرده بود، تولید می كرد.

متاسفانه هزینه تولید این پلاستیك های زیست تخریب پذیر، تقریباً ۱۰ برابر هزینه تولید پلاستیك های معمولی بود. با وجود مزایای بی شمار زیست محیطی این پلاستیك ها مثل تجزیه كامل آنها در خاك طی چند ماه، هزینه بالای تولید آنها باعث اقتصادی نبودن تولید تجارتی در مقیاس صنعتی بود. با این وجود بازار كوچك و پرسودی برای این محصولات ایجاد شد و از پلاستیك های زیست تخریب پذیر برای ساخت بافت های مصنوعی بهره برداری شد. با وارد كردن این پلاستیك ها در بدن، آنها به تدریج تجزیه شده و بدن بافت طبیعی را در قالب پلاستیك وارد شده دوباره سازی می كند. در این كاربرد تخصصی پزشكی، قیمت اینگونه محصولات زیستی قابل مقایسه با كاربردهای كم ارزش اقتصادی پلاستیك در صنایع اسباب بازی، تولید خودكار و كیف نیست.

هزینه تولید PHAها با تولید آنها در گیاهان اصلاح ژنتیكی شده و كشت وسیع در زمین های كشاورزی، به نحو قابل ملاحظه ای كاهش خواهد یافت. این موضوع باعث شد كه شركت مونسانتو در اواسط دهه ۹۰ میلادی امتیاز تولید PHA را از شركت ICI كسب كند و به انتقال ژن های باكتری به گیاه منداب بپردازد. مهیا كردن شرایط برای تجمع PHAها در پلاستید به جای سیتوسل، امكان برداشت محصول پلیمری را از برگ و دانه ایجاد كرد. مهم ترین مشكل لاینحل باقی مانده در بخش فنی این پروژه، نحوه استخراج این پلیمر از بافت های گیاهی با روشی كم هزینه و كارآمد است.

مشكل دیگر در زمینه PHB است كه در حقیقت مهم ترین گروه از PHAها بوده ولی متاسفانه شكننده بوده و در نتیجه برای بسیاری از كاربردها مناسب نیست. بهترین پلاستیك های زیست تخریب پذیر، كوپلیمرهای پلی هیدروكسی بوتیرات با سایر PHAها مثل پلی هیدروكسی والرات هستند. تولید اینگونه كوپلیمرها در گیاهان اصلاح ژنتیكی شده بسیار سخت تر از تولید پلیمرهای تك مونومر است. در سال ۲۰۰۱ این مشكلات به همراه مسائل مالی شركت مونسانتو باعث شد تا این شركت امتیاز تولید PHA اصلاح ژنتیكی شده را به شركت Metabolix واگذار كند. شركت Metabolix در قالب یك پروژه مشاركتی با وزارت انرژی آمریكا به ارزش تقریبی ۸/۱۴ میلیون دلار، برای تولید PHA در گیاهان اصلاح ژنتیكی شده تا پایان دهه ۲۰۱۰ میلادی تلاش می كند. گروه های دیگری نیز برای تولید PHA در گیاهانی مثل نخل روغنی تلاش می كنند. باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوستدار محیط زیست در آینده ای نزدیك بود.

» منبع: aftab.ir

پی نوشت»» دوستای خوبم درسته که این مطلب کمی تا قسمتی مربوط به بیوتکنولوژیه، ولی خب وقتی اسم پلاستیک میاد، نمیشه اسم پلیمر نباشه;)
 
میشه راجع به نفوذ در پلیمرها (diffusion in polymers) مطلب بزارین؟ممنون
دوستم من جواب پستتون رو یه بار دادم ولی انگار نیست!!!:redface:
در هر صورت
من چن وقت پیش یه فیلمی در این رابطه روی سایت قرار دادم که خیلی کوتاه بود ولی خب این هم لینکش :
Infusion
فرآيند نفوذ رزين
اندازه فايل: 1018.34 کیلو بایت
Infusion.wmv

گذشته از این من فردا میام سعی میکنم مطلب بیشتری در این مورد اگر شد براتون جور کنم
امیدورم بتونم کمکی کنم

ممنون
 

moaqfe

کاربر بیش فعال
ژل هاي پليمري کاربرد زيادي در زمينه هاي مختلف دارند که با وجود داشتن مزاياي گوناگون، خواص مکانيکي
نامناسب از جمله معايب آنهاست . پژوهش ها نشان داده است که برخي خواص مکان يکي ژلهاي پليمري با
افزودن سيليکات هاي لايهاي خاك رس بطور قابل ملاحظه اي بهبود مييابد . هيدروژلهاي نانوکامپوزيتي بر پايه پلي و ينيل الکل و خاک رس اصلاح شده با استفاده از روش سرما يش – گرما يش چرخه اي تهيه و سپس ساختار و برخي خواص مکانيکي آنها بررسي شده است . نتا يج نشان ميدهد که درهيدروژل هاي نانوکامپوزيتي، سيليکاتهاي لاي هاي خاک رس داراي ساختار نفوذ ي در هم آميخته با آرا يش
موازي با يکديگرند. همچنين ميزان مدول کششي و ازدياد طول تا پارگي هيدروژل هاي نانو کامپوزيتي در
مقايسه با هيدروژل خالص افزايش و استحکام کششي آنها کاهش يافته است.

می بخشید اطلاعات من در زمینه پلیمر کم می باشد. ولی هر کمکی که از دستم بر میاد دریغ نمی کنم.

در مورد این ژلها میتوانید منبعی را به من معرفی کنید

و اگر تهیه آن در بازار راحت است راهنمایی بفرمایید
 

mhatami2007

عضو جدید
بتون پلیمری

بتون پلیمری

سلام مهندس
من خودم یک سری اطلاعات راجع به بتون پلیمری نیاز دارم می خوام بدونم کسی طرح اختلاط از بتون پلیمری داره برام جالبه و خیلی نیاز دارم
mhatami2007@yahoo.com
 

jalil179

عضو جدید
PVC مايع

PVC مايع

سلام دوستان

جهت توليد درپوش لوله با پي وي سي مايع، به يك ماده جهت تعيين نرمي محصول لازمه، لطفا" درصد و نوع ماده را در صورت امكان قيد بفرمائيد. با تشكرات فراوان نايب
 

Mehrdadspeed

عضو جدید
ساختار رزونانسی بنزن

ساختار رزونانسی بنزن

ساختاررزونانسی بنزن

بنزن وانرژی رزونانس
بکمک انرژی های پیوند می توان گرمای تشکیل یک ماده را محاسبه کرد. این محاسبات برای صدها مولکول بیش از یک ویا دوکیلو کالری هرگز اختلاف ندارد . اگر اختلاف زیادی دراین مورد مشاهده شود پدیده دیگری اتفاق افتاده است . مثلا دربنزن .

اگرماموقتا هریک از ساختار های ککوله را بپذیریم درنتیجه بنزن دارای سه پیوندساده C - C وسه پیوند دوگانه C = C وشش پیوند C -H ساده خواهد بود درنتیجه شش پیوند کربن - کربن ازنظر انرژی یکسان نخواهند بود . درحالی که بنزن از شش پیوندهمسان از لحاظ انرژی وطول تشکیل شده است. چگونه چنین پدیده ایی رامی توان توجیه نمود.؟
اگر گرمای استاندارد تشکیل بنزن C6H6 را محاسبه کنیم. گرمای استانداردبنزن ΔH واکنش بین اتم های تنهای گرافیت و گاز H2 می باشد که منجر به تشکیل بنزن می شود.
طبق محاسبه تفاوت بین انرژی لازم برای تشکیل اتم های مجزا از( گرافیت ومولکول هیدروژن ) و( پیوند بین این اتم ها وتشکیل بنزن )گرمای تشکیل بنزن خواهد بود.


ΔH0 = 1343 - 1283 = +60 kcal per mole of benzene

این محاسبات نشان می دهد تشکیل بنزن درحالت استاندارد با جذب گرما همراه است . که واقعیت است وگرمای تشکیل بنزن مثبت است . اما دراینجا ما بایک اختلاف درتجربه وتئوری مواجه می شویم ، گرما جذب شده هنگام تشکیل بنزن از کربن و هیدروژن 20 kcal mole-1 می باشد نه 60kcal mole-1 . به نظرشما علت چیست؟ .
اینجا کلیک کنید تاعلت این اختلاف رادریابید.
درساختار واقعی بنزن پیوند دوگانه ویک گانه وجود ندارد.بلکه تمام پیوندها یکسان وحد واسط یگانه و دوگانه وطول آن ها برابر pm 154 می باشد.
بنزن مثال مناسبی برای کاربرد یک سیستم الکترون غیر مستقر ( رزونانس) می باشد به طوری که طبق آن می توان برای سیستم پیوند پی بنزن یک قالب اوربیتال درنظر گرفت. اسکلت ساختاری بنزن درشکل زیر نشان می دهد .
اتم های کربن دربنزن دارای ساختار مسطح و هیبرید sp2 می باشند . دواوربیتال sp2 با دواتم کربن دیگر در تشکیل حلقه شش گوشه شرکت نموده و ویک اوربیتال sp2 دیگر با اتم H پیوند می دهد. به این ترتیب یک اوربیتال p برای هراتم کربن باقی می ماند. که به طور عمود برمولکول مسطح بنزن وبه فاصله مساوی ازهم قرارگرفته و درنتیجه باهم موازی خواهندشد .هر یک ازاین اوربیتال ها می توانند به طور یکسانی با اوربیتال سمت راست وچپ خود همپوشانی داده پیوندپی (پای ) تشکیل دهد. به طوری که دربنزن بجای سه پیوند دوگانه مجزا یک پیوند پی شش مرکزی وجود دارد. ابرالکترو نی پی برروی بنزن این پدیده رانشان می دهد.




اکنون این سوال مطرح می شود که اوربیتال مولکولی MO ) p ) دربنزن چگونه است ؟
اوربیتال مولکولی حاصل از ترکیب سه یاچند اوربیتال اتمی P موازی برروی اتم های متفاوت معمولااوربیتال مولکولی غیرمستقر پی( پای) خوانده می شوند .این اوربیتال هاتمام اتم های درگیررا، زیر پوشش خود دارند. n اوربیتال مولکولی پی که باروش " ترکیب خطی اوربیتال های اتمی " ازn اوربیتال اتمی p موازی پدید می آیند برصفحه ی مولکولی عمودند .هنگامی که nزوج باشد شمار اوربیتال های مولکولی پیوندی پی ( ازهمپوشانی هم فازاوربیتال های موازی p برروی اتم هاحاصل می شود.) برابرباشماراوربیتال های مولکولی ضد پیوند پی ( ازهمپوشانی ناهم فاز اوربیتال های موازی p برروی اتم هاحاصل می شود.) است.
اوربیتال های مولکولی حول محور دوهسته متقارن نبوده ودانسیته الکترون درصفحه ای که دوهسته برآن قراردارند صفر است. یعنی دارای صفحه ی گرهی عمود برمحور پیوند هستند . گره ها درتابع موجی دیده می شوند .
بکمک اوربیتال مولکولی (MO ) وضعیت اوربیتال های pz1+pz2+pz3+pz4+pz5+pz6, شش کربن ، اطراف حلقه را می توان نشان داد.
هر MO از 0, 1, 2یا3 گره ناشی شده است. این گره ها را در دیاگرام MO برای الکترون های پی بنزن با رعایت سطح انرژی درزیرمی بینید. . دراین شکل هر اوربیتال pz بوسیله یک دایره شامل ‘+’ یا ‘-‘ نشان داده شده است ( دایره های ‘-‘ سایه دار نشان داده شده وتمام دایره های روشن دارای علامت مثبت هستند) این نمودار نمایش ساده گرافیکی ازانواع ترکیب های خطی بین اوربیتال pz بنزن هستند .میان گره هاMO خط کشیده شده است.


وجود شش الکترون غیر مستقر برروی حلقه بنزن که به طور یکنواخت برروی شش کربن حرکت می نمایند (رزونانس ) وپایداری زیادی درحدود 40 کیلو کالری( Kj/mol 152 ) به بنزن داده اند به طوری که علیرغم ساختار غیر اشباع دربنزن تمایلی به واکنش های افزایشی ازخود نشان نمی دهد .
 

Mehrdadspeed

عضو جدید
چسب های پلیمری الی سنتزی

چسب های پلیمری الی سنتزی

:)مهندسي صنايع پليمر:)
چسب ها پليمرهاي آلي سنتزي
بنام خداوند بخشنده مهربان:smile:
چسب ها جزوه پليمر هاي مصنوعي آلي طبقه دبندي مي شوند;)
چسب ماده اي است كه ميتواند بين دو سطح اتصال چسبي بوجود بياورد.يك اتصال چسبي دو سطح جامد بههم اتصال يافته است كه لايه نازكي از يك چسب را شامل ميشود.:cool:
چسبندگي دو جسم به يكديگر توسط يك چسب پديده اي است كه در آن سطوح اتصال يابنده ممكن است از طريق جذب فيزيكي و يا جذب شيميايي 0مثل نيروهاي واندر والسي والقايي و پيوندهاي هيدروژني به يكديگر اتصال يابند.:heart:
چسبيدگي را ميتوان به صورت ميزان جذب بين سطح جامد و يك فاز دوم هم تعريف نمود.فاز دوم از قطرات خيلي ريز يك مايع و يا فيلمي پيوسته از يك مايع(يا جامد)تشكيل يافته است.
طبقه بندي::gol:
امروزه انواع زيادي از چسب ها مورد استفاده قرار ميگيرند و روش دسته بندي جامعي كه در برگيرنده همه آنها باشد وجود ندارد.
در اينجا چند روش معمول تقسيم بندي چسب ها جهت آشنايي با انواع آنها به صورت زير معرفي مي شود.
1-طبقه بندي بر اساس نام جزئ اصلي در فرمول چسب ها
اين روش تنها براي چسب هائي كه در فرمول آنها يك جزئ اصلي وجود دارد مفيد مي باشد.بر مبناي اين روش چسب ها را در قالب طبيعي و مصنوعي مي توان نام برد:
الف:چسب هاي داراي جزئ اصلي طبيعي-ماده طبيعي موجود در چسب ممكن است از نوع سلولوزي و يا پروتئيني باشد.چسب هاي نوع سلولوزي مانند چسب نشاسته -دكسترين و يا صمغ گياهي .چسب هاي پروتئيني ممكن است حيواني و يا گياهي باشند.نوع حيواني مثل البومين خون -كازئين و غيره و نوع گياهي مثل آرد دانه لوبيا آرد بادام و غيره مي باشد.
از چسب هاي داراي پايه مواد طبيعي به غير از سلولوزي و پروتئيني مي توان از نوع كائوچوي طبيعي سيليكات سديم و شلاك نام برد.
ب:
چسب هاي داراي جزء اصلي مصنوعي-ماده مصنوعي جزء اصلي چسب ممكن است يكي از مواد ترموپلاستيكي (مانند پلي وينيل الكل-نايلون-پلي آكريليك)و يا يكي از رزين هاي ترموستي (مانند رزين فنلي -آميني -اپوكسي)باشد
اين طبقه بندي شامل چسب هايي نمي شود كه در فرمول اصلي آنها دو يا چند جزء با اهميت يكسان (يا اصلي) وجود دارد.
براي مثال اگر در فرمول چسبي يك رزين فنلي با يك ترمو پلاستيك وجود داشته باشد (هذ دو جزء اصلي اند)طبقه بندي فوق شامل آن نمي گردد.




2-دسته بندي بر اساس نوع مصرف آنها
در اين تقسيم بندي چسب ها بنا به موارد مصرف انها به ساختماني(ساختاري) و غير ساختماني تقسيمم بندي ميشوتند.
معمولا چسب هايي را ساختماني ميگويند كه در چسباندن اجزاء سازنده جسمي كه بايد تحت تنش بالا قرار گيرد بهكار ميروند.
كار اين چسب ها نگه داشتن سطوح به يكديگر و ايجاد مقاومت در برابر تنش0كششي-تراكمي-برشي)وارده به سطوح جسم مي باشد.
چسب هاي غير ساختماني موادي هستند كه اتصالات چسبي ضعيفي را موجب مي شوند و عمل تثبيت (يا پخت)را انجام نميدهند -به طوري كه سطوح چسبيده شده به راحتي از هم جدا ميشوند.كاربرد اين نوع چسب ها در بر چسب زدن -بسته بندي-چسباندن كاغذ ديواري و كف پوش و غيره مي باشد.
همچنين موادي كه جهت آب بندي -درزگيري و بتونه كاري در برابر نفوذ گازها (يا بخارات)بكار ميروند از اين نوع چسب ها هستند.
3-تقسيم بندي بر اساس نوع ماده نوع مواد اتصال يابنده
در اين روش چسب ها به نوع چسب چوب-كاغذ -فلز-سراميك-پلاستيك-و غيره تقسيم ميشود.
4-تقسيم بندي بر اساس ميزان مصرف چسب
در اينجا چسب ها به انواع صنعتي و خانگي تقسيم ميگردند.چسب هاي صنعتي در مقياس وسيعي مصرف مي شوند.در حالي كه چسب هاي خانگي كه در بسته بندي هاي كوچك عرضه ميشوند با وجود اينكه مصارف گوناگون دارند در جحم كمتري مصرف مي گردند.



تاريخچه استفاده از چسب ها
يكي از قديمي ترين روشهاي اتصال اجسام به يكديگر استفاده از چسب ها بوذه است و آثار گذشته نشان ميدهد كه حدود 3 هزار سال پيش از چسب استفاده شده است.چسب هاي قديمي حالتي شبيه به قير داشته اند و براي مثال از آنها به صورت ساروج در ساخت برج بابل استفاده شده است.
تا قرن 20 تكنولوژي چسب ها پيشرفت بسيار كمي داشته است.در جنگ جهاني دوم قدم هاي بزرگي براي اتصال فلزات به يكديگر برداشته شد.براي اين منظور از مخلوط رزين فنولي با پلي كلروپن و يا نيتريل رلبر چسب هاي مفيدي ساخته شد.
در سال 1950 به منظور چسباندن فلزات به يكديگر تلاش فراواني شد و نمونه هائي از چسب هاي اپوكسي كه قدرت چسبندگي بسيار خوبي به مواد مختلف دارند تهيه گرديد.
تكنولوژي چسب ها در سه دهه اخير رشد زيادي نموده است.براي مثال آمار نشان ميدهد كه در سال 1966 در حدود هفت ميليون پوند چسب در دنيا مصرف شده است كه نسبت به مصرف سال 1965 پانزده درصد افزايش داشته است.چسب هاي ساختماني از رشد توليد و مصرف بيشتري برخوردارند و فرمول هاي جديدي از اين نوع چسب ها همواره براي كاربردهاي جديد ارائه مي گردد.توليد كنندگان اين چسب ها هم براي توليد انواع آنها رقابت ميكنند.
امروزه در دنيا بيش از صدها سازنده و فرمول دهنده چسب وجود دارد و اين تعداد روز به روز افزايش مي يابد.. براي مثال در آمريكا بصورت يك حرفه درآمده كه در ان هزارانن نفر به كار و فعاليت مشغولند.
مواد تشكيل دهنده فرمول يك چسب:
بسياري از چسب ها كه در گذشته موذد استفاده قرار مي گرفتند از يك ماده در آب و يا يك حلال آبي تشكيل مي شدند-اما امروزه با وجود اينكه اين نوع چسب ها هنوز هم به كار ميروند معمولا چسب از مخلوطي از
چند ماده ساخته ميشود كه هر كدام مي تواند آلي يا معدني باشد.اجزائ تشكيل دهنده يك چسب بر حسب فرآيند چسباندن و نوع جنس سطوح توآم با طرح محل هاي متصل شونده تعيين ميگردد.
در مخلوط اجزا مختلف يك چسب يك جزء پايه وجود دارد كه تعيين كننده استحكام اتصال چسبي است.اين جزء پايه يك پليمر مصنوعي يا طبيعي است.
در زير اجزاع عمده سازنده يك چسب به غير از جزء پايه معرفي مي شود:
حلال يا رقيق كننده:نقش اين جزء تنضيم گرانروي چسب است و تامين يكنواخت يك پوشش نازك چسبي را ميسر مي سازد.بعضي اوقات يك رزين مايع به منظور كنترل گرانروي به چسب افزوده مي شود.
كاتاليزور ها و پخت كننده ها:
اين مواد موجب تثبيت چسب مي گردند.پخت كننده معمولا با جزء اصلي چسب واكنش داده و ممكن است مونومر پليمر و يا مخلوطي از دو يا چند ماده باشد.نسبت مولي ماده پخت كنده به جزء پايه بر خواص فيزيكي چسب اثر دارد.
براي مثال يك ـمين ساده و يا يك پلي آميد به كمك يك كاتاليز ور مي تواند چسب هاي داراي پايه رزين اپوكسي را از طريق تشكيل پيوند هاي عرضي پخت نمايد.
.اسيدها بازها نمكها و پراكسيد ها از جمله موادي هستند كه افزلايش هر كدام به مقدار خيلي كم به چسب هاي داراي پايه رزين تر موستي موجب تسريع در عمل پخت و در نتيجه كاهش زمان پخت ميشود.
تسريع كننده ها:با افزايش اين مواد به چسب سرعت پخت را ميتوان كنترل نمود .نوع ماده شيميائي و مقدار آن در اين امر موثر است.
بازدارنده و كند كننده:وجود بازدارنده در چسب موجب توقف واكنش تثبيت يا پخت ميشود و كند كننده هم سرعت اين واكنش را كاهش ميدهد.:)

تعديل كننده(يا اصلاح كننده اين مواد از نظر شيميائي خنثي بوده و به چسب افزوده ميشوند تا نحوه استفاده از و يا خواص فرآيند چسبندگي را تغيير دهند.اين مواد شامل پركننده - نرم كننده- تينرها - خيسكننده ها و ضد كف كننده ها هستند و هر كدام به منظور خاص به چسب افزوده ميشوند.اگاهي از اثر هر يك از اين مواد بر محصولات پلاستيكي گوياي نقش آن در فرمول يك چسب است.:confused:
)
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
ااسفنج الاستيك هاي سلولي Flexible elastomeric foam

ااسفنج الاستيك هاي سلولي Flexible elastomeric foam

اسفنج الاستيك هاي سلولي


اسفنج قابل انعطاف سلول بسته اي است كه از لاستيك طبيعي و يا مصنوئي , ويا مخلوطي از آن دو ساخته مي شود و حاوي سايرپليمرها ومواد شيميائي است كه مي تواند با افزودني هاي آلي يا معدني اصلاح شده باشد.
( استاندارد ملي80 84 بند4-2-3)




اين عايق دردو نوع الاستومرهاي طبعي و مصنوعي و يا تلفيقي از هر دو ساخته ميشود نوع مصنوعي آن
از انواع جديد عايقها بوده و با قدمتي در حدود 15تا20 سال ميباشند. و از فراورده هاي صنايع پترو شيمي مي باشد. در توليد آنها سعي شده نواقص و ايرادات انواع قديمي تر عايقها برطرف شود .
اصطلاح الاستيك هاي سلولي كه خود نشان دهنده حالت و نوع اين گروه ازعايقهاست بر گرفته از حالت الاستومريك و قابل ارتجاع آنها بوده كه از سلولهاي درشت و عمدتا" از نوع بسته تشكيل شده اند. فاز گازي آنها عموما هوا بوده و به همين دليل ضريب انتقال حرارت آنها نمي تواند پائئن تر از حدود 0.034W/MK باشد.
خاصيت ارتجاعي قابليت اجرا‌ء در محل را با هر شكل و حالت هندسي به آن مي دهد. مقاومت آنها به نفوظ رطوبت بالاست و به همين دليل در مناطق شرجي و مرطوب كاربرد فراواني دارند.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
اسفنج پلي استايرن polystyrene foam

اسفنج پلي استايرن polystyrene foam

اسفنج پلي استايرن



مواد عايق بندي از جنس فوم پلي استايرن سخت , مواد پلاستيكي سلولي سختي هستند با يك ساختمان بسته كه از پلي استايرن يا كوپليمرهايي كه جزء اصلي آنها پلي استايرن است , تشكيل شده اند.
برحسب روش ساخت , بين فوم هاي پلي استايرن ساخته شده از راه انبساط دانه هاي پلي استايرن به فرم مهره
(فوم هاي ps منبسط شده ) كه سپس به شكل تخته در آمده اندوفومهاي اكسترود پلي استايرن (فوم هاي ps اكسترود شده) در آمده اند تفاوتهايي وجود دارد . ( استاندارد ملي 5642 بند4-3)
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
پلی یورتان

پلی یورتان

اسفنج پلي استايرن اكسترود شده

پلاستيك سلولي منبسط و اكسترود شده با ساختار سلول بسته كه داراي يك پوسته پلي استايرن يا يكي از كوپليمرهاي آن بوده يا بودن پوسته است.(استاندارد ملي 8084 بند 4-2-2)
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
پلي استايرن منبسط شده (فوم پلي استايرن ,پلاستو فوم يا يونيليت)

پلي استايرن منبسط شده (فوم پلي استايرن ,پلاستو فوم يا يونيليت)

اسفنج پلي استايرن منبسط شده

پلي استايرن منبسط شده (فوم پلي استايرن ,پلاستو فوم يا يونيليت)
(Expanded Polystyrene(EPS

ماده عايقكاري پلاستيك سلولي صلب است كه به وسيله قالبگيري دانه هاي پلي استايرن قابل انبساط يا يكي ازكوپليمرهاي آن ساخته ميشود كه اساسا" داراي يك ساختار سلولي بسته و پرشده از هواست. ( استاندارد ملي80 84 بند4-2-1)


براي اولين بار پلي استايرن توسط يك شركت آلماني در سال 1940براي عايق در صنايع الكتريكي ساخته شد.و در جريان جنگ جهاني دوم جهت ساخت لاستيك مصنوعي از آن استفاده شد . محصولات پلي استايرن در سه گريد توليد مي شود.
گريد 1- مقاوم در برابرضربه كه جهت مصارفي مانند : تهيه ظروف , بدنه لوازم خانگي استفاده مي شود.
گريد2- نوع معمولي كه مقاومت كمتري در مقابل ضربه دارد كه كاربردهاي در صنايع اتومبيل سازي و الكتريكي و غيره دارد.
گريد3- پلي استايرن منبسط يا فوم پلي استايرن (پلاستو فوم )
اين نوع عايق از مواد يكپارچه به شكل سلول بسته ساخته شده است. ميزان هدايت حرارتي اين ماده مايق ممكن است در مدت زمان بهره برداري ( افزايش طول عمر ) به علت نفوذ هوا در بين سلولهاي آن افزايش پيدا كند. از فومهاي پلاستيكي سبك بوده و به راحتي بريده مي شود.
در صنايع بسته بندي كار برد وسيعي داشته و به عنوان عايق حرارتي نيز استفاده مي شود دامنه استفاده از اين فوم در حال افزايش است به عنوان مثا ل اخيرادر سقفهاي تيرچه بلوك به جاي بلوك سيماني از بلوك هاي پلاستو فوم استفاده مي شود.
مزاياي عمده فوم پلي استايرن عبارتند از :
1-انتقال حرارت كم جهت استفاده عايق حرارتي
2-جذب خوب انرژي براي بسته بندي مواد
3-شناوري بالا
4-بالا بودن نسبت سفتي به وزن به طوري كه قطعات ساخته شده داراي وزن كم و استحكام خوب هستند
5-هزينه كم به ازاي واحد حجم .
معايب عمده فوم پلي استايرن عبارتند از :
1-خاصيت اشتعال پذيري وكمك به گسترش حريق
2-توليد گازهاي سمي در هنگام سوختن
3- انتقال بخار آب و جذب رطوبت
4-نمي توان در بالاتر از ˚C 74 درجه سلسيوس به كار برد .


فوم پلي استايرن به طور وسيعي در عايق حرارتي -54˚Cتا˚C 74 به كار برده شده است كه دلائل عمده آن قيمت پائين بوده , در دسترس مي باشد و به راحتي ساخته مي شود , محكم و پايدار بوده و در برابرتخريب مقاوم است . پلي استايرن اكسترود شده به صورت تخته در اندازه هاي مختلف جهت ساخت ديوار و عايق بام در دسترس است . دانه هاي قابل انبساط پلي استايرن را نيز مي توان به صورت صفحاتي براي نما در ساختمان سازي ساخته و به كار برد. در مواردي كه كاربردعايق حرارتي مورد نظر است مقاومت بالا لازم نبوده و پلي استايرن منبسط به اندازه كافي مقاومت دارد .

فوم پلي استايرن را در جرم ويژه هاي بسيار پائين نيز مي توان توليد كرد. ولي كاهش جرم ويژه به افزايش ضريب هدايت حرارتي با كاهش عايق حرارتي و افزايش انتقال بخار آب مي انجامد .از اين رو از اين نوع فوم هاي بسيار سبك در كارهاي بسيار حساس نمي توان استفاده كرد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
اسفنج فنوليك Phenolik foam

اسفنج فنوليك Phenolik foam

اسفنج فنوليك


اسفج سلولي صلبي است, كه از ساختار پليمري آن عمدتا" از تغليظ فنل , همولوگ هاي آن و / يا مشتقات آن با آلدئيدها يا كتن ها ساخته ميشود. ( استاندارد ملي80 84 بند4-2-4)


فوم فنليك سخت(pf)
مواد عايق بندي از جنس فنليك سخت مواد پلاستيكي سختي هستند با يك ساختمان سلوله بسته كه از رزين هاي فنليك ادغام شده با يك عامل دمنده و يك كاتاليزر با / يا بدون افزايش حرارت خارجي ساخته شده اند.
( استاندارد ملي 5642 بند4-2)




يكي از مصالح عايقكاري حرارتي فوم فنوليك صلب بوده كه از انواع پلاستيك سلولي است . اين ماده از جمله عايقهاي گرما سخت بوده كه عمده ساختار ملكولي آن بسته است و از رزين فنوليك در تركيب با يك ماده ساده دمنده (مانند هوا) و يك كاتاليزور ساخته مي شود و به صورت عايق فوم شده درمحل در دسترس است.
رزين فنوليك از پليمريزاسيون مولكولها در واكنش تراكمي فنلها و فرم آلدئيد ساخته مي شود.مكانيزم واكنش بين فنل و فرم آلدئيد هنوز بطور كامل شناخته نيست.اما توضيحاتي درعلم شيمي آلي و پليمر موجود بوده كه قابل بررسي است در اين واكنش سه مرحله اصلي وجود دارد كه مرحله اولين آن تراكم بوده كه رزين در اين مرحله گرما نرم است.
مرحله دوم آن شبكه اي شدن جزئي به همراه افزايش جرم مولكولي و ويسكوزيته آن بوده و انحلال آن كاهش پيدا مي كند.در اين حالت رزين گرما نرم شده و ذوب مي شودو در هنگام سخت شدن شكننده مي شود.مرحله سوم ميزان پليمريزاسيون و شبكه اي شدن بسيار زياد است و رزين غير قابل ذوب و انحلال مي شود كه در اين واكنش 2 نوع رزين فنوليك توليد مي شود. 1- رزول 2 – توالاك
رزينهاي فنوليك داراي رنگ تيره بوده و رنگ آنها از كهربايي كمرنگ تا قهوه اي تيره و سياه تغيير ميكند.و يكي از دلايل مصرف پايين رنگ تيره آنها مي باشد.
مزايا و معايب فوم فنوليك در مقايسه با فوم پلي يورتان و پلي استايرن عبارت است از:
الف) معايب
1- قيمت آن گرانتر است .
2- پس از زمان عمل آوري (Curing time) تا 2 درصد جمع مي شود .
3- هدايت حرارتي آن از 2 نوع ديگر بالاتر است كه به دليل آن وجود سلول هاي باز در پوسته فوم مي باشد كه باعث جذب و سرعت نفوذ آب در آن مي شود.
ب: مزايا
1- تحمل دمايي آن بالاست و حداكثر تا 149C به صورت پيوسته مي باشد. در حالي كه فوم پلي استايرن و پلي اتيلن را نمي توان در دمايي بالاتر از 71-79 درجه سانتيگراد بكار برد.
2- اين فوم خود خاموشگر بوده و در هنگام سوختن چكه نمي كند و ذغال سختي از آن توليد مي شود كه از توسعه شعله جلوگيري مي كند.
3- گازهاي حاصل از سوختن آن داراي سميت پايين تري مي باشد.
4- داراي استحام مكانيكي بالاست.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
اسفنج پلي اتلين(پلي فوم) Polyethylene foam

اسفنج پلي اتلين(پلي فوم) Polyethylene foam

اسفنج پلي اتلين



ماده عايقكاري پلاستيك سلولي قابل انعطاف يا نيمه صلبي برپايه پليمره است كه عمدتا" از اتيلن و/يا پرو پيلن مشتق مي شود. ( استاندارد ملي80 84 بند4-2-5)

پلي اتلين داراي خواص مهمي از جمله عايق الكتريكي, خاصيت فيلم و ورقه شدن و مقاومت شيميايي در برابر رسوبات را داراست . از جمله معايب پلي اتلين اين است كه در برابر حلالها تحت دما و شرايط معين , مقاومت كمتري نشان ميدهد و اكسيژن مي تواند در آن خرابي بوجود آورد . به طوري كه در طولاني مدت وقتي در برابر آب قرار مي گيرد اكسيژن آزاد شده توليد پوسيدگي مي كند اين امر استفاده از اين عايق هارا در شبكه آبرساني آب گرم محدود مي كند. در صورت استفاده از اين عايق در صنايع برودتي وحرارتي با پديده كندانس و اتلاف حرارت مواجه خواهيم شد ضريب انتقال حرارت اين عايق در دما ي 25 درجه سانتيگراد W/mk 042/0است . اين عايق قابل اشتعال است و برابر شعله مستقيم باعث افزايش دامنه حريق مي گردد و نبايد از آن در معرض تابش مستقيم نور خورشيد استفاده شودگسترده دمائي قابل استفاده از اين فوم بين دماهاي -40˚C –تا 90˚C است.
 
بالا