مروری بر سند ملی تغذیه و امنیت غذایی
[h=1]تعهد جمعی برای دستیابی امنیت غذایی[/h]
امنیت غذایی و امنیت تغذیهای که 2 واژه متفاوت و مکمل هستند از عوامل اجتماعی موثر بر سلامت محسوب میشوند. ناامنی غذایی و تغذیهای علاوه بر تاثیر بر جسم، تبعات اجتماعی و روانی نیز دارد.
به طور سنتی تغذیه با مسائلی نظیر کمبود انرژی، مواد مغذی شامل پروتئینها، ویتامینها و مواد معدنی ارتباط دارد. غذا مصداق عینی موضوع راهبردی است که تحت تاثیر 6 عامل بیرونی شامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فنآوری، بینالمللی و اکوسیستم قرار دارد. به همین دلیل امروز بر نقش همکاریهای بین بخشی در برنامههای ارتقای تغذیه و امنیت غذایی تاکید میشود. به عبارت دیگر روشهای رایج برنامهریزی بخشی جوابگوی معضلات به هم تنیده تغذیه و غذا نیست.
با اینکه در سالهای گذشته برنامهریزیهای متعددی برای این حوزه در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شده است و حتی اسنادی نیز در سطح ملی تدوین شده است، اما ضعف در عملیاتی شدن راهبردی پیشنهادی در این اسناد، نبود نظام مدون پایش و ارزشیابی (پاسخگویی)، ضعف هماهنگی بین بخشی و همچنین کمبود ظرفیتهای محیطی (استانها و شهرستانها) موجب شده است که اغلب این اسناد در حد ایده باقی مانده یا پیشرفت مورد انتظار را نداشته باشند.
از این رو سند ملی تغذیه و امنیت غذایی کشور با هدف ایجاد زبان مشترک و تعهد جمعی، بستر مناسبی برای عملیاتیسازی اسناد بالادستی مرتبط و نهاینهسازی برنامههای قبلی و تسریع در حمایتطلبی برای افزایش منابع و الزامات بهبود وضعیت تغذیه و امنیت غذا تدوین شد. در بخشهایی از این سند معضلات امنیت غذایی در ایران و راههای رفع آن آمده است. آنچه میخوانید بخشی از مشکلات و راهکارها است.
وضعیت موجود تغذیه و امنیت غذایی کشور
• بر اساس آخرین تعریف سازمان جهانی بهداشت و FAO امنیت غذایی عبارت است از «دسترسی همه مردم در تمام اوقات و نقاط به غذای کافی و سالم برای زندگی سالم و فعال». بر اساس این تعریف و نقشه جهانی امنیت غذایی کشورها که در سال 2008 منتشر شد و در تقسیمبندی آن کشورها در طیف بسیار پرخطر، پرخطر، با خطر متوسط و کم خطر قرار گرفتند، ایران در وضعیت پرخطر قرار دارد.
• افزایش متوسط هزینه خوراکی خانواده، کاهش کالری دریافتی در جامعه روستایی به ویژه در دهکهای پایین درآمدی در طول دهه گذشته، افزایش شدید کالری دریافتی در دهکهای بالای درآمدی به ویژه در جامعه شهری و ناترازی دریافت کالری در خانوارهای کشور که عوارض بیش خواری و کمبود دریافت مواد مغذی را در پی دارد. زیادی مصرف قند، نمک و چربی در کل کشور و همچنین زیادی مصرف هله هوله، نوشابه، کنسرو، غذای حاضری، فست فود در شهرهای بزرگ، کمیمیزان مصرف ماهی و سبزی و میوه تازه و شیر و لبنیات همگی در روند افزایشی اضافه وزن و چاقی افراد جامعه و بیماریهای غیرواگیر متعاقب آن به ویژه سکتههای قلبی و مغزی و فشار خون، دیابت، سرطانها و پوکی استخوان و... موثرند.
• در مطالعه تعیین سبد غذایی مطلوب در سال 1391 الگوی مصرف مواد غذایی نشان داده است که مصرف شیر و مواد لبنی، سبزی و میوه کمتر و مصرف قند، چربی و روغن زیادتر از میزانهای توصیه شده در سبد غذایی مطلوب بوده است.
• با اینکه کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی در کودکان زیر 5 سال در سه دهه گذشته روند رو به بهبودی داشته است اما اعداد فعلی مطلوب کشور نیست و با وجود روند بهبودی در کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی زیر 5 سال در کل کشور، همچنان در مناطق محروم، میزان شیوع سوءتغذیه کودکان بیش از سه برابر متوسط کشوری است، وضعیت ریز مغذیها هم مطلوب نبوده به طوری که در زنان باردار کمبود روی 39 درصد، کمخونی 4/21 درصد، کمبود ویتامینA 16درصد، کمبود ویتامین D از نوع حاشیهای متوسط و شدید 5/56 درصد و در کودکان 15 تا 23 ماهه کمبود شدید ویتامینA 2درصد و کمبود شدید ویتامین D چهار درصد است.
• قرار گرفتن تقریبا نصف استانهای کشور در طیف نسبتا ناامن غذایی تا بسیار ناامن غذایی هشداری برای بهبود وضعیت امنیت غذایی کشور آن هم با رعایت عدالت در دسترس و بهرهمندی خانوارها است. این دادهها با نقشه جهانی منتشر شده در سال 2008 تا حد زیادی تطابق دارد و نیازمند عزم منسجم و هماهنگ در سطح ملی است تا بتوان وضعیت امنیت غذایی را بهبود بخشید.
• تحلیل برنامههای موجود سازمان غذا و دارو، سازمان ملی استاندارد و مرکز سلامت محیط و کار معاونت بهداشت نشان میدهد که همپوشانیهای وظیفهای در تعریف استاندارد و نظارت بر زنجیره غذا از تولید تا عرضه وجود دارد که در نهایت موجب اتلاف منابع و کاهش کیفیت نظارت است.