TRiViA
عضو جدید
کشاورزي تا قبل از قرن هيجدهم ميلادي به صورت سنتي انجام مي گرفت و ابزار اصلي زراعت هاي آن دوره عبارت از خيش چوبي و داس بود که تا قرن هيجدهم بجز تغييرات کوچکي در طراحي و افزودن فلز به جهت تيزي و برندگي لبه آن، تغيير زيادي به وجود نيامد.
در آمريکا و اروپا غلات با دروکن هاي دستي برداشت مي شدند تا اينکه ماشين هاي دنباله بند اسبي در اوايل قرن هيجدهم ميلادي معمول گشت. برداشت محصول با دروکن هاي دسته بند و کمباين هاي کششي اسبي به همراه خرمنکوب و بوجاري در سال 1835 آغاز گرديد.
در سال 1858 ماشين بخار شخم زني توسط فاوکس، اختراع شد که قادر به کشيدن گاو آهن 8 خيشه با سرعت حدود 8/4 کيلومتر در ساعت در زمين هايي با پوشش چمن طبيعي بود. در سال 1873 پروينز آمريکايي اولين ماشين بخار چرخ زنجيري را توليد کرد. در سال 1876 آگوست اتوي آلماني اولين موتور احتراق داخلي را که بر اساس اصل چهار زمانه کار مي کرد با موفقيت ساخت و سپس موتور دو زمانه توسط کلرک انگليسي اختراع گرديد.
پس از آن نظريه استفاده از گرماي حاصل از تراکم زياد جهت اشتعال سوخت درون سيلندر در سال 1882 توسط دکتر ديزل، آلماني ارائه و بر اساس آن در سال 1898 اولين موتور ديزل با موفقيت ساخته شد.
در سال 1908 اولين آزمايش تراکتور با موتور احتراق داخلي در شهر ويني پک آمريکا انجام شد. در سال 1911 اولين نمايشگاه تراکتور در شهر اوماهاي ايالت نبراسکا برگزار شد. در سال هاي 1910 الي 1914 تراکتورهاي سبک وزن و کوچک تر و همچنين تراکتورهاي بدون شاسي عرضه گرديد.
اولين دروگرهاي موتوري و اولين کمباين هاي کششي با تراکتور، در حدود سال 1916 معمول شد. با شروع قرن بيستم ارتقا سطح مکانيزاسيون کشاورزي براي تعداد زيادي از کشاورزان کشورهاي صنعتي به صورت نياز و يک ضرورت درآمد و استفاده از موتورهاي احتراق داخلي به جاي موتورهاي بخار، در تراکتور رواج يافت.
در ابتداي قرن بيستم تراکتورهاي عظيم الجثه به قدرت 22 تا 45 اسب بخار با وزني حدود 40 تن توليد شد، اما تا سال 1917 طرح هاي توليد انبوه تراکتورهاي سبک تر و کارآمدتر کامل شدند و در سال هاي بعد، کشاورزان شاهد توليد و عرضه تراکتورهاي مجهز به محور انتقال نيرو(پي.تي.او)، بودند که مي توانست ماشين هايي از قبيل: دروکن، بسته بند و کمباين را به حرکت درآورد. با توسعه کاربرد تراکتور و ماشين هاي کشاورزي مسأله کيفيت در اکثر کشورهاي پيشرفته مطرح شد که منجر به تاسيس و ايستگاه هاي آزمايش ماشين هاي کشاورزي شد. اين مراکز ابتدا در فرانسه و پس از آن در سوئد و سپس در ايالات متحده آمريکا(ايالت نبراسکا) به وجود آمدند.
در سال 1920 هم زمان با تصويب قانون آزمون هاي اجباري، مرکز آزمون و ارزيابي تراکتور در دانشگاه لينکلن، واقع در شهر اوهاماي ايالت نبراسکا، تاسيس شد. طبق قانون تصويب شده مي بايست:
1- هر سازنده يک مدل از تراکتور خود را براي آزمايش به مرکز آزمون عرضه نمايد.
2- درمورد ويژگي هاي فني تراکتور خود تبليغات خلاف واقع ننمايد(محاسن و معايب بيان گردد).
3- توليد کننده و فروشنده تراکتور، تعميرگاه هايي با موجودي کافي قطعات يدکي و امکانات خدمات پس از فروش در نقاط قابل دسترسي کشاورزان، به وجود بياورند.
در سال 1924 تراکتورهاي سه چرخ مناسب براي کشت محصولات رديفي معمول گشت و در سال 1932 لاستيک هاي بادي در تراکتورها، مورد استفاده قرار گرفت و به اين ترتيب، سرعت آنها افزايش يافت. در سال 1935 استفاده از موتورهاي ديزل در تراکتورها معمول گرديد. در سال 1937 تراکتورهاي مجهز به اتصال سه نقطه به بازار عرضه شد و سيستم کنترل کشش هيدروليکي خودکار معرفي گرديد و در حقيقت عصر جديدي در استفاده از ماشين هاي زراعي نوين آغاز شد. در سال هاي بعد سيستم خنک کننده تحت فشار در تراکتورها مرسوم و تراکتورهايي که لاستيک آنها جهت سنگين شدن با آب پر مي شدند، متداول گرديد.
در دهه 1940 سيستم محور انتقال نيرو(پي.تي.او) و همچنين کنترل هاي هيدروليکي براي ادوات کشاورزي معرفي شد وتوليد تراکتورهاي چمن زني و باغي به سرعت افزايش يافت. در فاصله دهه 1950 سيستم هاي فرمان هيدروليکي، دنده اتوماتيک و تراکتورهايي با سرعت بيشتر به بازار عرضه گرديد.
در دهه 1960 تراکتورهاي ديزل پرقدرت با جعبه
دنده هيدرواستاتيک و لاستيک راديال ساخته شد. در دهه1970 تراکتورهاي ديزل مجهز به توربوشارژ، اينترکولر، اطاق راننده و همچنين تراکتورهاي چهارچرخ متحرک(دو ديفرانسيل) با قدرت بيش از 100 اسب بخار توليد گرديد.
در آمريکا و اروپا غلات با دروکن هاي دستي برداشت مي شدند تا اينکه ماشين هاي دنباله بند اسبي در اوايل قرن هيجدهم ميلادي معمول گشت. برداشت محصول با دروکن هاي دسته بند و کمباين هاي کششي اسبي به همراه خرمنکوب و بوجاري در سال 1835 آغاز گرديد.
در سال 1858 ماشين بخار شخم زني توسط فاوکس، اختراع شد که قادر به کشيدن گاو آهن 8 خيشه با سرعت حدود 8/4 کيلومتر در ساعت در زمين هايي با پوشش چمن طبيعي بود. در سال 1873 پروينز آمريکايي اولين ماشين بخار چرخ زنجيري را توليد کرد. در سال 1876 آگوست اتوي آلماني اولين موتور احتراق داخلي را که بر اساس اصل چهار زمانه کار مي کرد با موفقيت ساخت و سپس موتور دو زمانه توسط کلرک انگليسي اختراع گرديد.
پس از آن نظريه استفاده از گرماي حاصل از تراکم زياد جهت اشتعال سوخت درون سيلندر در سال 1882 توسط دکتر ديزل، آلماني ارائه و بر اساس آن در سال 1898 اولين موتور ديزل با موفقيت ساخته شد.
در سال 1908 اولين آزمايش تراکتور با موتور احتراق داخلي در شهر ويني پک آمريکا انجام شد. در سال 1911 اولين نمايشگاه تراکتور در شهر اوماهاي ايالت نبراسکا برگزار شد. در سال هاي 1910 الي 1914 تراکتورهاي سبک وزن و کوچک تر و همچنين تراکتورهاي بدون شاسي عرضه گرديد.
اولين دروگرهاي موتوري و اولين کمباين هاي کششي با تراکتور، در حدود سال 1916 معمول شد. با شروع قرن بيستم ارتقا سطح مکانيزاسيون کشاورزي براي تعداد زيادي از کشاورزان کشورهاي صنعتي به صورت نياز و يک ضرورت درآمد و استفاده از موتورهاي احتراق داخلي به جاي موتورهاي بخار، در تراکتور رواج يافت.
در ابتداي قرن بيستم تراکتورهاي عظيم الجثه به قدرت 22 تا 45 اسب بخار با وزني حدود 40 تن توليد شد، اما تا سال 1917 طرح هاي توليد انبوه تراکتورهاي سبک تر و کارآمدتر کامل شدند و در سال هاي بعد، کشاورزان شاهد توليد و عرضه تراکتورهاي مجهز به محور انتقال نيرو(پي.تي.او)، بودند که مي توانست ماشين هايي از قبيل: دروکن، بسته بند و کمباين را به حرکت درآورد. با توسعه کاربرد تراکتور و ماشين هاي کشاورزي مسأله کيفيت در اکثر کشورهاي پيشرفته مطرح شد که منجر به تاسيس و ايستگاه هاي آزمايش ماشين هاي کشاورزي شد. اين مراکز ابتدا در فرانسه و پس از آن در سوئد و سپس در ايالات متحده آمريکا(ايالت نبراسکا) به وجود آمدند.
در سال 1920 هم زمان با تصويب قانون آزمون هاي اجباري، مرکز آزمون و ارزيابي تراکتور در دانشگاه لينکلن، واقع در شهر اوهاماي ايالت نبراسکا، تاسيس شد. طبق قانون تصويب شده مي بايست:
1- هر سازنده يک مدل از تراکتور خود را براي آزمايش به مرکز آزمون عرضه نمايد.
2- درمورد ويژگي هاي فني تراکتور خود تبليغات خلاف واقع ننمايد(محاسن و معايب بيان گردد).
3- توليد کننده و فروشنده تراکتور، تعميرگاه هايي با موجودي کافي قطعات يدکي و امکانات خدمات پس از فروش در نقاط قابل دسترسي کشاورزان، به وجود بياورند.
در سال 1924 تراکتورهاي سه چرخ مناسب براي کشت محصولات رديفي معمول گشت و در سال 1932 لاستيک هاي بادي در تراکتورها، مورد استفاده قرار گرفت و به اين ترتيب، سرعت آنها افزايش يافت. در سال 1935 استفاده از موتورهاي ديزل در تراکتورها معمول گرديد. در سال 1937 تراکتورهاي مجهز به اتصال سه نقطه به بازار عرضه شد و سيستم کنترل کشش هيدروليکي خودکار معرفي گرديد و در حقيقت عصر جديدي در استفاده از ماشين هاي زراعي نوين آغاز شد. در سال هاي بعد سيستم خنک کننده تحت فشار در تراکتورها مرسوم و تراکتورهايي که لاستيک آنها جهت سنگين شدن با آب پر مي شدند، متداول گرديد.
در دهه 1940 سيستم محور انتقال نيرو(پي.تي.او) و همچنين کنترل هاي هيدروليکي براي ادوات کشاورزي معرفي شد وتوليد تراکتورهاي چمن زني و باغي به سرعت افزايش يافت. در فاصله دهه 1950 سيستم هاي فرمان هيدروليکي، دنده اتوماتيک و تراکتورهايي با سرعت بيشتر به بازار عرضه گرديد.
در دهه 1960 تراکتورهاي ديزل پرقدرت با جعبه
دنده هيدرواستاتيک و لاستيک راديال ساخته شد. در دهه1970 تراکتورهاي ديزل مجهز به توربوشارژ، اينترکولر، اطاق راننده و همچنين تراکتورهاي چهارچرخ متحرک(دو ديفرانسيل) با قدرت بيش از 100 اسب بخار توليد گرديد.