نظریه ی کیفیت اسلامی ...

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام وخسته نباشید حدیث شماره 333 با موضوع شناخت افراد امام علی (ع) میفرمایند :
شادی مومن در چهره او و اندوه او در دلش پنهان است سینه اش از هر چیزی فراختر و نفس او از هر چیزی خوارتر برتری جویی را زشت و ریا کاری را دشمن میشمارد اندوه او طولانی و همت او بلند است سکوتش فراوان و وقت او با کار گرفته است شکر گزار و شکیبا و ژرف اندیش است از کسی درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در دینداری از بنده خوارتر است
قبل از اینکه دیدگاه و ریشه یابی کنم بیشتر ارگانها با تفویض اختیار مشکل دارند طبق یک نظریه ای که الان اسمش یادم نیست فرد تا جای که لایق است پیشرفت میکند مشکلی که امروز در بیشتر ارگانها وجود دارد نداشتن اعتماد است مخصوصا در اوایل کار شاید یکی از علل پارتی بازی امروزی همین مسلئه اعتماد باشه در این حدیث نکاتی گفته میشه که میتونیم یک امتیاز بدونم و روی اینطور افراد که بعضی از این خصوصیات رو دارند سرمایه گذاری بیشتری انجام بدیم البته این حدیث بعد معنوی رو توصیف کرده اما از اونجای که معنویت هم دخالت بر امور زندگی شخصی رزمره رو داره پس بیانش خالی از لطف نیست چون متن حدیث زیاد است دیدگاهها و بررسی برای شبهای آتی باشد بهتر است
با تشکر فراوان :gol:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
راستش دوستان امروز داشتم فکر میکردم با خودم پیرامون این حدیث و به این نتیجه رسیدم که ما یک فصل دیگر به سر فصلهای این نظریه باید اضافه کنیم اون هم بعد روانشناسی در نظریه هست و نمیدونم چرا قبلا به این موضوع فکر نکردم و به اون نرسیدم ولی در هر حال این سر فصل هم به 6 تای گذشته اضافه میشه البته مطمئنا این سر فصل ها موقتی هستند و خیلی ها شون حذف و خیلی ها باقی می مانند میرسیم به دیدگاه
دیدگاه طبقه فرموده : شادی مومن در چهره ان و اندوهش در دل پنهان است کلا این نشانه ها یکذره بعد عرفان دارد اما اگر کسی حتی یکذره توجه و یک مدتی همنشین این اشخاص باشد مطمئنا متوجه این اخلاق میشود .( یک گفته از دکتر شهید چمران است که میفرمایند : (خطاب به خداوند ) تو با من چه کردی که در میان خنده میگریم و در میان گریه میخندیدم) این نشان دهنده اینکه فردی که ما نیاز به ان داریم فردی است که از کنترل روحی بالای بر خوردار است این شخص در کمال غم و اندوه با اطرافیان خوش رو و خوش اخلاق است و کلا کسی که از این روحی بالا برخودار است شخصی است که میتواند مشکلات کار را در خود صنعت و مشکلات خانه و شخصیش را در خود خانه و محیط بیرونی حل کند .پس اعتماد به این فرد از نظر این اخلاق میشود انجام پذیرد
فقط یک نکته رو میتونم بگم که عمق این فاجعه رو بفهمیم که چقدر میتونه باعث مشکل بشه کسی که کار رو به خونه میبره و خونه رو به محیط کار میبره - در یک شهری نزدیک به 72% اگر اشتباه نکنم طلاق ها مربوط به افرادی هستند که خانوم های انها در واحدهای صنعتی و خدماتی است . البته من مخالف با کار خانوم ها در واحد های صنعتی و خدماتی نیستم اما یک محدودیتهای وجود داره که الان به اون پرداخته نمیشود .
 

nayyeri1982

عضو جدید
سلام به دوستان
اینکه شادی در چهره مان باشد و غم در دلمان، یه جور تظاهر نیست؟
 

t4t

عضو جدید
چه سوال عجیبی

مگه میشه آدم ناراحت باشه اما در ظاهر خوشحال!

میشه؟ من که باورم نمیشه!

ولی اگه هم بشه که فکر نکنم کار هرکسی باشه مگه اینکه غم غیرقابل تحملی نباشه

و اگه هم تظاهر باشه گناه که نداره ثواب هم داره

چون لااقل روز دیگرانو خراب نمیکنی بهشون انرژی مثبت جای منفی میدی
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
دوستان توجه بفرمایید که در حدیث گفته شده شادی مومن در چهره اش و غم و اندوه در دلش پنهان است این به این معنی نیست که مومن تو دلش پر از غم و با همه خوش رو است - من دیشب این مثال رو زدم بخاطر اینکه تعادل روحی یک فرد رو مثال بزنم وگرنه مشخص که عام مردم نمیتونند اینکار رو انجام بدن من بیشتر منظورم به تعادل روحی است که جدید زمانی که من در تبریز بودم یکی از استادان من یک نرم افزاری رو ارائه کردو تفسیرش کرد که دوره های روحی و جسمانی افراد رو در یک واحد صنعتی و خدماتی رو محاسبه و برنامه ریزی میکرد اتفاقا تز دکترای استادمون بود اسم نرم افزار هم نچرال بیورتیمی است اما اینکه یک فردی بتونیم پیدا کنیم که از تعادل بالای روحی و روانی برخوردار باشه خیلی سخته و بتونه با غلبه به دوره های خودش به کار و برنامه شرکت اسیب نزنه
شرمنده من نمیتونم دقیق منظورم رو برسونم بعضی موقع ها وقتی متن خودم رو میخونم تعجب میکنم -:biggrin:ببخشید;)
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام بر دوستان عزیز در ادامه حدیث
سینه اش از هر چیزی فراختر و نفس او از هر چیزی خوارتر
دیدگاه من درباره این متن این است که این فرد شخصی است که مسولیت پذیر است سینه اش از هر چیزی فراختر (داغ تر )وقتی کسی احساس مسولیت کنه اصولا همچین موضوعی پیش میاد یعنی اون فرد حتی با به دوش کشیدن مسولیت دیگران میخواهد احساس خودش را ارضا کند. و کسی که مسولیت بیش از حد را احساس میکنه صد در صد استرس بیشتری بر فرد وارد میشه و درگیری بیشتری در روز کاری خودش دارد برای همین است که امام میفرمایند : سینه اش از هر چیزی فراختر است اما درباره نفس او به نظر من خواری از عملی به وجود میاد یعنی یک فرد کاری رو انجام میده تا خواری انجام میگیره پس میتونیم نتیجه بگیرم که یکی دیگر از شرایط مورد نظر ما فردی است که به مقام و اهداف مادی بسنده نکنند و اهداف عالی ان واحد رو یک هدف برای خود در نظر بگیره ن فقط صرف اینکه فرد بخاطر پول به سر کار بیاید و یا بخاطر مقام البته اینها به معنی سرکوبی نیست بلکه فقط یکی از پلکان طرقی فرد است یعنی اول ما برای پول به سر کارها میرویم بعد از مدتی وقتی از نظر پول بی نیاز شدیم بخاطر مقام پیشرفتهای داریم و در اخر کسی موفقتر از همه است که بخاطر هدف بسیار بالای پیشرفت کند . مثل خیلی از افرادی که در ایران و خارج هستند پس نفس او از هرچیزی خوارتر اشاره به این موضوع داره که فرد ن برای پول به سر کار میاید نه برای مقام البته در این مورد یک مورد طولانی مدت هست چون بلاخره ارضای این نفس ها مدتی بین 1 تا 30 سال طول میکشه
بستگی به فرد داره :D
 

قلب یخی

عضو جدید
سلام بر دوستان عزیز در ادامه حدیث
سینه اش از هر چیزی فراختر و نفس او از هر چیزی خوارتر
دیدگاه من درباره این متن این است که این فرد شخصی است که مسولیت پذیر است سینه اش از هر چیزی فراختر (داغ تر )وقتی کسی احساس مسولیت کنه اصولا همچین موضوعی پیش میاد یعنی اون فرد حتی با به دوش کشیدن مسولیت دیگران میخواهد احساس خودش را ارضا کند. و کسی که مسولیت بیش از حد را احساس میکنه صد در صد استرس بیشتری بر فرد وارد میشه و درگیری بیشتری در روز کاری خودش دارد برای همین است که امام میفرمایند : سینه اش از هر چیزی فراختر است اما درباره نفس او به نظر من خواری از عملی به وجود میاد یعنی یک فرد کاری رو انجام میده تا خواری انجام میگیره پس میتونیم نتیجه بگیرم که یکی دیگر از شرایط مورد نظر ما فردی است که به مقام و اهداف مادی بسنده نکنند و اهداف عالی ان واحد رو یک هدف برای خود در نظر بگیره ن فقط صرف اینکه فرد بخاطر پول به سر کار بیاید و یا بخاطر مقام البته اینها به معنی سرکوبی نیست بلکه فقط یکی از پلکان طرقی فرد است یعنی اول ما برای پول به سر کارها میرویم بعد از مدتی وقتی از نظر پول بی نیاز شدیم بخاطر مقام پیشرفتهای داریم و در اخر کسی موفقتر از همه است که بخاطر هدف بسیار بالای پیشرفت کند . مثل خیلی از افرادی که در ایران و خارج هستند پس نفس او از هرچیزی خوارتر اشاره به این موضوع داره که فرد ن برای پول به سر کار میاید نه برای مقام البته در این مورد یک مورد طولانی مدت هست چون بلاخره ارضای این نفس ها مدتی بین 1 تا 30 سال طول میکشه
بستگی به فرد داره :D

تفسیر حدیثت از خود حدیث پیچیده تره:confused:
به نظرمن سینه ی او فراختر یعنی قلب بزرگی داشته باشه که با داشتن همچین خصوصیتی میشه خیلی ویژگیا داشت یعنی این یه ویژگیه کلیه چون خیلی از ویژگیها رو میشه به بزرگی دل ربط داد مثل بخشندگی مهربونی و...
نفس او از هر چیزی خوارترم به نظر من یعنی آدم خودشو بزرگ نبینه و مغرور نشه که این یکی از بزرگترین عوامل موفقیه چون غرور مانع پیشرفته
البته نمیدونم نظرم تا چه حد درسته
 

قلب یخی

عضو جدید
چه سوال عجیبی

مگه میشه آدم ناراحت باشه اما در ظاهر خوشحال!

میشه؟ من که باورم نمیشه!

ولی اگه هم بشه که فکر نکنم کار هرکسی باشه مگه اینکه غم غیرقابل تحملی نباشه

و اگه هم تظاهر باشه گناه که نداره ثواب هم داره

چون لااقل روز دیگرانو خراب نمیکنی بهشون انرژی مثبت جای منفی میدی

اره میشه اینطوری بود اونقدرام که فک میکنی سخت نیست شاید همین الانشم خیلیا دور و برتن که اینجورین
دور و بر من که زیادن
البته اگرم تظاهر باشه تظاهر زیباییه
به نظر من حدیث 333 هر جملش با جمله ی بعد در ارتباطه یعنی نمیشه یکی از اینا بود و بقیش نبود چون همشون لازم و ملزوم همن
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
تفسیر حدیثت از خود حدیث پیچیده تره:confused:
به نظرمن سینه ی او فراختر یعنی قلب بزرگی داشته باشه که با داشتن همچین خصوصیتی میشه خیلی ویژگیا داشت یعنی این یه ویژگیه کلیه چون خیلی از ویژگیها رو میشه به بزرگی دل ربط داد مثل بخشندگی مهربونی و...
نفس او از هر چیزی خوارترم به نظر من یعنی آدم خودشو بزرگ نبینه و مغرور نشه که این یکی از بزرگترین عوامل موفقیه چون غرور مانع پیشرفته
البته نمیدونم نظرم تا چه حد درسته

باجی چکار کنیم دامنه کلمات فارسی مون داره روز به روز کمتر میشه اینطوری پیش برم تا چند سال اینده نه ترکی بلدم ن فارسی بلدم نه عربی ن انگلیسی ن کردی فقط میمونم با چه زبونی باید صحبت کنم :biggrin:
راستش دیدگاه شما هم درسته از نظر لغت نامه دهخدا فراخ به معنی گشاد . پهن است اما دیدگاه من از این متن همون مسولیت پذیر است چون به قول شما کسی که قلب بزرگی داشته باشه هم مسولیت داره و ....
پس برای طبقه بندی همون معنی قلب بزرگ رو میزاریم بهتره
درباره زنجیره بودن اونها هم میخواستم هر شب یک بحث رو تفسیر کنم که بچه ها بهتر بتونن نظر بدن و هم اینکه در اخر اتمام تفسیر این ایه جمع بندی میکنیم .
باز هم ممنون
 

قلب یخی

عضو جدید
باجی چکار کنیم دامنه کلمات فارسی مون داره روز به روز کمتر میشه اینطوری پیش برم تا چند سال اینده نه ترکی بلدم ن فارسی بلدم نه عربی ن انگلیسی ن کردی فقط میمونم با چه زبونی باید صحبت کنم :biggrin:
راستش دیدگاه شما هم درسته از نظر لغت نامه دهخدا فراخ به معنی گشاد . پهن است اما دیدگاه من از این متن همون مسولیت پذیر است چون به قول شما کسی که قلب بزرگی داشته باشه هم مسولیت داره و ....
پس برای طبقه بندی همون معنی قلب بزرگ رو میزاریم بهتره
درباره زنجیره بودن اونها هم میخواستم هر شب یک بحث رو تفسیر کنم که بچه ها بهتر بتونن نظر بدن و هم اینکه در اخر اتمام تفسیر این ایه جمع بندی میکنیم .
باز هم ممنون

:biggrin:قردش غصه نخور با مشورت هم یه زبونی اختراع می کنیم که تلفیقی از همه ی این ها باشه البته الانم تقریبا داری از همچین زبونی استفاده می کنی
اکی قردش هر گجه بیر بحث
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام مجدد
برتری جویی را زشت و ریا کاری را دشمن میشمارد
دیدگاه: برتری جویی حس منفی است که شما را حالا یا کاذب یا در حقیقت از دیگران متمایز و بارزتر جلوه میده برتری جویی به معنی مانع پیشرفت یا عدم اعتماد به نفس نیست چون ریشه های اینها با هم متفاوت است در اعتماد به نفس فرد عملی رو انجام داده و مطمئن که با توجه به تجربایت قبلی خود و تلاش بیشتر این مشکل روبه رو رو حل میکنه در پیشرفت فرد یا تجربه داره یا اطلاعات یا علوم مربوط به همان مشکل
اما برتری جویی امتیاز کاذبی است که فرد تصور میکنه که از اون میتونه استفاده کنه اصلا دلیل بد بودن و منفور بودن ان هم همین موضوع است مثلا نژاد فرد با تصور کردن اینکه یک نژاد خاص است و روی اون پروسه مانور دادن باعث یک تصور کاذبه میشه که مشکلات زیادی رو در بر داره نمونه بارز اون هیتلر اما اگر همین نژاد رو ما بشناسیم و بررسی کنیم و نقاط قوت و ضعفشون را مشخص کنیم این عمل و این مانور میشه خلق یک تجربه یا میشه پیشرفت پس حد و مرز این کلمات خیلی نزدیک به هم هستند
خوب این شخصی که ما در نظر داریم برتری جوی را زشت می دونه و انجام دادن اون رو مضرر برای خودش میدونه
اما به بحث شیرین ریا کاری میرسیم :biggrin: درباره ریا که بیشتر مهندسین معنی اون رو میدونن میتونم بگم ریا کار به فردی گفته میشه که عمل زیبایی یا مثبتی انجام میده اما در واقع به ضرر بقیه افراد است . نمونه اش هم زیاده هست و نیاز به توضیح بیشتر نداره اما دلیل اینکه چرا در متن حدیث گفته شده دشمن فرد محسوب میشه تقریبا معلوم نیست چون دشمن به جناحی گفته میشه که از هر وسیله ای استفاده میکنه تا یا جان یا مال تو را به غارت ببره میدونید من بیشتر ریا رو برای اطرافیان مضر میدونم تا به خود فرد فعلا این بحث ریا رو نصفه کاله رها میکنم :D
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و خسته نباشید راست من که نفهمیدم چرا ریا کار خودش دشمن خودشه
اندوه او طولانی و همت او بلند است
منظور از اندوه رو من یک روندی میدونم که بیشتر در درون گرا ها دیده میشه بخاطر یکسری از مسائل و اعمالی که در رفتار خود انجام میده این حالت شکل پیدا میکنه و همیشه در حال فکر کردن است و خوب مسلما چون درک بالاتری از مشکلات و مثال داره اندوه بیشتری رو هم متحمل میشه - مثل این مثال میشه که وقتی به یک بچه عکس دوچرخه رو نشون بدی و بپرسی این عکس چی هست ؟ خوب خیلی ساده میگه دوچرخه اما همین عکس رو به یک دکتر میکانیک نشون بدی میگه این یک سیستم دوچرخه است که با استفاده از نیروی محرکه پا به حرکت در میاید و خلاصه 3 صفحه برات توضیح میده - پس این اندوه هم بخاطر همون درک بالا است - و دقیقا علت همت بلند هم همین است چون خلاء های زیادی رو توی جامع میبینه و یک هدف رو برای خودش درست میکنه یعنی رفع نیازهای و مشکلات
با تشکر :gol:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام مجدد در ادامه حدیث امشب به یکسری از مشخصات درون گرا ها اشاره شده البته نه به این منظور که همه افراد باید درون گرا باشند بلکه بخاطر همون قضیه مسولیت پذیری و یکسری صفات دیگر خود به خود صفات درون گرا ها را محتمل میشوند - در اخر و نتیجه گیری این حدیث باید بگم که اگر فردی چند تا از این خصوصیات رو داشت در مرور زمان به توازن خاصی میرسه طبق نظریه قلب یخی :Dهمه این خصوصیات و رفتار ها مانند یک زنجیر هستند و مشخص هست که وقتی زنجیر در تلاطم هم باشد بلاخره یک روز به یک ثبات میرسه
با تشکر :gol:
 

nayyeri1982

عضو جدید
با سلام و خسته نباشید راست من که نفهمیدم چرا ریا کار خودش دشمن خودشه
با تشکر :gol:

شاید منظور تاثیر بلند مدتشه.... که باعث می شه خودش دشمن خودش باشه.... شاید مثلا باعث خود بزرگ بینی کاذب می شه و در بلند مدت تاثیرات روانی اون باعث سقوط اجتماعی یا شخصیتیش می شه
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
شاید منظور تاثیر بلند مدتشه.... که باعث می شه خودش دشمن خودش باشه.... شاید مثلا باعث خود بزرگ بینی کاذب می شه و در بلند مدت تاثیرات روانی اون باعث سقوط اجتماعی یا شخصیتیش می شه
اره شاید - اما جالبیش اینجاست که ریا کاری فقط من تنها جنبه ای فردی که میبینم اینکه وقتی چند نفر ببینن که شخص ریا کار و درور هست از اون دوری میکنند و یا شاید کتکش بزنن در زمانی که ریا کاری اون ها رو بشه - بعد به نظرم اعتمادی از اون فرد ریا کار صلب میشه بدترین مصیبت برای ریا کار
ممنون مهندس به نکته خوبی اشاره کردید ;)
 

fatima12

کاربر بیش فعال
اقا در محضر اساتید نظری ندارم فقط اومدم بگم خسته نباشید حمید از اول تا اینجا 30 صفحه خداییش پشتکارت عالی بود ;)
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
اقا در محضر اساتید نظری ندارم فقط اومدم بگم خسته نباشید حمید از اول تا اینجا 30 صفحه خداییش پشتکارت عالی بود ;)

اساتید رو موافقم فقط به جزء من -من اگر استاد بودم که اینجا نبودم میرفتم انور دریاچه :biggrin: -خواهش میکنم همیشه کمک خداوند و دلگرمی دوستان دلیل این تلاش من بوده و گرنه من اصلا توی سطح اینطور برنامه ها نیستم . باز هم ممنون راستی شکسته نفسی نفرمایید اصلا نیاز نیست که اطلاعات خب و تاپ یا سطح تحصیلی بالای داشته باشید اگر اینطوری بود اصلا این تاپیک تا اینجا پیش نمیرفت :D
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام مجدد خدمت دوستان گرامی حدیث امشب به شماره 335 با موضوع اموال است امام علی (ع) میفرمایند :
برای هر کسی در مال او دو شریک وجود دارد 1- وارث 2- حوادث
جالبی حدیث در اینجاست که دو موضوع متفاوت از هم و با دو بعد متفاوت اشاره کرده
وارث به شخصی کفته میشود که بعد از کنار گیری شخص صاحب مال قدرت و ثروث و در بعضی موارد اطلاعات را از صاحب این سه مورد کسب و ضبط می کند اما سوال اینجاست که چرا حدیث اشاره کرد به این موضوع به نظرم دقیقا ما باید به دیده یک شریک نگاه کنیم هم از نظر وارث و هم از نظر حوادث چون اگر نتونیم این دو تا رو خوب کنترل کنیم دچار بحران های زیادی می شویم برای وارث که مشخص است اگر دور نگه داشته بشه از یک طرف بر علیه ما بلند میشه و اگر هم زیاد به کار گرفته بشه باز هم احساس توانمندی بیش از حد میشه حالا منطور از وارث فقط پسر و فامیل و ... نیست حتی کسانی که سهام عادی و ... را دارند انها هم وارث میشوند حتی کارکنان و ... حوادث هم اگر خوب پیش بینی نشوند و خوب جلوگیری نشوند در بحرانی قرار میگیرم که یک بحران علت یک بحران دیگه میشه پس حوادث رو هم باید یک بخش از شراکت دانست یا بهتر بگم همان پیش بینی های در مواقع بحران و حوادث
نتیجه گیری :
وارث که متشکل از فرزندان تا کارکنان میشوند در شرکت سهیم و به عنوان یک شریک هستند
پیش بینی حوادث از اهمیت زیادی برخوردار است انقدر اهمیت دارد که در حدیث به عنوان یک شریک خطاب شده
با تشکر :gol:
 

nayyeri1982

عضو جدید
دیدگاه بنده کمی فرق می کند البته در ظاهر و نه در اصل.
شریک اینجا به معنی کسی که بخشی از مال متعلق به اوست، می باشد. یعنی یک سرمایه دار حواسش باشد که مالی که در اختیار دارد اولا موقتی است و در زمانی دور یا نزدیک به ورثه می رسد، و دیگر اینکه همین اموال حتی قبل از مرگ ممکن است بدلیل حوادث از بین برود (بقول معروف شریک سرمایه اش را پس بگیرد)
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام مجدد خدمت مهندسین عزیز حدیث با شماره 336 دوباره تاکیدی بر مسولیت دارد امام علی (ع) میفرمایند :
کسی که چیزی از او خواسته اند تا وعده نداده ازاد هست
دیدگاه :خب حدیث که مشخص است به نظرم اگر ازدای رو ریشه یابی کنیم متوجه حدیث و اهمیت اون میشیم . ازادی که بیشترین بحث ها رو در جوامع دنیا دارد به چند شکل بیان شده از حقوق اجتماعی که چند دیدگاه حقوق دانان مثل روسو و لاک و بهترین انها حقوق اساسی خودمون یعنی ازادی در جمهوری اسلامی ایران که مفاهیم خاص خودشو داره البته من ازادی اقتصادی رو بیان میکنم ازادی اقتصادی در ایران یعنی حق تولید کردن - حق خرید - و حقوقی از این قبیل اما ازادی در ایران محدود شده است یعنی کسی تا جای میتونه کارای اقتصادی انجام بده که ضرر به اجتماع و ... نزنه . اما در جوامع دیگر که به دو دسته تقسیم میشن که یکی شون سرمایه داری هست و یکی دیگه کمونیستی که به هر دو معقوله اشنا هستید . اما معنی ازادی در عرف به معنی کسی حق استفاده از بیان و زندگی کردن و زیستن و ... داره حالا کسی که حق این کار ها رو نداره- ازاد نیست اما بیشتر موضع من بر تفسیر ازادی اقتصادی هست -
پس کسی که مسولیتی رو قبول نکرده ازاد هست و ببینید چقدر اهمیت مسولیت زیاده که حتی ازادی رو گرو نگه داشته
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مهندسین عزیز حدیث شماره 338 امام علی (ع) میفرمایند :
علم به دو گونه است علم فطری و علم اکتسابی علم اکتسابی اگر هماهنگ با علم فطری نباشد سودمند نخواهد بود
علم اکتسابی که مشخصه علم که به دست میاوریم اما من منظور علم فطری رو تعلق کردن درباره این علم ها میدونم الان یکی از مشکلات و معذلات حداقل دانشگاه و محیط کار اینکه کسانی که در محیط کار کار میکنند میگن اقا خیلی فاصله داره بین دانشگاه و محیط کار البته من زیاد در این رابطه تجربه ندارم اما یک اصطلاح میان ما دانشجویان هست به عنوان توتوی وار خوندن یعنی فقط بخونیم و قبول بشیم اما هیچ تعلق و فکر و نواوری و خلاقیت درباره اون نداشته باشیم البته این دیدگاه منه درباره علم فطری شاید هم اصلا ربطی به این موضوع نداشته باشه
دوستان اگر نظری دارید بفرماید ;)
 

nayyeri1982

عضو جدید
من فکر می کنم این مواردی که ذکر کردید اتفاقا درباره علم اکتسابی است و نه فطری.
 

nayyeri1982

عضو جدید
علم اکتسابی علمی است که انسان از محیط اطرافش به دست می آورد.
سورس اکتساب در زمانهای مختلف ، و برای سنین مختلف ، و در فرهنگهای مختلف متفاوت است
قرآن و کتب آسمانی و روایات دینی یکی از سورسها هستند که آدمی از آنها علم می آموزد
سنتها و سبک زندگی هم که از محیط خانواده و محیط اجتماعی قابل اکتساب است.
دروس آکادمیک هم هست که از طریق تحصیلات دانشگاهی به دست می آید.

از این دسته علوم به قول فرمایش حضرت مولا علی _علیه السلام_ آنی به درد می خورد که در راستای علم فطری باشد... پس اولویت اول کتاب آسمانی و هرآنچه که از جانب خدا یا برگزیدگانش تعلیم داده شود ، خواهد بود. سنتها و سبک زندگی و دروس آکادمیک هم تا آنجا که با مبانی عقیدتی قرآن و کتب آسمانی زاویه نداشته باشند سودمند اند و بقیه اش به درد نمی خورد و درواقع حجاب است
مصداق "العلم هو الحجاب الاکبر" هم چنین علومی هستند لابد.
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
علم اکتسابی علمی است که انسان از محیط اطرافش به دست می آورد.
سورس اکتساب در زمانهای مختلف ، و برای سنین مختلف ، و در فرهنگهای مختلف متفاوت است
قرآن و کتب آسمانی و روایات دینی یکی از سورسها هستند که آدمی از آنها علم می آموزد
سنتها و سبک زندگی هم که از محیط خانواده و محیط اجتماعی قابل اکتساب است.
دروس آکادمیک هم هست که از طریق تحصیلات دانشگاهی به دست می آید.

از این دسته علوم به قول فرمایش حضرت مولا علی _علیه السلام_ آنی به درد می خورد که در راستای علم فطری باشد... پس اولویت اول کتاب آسمانی و هرآنچه که از جانب خدا یا برگزیدگانش تعلیم داده شود ، خواهد بود. سنتها و سبک زندگی و دروس آکادمیک هم تا آنجا که با مبانی عقیدتی قرآن و کتب آسمانی زاویه نداشته باشند سودمند اند و بقیه اش به درد نمی خورد و درواقع حجاب است
مصداق "العلم هو الحجاب الاکبر" هم چنین علومی هستند لابد.

البته مهندس هنوز هم درباره تعلیم ها و اموزش ها در خیلی از مکان های علمی بحث و جدل میشه که تعلیم خیلی ها از ذات ادم ها و خیلی ها از محیط اطراف اما من ذات رو اینطوری بیان میکنم . چون روح انسان متصل به خداوند است و در بیشتر کتب اسلامی و ... گفته شده است که خداوند متعال در روح انسان دمیده و انسان ذاتا و فطری خدا پرست و دنبال حقیقت است پس نتیجه میگیرم که علمی که در تعلق و درباره انسان شناسی (خود شناسی) و خدا شناسی(یکتا پرستی) و کلا به قول خودمون در راه راست قرار گرفتن هست من علم ذاتی میدونم البته یک بعد دیگر هم داره و اون اخلاقی و رفتاری که فرد از خانواده خود به ارث میبرد مخصوصا یکسری از اخلاق ها و رفتار خاص مثلا عدالت جویی البته این موارد هم از اکتساب میشه اما در کل من عقیده ام این است که اگر فرد علم خود را در راه بشریت و خداوند به کار ببندد بسیار مفید تر و اثار قویتری دارد چون امیال اون شخص مربوط به ارضا پولی و مادی و حتی رفاه طلبی نیست
البته نظر شما هم درست است ;)
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام وخسته نباشید حدیث با شماره 342 با موضوع ابتکار و خلاقیت امام علی (ع) میفرمانید :
برترین بی نیازی و دارایی نومیدی است از انچه در دست مردم است .
دیدگاه : این حدیث دو بعد 1- اینکه یاس و نامیدی از انچه که مردم دارند یعنی اینکه فرد بر ابتکار و خلاقیت خود تکیه کرد و نیازهای خودش را خودش تامین میکند - پس یکی از بهترین دارایی ها و بی نیازی ها ابتکار و خلاقیت داشتن است
اما بعد دوم که برام خیلی عجیب بود و ظرافت این حدیث و گفته های امام علی (ع) را میرسونه اینکه از یک عمل منفی استارت یک عمل مثبت رو زنند . واقعا عجیب این جمله یعنی استفاده از نقاط قوت و ضعف دیگران برای پیش برد اهداف خود یعنی همون Swot است در اینجا گفته شده یاس و ناامیدی که خودش یک نقطه از ضعف شماست از یک جهتی نقطه قوت شما هم حساب میشه چطوری ؟ به این شکل که اگر شما بتونید نیاز های خودتون در یک بازه زمانی به جلو موکول کنید و نیاز های خودتون رو خودتون با ابتکار و خلاقیت توت بسازید یک نقطه قوت شما میشه . نمونه اش هم هست مثلا کشور ترکیه در چند سال پیش خودشو تحریم اقتصادی و تولیدی کرد خب بعد از 3 سال یکی از کشور های قدرتمند و پیشرفته منطقه شد و ...
با تشکر فراوان :gol:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید حدیث امشب بسیار قشنگ است اما فقط یک بخش مدیریتی اقتصادی دارد شماره 349 امام علی (ع) میفرمایند :
آن کس که در عیب خود بنگرد از عیب جویی دیگران بازماند وکسی که به روز خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگین نباشد و کسی که شمشیر ستم کشد با ان کشته شود و ان کسی که کارهای خود را به رنج اندازد در ان هلاک سازد و هرکس که در گردابهای بلا فکند غرق گردد و هر کس به جای بد نام قدم گذاشت متهم گردد و کسی که زیاد سخن میگوید زیاد هم اشتباه دارد و هرکسی که بسیار اشتباه کرد شرم و حیا او اندک شود و ان که شرم او اندک شود پرهیز کاری او نیز اندم گردد و کسی که پرهیزکاری او اندک است دلش مرده است و ان که دلش مرده باشد در اتش جهنم سقوط خواهد کرد و ان کسی که زشتی های مردم را بنگر و ان را زشت بشمارد سپس همان زشتی ها رو مرتکب میشود پس او احمق واقعی است . قناعت مالی است که پایانی نیابد و ان کس که فراوان به یاد مرگ باشد در دنیا به اندک چیزی خشنود است و هر کس که بداند که گفتار او نیز از اعمال او به حساب میاید جز به ضرورت سخن نگوید .
خب دوستان شما کدوم بخش این حدیث رو می پسندید
تفسیر قناعت با اجازتون واسه فردا شب باشه
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
بچه ها من این چند روزه خیلی فکر کردم و هیچ جنبه دیگه ای برای قناعت جز همون ثبات و استفاده بهینه پیدا نکردم اگر مطلبی به ذهنتون رسید حتما بذارید شاید این کره باز شد:cry:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام بلاخره بعد از 5 روز کم و بیش فکر کردن فهمیدم چرا قناعت جنبه سرمایه بی پایان رو داره - البته زیاد موثق نیست اما دیدگاهم هست دیگه :D
قناعت دو جنبه داره به نظرم یکی صرفه و بهینه کردن تمامی امکانات که قبلا اشاره شده بود در اوایل صفحه هات نظریه - جنبه دیگر قناعت جنبه روانی و روحی اون است همه ما میدونیم که ثبات کاری و حد وسط در همه ابعاد بهترین حالت است قناعت یک روحی و یک نوع حسی رو به ما القاء میکنه که انسان احساس رضایت و ارامش و رضایت خاطر و در ادامه ان امیدواری دارد . من هنوز در خیلی از خانواده های میبینم که میگن راضیم به رضای خدا - یعنی قناعت به امکاناتی و امتیاز های که در دست دارند این حس انگیزه ی خیلی بالای رو در تلاش و پشتکار داره مثلا چند سال پیش در ماه عسل یادتون هست که یک فردی به نام علی اکبر که ایشون معلول جسمی بود اما شاعر توانا و قهار بود و در تمام مدتی که برنامه ادامه داشت در تمام مدت خدا رو شکر میکرد .خب این تلاش و پشتکار اقای علی اکبر از کجا نشعت گرفته این چه انگیزه ای که اینقدر سختی رو تحمل میکنه و خیلی موارد دیگر که حداقل توی ایران کم نیست .
اما واقعا قناعت سرمایه هست ؟ یا نه اینکه خیلی کلیشه ای تر از اونی که ما بخوایم فکرشو بکنیم . به نظرم قناعت واقعا یک سرمایه هست چرا به این دلیل که ما یک روحی بالای داریم که در هر شرایطی و در هر موقعیتی به داد ما میرسه و ما رو از اون بحران یا مشکل و هر مرحله ای نجات میده . پس قناعت واقعا یک سرمایه هست اما سرمایه ای که در ذات ادم شکا میگیره
با تشکر فراوان دوستان ما رو از نظرات خوبشون دریغ نفرمایند :gol:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و خسته نباشید حدیث امشب مربوط به شناخت کسانی که احتمال بد کار کردن و ناقص کار کردن در کار خود هستند هست شماره حدیث 350 امام علی (ع) می فرمایند :
مردم ستمکار را سه نشان است : با سرکشی به مافوق خود ستم روا دارد و به زیر دستان خود زور و چیرگی ستم میکند و ستمکاران را یاری می دهد
دیدگاه : همانطور که قبلا هم اشاره کردیم ستمکار به فردی گفته میشود که حق کسی را ضایع کرده و حق او را نداده یا اینکه حق کسی رو از او گرفته اگر ما شخصی رو در یک کارگاه مشخص کنیم که مسولیت خود را به نحوه احسنت انجام ندهد ستمکار است چون حق صاحب کار خود را نداده و همنطور بلعکس .و سه تا نشانه بالا به شناخت کسی که احتمالا از مسولیت خود شونه خالی میکند را نشان میدهد البته باید در بگیرم که نباید زود تصمیم بگیرم چون تصیمیم سریع گرفتن و بدون تعلق و تحقیق کردن فقط حرکت اشتباه و تصمیم اشتباه است و هیچ نفعی ندارد
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و خسته نباشید حدیث شماره 353 امام علی (ع) میفرمایند :
بزرگترین عیبها ان است که چیزی که را که در خود داری بر دیگران عیب شماری
دیدگاه :برای اینکه به معنی حدیث نزدیکتر بشیم اجازه بدهید تا عیب رو تعریف کنم - عیب مشکل یا نقصی است که هر شخصی یا هر موجودی یا هر شی میتواند داشته باشد در این حدیث اشاره شده است که بزرگترین عیب ها عیبی است که خود ان را داشته باشی و اون رو بر دیگران هم گوش زد کنی . پس گوش زد کردن یک عیب که در خودت هم وجود دارد بزرگترین عیب ها میشه یعنی خود گوش زد کردن هم عیب هست . اما فکر کنم بیشترین اثار مخربی که این عیب داشته باشد بی اعتمادی فرد به مقابل به ما است و شاید هم در مواردی به دشمنی بی انجامد
با تشکر فراوان :gol:
 

Similar threads

بالا