روز پشه!
روز پشه!
این عنوان از کتاب تاریخ مصور طب کمبریج، تألیف روی پورتر، اقتباس شده است، رونالد راس، پزشک بریتانیایی اولین مرتبهای را که انگلهای میکروسکوپیک عامل مالاریا را در شکـم یک پشه دید، شرح داده است. کشف راس که ثابت کرد پشهها میتوانند ناقل بیماریهای وخیم باشند، در روز بیستم اوت ١٨٩٧ رخ داد که از آن با نام «روز پشه» یاد میشود. «در حدود ساعت یک بعد ازظهر با وجود خستگی مفرط چشمانم در صـدد کشـتن پشه سی و هشتم بودم...
برشها عالی بودند و من نیز با این مشاهدات آشنا شده بودم، با همان شور و دقتی که شخصی در ویرانههای یک قصر بزرگ به دنبال گنج میگردد، مشغول جستجو بودم. هـیچ چیز ... ولی هنوز بافتهای معده را باید بررسی مـیکردم... گروه بزرگ و سـفیدرنگی از سلولها شبیه به سنگفرشهای حیاط که هر یک باید به دقت بررسی میشـدند و دستکم نیم ساعت طول میکشید. من خسته بردم و حاصل آن چه بود؟ تا آن زمان لابد معده هزار پشه را بررسیکرده بودم، اما فرشته خوشبختی سرانـجام دسـتی بـه سـر مـن کشـید. مـن مأیوسانه بار دیگر جستجویم را آغازکرده بودم که یک خط گرد و واضح را مقابلـم دیدم... حدود این سلول چنان مشخص بود و سلول به قدری کوچک بود که نمیتوانست سـلول معمولی معده پشه باشد. بیشتر نگاهکردم. در اینجا سلول مشابه دیگری هم بود و سلول مشابه دیگری هم در جای دیگر ... در هر یک از این سلولها تودهای از دانههای کوچک سیاه رنگ به سیاهی شبق (سنگ سیاهرنگ نسـبتا قـیمتی)، شـبیه دانـههای رنگـدانـهای سـیاه هلالهای پلاسمودیوم (تکیاختة عامل مالاریا) دیدم ... من دوازده سلول را دیدم که همگی یکشکل و یکاندازه بردند و همگی دقیقا همان دانههای سیاه را داشتند. سپس از نه سلول طرحهایی کشیدم... یادداشتهایم را جمعکردم، نمونه را مهر و موم کردم، به خانه رفتم تا چایی بنوشم و ... تقریباً یک ساعت خوابیدم.
هنگامیکه بیدار شدم و ذهنم روشنتر شده بود اولین فکری که به ذهنم رسید این بود: یافتم! مسئله حل شد!»
پینوشت: «راس» به خاطر تحقیقاتش روی بیماری مالاریا در سال 1902 برنده جایزه نوبل پزشکی شد. در زیر عکسی از عامل بیماری را که به کمک میکروسکوپ الکترونی گرفته شده است، میبینید:
روز پشه!
این عنوان از کتاب تاریخ مصور طب کمبریج، تألیف روی پورتر، اقتباس شده است، رونالد راس، پزشک بریتانیایی اولین مرتبهای را که انگلهای میکروسکوپیک عامل مالاریا را در شکـم یک پشه دید، شرح داده است. کشف راس که ثابت کرد پشهها میتوانند ناقل بیماریهای وخیم باشند، در روز بیستم اوت ١٨٩٧ رخ داد که از آن با نام «روز پشه» یاد میشود. «در حدود ساعت یک بعد ازظهر با وجود خستگی مفرط چشمانم در صـدد کشـتن پشه سی و هشتم بودم...
برشها عالی بودند و من نیز با این مشاهدات آشنا شده بودم، با همان شور و دقتی که شخصی در ویرانههای یک قصر بزرگ به دنبال گنج میگردد، مشغول جستجو بودم. هـیچ چیز ... ولی هنوز بافتهای معده را باید بررسی مـیکردم... گروه بزرگ و سـفیدرنگی از سلولها شبیه به سنگفرشهای حیاط که هر یک باید به دقت بررسی میشـدند و دستکم نیم ساعت طول میکشید. من خسته بردم و حاصل آن چه بود؟ تا آن زمان لابد معده هزار پشه را بررسیکرده بودم، اما فرشته خوشبختی سرانـجام دسـتی بـه سـر مـن کشـید. مـن مأیوسانه بار دیگر جستجویم را آغازکرده بودم که یک خط گرد و واضح را مقابلـم دیدم... حدود این سلول چنان مشخص بود و سلول به قدری کوچک بود که نمیتوانست سـلول معمولی معده پشه باشد. بیشتر نگاهکردم. در اینجا سلول مشابه دیگری هم بود و سلول مشابه دیگری هم در جای دیگر ... در هر یک از این سلولها تودهای از دانههای کوچک سیاه رنگ به سیاهی شبق (سنگ سیاهرنگ نسـبتا قـیمتی)، شـبیه دانـههای رنگـدانـهای سـیاه هلالهای پلاسمودیوم (تکیاختة عامل مالاریا) دیدم ... من دوازده سلول را دیدم که همگی یکشکل و یکاندازه بردند و همگی دقیقا همان دانههای سیاه را داشتند. سپس از نه سلول طرحهایی کشیدم... یادداشتهایم را جمعکردم، نمونه را مهر و موم کردم، به خانه رفتم تا چایی بنوشم و ... تقریباً یک ساعت خوابیدم.
هنگامیکه بیدار شدم و ذهنم روشنتر شده بود اولین فکری که به ذهنم رسید این بود: یافتم! مسئله حل شد!»
پینوشت: «راس» به خاطر تحقیقاتش روی بیماری مالاریا در سال 1902 برنده جایزه نوبل پزشکی شد. در زیر عکسی از عامل بیماری را که به کمک میکروسکوپ الکترونی گرفته شده است، میبینید: