رم کولهاس Rem Koolhaas

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
رم کولهاس متولد ۱۹۴۴ در روتردام هلند می باشد. او پيش از اينکه به لندن برای تحصيل در رشته معماری بيايد به عنوان يک روزنامه نگار و نيز نويسنده نمايشنامه های راديويی و تلويزيونی در آمستردام فعاليت می کرد.تحصيل او تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشت تا در اين سال با بدست آوردن بورس تحصيلی از دانشگاه اين اجازه را به او داد تا راهی ايالات متحده آمريکا شود و در آنجا ادامه تحصيل دهد.
جاذبه شهر نيويورک وی را بر آن داشت تا در باره معماری اين کلان شهر metropolitan cultureتحقيقاتی را انجام دهد٬ که بعدا آن را تحت عنوان (هذيان نيويورک )به چاپ رساند که برداشت شخصی او بود از اين شهر و بيانيه ای بود برای محله مانهاتان.
کولهاس بعدا به لندن بازگشت جايی که او دفتر معماری خود را با عنوان
Office for MetropolitanArchitecture (OMA
بنا نهاد. دفتری که با پشت کار او و همکارانش به عنوان مکانی مطرح گرديد که فرهنگ معاصر و معماری معاصر را بسط می داد .
او در خلال کار دفتر خود در سال ۱۹۹۵ کتاب کوچک٫ متوسط٫ بزرگ و کلان را نيز انتشار داد.
S, M, L, XL
او در سال ۲۰۰۰ کارهای دفتر معماری خود را نيز تحت عنوان کتابی منتشر کرد.
در اين سال کولهاس شرکتی را نيز به عنوان خواهر زاده شرکت خود تاسيس کرد تحت عنوان .AMO
که به عنوان مشاور با شرکت اصلی رابطه بين جامعه و ساخت محيط را بررسی کردند .society and the built environment
کولهاس جايزه های زيادی را کسب کرده ولی مهمترين آنها جايزه Pritzker به سال ۲۰۰۰ می باشد.
او همينک استاد معماری و شهر سازی دانشگاه هاروارد می باشد........;)
 

پیوست ها

  • tall5.jpg
    tall5.jpg
    68.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • convention_render_1_451x329x90.jpg
    convention_render_1_451x329x90.jpg
    49 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • OMA%20-%20TVCC%20Exterior.jpg
    OMA%20-%20TVCC%20Exterior.jpg
    36.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • kk.jpg
    kk.jpg
    32.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش توسط مدیر:

nino

مدیر بازنشسته
Seattle Public Library

Rem Koolhaas

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]OMA/LMN December 1999[/FONT]











بقيه عكس ها
 

پیوست ها

  • [washington] Seattle Public Library - Rem Koolhaas.rar
    1.8 مگایابت · بازدیدها: 0

هبه

عضو جدید
مقاله ای از رم کولهاوس درباره پلان تیپ

مقاله ای از رم کولهاوس درباره پلان تیپ

نوشته: رم كولهاس1



ترجمه: ایمان رئیسی2 و روشنك دارابی3

(چاپ شده در فصلنامه معماری و شهرسازی شماره ۷۷-۷۶ سال ۱۳۸۳)



پلان تیپ یك ابداع امریكایی است. معماری صفر درجه4 است، معماری كه از هر نوع یكتایی و عنصر شاخص‌ تهی شده است. پلان تیپ به جهان جدید تعلق دارد.

اندیشه‌ی پلان تیپ شفادهنده است؛ پایان تاریخ معماری است، چیزی جز خنده‌ای بر طلسم پلان غیر تیپ نیست. پلان تیپ پاره‌ای از آرمانشهری است كه وجودش تكذیب شده سا معماری5 آینده است.

درست همانگونه كه “ انسان سرخورده”6 [بی‌هویت] بر ادبیات اروپایی چنگ انداخته، ساختمان امریكایی نیز در طلب “پلان بی‌هویت” است. از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل دهه 1970، یك قرن امریكایی7 هست كه پلان تیپ از شكل اولیه‌ی تالار كلیسا8 [باسیلیكا] (خلق بی‌رحمانه‌ی فضای همكف در میان تكثیر عمودی سایت موجود) به واسطه‌ی فضای روان9 شاهكارهای اولیه‌ای چون ساختمان RCA (1933)- پله‌های برقی آن، آسانسورهایش، آرامش‌ ذِن مانند10 سوئیت‌های اداری‌اش - تا اوج مقطعی ساختمانهایی مانند ساختمان Exxon (1971) و ساختمان تجارت جهانی11 (73-1972) توسعه یافته است و همه‌ی این‌ها با هم گواهی بر كشف و تسلط یك معماری جدید است.(كه اغلب اعلام شده اما هرگز در مقیاس پلان تیپ صورت خارجی پیدا نكرده است).

جاه طلبی پلان تیپ، قلمروهای نوینی را برای سطوح صاف12 و روان فرآیندهای جدید خلق می‌كند،كه در این صورت فضای ایده‌آلی برای كار13 می‌باشد. اما كار چیست؟

به طور فرضی محدود كننده‌ترین برنامه، حقیقتاً خام‌ترین نوع برنامه است. كار هیچ تقاضایی را ایجاد نمی‌كند. معماران پلان تیپ، راز كار را فهمیدند: ساختمان اداری اولین برنامه‌ی كاملاً تجریدی‌ را ارائه می‌دهد كه معماری خاصی را ایجاد نمی‌كند و تنها عملكرد آن، این است كه به اشغال كنندگان اجازه‌ی حیات می‌دهد. كار می‌تواند هر نوع معماری را مورد هجوم قرار دهد. جدای از این ابهام، پلان تیپ خط مشی خاصی ایجاد می‌كند.

ریموند هود14، از ابداع كنندگان پلان تیپ، آنرا به شیوه‌ای زیركانه تعریف كرد: “ پلان از اهمیت ابتدایی برخوردار است، زیرا تمام فعالیت‌های ساكنین بر روی كف انجام می‌شود.” (پلان تیپ سكوهای گوناگون دموكراسی قرن بیستم را فراهم می‌كند.)

پلان تیپ یک معماری مستطیل شكل است؛ كه هر شكل دیگری- حتی مربع- آنرا از تیپ بودن خارج می‌كند. این پلان محصول دنیای (جدیدی) است كه بسترها بجای آنكه یافت شوند، ساخته می‌شوند.15

این طرح در بهترین شکل، نوعی بی‌طرفی افلاطونی به ما می‌آموزد؛ و نقطه‌ای را كه عقل‌گرایی16،‌در میان عقلانیت و كارآیی صرف و سودمندی، حالتی رمزگونه17 به خود می‌گیرد، نشان می‌دهد.

پلان تیپ حداقل توده‌ها را دارد؛ هر چند از آغاز ظاهر سودگرایانه‌ای در آن پنهان بود، اما در پایان عصر پلان تیپ، یعنی دهه شصت میلادی، سودگرایی به عنوان علم احساس برانگیز هماهنگی و تناسب به كار برده شد- شبكه ستونها، مدول‌های نما، تایل‌های سقف، لوازم نورپردازی، خروجی‌های الكتریكی، كف‌سازی، مبلمان، رنگ‌بندی، دستگاههای تهویه مطبوع- كه اینها فراتر از ظواهر عملی در حوزه‌ی یك واقعیت عینی و خالص18 می‌باشند. شما فقط می‌توانید در پلان تیپ حضور داشته باشید، نه بخوابید، بخورید، یا عشق بورزید.

پلان تیپ عمیق است. پلان تیپ فراتر از یك فرضیه‌ی ساده‌ی انسان‌گرایانه19 پیش می‌رود كه تنها با ظاهر20 [بیرون] بنا ارتباط داشته باشد- به اصطلاح واقعیت- كه شرط لازمی برای شادمانی و بقای بشر است. (اگر آن [فرضیه] درست است، پس اصلاً برای چه بسازیم؟ و به هر حال، آیا خسارتهای بیرونی- مانند سوراخ شدن لایه ازن ، كربن اشباع شده، گرم شدن جهانی- تا به حال به خوبی اثبات نشده است؟)

تهویه مطبوع كه شرط اجتناب‌ناپذیر21 پلان تیپ است، روند تقسیم (هوا) را بگونه ای تحمیل می‌كند كه همبستگی‌های نامرئی، بخش‌های مشترک یك جاذب هوایی را كه در مجموعه ی قدرتمندی طرح شده‌ است ، توصیف می‌كند، مانند ملكول‌های آهن كه میدان آهنربایی را شكل می‌دهند. پلان تیپ به طرز شجاعانه‌ای دنیای منظم سالهای پیشین را بسط می‌دهد.

پلان تیپ غربی است. هیچ معادلی در هیچ فرهنگ دیگری مانند آن وجود ندارد. خودش به تنهایی نشان مدرنیته است. در بعد همیشه فزاینده‌ی پوسته و هسته- پتانسیل پنهان عمق- پلان تیپ برتری مصنوعی به واقعیت باقی مانده را آشكار می‌كند، چه پذیرفته بشود و چه نشود، باورهای درست تمدن غربی، به عنوان منبع جاذبه و كشش جهانی پلان تیپ وجود دارند.

پلان تیپ می‌داند كه چه چیزی را معماری اروپایی هرگز نخواهد آموخت: تناسب مدولار که در لبه ی شكست به تعویق افتاده‌ای22 است، عقب‌نشینی موقتی از مرزهای آشوب است.

پلان تیپ در روش مطلقاً ناشیانه‌ ی افلاطونی- اروپایی شبكه‌بندی نمی‌شود (سیستمی اخلاق‌گرایانه برای سنجش بی‌تناسبی‌ها و لذا ایجاد عدم راحتی) بلكه به عكس، از طریق توسعه‌ی اسباب ضد ایدئولوژیكی مهار می‌شود، مانند فلسفه‌ی متافیزیكی كه هاله‌ای از پیچیدگی در اطراف خود دارد و آنرا در كنار جسمی هندسی قرار می‌دهد، یا به جسمی كه ذاتاً در هم ریخته است، ظاهری مدولار می‌بخشد.

پلان تیپ خنثی است، اما بی‌نام و نشان نیست. مكانی برای عبادت است. بسیار ساده‌تر از یك صومعه23، اعداد و ارقام بسیار بزرگتری را با هم وفق می‌دهد، یك كلیسای قرن بیستمی بدون اصول تعلیم.

اگرچه تأكید اصلی پلان تیپ بر انتزاع است، اما لوله‌كشی آب و فاضلاب هم وجود دارد. وجود پس‌ماندهایی كه بشر را هنوز هم مانند حیوان می‌‌نمایاند، انكار نمی‌كند.

چیدمان‌های معمارانه‌ای بدیع و خلاق در حد مینیاتور، شكل پیچیده‌ اما قابل فهمی است كه رابطه بین ناحیه‌های عالی مرتبه و نواحی ناخالص و كم اهمیت پلان تیپ را فراهم می‌آورد.

این فضاها- دستشویی‌ها، آبریزگاهها، آبدارخانه‌ها، راه‌پله‌های خدماتی،انبارها- مناطق حفاظت شده‌ای برای همه‌ی آن جنبه‌های اولیه هستند كه استثناء از آن به شیوه‌ی صریح و درست كار بستگی دارد.

پلان تیپ برای جمعیت‌ اداری، مانند كاغذ گراف برای یك منحنی ریاضی است. خنثی بودن آن‌، خصوصیاتی مانند: اجرا، رویكرد، جریان، تغییر و تحول، انباشتگی، كاهش، عدم ظهور، جهش، نوسان، شكست، تردید، تغییر شكل را به ثبت می‌رساند. پلان تیپ به سختی توانایی شخصیت بخشیدن به پس زمینه را دارد.

پلان تیپ بر تكرار- آن پلان n ام است: تیپ بودن، آنجا باید خیلی باشد- و ابهام دلالت دارد: برای تیپ بودن، باید به اندازه‌ی كافی تعریف نشده باشد. پلان تیپ حضور چیزهای دیگری را فرض می‌كند، اما در عین حال اظهار می‌كند كه تعداد دقیق آن مهم نیست.

پلان تیپ × n (تعداد طبقات)= یك ساختمان (به سختی می‌شود دلیلی برای مطالعه معماری یافت!):

طبقاتی كه بوسیله‌ی آسانسورهایی به هم وصل شده‌اند و هر صدای زنگ با احتیاط، رسیدنی پایان‌ناپذیر را گوش زد می‌كند.

پلان تیپ اسطوره‌ی معمار را به عنوان سرچشمه‌ی ذخائر نامحدود یكتایی تهدید می‌كند. همانند یك صحنه‌ی جنایی، حذف همه‌ی شواهد و نشانه‌های آشكار جنایتكار، پلان تیپ را تعیین هویت می‌كند؛ موسسان آن از معماران پیشروی بودند كه به عنوان حذف كننده مطرح شدند. معماران ناشناخته‌ای- مانند بانشفت24، هرسیون و آبراموتیز25، امری روت26- حركت‌های كم‌رنگ را چنان موفق نشان می‌دهند كه آن حركت‌ها اکنون كاملاً فراموش شده‌اند.

این معماران توانایی خلق زمین ‌های باز خود بخودی (میدان‌های حقیقتاً فرحبخش داخلی كه در دسترس هر كس در طول عمرش می‌باشد) را داشته‌اند،‌ بدین معنی كه تكمیل در كمیت- تریلیون‌ها هكتار- بیست و پنج سال، بله‌ بدون اغراق، غیر قابل تصور شده‌اند.

پلان تیپ در حالی كه با امنیت تمام در قلمرو بی‌فرهنگی پنهان شده است، در حقیقت وابستگی خود را به هنرهای دیگر پنهان كرده است: قرار دادن هسته در كف یك كشش سوپر ماتیستی27 دارد، پلان تیپ معادلی از موسیقی بدون آهنگ، تداوم، شعر ملموس و هنر خالص؛ معماری به منزله‌ی تكرار یك چیز است.

پلان تیپ تا اندازه‌ی ممكن خالی است: یك كف، یك هسته‌، یك محیط و حداقل ستونها. همه‌ی معماری‌های دیگر در مورد گنجایش، جا، منزل،‌ رویداد و اتفاق است؛ پلان تیپ در مورد حذف، تخلیه [عوامل كمتر در محیط داخل] و بی‌اتفاقی است.

معماری به شیوه‌ای كه هر انتخاب، راه به تقلیل راه كارها می‌برد، شگفت‌انگیز است. ضمناً بر نظامی از تصمیم‌های این و آن/ یا كه اغلب‌ ترسناك‌ و نابهنجار است،‌ دلالت دارد، حتی برای یك معمار [هم چنین است].

معماری‌های دیگر از آینده پیشی می‌گیرند؛ پلان تیپ- هیچ انتخابی باقی نمی‌گذارد- آن را به تعویق می‌اندازد، آن را برای همیشه باز نگه می دارد.

تأثیر جمعی همه‌ی آن تهی بودن‌ها - این عدم تعهد سیستم گونه - به شكل متناقض نمایی متراكم است. مركز شهر امریكایی مجموعه ا‌ی بی‌روح از پلان‌های تیپ است، سلسله‌ای از ابهامات، میان تهی است.

آیا ساختمان اداری می‌تواند پیشروترین گونه‌شناسی باشند؟ نوعی گونه‌ی معكوس كه در تعریف هیچ كدام از كیفیت‌ها را ندارد؟ از اثرات پلان تیپ، به عنوان مهمترین برنامه‌ی جدید عصر مدرن، عدم برنامه‌ریزی است. پلان تیپ اصلی‌ترین جهش و تحول در یك زنجیره است كه حالت شهر را دگرگون كرده است. تمركز بر پلان تیپ، آسمان خراش بوجود آورده است: یكپارچگی بی‌ثبات؛ انباشت آسمان خراش‌ها، تنها حالت شهری “جدید”: مركز شهر، كه با تعداد و كمیت تعریف می‌شود تا شكل‌گیری فرمال ویژه‌ای. این مرکز یكتا و یگانه نیست بلكه جهانی است، یك مكان28 نیست بلكه یك حالت29 است.

پلان تیپ، تقریباً بی‌تأثیر از تنوع محلی، شهر را بی‌‌هویت ساخته است، [مانند] یك شئی30 غیر قابل تشخیص. پلان تیپ یك تغییر ناگهانی و بزرگ است كه جهش مفهومی را تحریك می‌كند: نوعی فقدان كمیت كه به سادگی از اندیشه‌ عقلانی جلوگیری می‌كند، یا آنرا پایمال می‌كند.

چه نوع ناامنی بحران پلان تیپ را به راه انداخت؟ از كجا فساد آ‎غاز شد؟ آیا بالاترین پیشرفت آن بود كه خنثی بودن را به گمنامی تبدیل كرد؟ آیا پلان بدون كیفیت ، انسان های بدون كیفیت خلق كرد؟ آیا فضای پلان تیپ، فضای رشد انسان را در کیسه ی پشمی خاکستری31 بوجود آورد؟ ناگهان، نقشه‌ی هندسی كاغذ شطرنجی را به خاطر فقدان شخصیت سرزنش كرد.

انكار اینطور بود كه پلان تیپ باعث خلل انسان‌های كاریكاتور مانند یقه سفید، عكس‌های خانواده‌های پایمان شده، اخم كرده می‌شود كه اینك- پس از 20 سال- دفاتر مكرراً به انبارهای یادگارهای شخصی و انفرادی تبدیل شده، كه همچنان حاوی مقادیر زیادی از یادگارهای زنده‌ی جان اشخاص است.

محیطی كه چیزی را تقاضا نمی‌كند و همه چیز می‌دهد، ناگهان مانند ماشین آزاردهنده ای برای غارت كردن هویت دیده شد.

Nietzsche Lost Out Of Sociology 101.

در اروپا، پلان های تیپ وجود ندارد.

در قرن بیستم، معماران اروپایی‌ رویای اداره ها را تصور می‌كردند. در 1921 میس32 اصلی‌ترین پلان غیر تیپ را در خیابان فردریك33 تصور كرد؛ در 1929، ایوان لئونیدف34 اولین قالب اداری را برای مسكو پیشنهاد کرد، به نام خانه‌ی صنعت. مستطیل‌های آن بعنوان پلان تیپ سوسیالیستی تصور شده بود: یك ناحیه موازی كه مجددا تمام اسباب مورد نیاز زندگی روزانه را تعریف می‌كرد- استخرها، تخت‌های آفتاب گرفتن، خوابگاههای كوچك- تا چرخه‌ای فشرده‌ و بیست و چهار ساعته برای كار در جهت زندگی خلق كند و نه برای زندگی در جهت كار.

در 1970، گروه آرشیزوم35 پلان تیپ را به عنوان شرط نهایی تمدن(غربی)، یك آرمانشهر از هنجارها تعبیر كرد.

از آن زمان، تنها سوژه‌ی معمارانه و واقعاً جدید این قرن، به طور پایان‌ناپذیری به نام ایدئولوژی مورد نقد نامنصفانه‌ای قرار گرفته است- ساكنان آن “برده” 36 ، محیط آن “بی‌شكل” 37 و مجموعه‌ آن “زشت” 38 .

اروپا از شكست فاجعه‌آمیزی در تطبیق دادن - اندیشیدن- رنج برده است. تنها گونه‌شناسی‌ای كه ظهور آن چه از لحاظ معماری و چه شهرسازی كنترل ناپذیر بود.

پلان تیپ زیرزمین را مورد تعرض و فشار قرارداده، - از پا در آوردن تكه‌های بزرگ و بزرگتر جوهره‌ی تاریخی، و مورد تجاوز و تاخت قرار دادن همه‌ی مركزها- یا آن را به حاشیه تبعید كرده است.

برای اداره‌ها ، اروپا یك پلان را تكثیر می‌كند كه از زمان رنسانس شناخته شده است: یك راهرو با اتاق‌هایی در هر دو طرفش. (آیا رابطه‌ای بین سلول شخصی و غیبت مكرر و مشهور جمعیت اداری اروپاییان غربی وجود دارد؟)

اداره‌های اروپا ضعیف هستند به ضعیفی جوهره‌ی تاریخی‌شان. اروپاییان نور روز و هوا نیاز دارند، حتی یك تخمین ساده از سطح فضاهایی كه به نور گیر اختصاص یافته‌ این نیاز را روشن می‌كند. این نیاز دكورهای بسیاری را تخریب خواهد كرد تا آنها را مجدداً از وضعیت تاریخی‌شان مطمئن سازد.

جایی كه اداره امریكایی یك سری توده‌ی انتقادی را جمع می‌كند، [ مثل یك گروه، یك بلوك اداری تشكیل می‌دهد] اداره اروپایی آنها را از هم جدا می‌كند. ساده‌ است، برای اینكه تصور می شودكارهایی كه در یك سیستم اداری اتفاق می‌افتند، نامناسب هستند، ما بدیهایمان را در مقیاس كوچكتر می‌خواهیم.

مسائل معیوب و مازوخسیتی39 در این رابطه وجود دارند كه در مورد كمیت پایین جوهر فضا می‌باشند كه در جهان قدیم زاده شده‌اند- حتی به نام هویت.

بانك مورگان 40 كوششی برای یک پلان تیپ در اروپا است. یك ساختمان بلند مرتبه است- بلوكی از پلان‌های تیپ. از آنجائیكه این پروژه در آمستردام و حوالی محدوده‌ی معروف برلاگ41 واقع شده است –تركیبی شكننده از محورها، پیوستگی‌ها، هماهنگی‌ها و كنترل‌ها- درجه توافق و تطابق اجرای وظایف شهری مشخص را تقبل می‌كند: گوشه‌ای خالی شده از تلاقی دو دیوار بلند است كه میدان مهم برلاگ و ورودی را تعریف می‌كند – حفره‌ای كه كمترین ارتباط را با درون برقرار می‌كند؛… از سوی دیگر، ساختمان به سادگی در فضای اداری خلاصه شده است. ابعاد آن بگونه‌ای انتخاب شده‌اند که قادر به ایجاد حداكثر تنوع در قرارگیری مبلمان باشیم، معرفی این ساختمان در هلند، بسیار غیر معمول بود(و سرانجام بدون استقبال). طبقه‌ای كه بالا می‌رود، شرایط مشابه سرویس‌دهی را در سرتاسر سطح توزیع می‌كند. ستونها كمترین دخالت ممكن را دارند. پلكان شیشه‌ای تنها عنصر ارتباط دهنده‌ی طبقات است. از آنجا كه این پروژه در اروپا است، یك محدودیت‌ ارتفاعی تحمیل شد.

نسبت میان پلان تیپ/غیر تیپ، خود غیر تیپ است: یك شكاف تیپ‌ گونه‌ی اروپایی پنجاه/ پنجاه. (1993)



پانوشت‌ها:

* این مقاله ترجمه‌ای است از:

Koolhaas, Rem- Typical Plan -

in: Small,Medium,Large,Extra-Large, (S,M, L, XL)- By Monacelli Press-1995-

ISBN 3-8228-7743-3 , P.P. 335-350 .



1.Rem Koolhaas

2. پژوهشگر دوره دكتری معماری و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین.

3. دانشجوی كارشناسی معماری دانشكده فنی دكتر شریعت
 

OAM

عضو جدید
رم کولهاس

رم کولهاس

متولد ۱۹۴۴ در روتردام هلند می باشد. او پیش از اینکه به لندن برای تحصیل در رشته معماری بیاید به عنوان یک روزنامه نگار و نیز نویسنده نمایشنامه های رادیویی و تلویزیونی در آمستردام فعالیت می کرد. تحصیل او تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشت تا در این سال با به دست آوردن بورس تحصیلی از دانشگاه این اجازه را به او داد تا راهی ایالات متحده آمریکا شود و در آنجا ادامه تحصیل دهد.​
جاذبه شهر نیویورک وی را بر آن داشت تا درباره معماری این کلان شهر metropolitan culture تحقیقاتی را انجام دهد که بعدا آن را تحت عنوان هذیان نیویورک به چاپ رساند که برداشت شخصی او بود از این شهر و بیانیه ای بود برای محله مانهاتان.​
کولهاس بعدا به لندن بازگشت جایی که او دفتر معماری خود را با عنوان ( OMA ( Office for Metropolitan Architecture بنا نهاد. دفتری که با پشت کار او و همکارانش به عنوان مکانی مطرح گردید که فرهنگ معاصر و معماری معاصر را بسط می داد.​
او در خلال کار دفتر خود در سال ۱۹۹۵ کتاب کوچک، متوسط، بزرگ و کلان را نیز انتشار داد.​
S, M, L, XL) 1995)​
او در سال ۲۰۰۰ کارهای دفتر معماری خود را نیز تحت عنوان کتابی منتشر کرد.​
در این سال کولهاس شرکتی را نیز به عنوان خواهر زاده خود تاسیس کرد تحت عنوان AMO که به عنوان مشاور با شرکت اصلی رابطه بین جامعه و ساخت محیط رابررسی کردند. Society and the built environment​
کولهاس جایزه های زیادی را کسب کرده ولی مهمترین آنها جایزه Pritzker به سال ۲۰۰۰ می باشد.​
او همینک استاد معماری و شهرسازی دانشگاه هاروارد می باشد.​
رم کولهاس را به عنوان یکی از بی پرواترین اندیشمندان معماری مدتهاست که می شناسند ولی بسیاری از مردم از ذهنیات او اطلاع چندانی ندارند. کولهاس این بار با ساختمان casa da musica ( خانه موسیقی ) اثری متمایز ارائه داده است ، ساختمانی که در آن نبوغ فکری کولهاس با زیبایی شناسی ظاهری ترکیب شده است.
http://www.oam.ir/architectural-magazine/life-info/world/128-1389-08-12-10-24-19.html
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
رم کولهاوس و بچه هایش

رم کولهاوس و بچه هایش

[FONT=&quot]سلام.دوستانی که تازه به رشته معماری ورود میکنن معمولا اولین کارهایی که جذبشون میکنه کارهای فرمال معمارانی مثل زاها حدید،گهری،لیبسکیند،تام مین و....هست اما غفلتی که در این بین انجام میشه آبشخور فکری این معماران هست.چند وقت پیش عکسی رو دیدم که زاها حدید،تام مین و لیبسکیند رو در جوانی در استودیو OMA (استودیو کولهاس) نشان میداد.کولهاس بدون شک معمار مولفی است که بر نسل خود ،بعد و قبل از خود نیز تاثیر گذار بوده است.با دیدن این موضوع بد ندیدم که خدمتتون ارائه بدم.ممنون.

بسیاری در ایران رم کولهاوس را معماری می دانند که معماری هلند را متحول کرده، بر روال اینان او تاثیری محدود بر گستره معماری داشته، برخی نیز او را به سبب محدودیت هایی که بر چگونگی تعریف و تحقق کانسپت روا داشته مورد انتقاد قرار می دهند و هستند کسانی که او را هم چنان یک ژورنالیست می خوانند و پیش زمینه غیر معمارانه اش را سبب ساز فقدان خلوص معمارانه و به ظن ان ها نه چندان منزه اثارش می دانند اما ان چه احتمالا هیچ کدام از این منتقدان نمی توانند منکرش شوند عمق تاثیر او بر معماری معاصر نه از منظر فهم معمارانه بلکه تربیت معمار می باشد؛ پل ماکوفسکی در دو دیاگرام پیش و پس امده دو نسل از معمارانی را که او تربیت کرده و جای گاه انان در معماری روز دنیا را تدوین کرده است؛ ازمیان نسل اولی های این دیاگرام می توان به زاها حدید، زوج تازه جدا شده ی الخاندرو زائرو پُلو ـ فرشید موسوی و وینی ماس اشاره کرد و از میان نسل دومی ها به جاشوا پرینس راموس و بی یارکه اینگلس، ان چه به ظن نگارنده از این دو دیاگرام بر می اید یکی نقش دفاتر معماری ایی هم چون اُ ام اِی در عقب راندن دانشگاه های معظم در قامت تنها معیار تولید معمارـ ستاره هاست و دیگری القا بی واسطه ی درکی جدید به بازار معماری و خرده پتانسیل های فاخر تعریف کننده بازار در گستره جغرافیایی غیر اروپا. [/FONT]





[FONT=&quot]
نسل اول شاگردان کولهاس

[/FONT]


نسل دوم شاگردان کولهاس


منبع: www.etoood.com
 

DDDIQ

مدیر ارشد
رم کولھاس، امر معاصر و ھرمنوتيک اينده

رم کولھاس، امر معاصر و ھرمنوتيک اينده

رم کولھاس، امر معاصر و ھرمنوتيک اينده
نوشته ی جاناتان گلنسی
برگردانی از بابک پيوسته
 

پیوست ها

  • rem.pdf
    135.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ـ ویلا دلاوا ـ رم کولهاوس

ـ ویلا دلاوا ـ رم کولهاوس





بیشتر این ترکیب خاص ویلا دلاوا تحت تاثیر سایتش شکل گرفته بود که، در باغی واقع یر یک تپه قرار داشت .



این پروژه در سال 1991 در منطقه مسکونی سِینت کِلود، در حومه شهر پاریس ساخته شد .



کارفرمایان، دفتر معماری
OMA را برای طراحی خانه ای با دو آپارتمان مجزا ـ یکی برای خودشان و دیگری برای دخترشان ـ انتخاب کردند و همچنین خواهان داشتن استخر آبی در بام خانه با چشم اندازی به برج ایفل بودند .




این سایت را سه لایه در امتداد محور شرقی ـ غربی مشخص می کند : یک گاراژ، واقع در سطح خیابان و با کفپوش آسفالت؛ حجم اصلی خانه و باغ که در طول سایت ادامه یاقته بود .



گاراژ از سطح خیابان دسترسی دارد و هماهنگ با شیب سایت قرار گرفته بود .



خود ویلا از سطح ورودی تا کف بام واقع بر طبقه سوم ادامه می یافت .



جدایی حجم ها ،به شکلی بصری، توده مانند به نظر می رسید و به منظور بهینه کردن چشم اندازهای باغ و شهری در دور دست ها طراحی شده بود .




دیوار خالص بتنی ارتفاع ویلا را بیشتر کرد و محور مشخصی در امتداد طول سایت ایجاد کرده بود .






فضاهای همگانی برای خانواده درون حجم اصلی قرار دارد که همان حجم شیشه ای پنهان شده در باغ بوده است .





معماران درک شان از سایت را در غالب اتاقی محدود شده با گیاهان و زمین به عینیت رساندند، همچون اتاق نشیمن که درون اتاقی بزرگ تر قرار گرفته بود .




پنجره های شیشه ای خارجی دردیوارهای بتنی در سطح باغ همچون روزنه های نور عمل می کردند



بنابراین فضاهای نشیمن کاملا با پوسته ای شیشه ای پوشانده شده بود . دیوارها مانعی نفوذی، میان بیرون و درون می ساختند و گشایش کاملی را رو به باغ فراهم می کردند .






با وجودی که پیرامون ویلا را بیشتر شیشه ای سرتاسری در سطح باغ در بر می گیرد، پوسته ای آنچنان شفاف به حساب نمی آید که دیگران انتظارش را دارند .




جبهه جنوبی ترکیبی از شیشه شفاف و سندبلاست است، قسمتی از فضای نشیمن را از این چشم انداز یه نمایش می گذارد که اجازه ورود نور به فضا را هم می دهد .




اشپزخانه مبنیمالیسم اش از فضای بیرونی پنهان شده است و در پشت دیوار کروی از جنس شیشه مات درون فضای نشیمن قرار می گیرد .



در امتداد جبهه شمالی پارتیشن های ضخیمی از جنس تخته چند لا، فضای نشیمن را از دید بیرون پنهان می کنند .




تنها فضاهای حرکتی ویلا که فضایی را میان جبهه شیشه ای و دیوار تخته چندلا اشغال می کنند، از فضای بیرون قابل رویت هستند . رمپی باریک افراد را از ورودی به سطح باغ هدایت می کند و پله های فراهم کننده دسترسی از فضای نشیمن به آپارتمان بالا را می پوشاند .






استخر آب، تراز بام ویلا از حجم اصلی را اشغال می کند و از پایین هیچ نشانه واضحی از حضورش در بام دیده نمی شود و تراز آب تنها تا زیر سطح بام می رسد .




نبود جان پناه یا راهرو بر کشند افقی بام تاکید می کند که در کنار آپارتمان های پیش آمده عمود بر جهت هر انتهای حجم قرار می گیرد .





آپارتمان ها در بالای حجم اصلی و به شکلی معلق در باغ طراحی شده اند .




هر دو آپارتمان را صفحات آلومینویمی شیاردار و عایق صدا پوشانده اند که یکی با پرداخت آلومینیوم و دیگری با صفحات مسی لاکی رنگی اجرا شده اند وهمین شیارهای افقی، تمایل آپارتمان ها به ایجاد تضادی با حجم اصلی را تقویت می کنند .




این متریال سطح زیرین هر باکس آپارتمانی را می پوشاند و تا میانه ی فضای داخلی هم ادامه می یابد و همین موضوع، برخوانش حجم در بالای این پوسته، تاکید بیشتری می کند .




پلکان که از فضای نشیمن به آپارتمان بالایی راه می یابد، همچون روزنه ای در حجم همچوار آلومینیومی نمود پیدا می کند .






پیوستگی روکش نهایی هر آپارتمان را تنها مجموعه از پنجره های نواری شکل قطع می کند .




سرویس های بهداشتی در حجمی مستطیل شکلی از جنس شیشه مات و در پشت دیوار های خارجی جای گرفتند و ستون های باریک فولادی به رنگ های تیره ای همچون مشکی و خاکستری رنگ شدند و بیشترین سطح دو آپارتمان را حمایت می کردند که بر جبهه خیابان مشرف بود .





پنجره های نواری شکل و تکرار ستون های باریک ویلا یادآور پروژه ویلا ساوا، اثر لُکُربُزیه است .



باکس شیشه ای شفاف به همراه حجم های شیشه ای مات از خانه فارنوُرث اثر میس ون دروهه و خانه شیشه ای اثر فیلیپ جانسون الهام گرفته است . دفتر معماری OMA بعد از پروژه ویلا دال آوا پروژه مسکونی خلاقانه ه ی دیگری به نام مسون دی باردوکس را هم طراحی و اجرا کرد .





رم کولهاس، یکی از معماران این دفتر، برای تمام آثار معماری اش از جمله ویلا دلاوا، موفق به دریافت جایزه پریتزکر در سال 2000 شد .


Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

Villa dall’Ava _ OMA

پله داخلی ویلا

فضای داخلی

فضای داخلی

سایت پلان ویلا

اسکیس دستی از حجم اصلی ویلا

برش ونحوه مواجهه با سایت

برش

پلان های ویلا




فضای داخلی ویلا و نحوه برقراری ارتباط با سایت



منبع:اتود




 
  • Like
واکنش ها: mpb

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیبایی شناسی نما در کنار خُرد فضاهای عمومی در ساختمان و حوزه ی عمومی ممتد

زیبایی شناسی نما در کنار خُرد فضاهای عمومی در ساختمان و حوزه ی عمومی ممتد





[FONT=&quot]ساخت مسکن دانشجویان در سایت دانشگاه اوترخت([/FONT]Utrecht[FONT=&quot])،دوییتوف([/FONT]De Uithof[FONT=&quot]) را به محوطه ای کاملا تکامل یافته تبدیل کرد،



که به طور همزمان با کمبود شدید مسکن برای افراد جوان در این شهر مقابله می کند. این مجموعه ی جدید با 380 اتاق دسته بندی شده ی مستقل؛ خود را به عنوان یک حجم مجرد در " نواری از آبجکت های" پلان جامع او ام ای([/FONT]OMA[FONT=&quot])، معرفی می کند.



یک پایه ی بتونی به ارتفاع چهار طبقه و طول هشت متر، مکانی برای حوزه های عمومی و تجاری فراهم می کند.



[/FONT]
[FONT=&quot]نما، شبکه ای از پنل های آلومینیومیِ رنگارنگ را شامل می شود، که در آن پنجره ها محذوف شده اند. اگر با فاصله دیده شود، رنگ ها در قشری خاکستری و فلس مانند آمیخته می شوند.



و اگر شما نزدیکتر بیایید، مانند چند ضلعی های رنگارنگ، خود را نشان می دهد.[/FONT] [FONT=&quot]در زیر این پوست پرنشاط، فضای داخلی، مواجهه و تعامل در هر مقیاسی را پرورش می دهد. اتاق های مهمانی و تورفتگی ها در امتداد راه پله ها و راهروها، دنیایی کوچک برای توسعه روابط دوستانه بدست می دهند.[/FONT]





[FONT=&quot]رم کولهاوس([/FONT]OMA[FONT=&quot]) و آرت زاییر([/FONT]Art Zaaier[FONT=&quot])، ایده ای را پیش کشیدند که در آن به دوییتوف([/FONT]De Uithof[FONT=&quot]) شخصیت و ارتباط را القا می کند. از آن زمان به بعد این آبجکت، در جستجوی دستیابی به تمایزی بیشتر بین محدوده های ساختمانی و ناحیه های باز بوده است.



کیفیت لنداسکیپ های موجود باید برجسته می شد، اما این اتفاق باید بواسطه ی ساختمان سازیِ متراکم در مجموعه های عملکردی، در راستای ارتقای سطح تعامل شهری و زدودنِ احساس[بودن در] یک بیابان شهر، متعادل می شد. [/FONT]


[FONT=&quot]بخش مرکزی شامل منطقه ی کاسبا([/FONT]Kasbah[FONT=&quot])، یک نوار متراکم، در بین بناهای شخصی، خود را جا داده است ، و محدوده ی " آبجکت"، که در آن بناهایی با مقیاس های مشابه قرار دارند؛ به طور جداگانه پیرامون یک نوار عمومیِ پیاده محور جمع شده اند. یکی از نشانه های ناحیه ی مرکزی این است که ساختمان ها بواسطه یک پیاده روی ممتد در طبقات اول، از دل خود با یکدیگر مراوده دارند. [/FONT]


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.




منبع:اتوود
.

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساختمان جدید استندز کانتور، همنشینی مودولار در بافتی کهن- رم کولهاس اتووود سرویس خبر: محمد كياني منش ( تحريريه اتووود )

ساختمان جدید استندز کانتور، همنشینی مودولار در بافتی کهن- رم کولهاس اتووود سرویس خبر: محمد كياني منش ( تحريريه اتووود )







[FONT=&quot]ساختمان جدید استندز کانتور([/FONT]Stadskantoor[FONT=&quot]) که توسط رم کولهاس([/FONT]Rem Koolhaas[FONT=&quot]) طراحی شده، یک فرصت برای جلب توجه در مرکز شهر روتردام ایجاد کرده است. [/FONT]






[FONT=&quot]پس از تجاوز هوایی آلمان ها در ماه میِ 1940 و تخریب مرکز شهر روتردام، بازسازی آن از دهه ی 1950 بر پایه ی اصول مدرن آغاز شد.


در بین تعداد اندکی بنا که پس از جنگ، بدون هیچ صدمه ای، باقی مانده اند و مانند ساختمان پست و لاورِنس کِرک([/FONT]Laurenskerk[FONT=&quot])،نقش تالار شهر را ایفا می کنند، روتردام قدیم در قامت یک بنا هویت را متبلور می کند.




از آن گذشته، این مرکز [شهر] به کلی متفاوت به نظر می رسد. در طول دهه ی گذشته، پروژه های معمارانه ی مثل منطقه پیاده محور لیجن بان([/FONT]Lijnbaan[FONT=&quot])، آپارتمان های مکعبی مشهور و یا پل اراسموس([/FONT]Erasmus bridge[FONT=&quot])؛ با اهمیت تشخیص داده می شدند.[/FONT]






[FONT=&quot]با رسیدن به پشت منطقه مرکزیت شهر و اداره پست، استندز کانتورِ جدیدِ رم کولهاس؛ عهده دار ایفای نقشی جاذب در چشم انداز شهر است.



در محدوده ای با وسعت بالغ بر 50000 متر مربع، این ساختمان نو؛ سلول های اداریِ منعطفی را برای مدیریت شهری، دفاتر ثبت، فروشگاه ها، یک پاساژ تجاری افزوده با دو آتریوم بزرگ و یک پارکینگ زیر زمینی اتومبیل به علاوه ی 90 آپارتمان در خود جای داده است.[/FONT]







[FONT=&quot]برای زادگاه خود، این معمار یک ساختار مودولارِ پیچیده طراحی کرده است؛ متشکل از مکعب هایی که به طور نا منظم روی هم انباشته شده اند و با شروع از دو نقطه تا 16 طبقه صعود می کنند.



از سمت جنوب و شرق، این مجموعه در بینابین دو ردیف شش طبقه ای از ساختمان های قدیمی قرار دارد ساختمان هایی که قبل از موجودیت استندز کانتور وجود داشته اند و از چشم مردم پنهان بودند. این پاسخ این نکته است که چرا بُعد واقعیِ ساختمان جدید تنها از نقاط محدودی در فضای شهری قابل مشاهده است. در واقع، مجموعه یک ترکیب چند وجهی از کاربری های ارائه می کند، " شهری درون شهر". جابجایی های متعدد درون این ساختار اجازه می دهد تا در طبقات بالا تعدادی تراس در هوای باز ایجاد شود.[/FONT]


[FONT=&quot]با یک سازه ی سه بعدی فولادی، این ساختار مدولار اجازه می دهد تا سنگ های ساختمانی منحصر به بنا اضافه شود و می توان آنها را حذف کرد یا دوباره بکار برد. با توجه به نیازها؛ این مجموعه می تواند با یک سیاق انعطاف پذیر خود را با آنها تطابق دهد. یک کانسپت اقلیمیِ معقول همراه با استفاده از عایقی روشن با فناوری بالا داخل نمای شیشه ای، مقوله ی پایداری را ضمانت می کند.[/FONT]









ساختمان جدید استندز کانتور



ساختمان جدید استندز کانتور



ساختمان جدید استندز کانتور



ساختمان جدید استندز کانتور



ساختمان جدید استندز کانتور



ساختمان جدید استندز کانتور


منبع:اتوود


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
رم کولهاوس در اِجوکـِـیْتْریوم ؛ سیالیت هدفمند یک ابژه ی اموزشی

رم کولهاوس در اِجوکـِـیْتْریوم ؛ سیالیت هدفمند یک ابژه ی اموزشی





این پروژه که در سال 1997 تکمیل گردید ساختمانی است مخصوص فرهیختگان در Utrecht، واقع در هلند؛ اولین پروژه ی دانشگاهی اُو اِم اِی و رم کولهاس بود.



قسمتی از نقشه ی کلی بزرگ تر در محوطه ی زمین بازی De Vithof با هدف ایجاد نمادی از یک دانشکده در تمدن غرب برای ساختمان فرهیختگان اختصاص داده شد.




این بنا مخصوص فرهیختگان و اساتید، برای ایجاد مرکزی جدید در محوطه ی دانشگاه و نه فقط از لحاظ جغرافیایی بلکه از لحاظ اجتماعی و فرهنگی، طراحی شد.



درک چگونگی تطابق این بخش با کل دانشگاه در یک ساختمان تجربه شد.




رم کولهاس و تیمش در شرکت اُو اِم اِی، این ساختمان اساتید را به عنوان کارخانه ای برای یادگیری نظریه های سنتی، و به همان اندازه به منظور تبادل اطلاعات میان دانشجویان، به طور ذهنی در نظر گرفتند.




این ساختمان به طور خاصی طراحی شده بنابراین سالن اجتماعات، یادگیری، و سالن امتحانات یکی در میان در محدوده ای شیشه ای میان کلاس ها، سالن استراحت، و راهرو ها محصور شده اند به طوری که یک تعریف پایدار از آنچه به معنای آموزش و یادگیری در محیط اجتماعی است، به وجود آمده است.




طرح ساختمان اساتید به صورت دو صفحه ی تا خورده و در هم پیچیده شده می باشد.




در این قسمت صفحه ها به ظاهر با هم درگیر و در حال ستیز می باشند، یک صفحه سخت و محکم و صفحه ی دیگر سیال و متحرک می باشد که در واقع یک واقعه ی برنامه ریزی شده ی سه بعدی و ارتباط اجتماعی را تداعی می کنند،




در هر دو مورد صفحات بتونی روی زمین حسی از سیال بودن و جاری بودن را در مکان هایی که زمین کف به دیوارها و دیوارها به سقف می رسند- این حس مضاعف می گردد- را با حرکتی ساده پدید می آورد.




ماهیت پلاستیکی بتون ها یک فضای کیفی نرم ایجاد می کند که حس باز و متنوع بودن ساختمان را به عنوان شبکه ای از مسیرها و راه های مرتبط با مهم دو چندان می کند.






یکی از جنبه های منحصر به فرد این ساختمان که می توان آن را از تمام آثار کولهاس استنباط کرد، آن است که طراحی آن یک مفهوم جریان و سیال بودن که نه تنها آن را در یک سطح قرار نمی دهد، بلکه چندین سطح، که فعالیت ها در آن صورت می گیرند بالا، پایین و در میان آنچه به عنوان زمین و صفحه ی اصلی در نظر گرفته می شود، به وجود می آورد.





کلاس ها، سالن های استراحت، سالن های کنفرانس و فضاهای کلی راه ها و مسیرها بر روی صفحاتی بالاتر از سطح زمین قرار دارند و در میان سایر قسمت های ساختمان جای می گیرند.





علاوه بر استاندارد سازی و ساختمان سه بعدی محکم، اتاق ها به قسمت هایی از فضای حجمی که آغازگر شرایط فضایی جدید است متصل می باشند که دانشجویان را وادار به مذاکره و گفت و گو با یکدیگر می کند.





این در موقعیتی روی می دهد که در آن صفحات بتونی از زمین به سقف پیچ می خورند و یک فضای مواج و مارپیچ را که مسئول اعمال نیرو به ساختمان است ایجاد می کنند.





کلاس ها مفهوم جدیدی از گردش میان سطوح را تداعی می کنند زیرا به طور هدفمندانه در حجم، به ریز فضاهایی تقسیم می شوند.






در این لحظات که گردش روی می دهد و در فضای شبکه ای مرزها و موانع در میان آنچه برنامه ریزی شده و آنچه برنامه ریزی نشده محو می شوند.




کولهاس این موقعیت های باز و انعطاف پذیر را به عنوان فرصتی برای خلق مکان های مختلف در میان حجم های بزرگ تر و برای گرد هم آمدن گروه های کوچک تر به کار گرفته است.




برای مثال حجم قسمت کافه تریا که حدودا 1000 دانشجو را در خود جای می دهد – به شکل صفحه ای شیب دار، رو به بالا ساخته شده است. رم کولهاس یک شبکه ی ستونی را برای تقسیم حجمِ بزرگ، به فضایی صمیمی تر از طریق دسته بندی ستون ها به شکلی مرتب، طراحی کرده است.






کولهاس توانست تفاوت ها را در کنار یکدیگر در حالت گردشی قرار دهد و فضاها، فعالیت اجتماعی را به عنوان روشی با هدف مطابقت و سازگاری با موقعیت کل محوطه بازی و محوطه ی دانشگا ه در یک ساختمان ساده و تنها خلق کند.




از زمان اتمام آن در 1997 ، ساختمان اساتید به عنوان راهکاری مقدم که در طراحی آن نمی توان فقط پروسه های یادگیری را تسهیل بخشید، بلکه می توان روش های پیشرفت جدید در آموزش و تحصیل را ارتقا و تقویت کرد.









تصاویر: اندرو کرول

تصاویر: اندرو کرول

تصاویر: اندرو کرول

تصاویر: اندرو کرول



منبع:اتوود



 
  • Like
واکنش ها: mpb

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه بوردو از رم کولهاس؛ زیستْ ماشین متفکر

خانه بوردو از رم کولهاس؛ زیستْ ماشین متفکر




با تواناییِ ساخت ساده ترین و آسان ترین برنامه های دینامیکیِ فضایی و مکانیِ مستحکم برای نوآوری، رم کولهاس و شرکت OMA که عبارت "خانه ماشینی است برای زندگی" را در طراحی Maison Bordeaux ، دوباره و به شکلی نوین تعریف کردند.




خانه ی Maison Bordeaux در سال 1998 بر روی یک تپه با منظره ای از شهر Bordeaux تکمیل شد. خانه برای یک زوج و خانواده ی آن ها طراحی شده بود، اما قبل از اینکه پروژه ی کولهاس و OMA به پایان برسد در سال 1994 شوهر خانواده در یک تصادف از کمر به پایین فلج شد.





دو سال بعد از تصادفِ وی این زوج به کولهاس مراجعه کردند و از وی خواستند که خانه ی جدید را از Bordeaux برای آن ها طراحی می کند.



علارغم داشتن معلولیت آن مرد نمی خواست خانه ای ساده داشته باشد بلکه متقاضی خانه ای با طراحی پیچیده بود و می گفت " بر خلاف آنچه شما انتظار دارید من خانه ای با طراحی بسیار پیچیده می خواهم زیرا این خانه معرف دنیای من خواهد بود".




کولهاس طرح حجمی ساده،ِ با فضایی پیچیده و سازماندهی داخلی کاملا ابتکاری و راحت را پیشنهاد کرد.




او خانه ای متشکل از سه خانه را که بر روی یکدیگر قرار کرفته بودند پیشنهاد کرد که هر یک خصوصیات منحصر به فرد و حالت های فضایی مربوط به خود را داشتند.





خانه به صورت سه فضای کاملا مجزا بود که تغییر و نوسازی میان ابهام و وضوح را در بر داشت. سطح پایین تر همانند جرمی سنگین است که بر روی تپه تراشیده شده باشد و فضای داخلی آن غار مانند و پر پیچ و خم است، که تمام فعالیت های صمیمانه ی خانواده در آن جا رخ می دهد.






حجم میانی اندکی واضح تر است و سرگرم کننده ترین فضای خانه به حساب می آید. فضایی برای زندگی که نیمی از آن به منظور فضای داخلی و نیمی دیگر منظره ای مسلط بر شهر Bordeaux را به صورت فضای خارجی، و طراحی باز آن فضایی را مهیا کرده است که بیشترین فعالیت ها در ان صورت می گیرد.




حجم فوقانی شبیه سطح پایینی است که فضایی مبهم، مات و پنهان میباشد که اتاق خواب های کودکان و زوج در آن قرار گرفته است. بر خلاف طبقه ی پایین این حجم از طریق پنجره های فرو رفته منظره هایی زیبا را برای کسانی که بر روی تخت ها قرار می گیرند خلق می کند. از آن جا که هر طبقه ذاتا با دیگر طبقات متفات است آن مرد معلول می توانست در آن خانه ی پیچیده زندگی کند.






همه ی این احجام توسط یک آسانسور مرکزی که میان هر طبقه حرکت می کند، به یکدیگر مرتبط می شوند و حتی با این وجود هیچ فضای تکراری یا مشابه در آن ها وجود ندارد.





به هر حال این تنها یک آسانسور ساده و معمولی برای حرکت عمودی میان طبقات نبوده، بلکه دفتر کار شوهر خانواده است که به منظور دسترسی به تمام فضاهای خانه از آشپزخانه، طبقه پایین، تمامی ورودی ها تا اتاق خواب ها در بالاترین طبقه ساخته شده است.




این آسانسور به وسیله ی یک پیستون هیدرولیکی که در مواقع لزوم اتاق آسانسوری را بالا و پایین می کند کنترل می شود.





این ایده ی هوشمندانه یعنی ایجاد اتاقی که به صورت عمودی بین طبقات حرکت می کند، فضایی پویا و دینامیک را از طریق تغییر مداوم و همیشگی خانه برای دفتر کار ایجاد کرده است.





از آنجا که حجم طبقات بر روی یکدیگر قرار گرفته اند، به دلیل وجود شیشه ها در طبقه ی میانی به نظر می رسد که طبقه ی فوقانی بر روی تپه شناور است.




با وجود چنین ساختار پیچیده ای میان طبقات ساختار کلی خانه این سوال را در ذهن پدید می آورد که این طبقات چگونه بر روی هم قرار گرفته اند و به دلیل اینکه به نظر می رسد طبقه ی سوم بر روی طبقه ی دوم شناور است جای تعجب دارد که چگونه آن را نگه داشته و تحمل می کند.






طبقه ی طراحی شده به عنوان پایه از جنس لوله های فولادی ساخته شده که به صورت پلکانی بزرگ و مارپیچ که از میان تمام طبقات خانه می گذرد، وعلاوه بر این ستون فولادی L شکل که قسمت انتهایی خانه را نگه می دارد و از جنس میله های فولادی که از میان سقف می گذرد و در امتداد کابل ها ادامه می یابد و در زمین فرو می رود تا استحکام بخش جانبی خانه را تامین کند، یک نمای مخصوصِ معماری ابداع شده توسط رم کولهاس است.




خانه ی Maison Bordeaux فضایی با طراحی کاملا مبتکرانه است که بسیار فراتر از انتظارات و آرزوهای درخواست دهنده بود.





این خانه نه تنها به شکل مسکونی و شخصی باقی می ماند، که بازدید کننده های عمومی اجازه ی مشاهده ی آن را نداشتند. صرف نظر از کنار گذاشتن آن، این خانه هنوز یکی از برجسته ترین بناهای معماری محسوب می شود که واقعا "ماشینی برای زندگی" بود.








تصاویر:OMA

تصاویر:OMA

تصاویر:OMA

تصاویر:OMA



منبع:اتوود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه ی دوچ؛ رم کولهاس و ماشینِ زیست نوْآیین

خانه ی دوچ؛ رم کولهاس و ماشینِ زیست نوْآیین






یکی از حساس ترین جوانب طراحی توجه به بافت و سایت مربوطه برای طرحی می باشد.



در خصوص خانه ی Dutch که توسط رم کولهاس طراحی شده، شرایط محیطی بسیار منحصر به فرد و بحث انگیز، و نقشه برداری از آن محل منجر به طراحی در شرایطی بسیار جالب شد که نه تنها محدودیت ارتفاعی تا حداکثر 4 متر را داشت، بلکه باید در موقعیتی که از لحاظ توپوگرافی ناهموار بود، اجرا می شد.






با در نظر گرفتن این شرایط دشوار کولهاس خود را درگیر طراحی خانه ای هم بر روی زمین و هم در زیر زمین کرد، که شامل چهار اتاق خواب، آشپزخانه، اتاق نشیمن، اتاق مطالعه و دو بالکن می شد.



این پروژه متعلق به والدین، برای اقامت و دیدار با سه دختر بزرگ آن ها بود.



هنگامی که دخترها حضور نداشتند خانه در یک بعد مدیریتی از طریق یک شکاف و یک باریکه ی متحرک برنامه ریزی شده، قابل تغییر نگه داشته می شود.




فضاهای داخلی به صورت حداکثر فضای ممکن از کل فضای خانه به نحوی که شکل ظاهری آن به صورت حداقل در می آیند، حفظ می شوند.




در پایین ترین تراز، دیواری وجود دارد که در اطراف حرکت می کند و به عنوان تداوم فضاهای داخلی محسوب می شود، و ایوانی که نقش اقامت برای دخترها را بر عهده دارد، همگی به سمت پایین و درون زمین کشیده می شوند.




این دیوار تمام عناصر نقش آفرین خانه را که اجازه ی آزاد بودن فضای اطراف را با دیوارهای شیشه ای فراهم می آورند، دربرمی گیرد. قسمتی مشابه عرشه ی کشتی که به نظر شناور می رسد به نگهدارنده ی ساختار طراحی شده برای محل زندگی والدین تبدیل می شود.







اتصال این دو طبقه در واقع از طریق پلی لولا شکل و درهای افقی برقرار می شود. هنگام استفاده از کاربری متفاوت شیشه و استفاده از سایه پردازی طبق این طرح و جهت گیری، این رابطه ی دو گانه بیشتر مورد تاکید و توضیح قرار می گیرد. ایجاد پل ارتباطی به صورت مجازی، یک مسیر شیب دار مرکزی است که ارتباط دیداری و کاربردی میان دو سیستم برنامه ریزی شده ی مجزا را فراهم می آورد.







این مکان در مجموع 5000متر مربع است که در شن های ساحلی طلایی در جنگل کاج واقع در هلند بنا شده است. محدودیت ها و موانع به سایت دشوار آن محدود نمی شود، بلکه علاوه بر محدودیت ارتفاعی و حفظ فاصله از جاده ی مجاور "که هر دو معادل 4متر بودند"، تفاسیر و توضیحات مربوط به قانوت یک چهارم بنیادی را برای کولهاس تعیین کرد، که وی را مجبور به رعایت مرزها و محدودیت ها در زمینه ی طول و ارتفاع ممکن کرد.





به عبارت دیگر این بنا همانند گردش با وسیله ی نقلیه مثل رانندگی در جاده و خارج شدن از جاده ی پر پیچ و خم و دستیابی به موفقیت و دستاوردهای کافی و ملزوم، و هیجان بود.








http://www.etoood.com/Security/Article/Article.aspx?ArtKey=567





عکسبرداری: OMA



عکسبرداری: OMA



عکسبرداری: OMA



عکسبرداری: OMA



عکسبرداری: OMA



منبع:اتوود

 
  • Like
واکنش ها: mpb

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
رستوران لی داوفین ـ رم کولهاس

رستوران لی داوفین ـ رم کولهاس




رستوران جدید سرآشپز Fred Peneau ، با نام Le Dauphin ،رستورانی با متراژ 80مترمربع به رنگ سفید است، اُ ام ای رم کولهاس و همکارش کلمنت بلنچت جایزه ی 2010 غذاخوری ها را برای طراحی داخلی رستورانشان که در ماه دسامبر سال 2010 افتتاح گردید، دریافت کردند.




عمده ترین مصالح به کار رفته شامل سنگ مرمری می شود، آیینه ها و چوب ها از طریق فرآیند بازتاب موجب بزرگ شدن فضای داخلی شده اند و نیز مرزهای میان بیرون و درون رستوران نا مشخص می باشند.







تصاویر:Ruault,Clement Guillaume

تصاویر:Ruault,Clement Guillaume

تصاویر:Ruault,Clement Guillaume



منبع:اتوود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایستگاه اتوبوس رم کولهاس؛ شبحی از سنگ و صدا و فاصله

ایستگاه اتوبوس رم کولهاس؛ شبحی از سنگ و صدا و فاصله





ايستگاه اتوبوس تصويري ، يك تركيب نامتقارن از شيشه ، سنگ مرمر و فولاد موج دار است كه مسافران را با يك پرده نرم قرمز؛ که اصلا به چشم نمی اید و دارای پرداختی بی نهایت نامحسوس و غیر مادی است و به وسیله ورقه های فولادی موج دار به زمین دوخته شده است،از خیابان جدا ميكند و از این ره تضادی کامل با گردش دائمي اتوبوس ها را تداعی می کند .





جهت قرارگيري نامتقارن سايبان، اثر این دوشی معرف که رو به روی هم قرار دارند را بر یک دیگر تقويت می کند.





استفاده از سنگ مرمر طبيعي روي ديوار سایه بان هایی موقر ایجاد کرده است که تحققشان با توجه به نوع کاربری شان عجیب است بزرگ و امكان ناپذيري را ايجاد كرده است.





تنها نشان تخطی از نظم رایج برنامه ي تلويزيوني متفاوتی است که بر سطح مرمری نمایش داده می شود و حروف نقش برجسته ایی که بر روي پوسته ي بيروني سطح مرمری حک شده اند. حفره هاي نامحسوس و فرو رفته بر بدنه های ديوار مرمری براي تولید صداي نجواگونه تعبيه شده اند. اين پروژه که توسط رم کولهاس از دفتر معماری اُ ام اِی OMA طراحی شده است، به همراه یک توالت عمومی دیگر قسمتي از نمایشگاه " چه دنياي شگفت اوري " است می باشد كه در سال 1991 در گرونینن ـ منطقه ایی در هلندـ برگزار گردید.


-

حروف نقش برجسته ایی که بر روي پوسته ي بيروني سطح مرمری حک شده اند



منبع:اتوود


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
رم کولهاوس و مرکز هنر های نمایشی تايپه؛ ترکیب بندی حجم های کلاسیک

رم کولهاوس و مرکز هنر های نمایشی تايپه؛ ترکیب بندی حجم های کلاسیک





به دفتر معماران کلان شهر ( oMA ) جایزه اول رقابت طراحی برای ساخت مرکز هنرهای نمایشي تايپاي چين اعطا شده است.




طرح روی یک فروشگاه مواد غذایی ساخته شده و شامل یک تیاتر 1500 صندلی و دو تیاتر با صندلی 800 تایی که به درون یک مکعب مرکزی منتهی می شوند است.




ملبس با شیشه مشجر که مکانهای سن هر سه تیاتر را در یک کلیت منفرد ترکیب می کند. هر تیاتر می تواند مستقل یا بصورت ترکیبی بکار برده شود. هزینه ساختمان تقریبا با 120 میلیون USD برآورد می شود و تکمیل آن در سال 2013 تخمین زده می شود.



مرکز هنر های نمایشی تايپاي چين

مرکز هنر های نمایشی تايپاي چين

مرکز هنر های نمایشی تايپاي چين

مرکز هنر های نمایشی تايپاي چين


منبع:اتوود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساختمان ام شکل کول هاس در هِـیگ؛ میان پرده های شهری با الهام از یونان باستان

ساختمان ام شکل کول هاس در هِـیگ؛ میان پرده های شهری با الهام از یونان باستان






ساختمان ایستگاه مرکزی جدید در شهر هــِــیگ HAGUE به شکل حرف M خواهد بود.


شورای شهر رم کولهاس را برای طراحی ساختمان در نظر گرفت.



خانه ها، اداره ها، مغازه ها در ساختمان بلند 93 متری در کویین جولیان پلین در نظر گرفته شده.



انتظار می رود ساختمان در سال 2015 تکمیل شود. اگر مالکان و سازندگان بنا نتوانستند فضاها را برای دیگر شرکت ها رهن بدهند شهرداری امادگی خودش را برای رهن 12,500 فوت مربع از فضای اداری اعلام کرده است.



ساختمان در نهایت 43000 مترمربع فضای اداری دارد .




به علاوه این ساختمان 179 اپارتمان و مغازه روی طبقه همکف دارد .




زیر میدان فضای پارکینگ برای 6000 دوچرخه طراحی شده است.




کانینگن جولیان پلین برای مدتها یک زمین خالی عبوری بود بین مرکز تاریخی شهر هیگ ,میدان اداری مدرن, پارک مالیولئد در جلو , ایستگاه مرکزی در عقب.OMA یک سازه بزرگ سه پایه 93 متری طراحی کرده است که هویت و تعریف را به این فضای بیانابینی باز می گرداند.





در خلال این مدت که از اغاز پروژه در 2002 می گذرد یک مجموعه بررسی ها برای رسیدگی به اینکه چه گونه یک طرح توسعه جدید می تواند این محیط گسسته را دوباره در یک ترکیب مشخص تبیین نماید انجام گرفته است و در همین زمان پیشنهاداتی نیز مطرح شده است تا یک جریان ازاد، نمایان، جذاب برای پیوستن به ایستگاه نیز طراحی گردد.





البته به نظر می رسد ابعاد و اندازه مورد نیلز برای این طرح توسعه نیاز به یک یا دو برج را تداعی می کند. اگرچه به خاطر ارتباط مستقیم سایت با ایستگاه ,OMA برای توسعه ی بافت یک گونه شناسی متفاوت را مد نظر قرار داد تا بتواند یک چنین نقش حیاتی ایی را ایفا کند.






نتیجه سه برج باریک هست؛ دو تا شامل نهایتا 179 اپارتمان .یکی (بزرگتر ) برای اداره ها که هر سه در انتها به یک دیگر رسیده وادغام می شوند، و نهایتا یک سازه پیوسته منحنی وار را شکل می دهند که کانینگن جولیان پلین را از دو طرف احاطه خواهند کرد.




میدان عمومی جدید برای جانمایی فروشگاه های خرده فروشی و بزرگ راه اصلی جدید که حرکت پیاده ها به ایستگاه را اسان می کند ایجاد خواهد شد.(در زیر چهار سطح از پارکینگ عمومی شامل 6000 دوچرخه خواهد بود.) عبور پیاده بین ساق ها (پایه ها) ساختمان, دیدهای متفاوتی از شهر را قاب بندی می کند.






سومین بال از ساختمان که نسخه ی اولیه ان به پارک اضافه شده بود، حین قطع شدن فرایند ساخت در پارک رها شد، ملهم از بازوهای از جداشده ی مجسمه ونوس میلو تیم طراح تصمیم گرفت این بخش جدا شده باقی بماند و به عنوان یک بارزه جذاب در سایت دارای نقش کلیدی در کلیت بنا نیز باشد پیش امدگی نمای شیشه ای که بر فراز Bezuidenhoutseweg اویزان است دیدی پانارامیک بر فراز پارک را فراهم می اورد. در 1975 که کولهاس به همراه الیا زو زنگلیز و مدلن وریزندرم دفتر معماری کلان شهر را در لندن تاسیس کرد تمرکزشان را بر روی طراحی معاصر معطوف کردند انان پیش از این نیز در این منطقه پروژه هایی اجرا کرده اند طرح ان ها مسابقه ی الحاقیه به ساختمان پارلمان هیگ را برد و انان به عنوان مشاور ارشد طرح توسعه ی یک مجموعه مسکونی در امستردام نیز انتخاب شده اند. رم کولهاس هر از گاهی مدرنیست و هر از گاهی دیکانستراکتیوست خوانده می شود وهنوز تعدادی از منتقدان ادعا میکنند که او یک اومانیست است.




با این حال جان مایه تحقیقات کولهاس برقراری پیوست بین تکنولوژی و بشریت است . او جایزه ی معتبر معماری پریتزکر در سال 2000 را نیز به خود اختصاص داده.




منبع:اتوود


 
  • Like
واکنش ها: mpb

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
OMA و ساختمان CCTV در پكن

OMA و ساختمان CCTV در پكن






مدتی پیش شرکت OMA در مراسم تكميل و اتمامِ ساختمان دفتري براي شعبه ي اصلي و مركزي تلوزيون مركزي چين (CCTV) در پكن (كه در اواخر امسال شروع بکار خواهد کرد) شرکت کرد.




این پروژه که توسط OMA طراحی شده است به عنوان خلقِ مجددِ یک آسمان خراش به شکل حلقه ای بسته می باشد. ساخت این پروژه از سال 2004 آغاز گردیده است.





این پروژه ی 473000 متری CCTV)) شامل استودیوهای تلویزیو،دفاتر اداری، امكانات ساخت و پخش، میباشد که بزرگترين پروژه ي OMA و اولين ساختمان اصلي این شرکت در چين مي باشد




. CCTV، اصلی ترین مسأله یک ساختمان بلند مرتبه که رسیدن به بالاترین ارتفاع ممکن میباشد را به مبارزه مي طلبد.





فرم این ساختمان از یک سکوی گسترده شروع شده و بعد دو برجی که بسوی یکدیگر خم شده و سرانجام توسط يك طره ی 75 متري که بر هر دو عمود است بیکدیگر متصل میشود.





اين طراحي ترکیبی از كلیه فرآيند های ساخت برنامه های تلویزیونی، که قبلآ در مکانهای مختلف شهر پراکنده بودند ، را به زنجیره ای از فعالیت های بهم پیوسته تبدیل مي كند. ساختار شعبه ي اصلي و مركزي CCTV و کاری که باید در این ساختمان انجام شود هم در نمای این ساختمان نمایان میشود: شبکه ای از خطوط مورب است که تراکم این خطوط در نواحی ِتحتِ تنشِ بیشتر و در نواحی ای که به ساپورت سازه ای کمتری نیاز دارد این تراکم کمتر میشود.





نمای این ساختمان جلوه ي واقعي از ساختار سازه ای اش مي باشد. رم كولاس میگوید : "من خيلي خوشحال هستم، که بعد از سالها همكاريِ پیاپی، بالاخره این ساختمان cctv شروع به ایفای نقش و وظیفه ای که همیشه مدنظرش بوده است. خواهد کرد ".




پروژه يcctv توسط رم كولاس (شرکت/OMA (و ديويد گيانوتن و مدير پروژه دنگمي ياوو در همكاري نزديك با شريكان شوهي شيگما تسو، الن ون لون و ويكتور ون در چيجه مي باشد.






تيم طراحي این پروژه شامل معمارانی از جمله انولينونن، چالز برمن و آدرين فيشر،و یک تيم معماری بالغ بر 100 معمار از OMA بوده است. طرح MEP وسازه توسط سيسل بالموند و آروپ طراحی شده است.





و شرکت ECADI (موسسه ي تحقيقات و طراحي معماري شرق چين) به عنوان موسسه ي طراحي بومي پروژه قرار گرفته بود. مشاوران طراح این پروژه فرانت اينك، اینساید/اوتساید،DHV،DMJMH+N، لرچ بيتس و همكارانش، LPA،سندي براون و همكارانش و رومانوگاتلند مي باشند.





تصویر 2



تصویر 3



تصویر 4



تصویر 5



تصویر 7



تصویر 7



تصویر 8



نمای شرقی



سایت پلان



منبع:اتوود


 
  • Like
واکنش ها: mpb
بالا