دانلود کتاب از میان مردگان نوشته ی توماس نارسژاک و پیر بوآلو

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
images.jpeg

درباره در میان مردگان

کتاب در میان مردگان یک رمان معمایی روان‌شناختی نوشته پیر بوآلو و توماس نارسژاک است که در ابتدا به زبان فرانسوی با نام D'entre les Morts منتشر شد. این رمان مبنایی برای فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک در سال 1958 بود.



در سال 1940، وکیل پاریسی راجر فلاویرز توسط دوست قدیمی خود ژوین درخواست می‌شود تا در موردی حساس در مورد همسرش مادلین کمک کند. ژوین ادعا می‌کند که مادلین رفتار عجیبی داشته است، اما پزشکان نتوانسته‌اند مشکلی در مورد او پیدا کنند. به نظر می‌رسد روح مادربزرگش، پائولین لاگرلاک که در سن کنونی مادلین خودکشی کرد، او را تسخیر کرده است. ژوین مشغول مدیریت یک تجارت کشتی‌سازی است و از فلاویرز می‌خواهد که مدتی مراقب همسرش باشد.



فلاویرز شروع به تعقیب مادلین می‌کند و یک روز پس از پرش در رودخانه سن او را نجات می‌دهد. پس از صمیمی شدن این دو، مادلین به فلاوییر می‌گوید که احساس می‌کند قبلاً زندگی کرده است، و ارتباط خاصی با پائولین لاگرلاک و مکان‌هایی که با آنها در ارتباط بود دارد. یک روز مادلین اصرار دارد که به شهر کوچکی در غرب پاریس برود و از برج ناقوس کلیسای قدیمی بالا برود. فلاویرز که به دلیل ترس از ارتفاع قادر به تعقیب او تا قله نیست، ناگهان شاهد سقوط و خودکشی او است. او که نمی‌تواند به جسد نزدیک شود، به پاریس می‌گریزد. فلاویرز به ژوین نمی‌گوید که او شاهد مرگ مادلین بوده است. ژوین که از بازجویی پلیس در مورد این تراژدی مضطرب است، سعی می‌کند از پاریس فرار کند؛ اما در یک حمله هوایی در آلمان کشته می‌شود.




درباره نویسندگان کتاب


Boileau-Narcejac نام هنری است که توسط گروه جنایی‌نویس پرکار فرانسوی پیر بولو (28 آوریل 1906 - 16 ژانویه 1989) و پیر آیرو با نام مستعار توماس نارسژاک (3 ژوئیه 1908 - 7 ژوئن 1998) استفاده می‌شود. همکاری موفق آنها باعث تولید 43 رمان، 100 داستان کوتاه و 4 نمایشنامه شد. آنها به شکل‌گیری یک ژانر اصیل فرانسوی از داستان‌های جنایی با تأکید بر تنظیمات محلی و افزایش تعلیق روان‌شناختی کمک کردند. آنها به‌خاطر نبوغ نوشته‌هایشان و برانگیختن ماهرانه خلق‌وخوی سرگردانی و ترس موردتوجه هستند. آثار آن‌ها در فیلم‌های متعددی اقتباس شدند، به‌ویژه، Les Diaboliques (1955)، به کارگردانی هانری - جورج کلوزو، و سرگیجه (1958)، به کارگردانی آلفرد هیچکاک.






چرا باید کتاب در میان مردگان را بخوانیم؟


این رمان پس از انتشار، بازخوردهای کلی مثبتی دریافت کرد. اگر فیلم سرگیجه هیچکاک برایتان جالب و جذاب است شک نکنید خواندن این رمان نیز شما را شگفت‌زده خواهد کرد.



برخی از منتقدان این رمان را پایین‌تر از فیلم می‌دانستند، اما دراین‌خصوص باید بگوییم شاید متفاوت باشد، اما به‌هیچ‌وجه پایین‌تر نیست.



در اینجا، نویسندگان به‌جای فیلم‌برداری رؤیایی فیلم (و موسیقی خارق‌العاده برنارد هرمان)، دنیای رؤیایی خود را با دیالوگ درونی کیوانی فلاویرز، مردی کم‌وزن و الکلی تداعی می‌کنند که وسواس خود را نسبت به مادلین ژوین مرموز نشان می‌دهد. رؤیاهای این کالسکه انفرادی کیفیتی مالیخولیایی و وسواسی دارد. این همیشه یکی از استعدادهای بزرگ Boileau و Narcjac است که ما را در سر یک مرد گمشده قرار می‌دهد.



یکی دیگر از تفاوت‌های کتاب و فیلم: داستان رمان در دوران جنگ جهانی دوم می‌گذرد. آگاهی از این که مردم در جاهای دیگر برای چیزی معنادار زندگی می‌کنند و می‌میرند، به احساس غیرواقعی بودن ما می‌افزاید.



جزئیات ویرانگر در پایان رمان نیز یکی از شاهکارهای خلق شده توسط نویسندگان است.






بخشی از کتاب


ساعت دو در میدان اتوال انتظارش را می‌کشید. مادلن همیشه سروقت در وعده‌گاه حاضر می‌شد. وقتی او را دید گفت: «عجب، امروز لباس سیاه پوشیدی!



مادلن اعتراف کرد: خیلی از سیاه خوشم می‌آید، اگر دست خودم بود همیشه سیاه می‌پوشیدم



چرا؟ رنگ سیاه دلگیر است.



نخیر، برعکس. افکار آدم را مهم جلوه می‌دهد، آدم مجبور می‌شود خود را جدی بگیرد.



اگر آبی یا سبز بپوشی چی؟



نمی‌دانم. حس می‌کنم رودخانه یا باغ می‌شوم… وقتی بچه بودم تصور می‌کردم رنگ‌ها قدرتی جادویی دارند… برای همین هم دلم می‌خواست نقاشی کنم.



بازوی فلاویر را گرفت. با چنان حالتی از تسلیم که متاثرش کرد…»
 

پیوست ها

  • از میان مردگان.pdf
    4.1 مگایابت · بازدیدها: 0
بالا