تکنولوژی و اقتصاد

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]روبات‌ها در راه بازارهای جهانی[/h]اگرچه انقلاب دیجیتال، به طور اعم زندگی بشر و به طور اخص اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است، اما هنوز این انقلاب به نقطه اوج خود نرسیده است و استفاده از روبات‌ها در صنایع گوناگون به‌ویژه در بنگاه‌های کوچک و متوسط و همچنین در خانه‌ها فراگیر نشده است، اما ظهور روبات‌های ارزان و مطمئن برای کاربرد در خارج از کارخانه‌ها و محیط‌های خانگی، یکی از دلایل افزایش توجه به صنعت روباتیک در سال‌های اخیر بوده است.
به‌گونه‌ای که در فاصله سال‌های 2008 تا 2012، فروش روبات‌های صنعتی با رشد سالانه 7 درصد به رقمی معادل 7/8 میلیارد دلار رسیده است. البته باید گفت که موانع رشد صنعت روباتیک به تدریج درحال برطرف‌شدن هستند. توان کامپیوترها و تکنولوژی حسگرها توسعه‌یافته‌اند و هم اینک نرم‌افزارهای خاص این صنعت به‌طور رایگان دراختیار همگان وجود دارد. پرینترهای سه‌بعدی نیز فرآیند تحقیقات مرتبط با این صنعت را سرعت بخشیده‌اند. منابع مالی کارآفرینان جوانی که در سایر تکنولوژی‌های به توفیق دست یافته و اینک با سرمایه بسیار حاضرند، برای تحقق رویاهایشان در صنایع پیشرو (به‌رغم خطرات آن) مشارکت کنند نیز به عنوان موتور محرک صنعت روباتیک عمل می‌کند. برخی از صاحبنظران بر این باورند در طول یک دهه آینده تحول چندانی در صنعت روباتیک روی نمی‌دهد، اما بدون شک این صنعت در یک قرن آینده زندگی بشر را به نحو بنیادین متحول خواهد کرد.بی‌گمان، فراگیرشدن فعالیت روبات‌ها در بنگاه‌های کوچک و متوسط و همچنین خانه‌ها، ارکان بازار کار را متزلزل خواهد کرد. همچنین ضرورت داشتن ترکیبی خاص از جمعیت فعال برای دستیابی به رشد و مهاجرپذیری برخی کشورها را با چالش مواجه خواهد کرد.پرونده حاضر ترجمه برخی از تازه‌ترین مطالب مجله اکونومیست درباره اثر روبات‌ها بر زندگی و اقتصاد است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]ماشین‌های نامرئی[/h]
برترین فناوری، روبات نامشهود است
مترجم: مژگان سلیمانی آقچای
ایده استفاده از هواپیمای بدون سرنشین برای تحویل محصولات، که آقای جِف بِزوز، رئیس آمازون در نوامبر2013 مطرح کرد از نظر هم صنفان او زیاده روی بود. ولی این موضوع موردتوجه بسیاری از رسانه‌ها قرارگرفت. درحالی که جدی‌ترین کار این شرکت که طراحی روبات‌هایی بود که قفسه‌ها را درانبارها جابه‌جا می‌کردند توجه کمتری را جلب کرد. این تنها یک مثال ازکیفیت فراگیر فناوری روبات است: پررنگ بودن وعده‌ها و بی‌رنگ بودن دستاوردهایش.
در دهه 1990 دَنی هیلیس، یک متخصص کامپیوتر و کارآفرین، اظهار کرد وقتی مردم از «فناوری» صحبت می‌کنند، منظورشان «چیزهایی است که هنوز به کار نیفتاده‌اند». هنگامی که فناوری‌ها به‌کار بیفتند تبدیل به کامپیوتر، تلویزیون، تلفن و امثالهم می‌شوند. روبات‌ها نیزچنین هستند. هنگامی که ارائه‌دهنده خدمات مطمئن و روزمره مانند نظافت زمین هستند دیگر به چشم روبات دیده نمی‌شوند. برعکس هنگامی که به عنوان روبات دیده می‌شوند به نظر آزمایشی و جایزالخطا می‌رسند.
به نظر می‌رسد، درآینده روبات‌ها به‌رغم ارائه خدمات بیشتر همچنان ناشناخته باقی بمانند. شرکت پیتسبِرگی Aethon که برای بیمارستان‌ها روبات می‌سازد روبات‌های یدک کش بدقواره ولی مطمئن در انجام کارهای سنگین عرضه می‌کند که برای حرکت دادن چرخ‌های بیمارستان‌ها طراحی شده‌اند. آقای آلدو زینی، رئیس شرکت Aethon می‌گوید بیمارستان‌هایی را دیده است که در آن خدمه باید چرخ 350 کیلوگرمی ملافه‌های کثیف را حرکت دهند، چنین مشاغلی در رده کارهای «سخت، پرخطر و کثیف» قرار دارند.
یدک کش‌های Aethon را می‌توان با برنامه‌های کاربردی گوشی‌های هوشمند فراخواند و به چرخ حمل‌کننده فرآورده‌های دارویی، غذاها و رخت‌های شستنی متصل کرد. حدود 150 بیمارستان در آمریکا از این یدک کش‌ها استفاده می‌کنند. بعضی از آنها آدمک‌های الکترونیکی دیگری را به کارخواهندگرفت. برای مثال Ava ساخت شرکت iRobot پایه‌ای است که می‌تواند دراطراف ساختمان حرکت کند و انواع صفحه‌های نمایش روی آن نصب شود. یک برنامه کاربردی با دوربین‌های کیفیت بالاو سنسورهایی برای انجام کار‌های پزشکی طراحی شده که بیماران می‌توانند از مهارت پزشکان متخصص از راه دور بهره‌مند شوند. برنامه‌های کاربردی دیگری برای حرکت دادن تجهیزات ویدئو کنفرانس به جاهای مختلف طراحی شده‌اند که امکان برقراری مکالمات درسالن کارخانه و هنگام قدم زدن درراهروهارا ممکن می‌سازند.
شرکت Suitable Technologies سیستم حضور از راه دور قابل نصب روی آدمک الکترونیکی به نام Beam را عرضه می‌کند. با استفاده از این سیستم آقای Paolo Pirjanian، رئیس
iRobot که در کالیفرنیا زندگی می‌کند، هرروز در دفتر ماساچوست حاضر می‌شود. همکارانش می‌گویند او بیشتر از آنکه می‌توانست با تلفن، ایمیل، پیامک و Skype با شرکت درتماس باشد در آنجا حضور دارد. هنگامی که می‌خواهد از یک طبقه به طبقه دیگر برود، ازیک Ava خارج شده و به Ava دیگری در طبقه دیگر متصل می‌شود.
این یکی از راه حل‌هایی است که طراحان روبات برای معضل استفاده از آسانسور یافته‌اند. شرکت Suitable Technologies استفاده ازآدمک‌های مختلف درطبقات مختلف را توصیه می‌کند. ولی روبات شرکت Carnegie Mellon به نام CoBot کنار آسانسور می‌ایستد و علامت کوچکی را نشان می‌دهد که از رهگذران می‌خواهد دکمه مورد نظرش را فشار دهند.
شرکت iRobot و Aethon سیستم‌هایی را عرضه می‌کنند که مشکلات بسیاری از مردم، شرکت‌ها و موسسات را حل می‌کنند. ولی چون درحال حاضر روبات‌ها محدودیت‌های زیادی دارند این سیستم‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که مسوولیت این روبات‌ها و نظارت انسان‌ها را به حداقل برسانند.
آنچه روبات را روبات می‌کند توانایی آن در انجام کارهای مختلف است که در اینجا بازو نقش مهمی را ایفا می‌کند. شرکت‌هایی که راهکار‌هایشان به نحوی است که آنچه روبات انجام می‌دهد به‌رغم اهمیتش بسیار محدود است در واقع باعث می‌شوند که روبات‌هایشان دیده نشوند. در دهه آینده چرخ‌هایی که بدون کنترل انسان در راهروهای بیمارستان‌ها حرکت می‌کنند فقط چرخ هستند، مانند درهایی که به طورخودکار باز می‌شوند. در ژاپن چنین فناوری‌هایی، از خودروهای بدون راننده تا دوربین‌های خودکار، robotech نامیده می‌شوند و با روبات‌ها فرق دارند. رشد robotech به شرکت‌های روباتیکس اجازه می‌دهد پول دربیاورند بدون آنکه روبات واقعی تولید کنند.
شرکت سانفرانسیسکویی Bot و Dolly که از بازوهای روباتی برای پروژه‌های هنری استفاده می‌کند روشی را برای ترکیب نرم‌افزار به‌کار رفته درکنترل بازوهای روباتی با نرم‌افزاری که سازندگان جلوه‌های ویژه در فیلم‌ها به‌کار می‌برند اتخاذکرده است. این روش به فیلمسازانی مانند آلفونزو کوآرون در فیلم «جاذبه» اجازه می‌دهد دوربین‌ها و چراغ‌ها را دور هنرپیشه‌ها بگرداند، دوربین را در هر مسیری که می‌خواهد حرکت دهد، بدون آنکه از علم روباتیکس سردربیاورد.
شاید نامرئی‌ترین روبات‌ها در جاده‌ها هستند. سباستین تران که مغز متفکر خودرو بدون راننده گوگل است، می‌گوید: خودروهای بدون راننده، روباتیکس سخت هسته‌اند. این خودروها هنوز تبدیل به یک تجارت نشده‌اند، ولی به‌رغم چالش‌های فنی و تجاری، استفاده از این خودروها در دهه آینده امکان‌پذیر است. با این حال هرچه پیشرفته‌تر شوند، همچنان خودرو دیده خواهند شد نه روبات.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
روبات‌های خانگی


کارآیی روبات‌ها به تنهایی مهم نیست
مترجم: مریم رشنو
زمانی که تاکانوری شیباتا در اوایل دهه 90 کار روی علم روباتیک را آغاز کرد، ایده‌ای عملی در ذهن داشت و آن کمک روبات‌ها به افراد کهنسال در انجام امور روزمره بود. اما به سرعت دریافت که آنها در حقیقت قادر به انجام کار چندانی نیستند. از این رو تصمیم گرفت روباتی بسازد که سودمندی واقعی داشته باشد. نتیجه کوشش‌های او طراحی و ساخت روباتی به نام پارو است که طراحی و تکامل آن تا 1998 به پایان رسید.
روباتی 57 سانتی متری با ظاهری شبیه به یک بچه فک که با کمک حسگرهای لمسی به نوازش انسان پاسخ می‌داد. البته پارو حرکت نمی‌کند، اما می‌تواند در واکنش به صدای انسان سر خود را بر‌گرداند.
پارو به مانند حیوانی دست‌آموز با طراحی مناسب و قیمتی 5 هزار دلاری است که هیچ‌گاه خشمگین نمی‌شود و صاحب خود را زخمی نمی‌کند، به آموزش نیازی ندارد، به سادگی شست‌وشو می‌شود و البته هرگز نمی‌میرد! به همین دلیل نگهداری این روبات در منازل و بیمارستان‌ها به مراتب آسان‌تر از حیوانات زنده است و همین مزیت حضور آن را در خانه‌هایی بسیاری در ژاپن، اروپا و آمریکا سبب شده است.
اما نکته مهم آن است که اگر سودمندی پارو در قیاس با یک حیوان خانگی ثابت شود، آنگاه بازار گسترده‌ای نیز برای آن به وجود خواهد آمد. آکیفومی‌کیتاشیما (یکی از طراحان استراتژی روباتیک ژاپن در وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت این کشور) به این نکته اشاره می‌کند که تا سال 2025، شمار سالمندان ژاپن 7/1 میلیون نفر بیش از تعداد آنها در 2005 خواهد بود و این امر فرصت بسیار مناسبی را برای صنعت روباتیک فراهم می‌آورد.
این روند پیرشدن جمعیت در بسیاری از نقاط دیگر جهان نیز مشابه ژاپن است و تعداد سالمندان جهان روز به روز بیشتر می‌شود، سالمندانی که برخی نیاز به مراقبت جدی و حمایتی دارند. به‌طور طبیعی نگهداری از سالمندان در خانه و با کمک روبات‌هایی مانند پارو یا گونه‌های کاربردی‌تر آسان خواهد بود.
با نظر به چنین نیازی، یوشیوکو سانکای (یکی از مشهورترین کارآفرینان صنعت روباتیک) شرکتی را تحت عنوان سایبرداین (Cyberdyne) تاسیس کرده و در آن به تولید ابزارهایی قابل پوشیدن می‌پردازد. ابزارهایی که به افراد در راه رفتن یا برداشتن اشیا از طریق افزایش قدرت ماهیچه‌های آنها کمک می‌کند.
البته کارآمد کردن روبات‌ها با مشکلات بسیاری نیز مواجه است. ساختار سخت‌افزاری دستگاه‌ها همچنان تا تکامل کافی راه بسیاری دارد و دست‌های آنها قادر به انجام اموری مشابه با دست انسان نیست. به علاوه لزوم وجود رابط کاربری مناسب برای ارتباط با روبات‌ها نیز مشکل مهم دیگری است که پیش روی صنعت روباتیک قرار دارد. از دید توبیاس کینبرو از شرکت بات اند دالی (Bot & Dolly)، رابطه کاربری جدید می‌توانند به گسترش بازار و کاربرد روبات‌ها در زمینه‌های گوناگون کمک کند و بر سرعت توسعه صنعت بیفزاید.
در این راستا استفاده از صدا برای ارتباط با روبات می‌تواند انتخابی طبیعی باشد و البته با دشواری‌های خاص خود مواجه است. به‌طور مثال، می‌توان به روبات صدایی بخشید که نام صاحب خود را صدا کند.
این کار باعث ایجاد نوعی احساس هوشمندی نسبت به روبات می‌شود. با این حال، شاید استفاده از روباتی غیرسخنگو، اما بی‌نیاز از مراقبت کاربر در بسیاری موارد ارجح باشد، هرچند نیاز به نگهداری از روبات، در کاربر احساس محبت‌آمیزی ایجاد می‌کند.
به‌طور مثال، افراد از نیاز پارو به نوازش رنجیده نمی‌شوند، بلکه این امر از دید آنها یکی از مواردی است که پارو را دوست‌داشتنی می‌کند. از سوی دیگر امکان یاری‌سانی روبات‌ها به افرادی غیر از صاحبان اصلی خود نیز فرصت دیگری پیش روی صنعت قرار می‌دهد.
گلدبرگ از دانشگاه برکلی معتقد است که شبکه ابری روباتیک تنها کامپیوترها را شامل نمی‌شود، بلکه در عین حال دسترسی به تعداد زیادی از انسان‌ها را نیز میسر می‌کند. چنین شبکه‌ وسیعی، به‌طور طبیعی می‌تواند امکان کاربرد عمومی‌تر روبات‌ها را فراهم آورد. از دید آی‌روبات (iRobot) و دیگر شرکت‌های خلاق و فعال این حوزه، تعداد زیاد روبات‌های تولیدی اهمیت چندانی ندارد، بلکه باید الگویی تجاری در این صنعت ایجاد کرد که انجام وظایف خاصی چون شستن ظروف، پیگیری مصرف به موقع دارو یا ارائه امکان گفت‌وگوی تصویری را مدنظر قرار دهد. به علاوه تولید روبات‌های دوست‌داشتنی و مطمئنی که به خوبی فروخته شده و خواسته‌های خریداران را برآورده سازند، بسیار دشوارتر از ساخت روبات‌هایی با مهارت‌های خاص است. البته معنای این دشواری به هیچ روی ناممکن بودن این امر نیست. به هر حال آنچه مسلم است، صنعت روباتیک با سرعتی مشابه صنعت تلفن همراه گسترش نخواهد یافت و در طول یک دهه آینده تحول چندانی در آن روی نمی‌دهد. اما بدون شک این صنعت در یک قرن آینده زندگی بشر را به نحو بنیادین متحول خواهد ساخت.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
صنعت روباتیک در آستانه رشدی سریع

صنعت روباتیک در آستانه رشدی سریع

[h=1]صنعت روباتیک در آستانه رشدی سریع[/h]
موانع و مشکلات پیش‌روی صنعت روباتیک در حال برطرف شدن هستند

مترجم: علی حاتمیان
شرکت یونیورسال روباتس(Universal Robots)، که در سال 2005 توسط تعدادی از دانشگاهیان تاسیس شد، در طول چهار سال گذشته رشد قابل توجهی کرده است، به‌گونه‌ای که مدیران شرکت انتظار دارند تا سال 2017 به گردش مالی یک میلیارد کرون (معادل 190میلیون دلار) دست یابند.
این شرکت طراح و تولیدکننده بازوهای روباتیک است. بازوهایی که به جهت سبکی و سادگی برنامه‌ریزی، برای کسب‌و‌کارها و صنایع کوچک بسیار مناسبند.
به علاوه محصولات شرکت با قیمتی حدود 22 هزار یورو (31 هزار دلار) و هزینه نصبی به همین میزان، از لحاظ اقتصادی نیز به‌صرفه محسوب می‌شوند.
در حقیقت ظهور روبات‌های ارزان و مطمئن برای کاربرد در خارج از کارخانه‌ها و محیط‌های خانگی، یکی از دلایل افزایش توجه به صنعت روباتیک در سال‌های اخیر بوده است. به‌طور مثال شرکت ریثینک‌روباتیکس‌ (Rethink Robotics) با تولید روباتی دارای دو بازو به نام بکستر که برای ارائه به چنین بازاری طراحی شده، توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده است. فاکسان، دیگر شرکت تایوانی تولیدکننده کیت‌های الکترونیکی نیز به تازگی از برنامه خود برای خودکارسازی فعالیت‌های تولیدی با کمک روبات جدیدی به نام فاکس‌بات پرده برداشته است.
البته قیمت مناسب این محصولات جدید، ضرورتا
به معنای سادگی طراحی آنها نیست. UBR-1، روباتی که روی بدنی خودکار قرار گرفته و می‌تواند مسیر خود را از مکانی به مکان دیگر ردیابی کند، با قیمتی حدود 35 هزار دلار، بهایی در حدود یک دهم نسل‌های پیشین خود داشته و در عین حال قدرت آن بسیار فراتر از آنها است.
چنین محصولاتی به‌طور عمده با روبات‌های تولید شده توسط شرکت‌های بزرگ متفاوتند. از دید فدراسیون جهانی روباتیک (IFR)، در فاصله میان سال‌های 2008 تا 2012، فروش روبات‌های صنعتی با رشد سالانه 7 درصد به رقمی معادل 7/8 میلیارد دلار رسیده است. به‌طور مثال، شرکت‌های خودروسازی آمریکا که از روبات‌های صنعتی استفاده می‌کنند، در سال 2012 بیش از 52 درصد نصب و راه‌اندازی روبات‌های خودکار در ایالات متحده را به خود اختصاص داده‌اند. البته بیشترین تعداد سرانه روبات در جهان متعلق به کره‌جنوبی است، کشوری که اهمیت تکنولوژی را به خوبی دریافته است.
به‌طور طبیعی انتظار آن است که روبات‌های ارزان‌تر توانایی ارائه خدمات در عرصه‌هایی را دارا باشند که دستگاه‌های عظیم در آنها ناتوان هستند. اما آنچه در عمل روی داده مغایر با این خواست است و صنعت روباتیک در نسبت با حوزه‌های تکنولوژیکی دیگر (مانند بیوتکنولوژی) رشد بسیار آرام‌تری داشته است.
این سرعت رشد البته به برخی موانع و مشکلات
پیش روی این صنعت بازمی‌گردد، مشکلاتی که با گذشت زمان رفته‌رفته در حال برطرف‌شدن هستند.
یکی از موانع اصلی در مسیر توسعه صنعت روباتیک بدون شک توان کامپیوترها و تکنولوژی حسگرها است که باید در قیمت‌های مناسبی نیز ارائه شوند. حسگر Kinect (که توسط مایکروسافت برای دستگاه Xbox 360 طراحی شده است) با کمک مجموعه‌ای از میکروفون و دوربین‌هایی که به نحوی هنرمندانه با هم ترکیب شده‌اند، قادر است با استفاده از نرم‌افزار مناسب حرکات بازیگر را از فاصله دور شناسایی کرده و در بازی لحاظ کند. چنین حسگرهایی می‌توانند برخی از مشکلات پیش‌روی صنعت را برطرف سازند. این تکنولوژی با قیمت پایین خود راهی آسان و مطمئن را برای ایجاد نوعی حس عمیق و همچنین گونه‌ای از حفاظت‌شخصی فراهم می‌آورد که به‌طور مشخص در روبات‌های ردیاب کاربرد دارد. امروزه بسیاری از آزمایشگاه‌های روباتیک، این نمونه حسگر را مورد استفاده قرار می‌دهند.
در کنار سنسورها و پردازشگرهای مناسب، موفقیت صنعت روباتیک به تولید نرم‌افزارهای خاص این صنعت نیز وابسته است.
در یکی از تلاش‌های اخیر برای دستیابی به چنین چارچوبی، با کمک روبات PR2، سیستم عامل روبات(ROS) به عنوان بستری واحد برای تبادل پیام میان نرم‌افزارهای گوناگون روباتیک طراحی شده است. این سیستم عامل بدون نیات اقتصادی (و از سوی بنیاد کد باز روباتیک/OSRF) ارائه شده و استفاده از آن کاملا رایگان است.
همچنین ROS دارای تنظیمات ساده‌ای است که طراحان می‌توانند با استفاده از آنها به اصلاح و هماهنگ ساختن نرم‌افزار با نیازهای خود بپردازند.
مانند حسگرهای Kinect در آزمایشگاه‌های روباتیک، پرینترهای سه‌بعدی نیز فرآیند تحقیقات مرتبط با این صنعت را سریع‌تر ساخته‌اند. آندرس بیلسوبک از موسسه تکنولوژی دانمارک
(Danish Technological Institute)، عمده تلاش موسسه خود را تلاش برای یافتن راهکارهایی می‌داند که استفاده از محصولات روباتیک را در کسب‌و‌کارهای کوچک امکان‌پذیر سازد. با کمک این پرینترها، به جای تولید طرح‌ها در خارج از مجموعه، می‌توان طراحی و تولید ابزارها و کنترل‌کننده‌های کوچک را حتی در طول یک شب به انجام رساند.
آزمایشگاه‌های روباتیک موسسه تکنولوژی دانمارک نیز همچون شرکت یونیورسال روباتیکس در شهر اودنس قرار دارد. این موسسات هردو در فعالیت‌های پژوهشی و دانشگاهی دهه گذشته این شهر ریشه دارند و از همین رو می‌توان شرکت‌ها و موسسات روباتیک دیگری را نیز در منطقه مشاهده کرد. تجمع شرکت‌های مرتبط با صنعت روباتیک نشانه‌ دیگری از ورود تحقیقات صنعتی این حوزه به دورانی جدید است. در واقع زمانی که بنیان‌گذاران این موسسات در دوران کودکی مجموعه «جنگ ستارگان» را می‌دیدند، تحقیقات بسیار اندکی روی روباتیک صورت پذیرفته بود، اما امروز آنها زمان و تخصص لازم را برای ساخت گروه‌های تحقیقاتی و تاسیس شرکت‌ها در اختیار داشته‌اند.
از دیگر مناطق تجمع شرکت‌های روباتیک حوالی دانشگاه ام.آی.تی است. منطقه‌ای که نه تنها شرکت بوستون داینامیکس (که بسیاری از قراردادهای تحقیق و توسعه روباتیک نظامی را در اختیار دارد) بلکه شرکت آی‌روبات (iRobot) را نیز در خود جای داده است. این شرکت در سال 1990 توسط بروکس، کالین انجل و هلن گرینر (که همگی محققان روباتیک دانشگاه ام.آی.تی هستند) به هدف ارائه محصولات غیرصنعتی و مصرفی تاسیس شده است. گروه به خوبی اهداف خود را می‌شناخت و برای دستیابی به آنها برنامه‌ای مدون داشت. هدف شرکت نه تنها رویکردی پژوهشی، بلکه تلاش برای ایجاد کسب‌وکاری تجاری بر اساس یافته‌های روباتیک را دربرمی‌گرفت. فرآیندی که تکامل و توسعه آن تا سال 2002 به طول انجامید.
در این سال، آی‌روبات 2 محصول روباتیک جدید را رونمایی کرد. یکی از این محصولات پک‌بات نام داشت که به سربازان برای مواجهه با تله‌های انفجاری در مناطقی چون عراق و افغانستان کمک می‌کرد. روبات دیگر، رومبا، به‌طور خاص برای تمیز کردن زمین طراحی شده بود. شرکت تاکنون بیش از 8 میلیون از این محصول را به فروش رسانده و سال گذشته، فروش محصولات روبات خانگی (به‌ویژه رومبا که مورد توجه بازار قرار دارد) 88 درصد کل فروش شرکت را از آن خود ساخته است. با این حجم فروش آی‌روبات نه تنها سود بسیاری کسب کرد، بلکه با تبدیل شدن به شرکت سهامی عام، منافع سرمایه‌گذاران اصلی را افزایش داد. این امری است که تا پیش از آن برای هیچ شرکت روباتیکی روی نداده است.
به علاوه در طول چند سال گذشته، موارد خرید و تلفیق میان این شرکت‌ها نیز افزایش یافته است. به‌طور مثال، آمازون در سال 2012 مالکیت شرکت
کیوا سیستم را در اختیار گرفت.
شرکتی در نزدیکی بوستون که به تولید روبات‌های انباردار می‌پردازد. گوگل نیز در سال 2013 به عرصه روباتیک وارد شده است که بی‌شک در آینده تحولات مهمی را رقم خواهد زد.
چنین دلایلی را می‌توان مبنای سرمایه‌گذاری بیشتر در این صنعت قرار داد، امری که شرکت روبولوشن (Robulution) امیدوار است به آن دست یابد. مالک شرکت، برونو بونل، 10 سال پیش کوشید شرکتی را که در آن به‌کار مشغول بود به سرمایه‌گذاری در روباتیک تشویق کند، اما در این کار توفیقی نیافت. او شرکت را ترک کرده و به‌عنوان مسوول توزیع محصولات آی‌روبات و به‌طور مشخص رومبا در فرانسه به‌کار مشغول شد. در سال 2006 موفق شد 800 دستگاه رومبا را در فرانسه به فروش رساند، رقمی که در سال گذشته به 10 هزار دستگاه افزایش یافته است. بونل در اوایل سال 2014 صندوق شرکت روبولوشن را برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های روباتیک با سرمایه‌
80 میلیون یورویی بسته است و این در حالی است که بخش اعظم این سرمایه از سوی دولت فرانسه و اتحادیه اروپا تامین شده است.
در حقیقت او با توجه به افزایش سریع سرمایه‌گذاری آمریکا در صنعت روباتیک (400 میلیون دلار در سال گذشته) به این باور رسیده است که روباتیک باید در اروپا نیز جدی گرفته شود و می‌توان به آزمایشگاه‌های اروپایی نیز در این زمینه اعتماد کرد.
یکی از منابع اصلی تامین اعتبار صنعت روباتیک، منابع مالی کارآفرینان جوانی است که در سایر تکنولوژی‌ها به توفیق دست یافته و اینک با سرمایه بسیار حاضرند برای تحقق رویاهایشان در صنایع پیشرو (به‌رغم خطرات آن) مشارکت کنند.
به‌طور مثال، کسب‌و‌کار فضایی یکی از صنایعی است که مورد توجه این جوانان ثروتمند قرار دارد. لون ماسک بخشی از ثروت عظیم خود را صرف تاسیس شرکت SpaceX کرده است، جف بزوس (آمازون) شرکتی موشکی راه‌اندازی کرد و لری پیج (گوگل) علاقه بسیاری به صنایع فضایی دارد.
بر این اساس، می‌توان با الگوبرداری از رویکرد این افراد به صنایع فضایی، سرمایه آنها را در حوزه‌ روباتیک نیز مورد استفاده قرار داد. نمونه‌ای از این رویکرد، موسسه ویلو گریج (Willow Garage) است که توسط اسکات حسن و با کمک سرمایه حاصل از فعالیت او در گوگل تاسیس شده است. اندی روبین (از بنیان‌گذاران گوگل) نیز اشتیاق بسیاری نسبت به حوزه روباتیک دارد و حتی زمانی که سیستم عاملی را برای تلفن‌های هوشمند طراحی کرد، نام اندروید (به معنای انسان‌واره یا روبات) را برای آن برگزید.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]دستکاری احساسات با تکنولوژی[/h]
روبات‌ها جای حیوانات خانگی را می‌گیرند؟

مترجم: مریم رضایی
ایزاک آسیموف اشتباه فکر می‌کرد که قوانین علم روبوتیک در مغز همه روبات‌ها حک شده است. اما تفکر او در مورد اینکه روبات‌ها به قانون نیاز دارند و این قانون به بروز بحثی داغ در مورد نقش آنها در زندگی و کار بشر منجر می‌شود، درست بود.
در بسیاری از حوزه‌ها، قوانین و مقررات برای روشی که بازارها برای روبات‌ها ارائه می‌دهند، بسیار ضروری است. ظهور روبات‌های صنعتی همیشه به‌دلیل ملاحظات بهداشتی و امنیتی محدود شده است. خودمختاری روبات‌های مخرب نظامی همچنان یک نگرانی جدی محسوب می‌شود که به‌زودی در کنوانسیون سلاح‌های ویژه غیراتمی در ژنو در مورد آن بحث خواهد شد.
گسترش هواپیماهای بدون سرنشین به آزادسازی مسیرهای هوایی در کنار پهنای باندی برای کنترل آنها بستگی خواهد داشت. ظهور خودروهای بدون سرنشین نیز به قوانین و مقررات همه‌جانبه‌ای نیاز دارد.
همان‌طور که دکتر رام گاپتا، از بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا (NFS) اشاره می‌کند، توانایی فنی تولیدکنندگان برای ساخت روبات‌های خانگی ممکن است از ظرفیت آنها برای مقابله با پیامدهای منفی آن فراتر رود؛ به‌خصوص اگر روبات‌ها در خانه افراد کهنسالی کار کنند که مشکلات شناختی دارند.
شورای اخلاقیات دانمارک – که هیاتی مشورتی است و نه قانون‌گذار – بررسی کرده که آیا طراحی روبات‌ها برای فریب مردم نسبت به اینکه روبات‌ها احساسات دارند، قابل قبول است یا نه؟ این شورا به این نتیجه رسیده که چنین روبات‌هایی به خودی خود مشکلی ندارند؛ اما برای افرادی که به راحتی فریب می‌خورند و باید مراقب شارژ این روبات‌ها باشند، مسوولیت ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد این یک اصل کلی
خوب باشد.
روبات‌ها اراده‌ای از خود ندارند و ماشین‌هایی هستند که برای هدف خاصی طراحی شده‌اند و همین هدف است که باعث می‌شود قانون‌گذاران بر آن متمرکز شوند. کارل مارکس در کتاب «سرمایه» خود اشاره کرده که بت‌وارگی پول و کالا به‌عنوان «ویژگی‌هایی که حیات خود را دارند و هم با یکدیگر و هم با بشر ارتباط ایجاد می‌کنند،» انسان را در برابر روابط اجتماعی ایجاد شده در دنیای تجارت و اقتصاد کور می‌کند.
نسل‌های بعدی اشاره کرده‌اند که به‌طور مشابه تکنولوژی اغلب بت‌واره می‌شود. روبات‌ها آخرین حرف این بت‌وارگی هستند، شکل‌هایی از سرمایه که «حیات خود را دارند» و آشکار شدن ماهیت آنها به‌عنوان مکانیزم‌های بی‌احساسی که برای اهداف خاصی ایجاد شده‌اند، دشوار است؛ اما این کاری است که قانون‌گذاران و نیز افرادی که می‌خواهند از روبات‌های کاربردی پول درآورند، باید انجام دهند.
در نظام جنگ‌افزاری، سطح مشخصی از خودمختاری نسبت به تبعیض اهمیت کمتری دارد و به فردی که مسوول اداره این سیستم است، مربوط می‌شود.


وسیله و هدف
در هر حال، در ذهن سپردن هدف به جای وسیله کار سختی است و شاید کاری غیرضروری در زندگی روزمره باشد. تلاشی که برای جلوگیری از دادن جنبه انسانی به روبات‌ها صورت می‌گیرد، اغلب بی‌ارزش است. کولین انجل، رئیس شرکت iRobot می‌گوید: بیشتر افرادی که روبات‌های جاروکش این شرکت را می‌خرند، به پرسنل فروش می‌گویند می‌خواهند دستگاهی را بخرند که فقط زمین را تمیز کند و با اینکه کارکرد این دستگاه فوق‌العاده است؛ اما نمی‌خواهند این روبات را مثل حیوان خانگی خود بدانند؛ اما حدود 80 درصد خریداران در ادامه این حس را
پیدا می‌کنند.
ممکن است در آینده این جذابیت‌های روبات‌ها از بین برود و آنها به ابزارهایی عادی تبدیل شوند؛ اما هر چقدر این اتفاق سریع‌تر رخ دهد، روبات‌هایی با ویژگی‌های رفتاری کامل‌تر تولید می‌شوند که دوباره انسان را درگیر می‌کنند.
روبات‌ها در آینده عملکرد بهتری در دیدن، دستکاری و جابه‌جایی اشیا خواهند داشت، همان‌طور که نحوه راه رفتن آنها بهتر شده است. وقتی مهندسین ژاپنی برای اولین بار در دهه 80 به‌طور جدی روی روبات‌های راه‌رونده کار کردند، نمونه مشابهی پیش از آن وجود نداشت.
اکنون روبات ASIMO هوندا به خوبی و مثل دیگر روبات‌های انسان‌نما راه می‌رود.
شوجی کاجیتا، مدیر موسسه AIST می‌گوید این روبات‌ها ظرف 20 سال آینده رفتاری کاملا شبیه انسان خواهند داشت. عده‌ای دیگر این زمان را طولانی‌تر می‌دانند؛ اما هیچ‌کس تردیدی در مورد آن ندارد.
این روند همچنان بهبود خواهد یافت. انسان معیار بسیاری از چیزها است، اما معیار قابلیت‌های نهایی روبات‌ها - یا اگر بت‌گرایی را کنار بگذاریم - قابلیت‌های نهایی انسان‌هایی که با روبات‌ها همکاری می‌کنند تا توانایی‌های خود را توسعه دهند، نخواهد بود. واضح است در کاری که روبات‌ها انجام می‌دهند محدودیت‌هایی وجود دارد؛ اما این محدودیت‌ها هنوز به چشم نمی‌آیند.
گاهی اوقات به اشکال گوناگون به نظر می‌رسد، آینده پیش روی ما حاضر است: در حال حاضر روبات‌هایی هستند که خواسته دانشمندان را در سطح مریخ پیاده می‌کنند. گاهی حس می‌شود آینده به تاخیر افتاده است و رویای پیشرفت بدون توقف به گذشته برمی‌گردد؛ اما با همه بیگانگی‌ها و تعارضی که در مورد آینده وجود دارد، صاحبان آن را می‌شناسیم و تعداد آنها در میان ما در حال افزایش است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]رقابت بزرگ در بازار کار[/h]
تزلزل در ارکان بازارکار توسط روبات‌ها، احتمالا منجر به خلاقیت بیشتر بشر در ایجاد مشاغل جدید می‌شود

مترجم: مجید اعزازی
«روبات‌های ما برای مردم شغل ایجاد می‌کنند» این عبارت، شعاری مطرود است که هنوز روی وایت برد دفتر «رادنی بروکس» دیده می‌شود. این شعار، باوری را انتقال می‌دهد که آقای بروکس را به آغاز پروژه «ریثینک ربوتیک» وادار کرد: روبات‌ها در کارخانه‌های کوچک می‌توانند فرصت‌های شغلی ایجاد کنند یا دست‌کم فرصت‌های شغلی سابق را از چین به کشور (آمریکا) بازگردانند و به نوزایش صنعتی آمریکا کمک کنند.
بر اساس پژوهش شرکت مشاوره «مترا مارتک»، در حوزه‌های صنعتی مشابه، احتمال استفاده از روبات‌ها در بنگاه‌های کوچک و متوسط 20 تا 200 بار کمتر از بنگاه‌های بزرگ است. از این رو، این بنگاه‌ها بالقوه بازاری مهم هستند و اگر کسی به آنها روبات‌های مناسبی پیشنهاد می‌کرد- روبات‌هایی که می‌توانستند بهره‌وری بنگاه‌ها را افزایش دهند- این توان بالفعل می‌شد. چنین روبات‌هایی احتمالا هنوز کارهای روتین را انجام می‌دادند، اما قابلیت تغییر وظایف آنها به وظایف مورد نیاز- شاید هر چند هفته یکبار یا شاید دوبار در روز - وجود داشت. به همین دلیل، آنها احتمالا به شدت به انسان برای تنظیم دوباره خود وابسته می‌بودند.
«ریثینک» ادعا می‌کند برای این کار، روباتی مناسب به نام «بکستر» دارد، یک روبات انسان نما با دو بازو که می‌تواند به راحتی با شماری از وظایف از پیش تعریف شده سازگار شود و آنها را انجام دهد. این روبات، تجسم تکنولوژی‌های خلاقانه متعددی است. هوشمندی به‌کارگرفته شده در دستگاهی که فقط به قیمت 25 هزار دلار فروخته می‌شود، بسیاری از همکاران سابق آقای بروکس را در دانشگاه متعجب کرده است.
هنوز اما، بکستر در بازار توفان به پا نکرده است، بخشی از این موضوع شاید به این دلیل است که این روبات در آغاز راه، وارد مسیر مشخصی نشد. ریثینک موجب شد برخی کارگران در دسامبر گذشته از کار بیکار شوند و در حال حاضر تلاش می‌کند تا «بکستر» را به محققان ربوتیک بفروشد. یکی ازهمکاران سابق آقای بروکس به این موضوع به چشم یک خطر بالقوه می‌نگرد: اگر بکستر قرار است به عنوان یک روبات کاربردی موفق باشد، این شرکت باید روی کاربرهای صنعتی روبات تمرکز کند.
در سطح وسیع‌تر، این ایده که روبات‌ها دیگر حافظ کارخانه‌ها با بودجه‌های ده‌ها میلیون دلاری نیستند، در حال ریشه گرفتن است، همزمان این ایده شکل گرفته است که چنین روبات‌هایی شیوه‌ای برای حفظ فرصت‌های شغلی یا بازگرداندن فرصت‌هایی شغلی انتقال یافته به خارج، به کشورهای صنعتی ارائه می‌کنند.
شرکت «یونیورسال روباتس» که در قیاس با شرکت «ریثینک»، از تکنولوژی کمتر هوشمندانه ای برخوردار است و در عین حال، رویکرد کاربردی‌تری نسبت به بازار اتخاذ می‌کند، در دانمارک جدی‌تر گرفته می‌شود؛ بخشی از این اهمیت قائل شدن برای یونیورسال روباتس به این دلیل است که کارگران دانمارکی در شمار گران قیمت‌ترین کارگران جهان قرار دارند و مشاغل خود را از طریق افزایش بهره‌وری حفظ خواهند کرد یا مشاغل جدیدی را پیدا می‌کنند. یکپارچگی هر چه بیشتر روبات‌های مورد علاقه کاربران با گروه‌های بشری در کارخانه و کارگاه می‌تواند منجر به چنین بهره‌وری‌ای بشود، به ویژه وقتی از توان روبات‌ها به صورت کامل بهره‌برداری می‌شود. به طور مثال، وقتی دقت روبات برای راهنمایی و جهت‌دهی به کاری که توسط دست انسان انجام می‌شود، به‌کار گرفته می‌شود.


آیا این بار متفاوت است؟
روبات سازان به کالاهای خود به چشم شیوه‌ای برای ایجاد اشتغال، هم از طریق امکان بخشی به شرکت‌ها برای کارآمدتر کردن تولیدات کنونی خود و هم از طریق توانمندسازی آنها در خلق چیزهای جدید نگاه می‌کنند. چیزهای جدیدی که احتمال ساخت آنها به شیوه دیگری وجود ندارند مانند خودروها و وسایل الکترونیکی که به دقت مهندسی شده‌اند. سایرین اما نگرانند که اثر شبکه‌ای آنها بسیاری از مشاغل را از بین ببرد. در واقع روبات‌ها احتمالا می‌توانند چنین کاری را انجام دهند. «نیک بلوم» استاد اقتصاد در دانشگاه استنفورد به تازگی تغییر بزرگی نسبت به بیکاری تکنولوژیکی در رشته دانشگاهی خود مشاهده کرده است. اگر چه تکنولوژی‌های جدید برخی از کارگران را بیکار کرد، اما ثروت اضافه‌ای که آنها تولید کرده‌اند، مصرف را افزایش داد و از همین رو، فرصت‌های شغلی را در هر جایی به‌وجود آورد.
هم اینک تعدادی ازاقتصاددانان جدی‌تر از سایرین، برای فرصت‌های شغلی ریسک‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت قائل می‌شوند. برخی از اقتصاددانان معتقدند مقیاس تغییر بالقوه، بسیار بزرگ است. آقای «تران» این موضوع را با اشتغال در کشاورزی مقایسه می‌کند که تقریبا همه فرصت‌های شغلی را در دوران پیشامدرن تامین می‌کرد، اما هم اینک به 2 درصد نیروی کار کاهش یافته است. او پیش‌بینی می‌کند ورود روبات‌ها به زندگی بشر، چنین اثری خواهد داشت، اما در دوره‌ای کوتاه‌تر. با این حال، او مطمئن است که قوه ابتکار بشر موجد فرصت‌های شغلی جدید خواهد بود، همان طور که برای خنثی‌سازی کاهش اشتغال کشاورزی، موجد صنایع گسترده جدید بود.
«اریک برینجِفلسون» و «اندرو مک کافی» هر دو از MIT نیز به اثرگذاری روبات‌ها و تکنولوژی‌های مشابه در طولانی مدت امید زیادی دارند. اما آنها در کتاب اخیر خود به نام «دوران دوم ماشین» استدلال می‌کنند که جابه جایی تکنولوژیکی ممکن است، منجر به بروز مشکلات بزرگ برای کارگران با مهارت متوسط در دهه‌های آینده شود. آنها برآورد می‌کنند که نوآوری طی چند ساله اخیر مقدار بیشتری سرعت گرفته است و به سه دلیل با همین روند ادامه خواهد یافت: رشد قدرت محاسبه کامپیوترها؛ گسترش دیجیتالی شدن چیزهایی که افراد با آن کار می‌کنند از نقشه‌ها گرفته تا متن‌های روی صفحه‌های نمایش بزرگ؛ و فرصت‌های نوآوری برای شاخص همواره در حال رشد چیزها، ایده‌ها و فرآیندها در خدمات و تولیدات جدیدتر.
این روندها احتمالا به «منگنه کردن» بازارهای کار در کشورهای توسعه یافته و به زودی کشورهای در حال توسعه ادامه می‌دهند و بیش از پیش مشاغل نیازمند مهارت‌های متوسط، ماشینی می‌شوند. نویسندگان استدلال می‌کنند که این موضوع در تبیین اینکه چرا منافع رشد اقتصادی به طور فزاینده‌ای به گروه کوچکی از افراد با دستمزد بالا
تعلق می‌گیرد، کمک می‌کند.
جفری سکز و «لورنس کاتلیکف» در مقاله‌ای این نگرانی را برجسته می‌کنند که این تغییر می‌تواند خود را جاودانه کند: اگر ماشینی شدن مشاغلی را که پیش از این برای افراد جوان- کسانی که برای مهارت‌آموزی فرصتی نداشته‌اند- حفظ شده بود، جذب کند؛ مانع آنها در مسیر کسب مهارت‌های لازم نیز خواهد شد و اثرات مخرب آن سال‌ها تداوم خواهد یافت.
چند دلیل برای تشکیک در این مساله وجود دارد. اگر تکنولوژی نوین مشاغل را می‌خورد، احتمالا انتظار می‌رود تا این تکنولوژی آشکارا بهره‌وری بسیار بیشتری از نیروی کار انسانی داشته باشد. این در حالی است که بهره‌وری تکنولوژی‌های جدید در قیاس با نیروی انسانی زیاد تفاوت نمی‌کند. البته ممکن است آمار مربوط به بهره‌وری نتواند تمام مزایای این تکنولوژی‌ها- مثلا دسترسی آسان‌تر به دامنه‌ گسترده‌تر سرگرمی از طریق اینترنت - را نشان دهند. در عین حال باید گفت، افزایش شمار زنان در محیط کار و اثرات جهانی شدن نیز روی چشم‌انداز کار مردان آمریکایی اثر گذاشته بود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]پرنده‌های بی‌سرنشین[/h]
روبات‌های آسمانی، سرنوشت جنگ را تغییر می‌دهند

مترجم: سمانه فیاضی
دهه جنگ افروزی نابخردانه آمریکا که سرآغاز آن به اوایل قرن 21 برمی‌گردد، به دلایل بسیاری در اذهان باقی خواهد ماند؛ اما وقتی صحبت از فناوری به میان می‌آید، ظهور پهپاد‌ها (هواپیماهای بدون سرنشین) بیش از هر چیز دیگری در مرکز توجه قرار می‌گیرد. وقتی آمریکا در سال 2003 به عراق حمله کرد، تنها چند صد فروند از این هواپیماها داشت و وقتی خاک عراق را ترک کرد این عدد تقریبا به 10 هزار فروند رسیده بود.
چندین دهه است که از بالگردهای بدون سرنشین رونمایی شده است؛ اما اتفاق تازه این بوده است که به لطف سیستم موقعیت‌یابی جهانی (GPS) اکنون می‌توانند موقعیت خود را شناسایی کنند و به کمک سیستم‌های ماهواره‌ای پیشرفته‌تر و دیگر زنجیره‌های ارتباطی قادر به ارسال اطلاعات فراوانی هستند. به این ترتیب پهپادها می‌توانند تمام سطوح ارتش تشنه اطلاعات آمریکا را از نظر اقداماتی همچون جاسوسی، نظارت و ردیابی (ISR) تغذیه کنند. به‌عنوان مثال، یک جوخه از سربازان می‌خواهند فراتر از ساختمان روبه‌رویی خود را ببینند یا یک سازمان اطلاعاتی هدفی را ردیابی ‌کند یا ستاد ارتش می‌خواهد بفهمد که در یک منطقه خاص چه می‌گذرد؛ امروزه برای کمک به همه این افراد و سازمان‌ها یک پهپاد وجود دارد.
در تمام این دوران، هیچ پهپاد یا روبات‌ دیگری به‌طور کامل، فرآیند احراز صلاحیتی را که برای سلاح‌های جدید آمریکایی لازم است، طی نکرد. هر زمان که احساس نیاز می‌شد این هواپیماها در هر مرحله‌ای، حتی بدون آمادگی به میدان فرستاده می‌شدند. در زمین، رویارویی با بمب‌ها نیاز اصلی بود و در آسمان، اقدامات ISR (اطلاعات، نظارت و شناسایی) مساله حائز اهمیت تلقی می‌شد.
تعداد کمی از این پهپاد‌ها برای تدارک مقدمات حمله، هم در میدان نبرد و هم خارج از آن و غالبا در کشورهایی مثل پاکستان، یمن و سومالی که آمریکا با آنها در جنگ نبود، استفاده می‌شدند. بیشتر این حمله‌ها توسط «سیا» هدایت می‌شد. عملیات ققنوس این سازمان در سال‌های 1970، مسبب مرگ ده‌ها هزار نفر در جنوب ویتنام بود. به تدریج، تاکتیک‌هایی به این پهپادها اضافه شد که سبب می‌شد فراتر از یک پشتیبان لجستیکی عمل کنند.
تعداد کمی از این هواپیماها برای پرتاب موشک طراحی شدند، همچنین استراتژی‌های جدیدی به‌کار گرفته شد تا خود را با «جنگ جهانی علیه ترور» (اقداماتی که آمریکا بعد از حادثه 11سپتامبر در پیش گرفت) وفق دهند. این مساله نشان می‌دهد که پیشرفت‌هایی هر چند جزئی در فناوری، پیامدهای بزرگی را به همراه خواهد داشت. با وجود همه این اوصاف، هواپیماهای بدون سرنشین، باهوش‌تر از روبات‌‌های زمینی نیستند. این روبات‌‌ها عملکرد بیشتری دارند؛ چرا که با چالش‌ها و موانع کمتری مواجه هستند. وظیفه عمده آنها هدایت دوربین یا موشک در مسیر صحیح است. آنهایی که باهوش‌ترند، می‌توانند از برخی فرمان‌ها اطاعت کنند؛ دستوراتی مثل «سر جایت بمان»، « این نقشه پرواز را دنبال کن» و... بعضی از آنها در صورت قطع ارتباطات با فرماندهی می‌توانند به محلی که آخرین دستور را دریافت کرده‌اند، بازگردند.
بعضی طراحان نظامی، آینده روشنی را برای پهپادها و همچنین روبات‌‌هایی که در سطح زمین یا دریا عمل می‌کنند، متصور شده‌اند. آنها معتقدند این ابزارهای هوشمند قادر هستند اقداماتی فراتر از پیگیری امور اطلاعات، نظارت و شناسایی را به انجام رسانند. نیروهای نظامی هر اندازه پهپادها را گسترش و توسعه دهند، فشار بیشتری به حکومت وارد می‌شود. یک دلیل آن هزینه‌ها است؛ هواپیمایی که حداقل نظارت را نیاز دارد، نسبت به گونه توسعه‌یافته‌تر که توجه دقیق‌تری رابرای هدایت می‌طلبد، ارزان‌تر است. دیگری امنیت است. نکته مهم دیگر، اعتماد به هواپیمای بدون سرنشین است و اما مساله اساسی‌تر اینکه دشمنان شما می‌خواهند که به این هواپیماها حمله کنند. فرماندهی، کنترل و شبکه ارتباطی این هواپیماها هدف مهمی خواهد بود. پهپادهای مستقل (که شرکت‌های خارجی در ساخت آن دخالت نداشته‌اند) نسبت به چنین حملاتی آسیب‌پذیری کمتری دارند.
تصور اینکه شیوه‌های نوین جنگ، به شکل فزاینده‌ای به دنبال ساخت سلاح‌های مستقل مرگبار است، مردم را وحشت زده می‌کند. سازمان‌های مختلف حمایت از حقوق بشر در قالب « کمپین توقف روبات‌‌های قاتل» گرد هم آمده‌اند تا جریان تولید سلاح‌های کاملا مستقل را متوقف کنند. پیمان‌نامه سلاح‌های متعارف خاص، پیش از این باعث ممنوعیت سلاح‌های کورکننده لیزری و گونه‌های خاصی از مواد منفجره شد و قرار است گفت‌وگوهای تازه‌ای را درباره چنین ممنوعیت‌هایی در ماه مه و در شهر ژنو آغاز کند.
مساله نگران‌کننده دیگر این است که با محول کردن اقدامات نظامی به این روبات‌‌های هوشمند، محسناتی که سربازان دارند کنار گذاشته می‌شود؛ چراکه کشتن دیگران برای افراد نظامی مساله‌ای حائز اهمیت است و این افراد همیشه ابعاد انسانی این جریان را در نظر می‌گیرند؛ اما روبات‌‌ها این قدرت تشخیص را ندارند. هیچ‌کس با روبات‌‌هایی که جان دیگران را نجات می‌دهند، به خنثی سازی بمب‌ها می‌پردازند یا مسیرهای ناشناخته را شناسایی می‌کنند یا احتمالا در آینده مجروحین را از میدان جنگ بیرون می‌آورند مشکلی ندارد، اما روبات‌‌هایی که جایگزین افراد می‌شوند (یا به دست دشمن هدایت می‌شوند) می‌توانند دردسرساز شوند.
شاید به همین دلیل است که در حال حاضر پنتاگون بودجه مربوط به روبات‌‌ها را کاهش داده است. سهم سیستم‌های بدون سرنشین از بودجه سال 2014 آمریکا، به یک سوم سال گذشته کاهش پیدا کرده است. بعضی افراد، به‌ویژه در نیروی هوایی، هرگز اهمیت چندانی برای این سیستم‌ها قائل نبوده‌اند و حتی ترجیح می‌دهند که به آنها بهای کمتری داده شود.
مارک گانزینگر، سرهنگ بازنشسته آمریکایی اظهار می‌کند عدم ارتقای هواپیماهای بدون سرنشین به معنای از دست رفتن فرصت‌ها برای توسعه قابلیت‌های نیروهای مسلح آمریکا است. توجه به ناوگان هوایی که قابلیت اثربخشی هر چه بیشتر برنامه‌ها را دارد، برای استراتژی نظامی آمریکا مساله‌ای اساسی است. ناوگان هوایی همواره در معرض حملات موشکی قرار دارد، اگر این پهپادها قابلیت حمل بمب و موشک را داشتند، می‌توانستند از فواصلی دورتر از جبهه دشمن به آنها ضربه وارد کنند. پهپاد آمریکایی X47B نشان داده است که توانایی برخاستن و فرودآمدن قابل توجهی را دارد، اما در حال حاضر، هیچ برنامه‌ای برای توسعه قابلیت‌های آن وجود ندارد تا به این وسیله بتواند اهداف پدافندی را از فاصله‌ای ایمن در دریا مورد حمله قرار دهد. این مساله نیازمند پهپادهایی است که بتوانند بر استحکامات دشمن تسلط پیدا کنند، اما نسل حاضر این قابلیت را ندارد.
کوادکوپترها با برد پروازی 10 تا 20 کیلومتر و عمر باتری نیم ساعت در حال حاضر به تولید انبوه رسیده‌اند و هزینه‌ای کمتر از 1000 دلار برای ساخت آنها لازم است. بر اساس گزارش اخیر CNAS(مرکز امنیت نوین آمریکا) توانایی پروازی این روبات‌‌های پرنده، به‌ویژه بر فراز دریاها می‌تواند امکانات تاکتیکی جدیدی را فراهم کند. چنین پیشرفتی در فناوری همان چیزی است که می‌تواند برنده هر جنگی را مشخص ‌کند.
پهپادها ارزان‌تر از این نیز خواهند شد؛ چرا که بازار آنها گسترده‌تر می‌شود. در آمریکا هنوز هم هیچ چارچوب قانونی مشخصی در رابطه با استفاده تجاری از پهپادها وجود ندارد. اداره هوانوردی فدرال در نظر دارد که از سال 2015 گروهی را برای نظارت بر استفاده تجاری از این وسایل در آسمان کشور تدارک ببیند.
پیتر سینگر از موسسه بروکینگز در واشنگتن دی سی، بررسی‌هایی را درباره هوانوردی نظامی به انجام رسانده و به این نتیجه رسیده است که قابلیت پیشرفت و توسعه پهپادها بسیار بالا است. در ابتدای جنگ جهانی اول، امور مربوط به شناسایی برای هوانوردی نظامی از اهمیت بسیاری برخوردار بود. ظهور بمب افکن‌های تخصصی چهره جنگ را دگرگون کرد تا سال 1918 ده‌ها هزار هواپیمای جنگنده به ناوگان هوایی کشورهای حاضر در جنگ اضافه شد. مردانی مثل بیلی میشل، هیو ترنچارد و گولیو دوئت به این نتیجه رسیده بودند که هواپیماها می‌توانند به شکلی اساسی سرنوشت جنگ را تغییر دهند.
نکته جالب توجه برای آقای سینگر این است که هواپیماهای جنگنده در زمان جنگ جهانی اول چه نکردند. هیچ کدام از این هواپیماها برای انتقال پیام، اجناس، مردم یا سمپاشی محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار نگرفتند. امروزه تنوع در هواپیماهای بدون سرنشین نظامی بیش از پیش است. غالبا این پهپادها به‌منظور شناسایی و گاهی اوقات حمله، تدارکات و ارتباطات مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما به مرور زمان به قابلیت‌های آنها افزوده می‌شود و عملکرد آنها در سطحی فراتر قرار می‌گیرد.
 

Similar threads

بالا