چكيده:
انتخاب مديران و کارگزاران اصلح چه در بخش دولتي و چه در سازمانهاي خصوصي داراي اهميت بسيار ميباشد. به منظور انتخاب اصلح، بايد معيارهايي وجود داشته باشد تا مديران و کارگزاران با آن معيارها سنجيده و ارزيابي شوند.
با توجه به حجيت کلام معصوم(ع)، در اين مقاله سعي شده است معيارهاي مديران جامعه اسلامي از نظر حضرت علي(ع) که از کتاب شريف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معيارهاي به دست آمده، در سه دستة معيارهاي تخصصي، ارزشي و مکتبي دستهبندي شده است.
در حالي که معيارهاي تخصصي برانجام موفقيتآميز شغل دلالت دارند، معيارهاي ارزشي به ابعاد هنجاري عملکرد مديران ميپردازد و بالاخره معيارهاي مکتبي بر ضوابط خاص اسلام براي مديريت حکايت ميکند. اين دستهبندي از حيث ماهوي متفاوت با گونهشناسيهاي رايج بوده و از اين منظر، جزو دادههاي تحليل الگوي اسلامي براي مديريت به شمار ميآيد.
مقدمه
آنچه در سعادت جامعه نقش اساسي دارد، شايستگي و جامع الشرايط بودن مديران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمانها نيز موفقيت سازمان در رسيدن به اهداف و مأموريتهاي سازماني منوط به مديراني کاردان و لايق ميباشد. بنابراين انتخاب کارگزاران و مديران اصلح سزاوار توجه و بررسي فراوان است و بايد معيارهايي براي سنجش افراد و انتخاب ايشان در نظر گرفته شود.
مسلماً معيارهاي سنجش در هر جامعه بايد متناسب با ارزشها و جهانبيني آن جامعه تعريف شود.
جهانبيني مادي منحصر به جهان ماده ميباشد ولي در جهانبيني اسلامي، هم اين جهان و هم آخرت مورد توجه است. در جهانبيني اسلامي هدف صرفاً توليد بيشتر نيست بلکه هدف نهايي تعالي انسان و رسيدن او به جايگاه خليفه خدا بر روي زمين ميباشد. اين تفاوت در جهانبيني از تمايزات مديريت اسلامي با مديريت غربي ميباشد که هر يک از اين دو ديدگاه معيارهاي سنجش خاص خود را دارند.
در مديريت اسلامي، بهترين مرجع براي يافتن معيارهاي مناسب سنجش افراد، قطعاً سخن معصومين(ع) ميباشد.
سخنان اميرالمومنين(ع)، منبع ارزشمندي براي اين منظور است زيرا سخن آن حضرت به دليل معصوم بودن ايشان خالي از خطا و لغزش است. همچنين آن حضرت خود تجارب گرانقدري در زمينه خلافت مسلمين و همچنين فرماندهي در جنگها داشتهاند و بر سرزمين گسترده اسلامي آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهميت بيشتري برخوردار است علم لدني آن حضرت ميباشد که از امتيازهاي خاص ائمه معصومين(ع) ميباشد. در اين مقاله سعي شده است معيارهاي مديران جامعه اسلامي از نظر حضرت علي(ع) که از کتاب شريف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد.
معيارهاي به دست آمده، در سه دستة معيارهاي تخصصي، ارزشي و مکتبي دستهبندي شده است. گرچه اين تلاش ناچيز، قطرهاي از اقيانوس بيانتهاي معارف اهل بيت(ع) ميباشد. اهميت تبيين صفات و خصوصيات مديران از ديدگاه حضرت علي(ع) را ميتوان به اين صورت توضيح داد که در انديشه حضرت علي(ع) هيچ خطري براي جامعة اسلامي، همچون خطر بر سر كار آمدن افراد فاقد اهليت يا كمصلاحيت نيست.
آن حضرت در نامهاي به مصريان كه با مالك اشتر فرستاد، هنگامي كه او را حكومت آن سرزمين گمارد، چنين هشدار داده است: «من بيم آن دارم كه نابخردان و نابكاران زمام امور اين ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گيرند و با صالحان به دشمني برخيزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهجالبلاغه: نامه 62).
اگر حساسيت مردم نسبت به صفات و شروط لازم براي زمامداران كاسته شود يا بيرنگ گردد، آنگاه هر بيصلاحيت و فاقد اهليتي ميتواند در ردههاي مديريتي قرار گيرد و تباهيها به بار آورد.
امام علي(ع) چنين هشدار دادهاند: « بيگمان مردمان هلاك شدند آنگاه كه پيشوايان هدايت و پيشوايان كفر را يكسان شمردند و گفتند: هر كه به جاي پيامبر(ص) نشست، چه نيكوكار باشد و چه بدكار اطاعت او واجب است پس بدين سبب هلاك شدند »(دلشاد تهراني، 1377، صص 99-100).
ادامه دارد ...
انتخاب مديران و کارگزاران اصلح چه در بخش دولتي و چه در سازمانهاي خصوصي داراي اهميت بسيار ميباشد. به منظور انتخاب اصلح، بايد معيارهايي وجود داشته باشد تا مديران و کارگزاران با آن معيارها سنجيده و ارزيابي شوند.
با توجه به حجيت کلام معصوم(ع)، در اين مقاله سعي شده است معيارهاي مديران جامعه اسلامي از نظر حضرت علي(ع) که از کتاب شريف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معيارهاي به دست آمده، در سه دستة معيارهاي تخصصي، ارزشي و مکتبي دستهبندي شده است.
در حالي که معيارهاي تخصصي برانجام موفقيتآميز شغل دلالت دارند، معيارهاي ارزشي به ابعاد هنجاري عملکرد مديران ميپردازد و بالاخره معيارهاي مکتبي بر ضوابط خاص اسلام براي مديريت حکايت ميکند. اين دستهبندي از حيث ماهوي متفاوت با گونهشناسيهاي رايج بوده و از اين منظر، جزو دادههاي تحليل الگوي اسلامي براي مديريت به شمار ميآيد.
مقدمه
آنچه در سعادت جامعه نقش اساسي دارد، شايستگي و جامع الشرايط بودن مديران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمانها نيز موفقيت سازمان در رسيدن به اهداف و مأموريتهاي سازماني منوط به مديراني کاردان و لايق ميباشد. بنابراين انتخاب کارگزاران و مديران اصلح سزاوار توجه و بررسي فراوان است و بايد معيارهايي براي سنجش افراد و انتخاب ايشان در نظر گرفته شود.
مسلماً معيارهاي سنجش در هر جامعه بايد متناسب با ارزشها و جهانبيني آن جامعه تعريف شود.
جهانبيني مادي منحصر به جهان ماده ميباشد ولي در جهانبيني اسلامي، هم اين جهان و هم آخرت مورد توجه است. در جهانبيني اسلامي هدف صرفاً توليد بيشتر نيست بلکه هدف نهايي تعالي انسان و رسيدن او به جايگاه خليفه خدا بر روي زمين ميباشد. اين تفاوت در جهانبيني از تمايزات مديريت اسلامي با مديريت غربي ميباشد که هر يک از اين دو ديدگاه معيارهاي سنجش خاص خود را دارند.
در مديريت اسلامي، بهترين مرجع براي يافتن معيارهاي مناسب سنجش افراد، قطعاً سخن معصومين(ع) ميباشد.
سخنان اميرالمومنين(ع)، منبع ارزشمندي براي اين منظور است زيرا سخن آن حضرت به دليل معصوم بودن ايشان خالي از خطا و لغزش است. همچنين آن حضرت خود تجارب گرانقدري در زمينه خلافت مسلمين و همچنين فرماندهي در جنگها داشتهاند و بر سرزمين گسترده اسلامي آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهميت بيشتري برخوردار است علم لدني آن حضرت ميباشد که از امتيازهاي خاص ائمه معصومين(ع) ميباشد. در اين مقاله سعي شده است معيارهاي مديران جامعه اسلامي از نظر حضرت علي(ع) که از کتاب شريف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد.
معيارهاي به دست آمده، در سه دستة معيارهاي تخصصي، ارزشي و مکتبي دستهبندي شده است. گرچه اين تلاش ناچيز، قطرهاي از اقيانوس بيانتهاي معارف اهل بيت(ع) ميباشد. اهميت تبيين صفات و خصوصيات مديران از ديدگاه حضرت علي(ع) را ميتوان به اين صورت توضيح داد که در انديشه حضرت علي(ع) هيچ خطري براي جامعة اسلامي، همچون خطر بر سر كار آمدن افراد فاقد اهليت يا كمصلاحيت نيست.
آن حضرت در نامهاي به مصريان كه با مالك اشتر فرستاد، هنگامي كه او را حكومت آن سرزمين گمارد، چنين هشدار داده است: «من بيم آن دارم كه نابخردان و نابكاران زمام امور اين ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گيرند و با صالحان به دشمني برخيزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهجالبلاغه: نامه 62).
اگر حساسيت مردم نسبت به صفات و شروط لازم براي زمامداران كاسته شود يا بيرنگ گردد، آنگاه هر بيصلاحيت و فاقد اهليتي ميتواند در ردههاي مديريتي قرار گيرد و تباهيها به بار آورد.
امام علي(ع) چنين هشدار دادهاند: « بيگمان مردمان هلاك شدند آنگاه كه پيشوايان هدايت و پيشوايان كفر را يكسان شمردند و گفتند: هر كه به جاي پيامبر(ص) نشست، چه نيكوكار باشد و چه بدكار اطاعت او واجب است پس بدين سبب هلاك شدند »(دلشاد تهراني، 1377، صص 99-100).
ادامه دارد ...