فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سید افشین قطبی فرزند سید محمد قطبی در نوزدهم بهمن 1342 (8 فوریه 1964)٬ در شیراز به دنیا آمد.
قطبی تا سال 1357 در ایران زندگی میكرد.او از سال 1360 تا سال 1370 در باشگاههای آلیتالیا٬ آتوباهن٬ ولی ایگلز و فلایرز آمریكا بازی كرده و بعد از آن تا سال 1376 در دانشگاه لس آنجلس بازیكن بوده و صاحب مدرك مربیگری حرفهای A شده است. او از (UCLA دانشگاه كالیفرنیا در لس آنجلس) درجه مهندسی برق گرفته است.
بازی٬ مربیگری و مدرسه فوتبال . . .
افشین قطبی وقتی بازی در تیم فوتبال UCLA٬ دانشگاه لس آنجلس را در سن 18 سالگی (سال 1981) آغاز كرد٬ فوتبال در آمریكا هنوز موضوع مهمی نبود.او چهار سال در این تیم بازی كرد و همزمان با آن به آموزش مربیگری فوتبال پرداخت و از سال 1363 تا سال 1367 (1984 تا 1988)٬ سرمربی تیم فوتبال زنان دانشگاه UCLA شد. او از سال 1367 همراه با گروهی دیگر در مدرسه تربیت فوتبالیستهای نوجوان(AGSS) شروع به كار كرد. این مدرسه فوتبالیستهای نوجوان را تربیت میكرد و از آنان بازیكنانی در سطح بینالمللی میساخت. جان اوبراین بازیكن تیم آژاكس و بسیاری دیگر از كسانی كه این مدرسه را گذراندند٬ بعدها در تیمهای مهم فوتبال جهان به چهرههای مهم فوتبال تبدیل شدند.افشین قطبی كه 13 سال در این مدرسه به تربیت فوتبالیست میپرداخت٬ با "بورا میلوتینوویچ" مربی سرشناس یوگسلاو(صرب) آشنا شد. او از بورا كه بعداً دوست مهم دوران زندگیاش شد٬ در این مدرسه برای تربیت بچهها استفاده میكرد. آنها هر سال فوتبالیستهای جوان این مدرسه را برای بازیهای دوستانه وآشنایی با فوتبال اروپا به كشورهای مختلف اروپایی میآوردند. مدرسه AGSS در سال 2002 تعطیل شد. این مدرسه همچنین از مربیانی مانند پیم وربیك٬ گاس هیدینگ و استیو سمپسون استفاده میكرد.استیو سمپسون یكی از اولین مربیانی بود كه از كامپیوتر و تكنولوژی جدید برای ارتقای آموزش و مدل سازی برای برنامه ریزی در مسابقات حرفهای استفاده كرد. افشین قطبی بعدها در رهبری تیم ملی كره جنوبی از این تكنیك استفاده كرد.
یك ایرانی در رهبری تیم ملی آمریك
از سال 1997 افشین قطبی وارد كادر فنی مربیگری تیم ملی آمریكا شد. یك سال بعد٬ او جزو گروهی بود كه علاوه بر عضویت در هیات فنی٬ گزینشگر ارشد بازیكنان تیم ملی آمریكا در جام جهانی 1998 بود. وقتی قرعهكشی مسابقات انجام شد و معلوم شد تیم ملی ایران و تیم ملی آمریكا در یك گروه قرار دارند٬ مربی ایرانی تیم ملی آمریكا دچار بحران شد. افشین قطبی میگوید:"من عاشق كشورم ایران و مردم آن هستم٬ اما در آن زمان در تیم ملی آمریكا مسئولیت مربیگری داشتم. وقتی متوجه شدم ایران و آمریكا در یك گروه هستند٬ دچار بحران احساسی شدیدی شدم. از یك طرف در قلبم احساس میكردم كه ایرانیام٬ از سوی دیگر باید تلاش میكردم وظیفه تخصصیام را به عنوان یك مربی بر حس وطن پرستی كه در من قوی است٬ ترجیح دهم. بورا میلوتینوویچ در این مورد به من كمك كرد. او بارها مربی تیمهایی بود كه رودرروی تیم ملی كشور خودش قرار میگرفتند. من میدانستم كه تیم ملی ایران چهرههای بسیار مهمی دارد٬ علی دائی شگفت انگیز بود٬ كریم باقری در بازیهای كوتاه و توپهای بلند مهارت بسیاری داشت٬ مهدوی كیا یكی از بهترین گوشهای دنیا بود٬ و وسط كریم باقری و دائی٬ خداداد عزیزی بود كه فنی٬ خلاق و غیر قابل پیش بینی بود. مهمتر از همه تیم ملی ایران بود كه همه اعضایش در خدمت تیم بودند. "
نمی دانستم گریه كنم یا هوورا بكشم؟!
افشین قطبی احساس خودش را دز زمان بازی ایران و آمریكا چنین گفته است:"به من هشدار داده شده بود كه به گذشته ایرانیام فكر نكنم. وقتی وارد استادیوم شدم با تشویق حیرت انگیز ایرانیانی كه حداكثر استادیوم را پر كرده بودند مواجه شدیم. دیدن این صحنه به هر كسی كه ایرانی بود احساسی از غرور میداد و من هم یك ایرانی بودم. وقتی توپ به طرف استیلی رفت٬ میدانستم چه اتفاقی میافتد و وقتی استیلی گل زد٬ نمیدانستم باید چه كار كنم٬ گریه كنم یا هوورا بكشم؟! نشستم و به روبرو خیره شدم. آن روز تمام مردم ایران در كشور از تیم ایران حمایت میكردند و این پیروزی به آنها روحیه داده بود."
كره جنوبی و یك چهارم نهایی 2002
افشین قطبی پس از بازیهای جام جهانی 1998 به آژاكس آمستردام رفت و مدتی در آنجا مشاور فنی بود٬ سپس مدتی همین كار را در تیمهای گالاكسی لس آنجلس٬ KFA كره جنوبی و انجمن فوتبال چین انجام داد. او پس از آشنایی با فوتبال كره جنوبی از سال 2001 همراه با گوس هیدینگ سرمربی تیم ملی كره جنوبی برای آماده كردن تیم این كشور در جام جهانی 2002 به كره رفت. او تحلیلگر فنی گوس هیدینگ بود. افشین قطبی در مورد كارش در جام جهانی 2002 گفته است:"در جام جهانی 2002 من مدل تاكتیكی همه تیمهای گروه را در كامپیوتر ساختم و از این طریق تیم و گروه مربیان بازیها را هدایت میكردم. " او از ارزشها و مفاهیم علمی در مربیگری استفاده میكند. تیم كره جنوبی در سال 2002 موفق شد تیم چهارم جام جهانی 2002 شود.
مربی ایرانی الاصل٬ بار دیگر به شرق آسیا بازگشت٬ اما این بار در سمت مربی تیم ملی كره جنوبی و از آن روزها بود كه قطبی در رسانههای ایرانی مطرح و نامش در آنها درج شد٬ در صورتیكه تا پیش از آن كمتر فوتبال دوست وطنی٬ او را میشناخت.
بیشترین تاثیر بر وی را بورا میلوتینوویچ داشته است. كو آدریانز(سرمربی سابق پورتو) و گاس هیدینك (سرمربی كره جنوبی در سال 2002) نیز در پرورش فكری قطبی تاثیر ویژهای داشتهاند.
بازگشت به ایران . . .
در سال 2007 به دنبال دعوت سرپرستان تیم پرسپولیس٬ افشین قطبی پس از سی سال وارد تهران شد و با گروهی فراوان از طرفداران پرسپولیس و مادری كه سی سال بود فرزندش را ندیده بود٬ مواجه شد.
او همچنین به عنوان مشاور فنی تیمهایی مانند: آژاكس آمستردام٬ گالاكسی لس آنجلس٬ اومیا آریجای ژاپن٬ KFA كره و انجمن فوتبال چین كار كرده است. قطبی به عنوان مربی٬ با تفكر هجومی شهرت دارد.
به قول خودش فوتبال را با توپ پلاستیكی و روی زمینهای آسفالت تهران آغاز كرده بود٬ از زمان نوجوانی به فوتبال علاقه داشت. قطبی گفته است:"فوتبال در روزهای نوجوانی عشق من و راه زندگی من بود. تیمهای تاج و پرسپولیس را دوست داشتم و علی پروین و ناصر حجازی بازیكنان محبوب من بودند."
قطبی تا سال 1357 در ایران زندگی میكرد.او از سال 1360 تا سال 1370 در باشگاههای آلیتالیا٬ آتوباهن٬ ولی ایگلز و فلایرز آمریكا بازی كرده و بعد از آن تا سال 1376 در دانشگاه لس آنجلس بازیكن بوده و صاحب مدرك مربیگری حرفهای A شده است. او از (UCLA دانشگاه كالیفرنیا در لس آنجلس) درجه مهندسی برق گرفته است.
بازی٬ مربیگری و مدرسه فوتبال . . .
افشین قطبی وقتی بازی در تیم فوتبال UCLA٬ دانشگاه لس آنجلس را در سن 18 سالگی (سال 1981) آغاز كرد٬ فوتبال در آمریكا هنوز موضوع مهمی نبود.او چهار سال در این تیم بازی كرد و همزمان با آن به آموزش مربیگری فوتبال پرداخت و از سال 1363 تا سال 1367 (1984 تا 1988)٬ سرمربی تیم فوتبال زنان دانشگاه UCLA شد. او از سال 1367 همراه با گروهی دیگر در مدرسه تربیت فوتبالیستهای نوجوان(AGSS) شروع به كار كرد. این مدرسه فوتبالیستهای نوجوان را تربیت میكرد و از آنان بازیكنانی در سطح بینالمللی میساخت. جان اوبراین بازیكن تیم آژاكس و بسیاری دیگر از كسانی كه این مدرسه را گذراندند٬ بعدها در تیمهای مهم فوتبال جهان به چهرههای مهم فوتبال تبدیل شدند.افشین قطبی كه 13 سال در این مدرسه به تربیت فوتبالیست میپرداخت٬ با "بورا میلوتینوویچ" مربی سرشناس یوگسلاو(صرب) آشنا شد. او از بورا كه بعداً دوست مهم دوران زندگیاش شد٬ در این مدرسه برای تربیت بچهها استفاده میكرد. آنها هر سال فوتبالیستهای جوان این مدرسه را برای بازیهای دوستانه وآشنایی با فوتبال اروپا به كشورهای مختلف اروپایی میآوردند. مدرسه AGSS در سال 2002 تعطیل شد. این مدرسه همچنین از مربیانی مانند پیم وربیك٬ گاس هیدینگ و استیو سمپسون استفاده میكرد.استیو سمپسون یكی از اولین مربیانی بود كه از كامپیوتر و تكنولوژی جدید برای ارتقای آموزش و مدل سازی برای برنامه ریزی در مسابقات حرفهای استفاده كرد. افشین قطبی بعدها در رهبری تیم ملی كره جنوبی از این تكنیك استفاده كرد.
یك ایرانی در رهبری تیم ملی آمریك
از سال 1997 افشین قطبی وارد كادر فنی مربیگری تیم ملی آمریكا شد. یك سال بعد٬ او جزو گروهی بود كه علاوه بر عضویت در هیات فنی٬ گزینشگر ارشد بازیكنان تیم ملی آمریكا در جام جهانی 1998 بود. وقتی قرعهكشی مسابقات انجام شد و معلوم شد تیم ملی ایران و تیم ملی آمریكا در یك گروه قرار دارند٬ مربی ایرانی تیم ملی آمریكا دچار بحران شد. افشین قطبی میگوید:"من عاشق كشورم ایران و مردم آن هستم٬ اما در آن زمان در تیم ملی آمریكا مسئولیت مربیگری داشتم. وقتی متوجه شدم ایران و آمریكا در یك گروه هستند٬ دچار بحران احساسی شدیدی شدم. از یك طرف در قلبم احساس میكردم كه ایرانیام٬ از سوی دیگر باید تلاش میكردم وظیفه تخصصیام را به عنوان یك مربی بر حس وطن پرستی كه در من قوی است٬ ترجیح دهم. بورا میلوتینوویچ در این مورد به من كمك كرد. او بارها مربی تیمهایی بود كه رودرروی تیم ملی كشور خودش قرار میگرفتند. من میدانستم كه تیم ملی ایران چهرههای بسیار مهمی دارد٬ علی دائی شگفت انگیز بود٬ كریم باقری در بازیهای كوتاه و توپهای بلند مهارت بسیاری داشت٬ مهدوی كیا یكی از بهترین گوشهای دنیا بود٬ و وسط كریم باقری و دائی٬ خداداد عزیزی بود كه فنی٬ خلاق و غیر قابل پیش بینی بود. مهمتر از همه تیم ملی ایران بود كه همه اعضایش در خدمت تیم بودند. "
نمی دانستم گریه كنم یا هوورا بكشم؟!
افشین قطبی احساس خودش را دز زمان بازی ایران و آمریكا چنین گفته است:"به من هشدار داده شده بود كه به گذشته ایرانیام فكر نكنم. وقتی وارد استادیوم شدم با تشویق حیرت انگیز ایرانیانی كه حداكثر استادیوم را پر كرده بودند مواجه شدیم. دیدن این صحنه به هر كسی كه ایرانی بود احساسی از غرور میداد و من هم یك ایرانی بودم. وقتی توپ به طرف استیلی رفت٬ میدانستم چه اتفاقی میافتد و وقتی استیلی گل زد٬ نمیدانستم باید چه كار كنم٬ گریه كنم یا هوورا بكشم؟! نشستم و به روبرو خیره شدم. آن روز تمام مردم ایران در كشور از تیم ایران حمایت میكردند و این پیروزی به آنها روحیه داده بود."
كره جنوبی و یك چهارم نهایی 2002
افشین قطبی پس از بازیهای جام جهانی 1998 به آژاكس آمستردام رفت و مدتی در آنجا مشاور فنی بود٬ سپس مدتی همین كار را در تیمهای گالاكسی لس آنجلس٬ KFA كره جنوبی و انجمن فوتبال چین انجام داد. او پس از آشنایی با فوتبال كره جنوبی از سال 2001 همراه با گوس هیدینگ سرمربی تیم ملی كره جنوبی برای آماده كردن تیم این كشور در جام جهانی 2002 به كره رفت. او تحلیلگر فنی گوس هیدینگ بود. افشین قطبی در مورد كارش در جام جهانی 2002 گفته است:"در جام جهانی 2002 من مدل تاكتیكی همه تیمهای گروه را در كامپیوتر ساختم و از این طریق تیم و گروه مربیان بازیها را هدایت میكردم. " او از ارزشها و مفاهیم علمی در مربیگری استفاده میكند. تیم كره جنوبی در سال 2002 موفق شد تیم چهارم جام جهانی 2002 شود.
مربی ایرانی الاصل٬ بار دیگر به شرق آسیا بازگشت٬ اما این بار در سمت مربی تیم ملی كره جنوبی و از آن روزها بود كه قطبی در رسانههای ایرانی مطرح و نامش در آنها درج شد٬ در صورتیكه تا پیش از آن كمتر فوتبال دوست وطنی٬ او را میشناخت.
بیشترین تاثیر بر وی را بورا میلوتینوویچ داشته است. كو آدریانز(سرمربی سابق پورتو) و گاس هیدینك (سرمربی كره جنوبی در سال 2002) نیز در پرورش فكری قطبی تاثیر ویژهای داشتهاند.
بازگشت به ایران . . .
در سال 2007 به دنبال دعوت سرپرستان تیم پرسپولیس٬ افشین قطبی پس از سی سال وارد تهران شد و با گروهی فراوان از طرفداران پرسپولیس و مادری كه سی سال بود فرزندش را ندیده بود٬ مواجه شد.
او همچنین به عنوان مشاور فنی تیمهایی مانند: آژاكس آمستردام٬ گالاكسی لس آنجلس٬ اومیا آریجای ژاپن٬ KFA كره و انجمن فوتبال چین كار كرده است. قطبی به عنوان مربی٬ با تفكر هجومی شهرت دارد.
به قول خودش فوتبال را با توپ پلاستیكی و روی زمینهای آسفالت تهران آغاز كرده بود٬ از زمان نوجوانی به فوتبال علاقه داشت. قطبی گفته است:"فوتبال در روزهای نوجوانی عشق من و راه زندگی من بود. تیمهای تاج و پرسپولیس را دوست داشتم و علی پروین و ناصر حجازی بازیكنان محبوب من بودند."