صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفته خرقه سالوس
کجاست دیرمغان و شراب ناب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا و شمع آفتاب کجا...
چقد خوبه که تو هستی
چقد خوبه تورو دارم
چقد خوبه که از چشمات میتونم شعر بردارم
توکه دلواپشم میشی
همه دلواپسیم میره
شاید این واسه تو زوده
یا شاید واسه من دیره...
واست زوده بفمهی من چرا آواره ی دردم
واسم دیره از این خلوت به شهر عشق برگردم
واسم دیره پشیمون شم
چه خوبه باتو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی...
نه اینکه بی تو ممکن نیست
نه اینکه بی تو میمیرم
به قدری مسریه حالت
که دارم عشق میگیرم
همه دلشورم از اینه
که عشق اندازه ی مائه
تو جوری عاشقی کن که نفهمم عشق کوتاهه...