دانلود کتاب به کشتنش می‌ارزد نوشته ی پیتر سوانسون

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
1955147586274467.jpg

معرفی کتاب به کشتنش می‌ارزد

داستانی فریبنده با تعلیق روان‌شناختی جذاب که نمی‌توان اسیر آن نشد! کتاب به کشتنش می‌ارزد نام رمانی مهیج به قلم پیتر سوانسون است که شما را به حال و هوای فیلم‌های هیچکاک می‌برد. داستانی جنایی که میان یک بازی نه چندان جدی فاش می‌شود.

درباره کتاب به کشتنش می‌ارزد:

همه‌چیز خیلی ساده شروع شد. تد سیورسان قصد داشت از لندن به بوستون برود که لیلی کینتنر مرموز و جذاب را ملاقات کرد. آن‌ها هیچ آشنایی قبلی با یکدیگر نداشتند. زمان کش آمد و حوصله‌ی هردوی آن‌ها سر رفت و تصمیم گرفتند برای گذران وقت نوعی بازی سوال و جواب انجام دهند. یک بازی سرگرم‌کننده که حقایق عجیب‌وغریبی را در زندگی آنان افشا کرد.

بازی از زمانی رنگ جدیت به خود گرفت که تد شروع به صحبت درباره‌ی ازدواجش کرد. او که زمان زیادی از ازدواجش می‌گذشت، بیان کرد که اطمینان دارد همسرش، میراندا، به او خیانت کرده است. تشخیص شوخی یا جدی بودن صحبت‌هایشان کار چنان آسانی نبود اما تد در میان حرف‌هایش گفت که می‌خواهد همسرش را به خاطر کاری که انجام داده، به قتل برساند. لیلی بدون هیچ تلاش یا تغییری در چهره، انگار که درباره‌ی عادی‌ترین کار جهان صحبت می‌کند، رو به او گفت:‌ «من می‌خواهم کمک کنم. به‌هر‌حال بعضی از مردم ارزش قتل را دارند. مثل همسری که خیانت می‌کند.»

و این جمله آغاز اتفاقاتی خیره‌‌کننده بود اما این همه‌ی ماجرا نیست. چیزهایی وجود دارد که لیلی با تد در میان نگذاشته است. چیزهایی که می‌تواند هر دوی آن‌ها را به کشتن بدهد. کتاب به کشتنش می‌ارزد (The Kind Worth Killing) داستان یک قتل معمولی نیست بلکه ماجرایی پیچیده و اعجاب‌آور است که هرگز نمی‌توانید پایان آن را حدس بزنید. پیتر سوانسون (Peter Swanson) ما را به سفری هولناک در قلب و ذهن گروهی از شخصیت‌ها می‌برد که در ظاهر عادی به نظر می‌رسند اما در حقیقت بسیار هم غیر طبیعی هستند!

‎‌داستانی فوق‌العاده از فریب و انتقام که توسط یک نویسنده‌ی بسیار با استعداد بیان شده است. پیچ‌وتاب این اثر فقط در طرح آن نیست بلکه در سر توطئه‌گران است. اگر زمان کافی برای مطالعه‌ی کتاب به کشتنش می‌ارزد ندارید، هرگز به سراغ آن نیایید. زیرا تا آن را به پایان نبرید، قدرتش را نخواهید داشت که کتاب را کنار بگذارید. این اثر در سال 2015 تالیف شده و تاکنون نامزد دریافت چند جایزه از جمله بهترین کتاب معمایی گودریدز و نامزد جایزه‌ی گلوله‌ی طلایی شده است.

نکوداشت‌های کتاب به کشتنش می‌ارزد:

- فوق‌العاده خوب نوشته شده است. (نلسون دمیل)
- کتابی که گیرا و زیبا نوشته شده و به سختی می‌توان آن را کنار گذاشت.‌ (سوفی هانا، نویسنده)
- یک طرح شیطانی پیچ‌وتاب‌دار، با لحظاتی تند و تیز که پایان آن فوق‌العاده است. (Bookseller)
- به کشتنش می‌ارزد کتابی است که پیتر سوانسون را مستقیماً وارد صفوف نخبگان قاتل می‌کند. (جو هیل، نویسنده)
- اثری که می‌تواند کتابی کلاسیک محسوب شود. (لی چایلد، نویسنده)

کتاب به کشتنش می‌ارزد مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های معمایی و هیجان‌انگیز علاقه دارید و می‌خواهید رمانی روان‌شناختی در این ژانر مطالعه کنید، از کتاب به کشتنش می‌ارزد غافل نشوید.

با پیتر سوانسون بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ای که رمان‌هایش به بیش از 30 زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. پیتر سوانسون را با داستان‌های معمایی و هیجان‌انگیزش می‌شناسیم. کتاب‌های او جوایز گوناگونی را به خود اختصاص داده‌اند. از جایزه‌ی کتاب New England Society گرفته تا کتاب سال NPR. از دیگر آثار این نویسنده‌ی مشهور می‌توان به کتاب هشت قتل حرفه‌ای اشاره کرد.

در بخشی از کتاب به کشتنش می‌ارزد می‌خوانیم:

گفت: «سلام. می‌تونم اینجا بشینم؟»

به دست کک‌مکی و رنگ‌پریدۀ پشت صندلی خالی کنارم در کافۀ سالن بیزنس‌کلاس فرودگاه هیترو لندن نگاهی انداختم و سپس به چهرۀ آن غریبه. سؤال کردم: «من شما رو می‌شناسم؟» خیلی آشنا به‌نظر نمی‌رسید، ولی لهجۀ آمریکایی‌اش، پیراهن سفید چسبان و شلوار جینی که پاچه‌هایش را داخل پوتین‌های ساق‌بلندش کرده بود، باعث می‌شد شبیه یکی از دوستان مزخرف همسرم باشد. «نه، ببخشید. فقط نوشیدنی شما توجهم رو جلب کرد. اشکالی نداره من هم همین رو سفارش بدم؟» روی چهارپایه‌ای با روکش چرمی گردان نشست و کیف‌دستی‌اش را گذاشت روی پیشخوان بار. بعد اسم نوشیدنی‌ای را که روبه‌رویم بود پرسید و جوابش را دادم.

او به جوانک کافه‌چی که موهایش سیخ‌سیخی بود و چانه‌اش برق می‌زد اشاره‌ای کرد و همان نوشیدنی را با دو زیتون اضافه سفارش داد. وقتی نوشیدنی‌اش را آوردند، آن را به سمت من بالا برد. من نیز لیوانم را بالا بردم و جرعه‌ای نوشیدم و گفتم: «اینجا محل واکسیناسیون برای سفرهای بین‌المللیه.» «من هم برای همین می‌خوام بنوشم.»

نوشیدنی‌ام را تمام کردم و یکی دیگر سفارش دادم. خودش را معرفی کرد. اسمی که بلافاصله از یادم رفت. و من هم اسمم را به او گفتم، فقط تد، و نه تد سیورسان، حداقل نه همان موقع. در سالن بیش از حد خالی و روشن فرودگاه هیترو نشستیم و نوشیدنی‌هایمان را نوشیدیم، چند جمله‌ای ردوبدل کردیم و معلوم شد هردویمان منتظر پرواز مستقیم به فرودگاه لوگان بوستون هستیم. او یک رمان کم‌قطر از کیف‌دستی‌اش بیرون کشید و شروع کرد به خواندن. این به من فرصتی داد تا دقیق نگاهش کنم.

فهرست مطالب کتاب
بخش اول: قواعد کافه‌های فرودگاه
بخش دوم: خانۀ نیمه‌کاره
بخش سوم: اجساد را خوب پنهان کن
 

پیوست ها

  • به کشتنش می ارزد.pdf
    2 مگایابت · بازدیدها: 0
بالا