ازدواج از کدام جهت

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من بیخود ترین اتفاق تو زندگی آدم ازدواج کردنه!!
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
دوست عزیزحرفاتون قبول....ولی اینو هیچ وقت یادمون نره اگر دختری پسری رو دوست داشته باشه نه مهریه براش مهمه نه هیچ چیز دیگه...همه جوره پای به پای همسرش میاد ..کمکش میکنه .. اگر دختری مهریه روبالا میبره یا از پسرتوقعات بیجا چون اونو دوست نداره فقط میخواد یه جوری اون پسره خودش بره من خودم یه دخترم خوب میفهمم وقتی ازکسی خوشم بیاد تا چه حد براش ازخودگذشتی میکنم شماهم چون همسر تودوست داشتی باهاش راه اومدی
من هیچ آشنایی قبلی با همسرم نداشتم.اولین دیدارمون خانوادگی و با معرفی یه واسطه اتفاق افتاد و بعد از چند جلسه صحبت حضوری و تلفنی ازدواج کردیم.100% غریبه بودیم و همه چی از صفر شروع شد.
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما فرض کن یه پسر در زمان تحصیل خرجی خودش رو با یه کار پاره وقت که کفاف خودش رو داده، در میاورده، حالا همون پسر کار ثابت پیدا نکرده و اومده خواستگاری شما و دست خالی و صفره(صفر از لحاظ معیارهای مادی، ینی بدون خونه، کار ثابت و سرمایه و ...)، واقعا نظرتون چیه؟
اگه نظر منو بخاید با در نظر گرفتن بقیه شرایطش با این یکی کنار میام..بالاخره ادمی که در حین تحصیل تونسته خرجی خودشو در بیاره بعدا میتونه خرجی خانوادشم در بیاره!!حداقل واس من این ادم قابل قبولتره تا یکی که فقط تا دکترا درس خونده وخرجیشو تمام وکمال از خانوادش گرفته
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما فرض کن یه پسر در زمان تحصیل خرجی خودش رو با یه کار پاره وقت که کفاف خودش رو داده، در میاورده، حالا همون پسر کار ثابت پیدا نکرده و اومده خواستگاری شما و دست خالی و صفره(صفر از لحاظ معیارهای مادی، ینی بدون خونه، کار ثابت و سرمایه و ...)، واقعا نظرتون چیه؟

خب صد در صد این پسر از نظر خود دختر جای فکر داره برای ازدواج ولی من به خانواده دختر حق میدم اگر با این شرایط پسر مخالف ازدواج دخترشون باشن
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اگه نظر منو بخاید با در نظر گرفتن بقیه شرایطش با این یکی کنار میام..بالاخره ادمی که در حین تحصیل تونسته خرجی خودشو در بیاره بعدا میتونه خرجی خانوادشم در بیاره!!حداقل واس من این ادم قابل قبولتره تا یکی که فقط تا دکترا درس خونده وخرجیشو تمام وکمال از خانوادش گرفته

من یه چیز کوچیک رو بگم، درس خوندن همراه با کار کردن واقعا سخته، مخصوصا تو لیسانس، مخصوصا اگه توی شهری مثل تهران و شهرهای بزرگ نباشی که بشه توی شرکت ها کار کرد و مجبور باشی کارای سخت و سنگین کنی و میدونم اگر کسی توی این شرایط قرار بگیره به راحتی نمیگه کسی که تو این زمینه کم کاری کرده تنبله. منظورم اینه اون شرایط رو تا خودمون نگذرونیم نمیتونیم براحتی درموردش حرف بزنیم.

خب حالا اگه همون پسر کار ثابت گیر نیاورد چی؟
مهمترین دلیل مخالفت خانواده همون نداشتن کار ثابت

خب دیگه، دوباره برگشتیم سر خونه اول...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


من همون عقیدمو دوباره میگم، این بندها و قیدهایی که خودمون به زندگی خودمون زدیم، چارش فقط خداست و خود خداهم گفته و تاکیدم کرده که من دروغ

نمیگم. اگه ما خدا رو رزاق بدونیم و روزیمون رو از خدا بخوایم، نه از خلق خدا و کارهای اونا، به راحتی بر پایه ی این ایمان قلبی میتونیم به بنده خدا اعتماد کنیم

که در واقع ما به خدا اعتماد کردیم . اما شرطش اینه که ما بر اساس اونچه که خدا تو دینش گفته عمل کنیم، چه پسر و چه دختر.

دین ما دین کاملیه اما ما سلیقه ای عمل می کنیم، اونجایی که دوست داریم خدا و پیغمبر و قرآنش رو دخالت میدیم، اما نباید اینطور باشه. مگه پیامبر خدا روز

غدیر به مسلمانان نگفت که من از شما به خودتان سزاوارترم؟ مگه همون پیامبر نگفته : وقتی كسی كه به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت

است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد!!! (نهج الفصاحه ، ح247). مگه حرفی از مادیات زده؟ چرا ما برا خودمون ملاک تعیین

میکنیم؟ چرا جلوتر از پیامبر میریم، قرآن اینو نهی کرده! بابا بخدا پیامبر حواسش بوده وقتی گفته: هر كه به اعتماد خدا و به امید ثواب ازدواج كند بر خدا لازم

است كه او را یاری كند.
(نهج الفصاحه ، ح278). نکنه خدای ناکرده ماهم مثل بعضی به ظاهر مسلمانان با عملمون بگیم که پیامبر نعوذبالله هذیان گفته!!

دین موضعش مشخصه، دستورات و آیینش هم چه برای پسر و چه برای دختر و چه برای خانواده ها و چه از نظر زمانی قبل از ازدواج و خواستگاری و چه بعد از

ازدواج و ... مشخصه. نباید من طوری زندگی و رفتار کنم که باعث بشم، روز حساب به من بگن تو باعث گمراهی خیلیا شدی و چقدر آیه در مورد گمراه کننده ها

داریم. مشکل ما اینه فکر میکنیم گمراه کردن از خط مستقیم دین اینه که ما یه بلندگو بگیریم و بگیم آی مردم بیاید یه خدای دیگه رو بپرستید و بیاید دزدی کنید و

... ، اما وقتی ما فرهنگ اشتباهی رو ایجاد کردیم، به اون تن دادیم و رواجش دادیم و کمک کردیم که زندگی مسلمانی به گمراهی و سختی کشیده بشه، ما در

اون گمراهی شریکیم. همونطور که الان میبینیم که ما با اعمال و رفتار و عقاید بی مورد خودمون باعث شدیم سن ازدواج جوونا بالا بره و باعث پیامدهای اون

شدیم.

من خودم رو میگم، اگه من امروز به سهم خودم کاری نکنم، فردای قیامت در برابر خدا جوابی ندارم و اون روز برا من میشه یوم الحسرت، و حسرت روزایی رو

میخورم که با چه قید و بندهای بیخودی زندگیم رو تباه کردم.
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من یه چیز کوچیک رو بگم، درس خوندن همراه با کار کردن واقعا سخته، مخصوصا تو لیسانس، مخصوصا اگه توی شهری مثل تهران و شهرهای بزرگ نباشی که بشه توی شرکت ها کار کرد و مجبور باشی کارای سخت و سنگین کنی و میدونم اگر کسی توی این شرایط قرار بگیره به راحتی نمیگه کسی که تو این زمینه کم کاری کرده تنبله. منظورم اینه اون شرایط رو تا خودمون نگذرونیم نمیتونیم براحتی درموردش حرف بزنیم.

خب حالا اگه همون پسر کار ثابت گیر نیاورد چی؟
درسته منم میدونم سخته ولی نسبت به سن ادما فرق میکنه دوستمون یه پسر 30 ساله رو مثال زد ولی خب اگه سن پسر کمتر باشه به مراتب میشه گفت انتظارم ازش کمتره ولی مهم اینکه تو این چندسالی که عمر کرده یه کار مفید انجام داده باشه نه اینکه فقط به بهانه درس خوندن زیر کار کردن در رفته باشه...الان خیلی پسرها هستن که با اینکه درس میخونن ولی تابستون یجایی مشغول میشن خب اینجوری مشخصه طرف جنم کار کردنو داره ومیتونی امیدار بشی بعدا از پس زندگیش بر میاد.
خب حداقالش میدونم طرفم تلاششو کرده وکار ثابت گیر نیاورده
در مورد قران وخدا اینا هم که اشاره کردید اون زمون دختر 13 سالگی وپسر حداکثر 16 سالگی ازدواج میکردن وخانواده ها حمایت میکردن نه الان که یه پسر کم کم بخاد ازدواج کنه حدود 28 سالشه!!پس مهمه تو این 28 سال چیکار کرده وچ شکلی زندگی کرده..ازدواج جوونا فقط اعتماد نداشتن به خدا نیست مشکل خیلی بیشتر از ایناست
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
درسته منم میدونم سخته ولی نسبت به سن ادما فرق میکنه دوستمون یه پسر 30 ساله رو مثال زد ولی خب اگه سن پسر کمتر باشه به مراتب میشه گفت انتظارم ازش کمتره ولی مهم اینکه تو این چندسالی که عمر کرده یه کار مفید انجام داده باشه نه اینکه فقط به بهانه درس خوندن زیر کار کردن در رفته باشه...الان خیلی پسرها هستن که با اینکه درس میخونن ولی تابستون یجایی مشغول میشن خب اینجوری مشخصه طرف جنم کار کردنو داره ومیتونی امیدار بشی بعدا از پس زندگیش بر میاد.
خب حداقالش میدونم طرفم تلاششو کرده وکار ثابت گیر نیاورده
در مورد قران وخدا اینا هم که اشاره کردید اون زمون دختر 13 سالگی وپسر حداکثر 16 سالگی ازدواج میکردن وخانواده ها حمایت میکردن نه الان که یه پسر کم کم بخاد ازدواج کنه حدود 28 سالشه!!پس مهمه تو این 28 سال چیکار کرده وچ شکلی زندگی کرده..ازدواج جوونا فقط اعتماد نداشتن به خدا نیست مشکل خیلی بیشتر از ایناست

درمورد آیات و روایات، من اینو از خودم نمیگم چون اثبات شده که آیات و روایات و توصیه های دین و مبلغان واقعیش یعنی پیامبر و ائمه برای زمان خاصی نیست! دینی که محدود به زمان باشه که دینی نیست که خدا بیاد بگه دین نزد من اسلام است(آل عمران/19). پس توصیه های دین برای هر زمان و شرایطی قابل استناد و استفاده هست.
یعنی قبول ندارید که ما خودمون کار رو برای خودمون سخت کردیم؟؟؟ قبول ندارید که مشکل اصلی ازدواج های ما موانع مادیی هست که ما از پیش خودمون ایجاد کردیم؟؟؟ توصیه دین به ازدواج آسان [بهترین ازدواجها ها آن است كه آسان تر انجام گیرد...پیامبر (ص)، نهج الفصاحه ، ح248] یه توصیه فقط برای اون زمانه؟ یا بیشتر از اون زمان به زمان ما برمیگرده؟
قبول ندارید که همه ما داریم به رسم و رسوم بی جا و دست و پاگیر و در برخی اوقات مانع جاری شدن حکم خدا،تن میدیم؟؟؟ توی همین زمان و شرایط مگه نمیشه منه پسر از خانواده دختر فقط جهیزیه در حد ضرورت بخوام؟؟ مگه نمیشه وقتی پسری خوب بود از لحاظ معیارهای دینی، خانواده دختر به مراسم ساده قناعت کنند؟؟؟؟ مگه نمیشه توی همین زمان، زندگی رو با شرایط حداقل شروع کرد و اما با امید و توکل به خدا؟؟
میشه، مطمئن باشید که میشه، چون هستند کسایی که اینطوری شروع میکنند. همین هفته پیش یکی از دوستان من همینطور زندگیشو شروع کرد و من بش گفتم خدا خیرت بده که داری سنت شکنی میکنی و من به داشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم.
نکته مهم اینه که ما هممون باید بر اساس تعالیم اسلام زندگی و رفتار کنیم تا نتیجشو ببینیم، بله حق با شماست، باید ببینیم که پسر (جوون) توی عمرش چیکار کرده، اما باید بر اساس آموزه های دین ببینیم، که تمام معیارها رو گفته.
مشکل اصلی قید و بندهاییه که خودمون به دست و پای خودمون زدیم و خودمون رو مکلف به انجام اونا کردیم و چاره ای جز رجوع به آموزه های اسلام و از خودگذشتگی نداریم.
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درمورد آیات و روایات، من اینو از خودم نمیگم چون اثبات شده که آیات و روایات و توصیه های دین و مبلغان واقعیش یعنی پیامبر و ائمه برای زمان خاصی نیست! دینی که محدود به زمان باشه که دینی نیست که خدا بیاد بگه دین نزد من اسلام است(آل عمران/19). پس توصیه های دین برای هر زمان و شرایطی قابل استناد و استفاده هست.
یعنی قبول ندارید که ما خودمون کار رو برای خودمون سخت کردیم؟؟؟ قبول ندارید که مشکل اصلی ازدواج های ما موانع مادیی هست که ما از پیش خودمون ایجاد کردیم؟؟؟ توصیه دین به ازدواج آسان [بهترین ازدواجها ها آن است كه آسان تر انجام گیرد...پیامبر (ص)، نهج الفصاحه ، ح248] یه توصیه فقط برای اون زمانه؟ یا بیشتر از اون زمان به زمان ما برمیگرده؟
قبول ندارید که همه ما داریم به رسم و رسوم بی جا و دست و پاگیر و در برخی اوقات مانع جاری شدن حکم خدا،تن میدیم؟؟؟ توی همین زمان و شرایط مگه نمیشه منه پسر از خانواده دختر فقط جهیزیه در حد ضرورت بخوام؟؟ مگه نمیشه وقتی پسری خوب بود از لحاظ معیارهای دینی، خانواده دختر به مراسم ساده قناعت کنند؟؟؟؟ مگه نمیشه توی همین زمان، زندگی رو با شرایط حداقل شروع کرد و اما با امید و توکل به خدا؟؟
میشه، مطمئن باشید که میشه، چون هستند کسایی که اینطوری شروع میکنند. همین هفته پیش یکی از دوستان من همینطور زندگیشو شروع کرد و من بش گفتم خدا خیرت بده که داری سنت شکنی میکنی و من به داشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم.
نکته مهم اینه که ما هممون باید بر اساس تعالیم اسلام زندگی و رفتار کنیم تا نتیجشو ببینیم، بله حق با شماست، باید ببینیم که پسر (جوون) توی عمرش چیکار کرده، اما باید بر اساس آموزه های دین ببینیم، که تمام معیارها رو گفته.
مشکل اصلی قید و بندهاییه که خودمون به دست و پای خودمون زدیم و خودمون رو مکلف به انجام اونا کردیم و چاره ای جز رجوع به آموزه های اسلام و از خودگذشتگی نداریم.
من که نگفتم ایات وروایات رو قبول ندارم یا اینکه قران مال زمان ما نیست!!فقط گفتم اون زمون با سن کم ازدواج میکردن الان با افزایش سن به مراتب انتظار خانواده ها هم ازشون بیشتره!!من حرفای شمارو قبول دارم و اگه بخایم در مورد ازدواج کردن تو سن پایین ویا بالا واینا بحث کنیم خودش یه مبحث مفصله که فک نمیکنم جاش تو این تاپیک باشه!
 

aozita

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
با توجه به شرایط موجود این پیشنهاد شما امکان پذیر نیست!!
شرایط موجود :
1- برتری کمی دختران بر پسران در باشگاه (شاید 70 یا 80 درصد باشگاه دختران هستند اعتراض دارید میتونید امار بگیرید)
2- در جامعه تشکل های دفاع از حقوق زنان به شدت فعال هستند ولی چیزی به نام دفاع از حقوق مردان نداریم.(پس مردان هیچ حقی ندارند که کسی از انها دفاع کند!!)
3- ............................
..................
3-
ههه دفاع از حقوق مردان؟ مردا خیلی خوب از پس این بر میان از حقوقشون دفاع کنن این زنان که همیشه بشون ظلم شده....چ حرفا میزنی...مطمعن باش اگه حقی از مردا خورده میشد تاحالا هزارتا ازین تشکلا داشتیم....
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل اینجاست که حقوق اسلامی میخان(بعضی ها نه همه) مثل مهریه و نفقه و .... و برابری غربی
دیگه نمیگن تو غرب زن و مرد هر دو با هم کار میکنن و با هم خرج میکنن

آفرین یکی از سوالات ذهن من تو همین موضوعه.
جای دیگه هم گفتم
موقع خواستگاری همه از پسر انتظار کار و درآمد دارن درحالیکه پسر باید خدمت سربازی رو هم بگذرونه.
با این وجود نمیدونم چرا دخترا تو یسری از رشته ها پذیرفته میشن؟!!!!
 

الي123

عضو جدید
من یه چیز کوچیک رو بگم، درس خوندن همراه با کار کردن واقعا سخته، مخصوصا تو لیسانس، مخصوصا اگه توی شهری مثل تهران و شهرهای بزرگ نباشی که بشه توی شرکت ها کار کرد و مجبور باشی کارای سخت و سنگین کنی و میدونم اگر کسی توی این شرایط قرار بگیره به راحتی نمیگه کسی که تو این زمینه کم کاری کرده تنبله. منظورم اینه اون شرایط رو تا خودمون نگذرونیم نمیتونیم براحتی درموردش حرف بزنیم.

خب حالا اگه همون پسر کار ثابت گیر نیاورد چی؟


خب دیگه، دوباره برگشتیم سر خونه اول...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


من همون عقیدمو دوباره میگم، این بندها و قیدهایی که خودمون به زندگی خودمون زدیم، چارش فقط خداست و خود خداهم گفته و تاکیدم کرده که من دروغ

نمیگم. اگه ما خدا رو رزاق بدونیم و روزیمون رو از خدا بخوایم، نه از خلق خدا و کارهای اونا، به راحتی بر پایه ی این ایمان قلبی میتونیم به بنده خدا اعتماد کنیم

که در واقع ما به خدا اعتماد کردیم . اما شرطش اینه که ما بر اساس اونچه که خدا تو دینش گفته عمل کنیم، چه پسر و چه دختر.

دین ما دین کاملیه اما ما سلیقه ای عمل می کنیم، اونجایی که دوست داریم خدا و پیغمبر و قرآنش رو دخالت میدیم، اما نباید اینطور باشه. مگه پیامبر خدا روز

غدیر به مسلمانان نگفت که من از شما به خودتان سزاوارترم؟ مگه همون پیامبر نگفته : وقتی كسی كه به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت

است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد!!! (نهج الفصاحه ، ح247). مگه حرفی از مادیات زده؟ چرا ما برا خودمون ملاک تعیین

میکنیم؟ چرا جلوتر از پیامبر میریم، قرآن اینو نهی کرده! بابا بخدا پیامبر حواسش بوده وقتی گفته: هر كه به اعتماد خدا و به امید ثواب ازدواج كند بر خدا لازم

است كه او را یاری كند.
(نهج الفصاحه ، ح278). نکنه خدای ناکرده ماهم مثل بعضی به ظاهر مسلمانان با عملمون بگیم که پیامبر نعوذبالله هذیان گفته!!

دین موضعش مشخصه، دستورات و آیینش هم چه برای پسر و چه برای دختر و چه برای خانواده ها و چه از نظر زمانی قبل از ازدواج و خواستگاری و چه بعد از

ازدواج و ... مشخصه. نباید من طوری زندگی و رفتار کنم که باعث بشم، روز حساب به من بگن تو باعث گمراهی خیلیا شدی و چقدر آیه در مورد گمراه کننده ها

داریم. مشکل ما اینه فکر میکنیم گمراه کردن از خط مستقیم دین اینه که ما یه بلندگو بگیریم و بگیم آی مردم بیاید یه خدای دیگه رو بپرستید و بیاید دزدی کنید و

... ، اما وقتی ما فرهنگ اشتباهی رو ایجاد کردیم، به اون تن دادیم و رواجش دادیم و کمک کردیم که زندگی مسلمانی به گمراهی و سختی کشیده بشه، ما در

اون گمراهی شریکیم. همونطور که الان میبینیم که ما با اعمال و رفتار و عقاید بی مورد خودمون باعث شدیم سن ازدواج جوونا بالا بره و باعث پیامدهای اون

شدیم.

من خودم رو میگم، اگه من امروز به سهم خودم کاری نکنم، فردای قیامت در برابر خدا جوابی ندارم و اون روز برا من میشه یوم الحسرت، و حسرت روزایی رو

میخورم که با چه قید و بندهای بیخودی زندگیم رو تباه کردم.

حرفاتونو خوندم ولی قبول داری این حرفا اجرا کردنش سخته؟
ینی اگه توی زندگی برای خود شما اتفاق بیافته دنبالشو میگیرید؟
شما که حرف از توکل به خدا ،لزوم اجرای دستورات دین و روز حساب برای جواب پس دادن آگاهید!
دین درست میگه همه حرفا و حدیث ها هم درست میگن چون دیدم اما آدما کجای کارن؟کی به این نصایح و پندا گوش میده؟
کی؟
همه الان مدرنیزه شدن.الان یه پسر ماشین نداره خودش با خودش کلنجار میره چه برسه به اینکه جرات کنه بره یه زن هم بگیره.
من با نظر فاطمه موافقم.
هنوز هیچ پسری نمیتونه انقدر سعی و تلاش تو زندگیش داشته باشه.کو؟پس چرا ما دخترا یه دونشم نمیبینیم؟حتی آوازشم نمیشنویم!
کلا اکثر خانما همیشه کنار میان(به استثنای خانمایی که چشم توهم چشمی دارن) و این آقایونن که سخت میبینن زندگی رو.به چشم دیدم که میگم.
اما فاطمه به نظر من زینب اونجایی که گفت خانما باید مهارت زندگی رو یاد بگیرن خوب گفت.
 
آخرین ویرایش:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
حرفاتونو خوندم ولی قبول داری این حرفا اجرا کردنش سخته؟
ینی اگه توی زندگی برای خود شما اتفاق بیافته دنبالشو میگیرید؟
شما که حرف از توکل به خدا ،لزوم اجرای دستورات دین و روز حساب برای جواب پس دادن آگاهید!
دین درست میگه همه حرفا و حدیث ها هم درست میگن چون دیدم اما آدما کجای کارن؟کی به این نصایح و پندا گوش میده؟
کی؟
همه الان مدرنیزه شدن.الان یه پسر ماشین نداره خودش با خودش کلنجار میره چه برسه به اینکه جرات کنه بره یه زن هم بگیره.
من با نظر فاطمه موافقم.
هنوز هیچ پسری نمیتونه انقدر سعی و تلاش تو زندگیش داشته باشه.کو؟پس چرا ما دخترا یه دونشم نمیبینیم؟حتی آوازشم نمیشنویم!
کلا اکثر خانما همیشه کنار میان(به استثنای خانمایی که چشم توهم چشمی دارن) و این آقایونن که سخت میبینن زندگی رو.به چشم دیدم که میگم.
اما فاطمه به نظر من زینب اونجایی که گفت خانما باید مهارت زندگی رو یاد بگیرن خوب گفت.
من انجام دادم و حتما انجام میدم...همین که ما میگیم دین و خدا و ... خوبه اما...! یعنی اعتقاد قلبی نیست. دین حرف و آموزه هاشو گفته حالا هرکی گوش داد به قول قرآن برا خودش خوبه هرکیم نداد به خودش بد کرده.
دین برا چیه؟؟ یه اسمه؟؟؟؟ اینکه ما دین و آموزه های اونو اجرا نمیکنیم، تقصیر ماست، دلیلی بر اجرایی نبودن دین نیست. من که گفتم، خیلیا رو دیدم همین طور ساده شروع کردن، کم کم زندگیشون رو ساختن و پیشرفت هم کردن. من قبول دارم و گفتم اعتقادم اینه که امروز ما آدما زیاد خدا رو قبول نداریم و این به قول شما واقعیت رو به وجود آوردیم که انگار اعتماد به خدا یه چیز صرفا فکری و غیر ملموسه. اما به فرض که این مشکلات و سختیا و چیزای نادرست فکری و رفتاری واقعیت جامعه ما باشه، در اینصورت ما با دونستن اشتباه بودنش باید بگیم چون هست باید باشه؟؟؟ نباید من به سهم خودم تلاش به تغییرش کنم؟؟
باید فکر کنیم، واقعا چرا یه دختر نمیتونه به هر دلیلی راضی بشه که یه پسر خوب اما بدون کار و سرمایه رو قبول کنه، چرا یه پسر نمیخواد یکم به خودش زحمت بده و... . ببینید درسته اینا واقعیته جامعه ماست،متاسفانه، اما دلیل نمیشه ما بش تن بدیم.

به هر حال من دیگه فکر میکنم بحث کردن در این زمینه فایده ای نداره. من اعتقاداتمو گفتم و حتما بش عمل میکنم مثل همه کسایی که عمل کردن و نشون دادن این واقعیت مطلق جامعه ما نیست، بلکه تفکر اشتباه یکسری از آدماست.

ضمنا اینجور که شما مطلق در مورد پسرا حرف میزنید درست نیست. پس اینهمه پسری که من میبینم و مطمئنا خود شما هم میبینید که تلاش میکنند و زحمت میکشند و زندگی در حد خودشون درستی دارند از آسمون اومدن؟
به هرحال هرکس اعتقاداتی داره چه معنوی و چه مادی و براساس همون زندگیشو میسازه. لزومی هم نداره هم عین هم باشن. نظر من این بود و نظر شما اون.
ان شاء الله همه خوشبت و عاقبت بخیر بشن
 
آخرین ویرایش:

الي123

عضو جدید
من انجام دادم و حتما انجام میدم...همین که ما میگیم دین و خدا و ... خوبه اما...! یعنی اعتقاد قلبی نیست. دین حرف و آموزه هاشو گفته حالا هرکی گوش داد به قول قرآن برا خودش خوبه هرکیم نداد به خودش بد کرده.
دین برا چیه؟؟ یه اسمه؟؟؟؟ اینکه ما دین و آموزه های اونو اجرا نمیکنیم، تقصیر ماست، دلیلی بر اجرایی نبودن دین نیست. من که گفتم، خیلیا رو دیدم همین طور ساده شروع کردن، کم کم زندگیشون رو ساختن و پیشرفت هم کردن. من قبول دارم و گفتم اعتقادم اینه که امروز ما آدما زیاد خدا رو قبول نداریم و این به قول شما واقعیت رو به وجود آوردیم که انگار اعتماد به خدا یه چیز صرفا فکری و غیر ملموسه. اما به فرض که این مشکلات و سختیا و چیزای نادرست فکری و رفتاری واقعیت جامعه ما باشه، در اینصورت ما با دونستن اشتباه بودنش باید بگیم چون هست باید باشه؟؟؟ نباید من به سهم خودم تلاش به تغییرش کنم؟؟
باید فکر کنیم، واقعا چرا یه دختر نمیتونه به هر دلیلی راضی بشه که یه پسر خوب اما بدون کار و سرمایه رو قبول کنه، چرا یه پسر نمیخواد یکم به خودش زحمت بده و... . ببینید درسته اینا واقعیته جامعه ماست،متاسفانه، اما دلیل نمیشه ما بش تن بدیم.

به هر حال من دیگه فکر میکنم بحث کردن در این زمینه فایده ای نداره. من اعتقاداتمو گفتم و حتما بش عمل میکنم مثل همه کسایی که عمل کردن و نشون دادن این واقعیت مطلق جامعه ما نیست، بلکه تفکر اشتباه یکسری از آدماست.

ضمنا اینجور که شما مطلق در مورد پسرا حرف میزنید درست نیست. پس اینهمه پسری که من میبینم و مطمئنا خود شما هم میبینید که تلاش میکنند و زحمت میکشند و زندگی در حد خودشون درستی دارند از آسمون اومدن؟
به هرحال هرکس اعتقاداتی داره چه معنوی و چه مادی و براساس همون زندگیشو میسازه. لزومی هم نداره هم عین هم باشن. نظر من این بود و نظر شما اون.
ان شاء الله همه خوشبت و عاقبت بخیر بشن
بخشی از ازدواج کردن کار کردن پسر هست...درآمدزاییه...
بقیش افکار درستش باید باشه...و سلیقه آدماس...(نظر شخصی)
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخشی از ازدواج کردن کار کردن پسر هست...درآمدزاییه...
بقیش افکار درستش باید باشه...و سلیقه آدماس...(نظر شخصی)
.....
آفرین یکی از سوالات ذهن من تو همین موضوعه.
جای دیگه هم گفتم
موقع خواستگاری همه از پسر انتظار کار و درآمد دارن درحالیکه پسر باید خدمت سربازی رو هم بگذرونه.
با این وجود نمیدونم چرا دخترا تو یسری از رشته ها پذیرفته میشن؟!!!!
 

Similar threads

بالا