خودتو با یه شعر وصف کن...!

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هَــــر روز بیشتــــــر اَز دیـــروز عـــآشق و عـــآشق تـــر میشومــ ...

بــهـ اُمیـــد فـــردا هـــآی بهتـــرمــ ...

بَـــرای دَر کِنــــآر تـــ ــو بـــودنــ...

__________________
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هَــــر روز بیشتــــــر اَز دیـــروز عـــآشق و عـــآشق تـــر میشومــ ...

بــهـ اُمیـــد فـــردا هـــآی بهتـــرمــ ...

بَـــرای دَر کِنــــآر تـــ ــو بـــودنــ...

__________________


نزديک مي شوي به من


فرسنگها در منی

در من خانه مي کني

در من حضور مي يابي

لحظه به لحظه

هرجا و هر کجا

توي انگشتهايم جاري مي شوي

سطرسطرخاطراتم را مي نگاري

خنده مي شوي

حرف مي شوي


دلم که مي گيرد

ازچشمهايم مي باري

کيستي؟

کيستي تو ؟

کيستي تو که اين همه

در من مي تابي

بي آنکه کاسته شوي

بي آنکه غروب کرده باشي

کيستي؟

کيستي تو که اين همه

سزاوار حرفهاي عاشقانه اي

کيستي تو که ديدنت زندگي

رفتنت مرگ است

در من بمان

از هنوز تا هميشه
 

"Baran"

عضو جدید
ای نسیم با قلم شرم می نویسم
اما بوسه ی اتشین مرا
از لب های ممنوعم
به شاعر لحظه های عاشقی من
به مرد رویاهایم
برسان...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای عشق تو در قلبم سه کوه ساختم

اولی کوه وفا

دومی کوه صداقت سومی.......

کوهی که هر وقت بهم گفتی دوستت ندارم

از اون بندازمت پایین صدايت چون صداي ابشاران،

نگاهت چون نگاه چشم خورشيد،

و قدت همچو قد رود کارون...

خاک تو سرت که هيچ چيزت به آدمي زاد نرفته

مراقب گرماي دلت باش تا کاري که زمستان

با زمين کرد زندگي با دلت نکند

آبي تر از آنيم كه بي رنگ بميريم شيشه نبوديم

كه با سنگ بميريم تقصير كسي

نيست كه اينگونه غريبيم شايد كه خدا خواست

كه دلتنگ بميريم

توی آسمون دنیا هر کی یه ستاره داره

چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره؟

واسه من تنهایی درده درده هیچ کسو نداشتن

هر گل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن

دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم و تا لحظه
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چه سِحری بود در حرفهای َت
اعــجازش
ماندگاری ِ چشمهای َ م بود
ساعت ها
در تماشای َ ت
.
.
 

sara perspolisi

عضو جدید
خدایم ... اه ای خدایم ... ای پناه لحظه هایم
صدایت میزنم بشنو صدایم
شکنجه گاه این دنیاست جایم
به جرم زندگی این شد سزایم
...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در دلم تنها یک کوه ساخته ام
تو
که وفا دار بمانم
که همیشه عاشقت بمانم
که تنهایت نگذارم
که هر بار میگویی
دوستت ندارم
ارام در اغوشت بگیرم
و تنها بگویم
اما، دوستت دارم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
حکایتـــــ من

حکایت ماهی تُنگ شکستـــه ایســـت

که روی زمین دل دل می زند ..

و حکایتــــــ تو

حکایت پسرک شیطان تیر کـــــمـان به دستی


که نفس های او را شـــــماره می کند ..



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
قلبم را در اغوش گرفته ارامش میکنم
نوازشش میکنم
تا کمترحس غربت و تنهایی به سراغش بیاید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شادی من در صدای خنده های توست..
پس عاشقانه بخند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـا تـو

می تــــــــوان آسود

در انتهـــــــــــای راهــــی که به بن بست رسیده است

و بــــــــــــــالا رفت

از دیـــــــــوار روزمرگی ها

و نتـــــــــــرسید

از آنچه پشت دیــــــــوار است !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

شبانه هایم برای تو
عشق هم … خاطره ی مُرده ای باشد
برای وقت های کسالت​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باورت نمی شود........!!

دیشب بارانی بی ابر بر سرم بارید...

بارانی بی ابر...با رعدهایی بی برق...

باورت نمی شود...!!

دیشب چشم هایم بی آهنگ ترین ملودی را می نواختند..

باورت نمی شود...!!

دیشب خیلی اتفاقی موهایم را کشیدم....خیلی اتفاقی برایت مردم....

خیلی اتفاقی....خیلی اتفاق ها افتاد...!!

خیلی اتفاقی بود که نوشته هایم مخاطب خاص پیدا کرد..

خیلی اتفاقی بود که تپش های قلبم را در سینه ی دیگری احساس کردم

اما.......

اتفاق نبود.......!!

خواستنت فاجعه بود........فاجعه.....................!!!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخند میزنم به قلبم اخر
حسابی از عاشقی خدا سیراب میشود
خدا زیباترین و مهربانتری ن معشوقیست که
سراغ دارم
اخر همانگونه که دوست میدارم
حسودی میکند به انانی که نزدیک میشود
و من این حسادت را دوست دارم اخر حس میکنم برایش چقدر مهم و باارزش هستم
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺩﺧـــــﺘﺮ ﺑﺎﺷﯽ ، ﮐﺎﺭﻣــــﻨﺪ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯽ
ﺻﺒﺤﻬﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﭘﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﮎ ﺁﺭﺍﯾﺸﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯽ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻮﺕ ﺯﻧﺎﻧﮕﯿﺖ، ﻣﯿﺮﻭﯼ ﻭﺳﻂ ﺷﻬﺮِ ﺷﻠﻮﻍ ﻧﺎﻣﺮﺩ
ﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯾﺖ ﺭﺍ، ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﮐﺖ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺕ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ
ﺑﺎ ﻫﻢ ﺟﻨﺴﻬﺎﯾﺖ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ، ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ !
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ، ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ، ﺑﻐﻀﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯽ
ﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﺰﺧﺮﻑ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﮔﯽ ﺟﻮﺭ ﮐﻨﯽ
ﻏﺮﻭﺏ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﺎﺳﯿﺪﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ
ﺗﻤﺪﯾﺪ ﮐﻨﯽ ، ﮐﻤﯽ ﻋﻄﺮ ﺑﺰﻧﯽ
ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﺷﻬﺮﯼ، ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺶ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﺶ
ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﺑﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻫﺎ ، ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﺎ ، ﻣﺘﺮﻭﻫﺎ
ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﯼ
ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺍﻣﻨﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻨﯽ : ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از
حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــــــــاست گم کـر د ه ام ..!!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سهراب گفتی که چشم ها را باید شست ....

شستم اما به چه قیمتی ؟!!!

کم شدن سوی چشمانم با گریه های شبانه ی دل بارانیم

جور دیگر هم دیدم

دل ها سیاه تر ... دروغ ها رنگین تر .. ماسک ها خوشگل تر و ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکوت شدم ...
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند ...
اما
جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گلوی آدم را
باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود ...
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است ....
دلتنگی هایی که می تواند آدم را خفـــــــــــــه کند ...
 
آخرین ویرایش:

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آی دنیا تندتر بچرخ ..
من از همه میترسم ... از همه ... جتی از آینه ..
من این زندگی را نمیخواهم
تمام دورنگیتان برای خودتان ...
مرا با تنهایی ام تنها بگذارید ...
همین روزها بی کسی هایم را به آغوش میگیرم
و از دنیای شما میرم ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـه مـوآزآت دلـهـره ی کـودکـی در فـقـدآن عـروسـک هـآ ؛

فـآقـد ِ تـمـآم ِ لـبخـنـد هـآي ِ آسـوده ي مـمـكـن ،

خـَـســتـِـه اَم !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم کدام درد بزرگ تر است،

دردی که آن را بی پرده تحمل می کنی

یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن

کسی که دوستش داری

توی دلت می ریزی و تاب می آوری...!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چــــــــــــــــرا دوباره برمیگردی؟؟؟

نبـــــــــش قــــــــــــبر گناه است"مومـــــــن"

بفــــــــــــــــــهم...!



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


لعنت به غروب جمعه ها ...
میگن :
عقاب هم که باشی
بر اوج بلندا ، پرواز هم که کنی
کوه هم که باشی
هیچ بادی هم که تکانت ندهد
در این غروب جمعه لعنتی... دلت می گیرد!!! شما هم؟؟؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کسی که خنجر را بر پشتم فرو کرد بوی تنش خیلی آشنا بود .

راستی .....

این عطر را خودم برایش خریده بودم !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گـــآهي دوســت داري غـــافلــگــيـــر شـــوي . . .

مـــثــلــاً بــفــهمــي يــک نــفــر آن دور دورهـــا آنــجــايــي کـه فــکـرش را همــ نـمــيــکــردي . . .

دوســتــت دارد . . .
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


از همان دم که گدای سر کوی تو شدم
عشق بخشید شبی ، شوکت شاهانه مرا
قصّه می خواندم از آن چشم فسونگر ، امّا
دل من کرد به دیوانگی افسانه مرا
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پشت این نقاب خنده
پشت این نگاه شاد
چهره ی خاموش دیگریست
که سالهای سال در سکوت و انزوای محض
بی امید زیسته.....
پشت این نقاب خنده
هر زمان به هر بهانه
تا تمام قلب خود گریسته ام.......
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کمی هوای زیبایی در اینجا پخش هست وقتی تو را دارم
وقتی مهر و محبت و عاطفه تو را دارم ارام میشوم
دلم حسابی تنگ میشود در لحظاتی که از تو دور هستم
نمیدانم چرا هر گاه نزدیک میشوی
عطر خوش اشنایی را حس میکنم
دوستت دارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
نمی دانم کدام درد بزرگ تر است،

دردی که آن را بی پرده تحمل می کنی

یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن

کسی که دوستش داری

توی دلت می ریزی و تاب می آوری...!


درد بزرگیست وقتی
میفهمی
کسی که
دوستش داری
هر بار تمام دردهایش
را بخاطر شادیت پنهان میکندو تو تنها
حرف خودت را میزنی
انگار کسی نمیتواند بگوید
اهای تو که دم از عاشقی میزنی
حواست به انکه دوستش داری هست
او از تو ناراحت هست
انوقت
تنها انکه دوستش داری
محکم در اغوش بگیری و بگویی هیس
ارام تنها
ارام اشک بریز که
من همینجا کنارت هستم
 

Similar threads

بالا