عزیزم کافیه کتاب تشیع علوی ،تشیع صفوی رو بخونی.البته اگه بتونی نسخه اصلیشو گیر بیاری.نوشته دکتر علی شریعتی.
حالا خداوکیلی نمیدونی یا میخای یه بحث تازه شروع کنی؟
ببین داداش دسته بندیی وجود نداره .ینی اصلا اونطوری که فکر میکنی نیست.ینی همه ماها شاید فکر کنیم شیعه علوی هستیم(پیرو واقعی حضرت علی)و فکر میکنیم ولایت علی رو پذیرفتیم.ولی در عمل میبینیم خیلی چیزا به نفعمون نیست و پیروی از منافعمون میکنیم .دقیقا مثه کاری که روحانیون دربار در دستگاه صفویان انجام دادن.ینی به خاطر چاپلوسیه شاه احکام رو عوض کردن و مطابق با خاست شاه تغییرش دادن.وازون به بعد همه چیز به نفع خودشون و بر علیه عوام شکل گرفت(کاری که کلیسا ها برای بهره کشیه اقتصادی و مادی قبل از رنسانس کردن) البته این نوع شیعه گری الان خیلی پررنگ تر شده تو جامعه ما.که دیگه اینجا جاش نیست.نه دیگه اولین بار شنیدم
می خوام هم اطلاعات بدست بیارم هم نظر کل شیعه رو از هر دو دستش بدونم ببینم دقیق داستانش چی هست
ببین داداش دسته بندیی وجود نداره .ینی اصلا اونطوری که فکر میکنی نیست.ینی همه ماها شاید فکر کنیم شیعه علوی هستیم(پیرو واقعی حضرت علی)و فکر میکنیم ولایت علی رو پذیرفتیم.ولی در عمل میبینیم خیلی چیزا به نفعمون نیست و پیروی از منافعمون میکنیم .دقیقا مثه کاری که روحانیون دربار در دستگاه صفویان انجام دادن.ینی به خاطر چاپلوسیه شاه احکام رو عوض کردن و مطابق با خاست شاه تغییرش دادن.وازون به بعد همه چیز به نفع خودشون و بر علیه عوام شکل گرفت(کاری که کلیسا ها برای بهره کشیه اقتصادی و مادی قبل از رنسانس کردن) البته این نوع شیعه گری الان خیلی پررنگ تر شده تو جامعه ما.که دیگه اینجا جاش نیست.
نمیشه گفت همه عوام علوی هستن .همین خودمون خیلی جاها که به نفعمون نیست دنبال یه راه فرار میگردیم(همونی که کلاه شرعی میگن بهش)oky
پس عوام تقریبا علوی هستن
و
خواص صفوی اکثرشون
مثلا مثل قوانین بانک داری اسلامی یا مکروه (فکر کنم مکروه میگن دیگه) مکروه بودن موسیقی یا همین کراوات و همین ستلایت واره! و....
اینا در اصل تو اسلام نبودن و اینا برای منافع شخصی خودشون واردش کردن ؟ آره؟
نمیشه گفت همه عوام علوی هستن .همین خودم.ن خیلی جاها که به نفعمون نیست دنبال یه راه فرار میگردیم(همونی که کلاه شرعی میگن بهش)
بله قوانین بانکداری رو خوب اومدی.موسسات مالی واعتباری و بانکهای ما فرقی با نزول خونه های سابق نداره فقط باکلاس تر شده.و کلاه شرعی هم گزاشتن تنگش.ازین جور احکام زیاده.بسیار زیاد.
در مورد موسیقی برخی گفتن حرامه.ولی ایه ای مبنی بر این در قران یافت نمیشه.
مثلا تو همین مورد بانکداری که گفتی کاری نداره ایه قران موجوده و خیلی واضح و صریح حکمشو صادر کرده.بقیه همش کلاه شرعیهخوب حالا چطور کلاه شرعی رو از شرع اسلام تشخیص بدیم
وقتی اونقدر وقتم نداریم که ....
راستی نظرتون راجع به مراجع چیه ؟ حالت همون کشیش های رنساس رو دارن؟
مثلا تو همین مورد بانکداری که گفتی کاری نداره ایه قران موجوده و خیلی واضح و صریح حکمشو صادر کرده.بقیه همش کلاه شرعیه
در مورد مراجع:من قبول ندارم و اینکه ایا شبیه هستن یا نه فقط خدا میدونه.فعلا که همه چیز در اختیارشونه
این دیگه اتفاقیه که افتاده دست منو شما هم نیست.همین که بنونیم خودمونو درست کنیم باید خدا رو شکر کنیم .بقیه پیشکش.اما باز یه جایش سخته تشخیص علوی و صفوی
وقتی همه صفوی باشن
به کی تکیه کنیم اطلاعات از کجا بیاریم و...
یه جور فقر اطلاعاتی دچار میشیم
حالا بانکداری ملموس هست و... بقیه ی احکام و... رو چیکار کنیم اخرش باید یکی باشه که بهش تکیه کنیم
حالا از کجا بفهمیم به این کسی که تکیه کردیم واسه جیب خودش هست یا .... یکم مشکل هست این تیکش
اینو با من که نیستید؟من تقصیری ندارمراستی دنبال تشکر هم نیستم و....
ولی اینجوری که یکی در میون تشکر زدید حس بدی به ادم القا میشه !
هر چی باشه من الان نقش مجری رو دارم
شما دارید از سوال های من استفاده می کنید خودتون که سوال نمی پرسید!
بگو نینی جانعنوانه بعدی واسه تاپیکتونو من بگم؟!....
این دیگه اتفاقیه که افتاده دست منو شما هم نیست.همین که بنونیم خودمونو درست کنیم باید خدا رو شکر کنیم .بقیه پیشکش.
ینی اگه جایی ادم قابل اعتمادی پیدا نکردی باید به هر کس و ناکسی اعتماد کنی.این که خیل ی بده ادم فقط واسه اینکه یه تکیه گاه داشته باشه خودشو بدبخت کنه.خدا به ادم عقل داده.خدا تو قیامت نمیگه چون فلانی مرجع تقلید بود رفتی ازش پیروی کردی پس تو هیچ خطایی ازت سر نزده.اگه اینطورباشه فقط مراجع باید توبیخ بشن و بقیه صاف برن تو بهشت.(ایا خدا همچین تضمینی داده؟من که تو قران ندیدم)
خوب همینجاس که بصیرت به درد ادم میخوره.بعضی جاها فاصله حلال و حروم (یا حق و باطل )بسیار کمه.مثل لبه تیغ میمونه.ولی فک کنم اگه فقط وفقط به قران تکیه کنی خدا خودش کمکت میکنه و بقیش درست میشه.
بگو نینی جان
واقعا فکر میکنید درکش اینقدر سخت باشه.عزیزم از اول زندگیمون تو گوشمون خوندن سخته و ماها نمیفهمیم تا امروز کارشونو از پیش ببرن.(جمله ئکتر شریعتی:خودشون رو روحانی و متصل به عالم بالا میخونن و مارو غیر روحانی و متصل به عالم پایین)دقیقا همین جاس که اسلام سخت میشه و اسی و... میرسن به نظظریه تفکر و عقل کامل
البته شما قران رو هم داخلش می کنید ولی خوب سواد خودشو می خواد فهم قران هم یک جوری خیلیا از سیستم خارج میشن چون دسترسی به هیچ سیستم اطلاعاتی ندارن و یه جوری صفوی می مونن
داستان اینا چی میشه ؟
راستی این که شما گفتید یکم شبیه نظر عمر بود که میگه حسبنا کتاب الله
نظر شما در مورد احادیث چی هست؟ وقتی نیاز به علم حدیث شناسی احساس میشه برای درست از غلط؟
احادیث رو باید بذاریم کنار چون قدرت تشخیصشو به شخصه نداریم یا نه میشه از مفسران استفاده کرد؟ هر چند این شبه پیش میاد که مفسران حدیث هم خودشان صفوی باشن و....
ببخشید خانم بزرگ.اواتارتو گفتم بی جنبه.اول اینکه من بزرگم
بعدم اینکه نظراتتونو راجبه فرقه ی علی اللهی بگید!
در مورد پدر شریعتی:مرجع بودن یا نبودنشون چه تاثیری بر تصمیمات امروز ما داره؟وایا مساله ما اینه اصلا؟اگه اشتباه نکنم پدر دکتر شریعتی خودشون مرجع بودند (آیت الله محمد تقی شریعتی) که صاحب تفسیر نوین هستند و قائل به حجیّت خبر واحد و .....
یک سوال: به نظرتون فاسئلوا اهل الذکر که توی قرآن اومده کیا رو میگه؟ (آیا فقط مصداقش ائمه هستند یا این از باب تعیین مصداق هست و یک حکم کلّی هست و در زمانهای متعدد، مصادیق متعدد داره؟)
قضیه دومی لعنت الله علیه هم فکر میکنم این باشه که منع نقل و نگارش حدیث کرد و هر کس که احادیث پیامبر رو نقل میکرد یا مینوشت به شدت باهاش برخورد میکرد و به قول دوستمون شعار حسبنا کتاب الله یعنی کتاب خدا برای ما بس است رو سر داد. به همین خاطر که توی تاریخ حدیث اهل سنّت میگن احادیثشون از یک قرن بعد یعنی موقعی که عمر بن عبدالعزیز اجازه نقل و نگارش داد، به قلم دراومده. اما توی تاریخ حدیث شیعه بخاطر اینکه شیعه قائل به امام پس از پیامبر بود، نقل و نگارش حدیث ادامه داشت و هر چند با محدودیت هایی رو برو بودند اما نقل و نگارش رو ترک نکردند.
در مورد پدر شریعتی:مرجع بودن یا نبودنشون چه تاثیری بر تصمیمات امروز ما داره؟وایا مساله ما اینه اصلا؟
در مورد ایه :ادرسشو بگید .چون با چنر کلمه نمیشه نطری داد.
در مورد پاراگراف بعدی.بازم ارتباطشو به بحث متوجه نمیشم.تو پست قبلی حرف امام صادق رو گفتم.دیگه همه چی واضحه احتیاج به ریز کزدن مسائل نیست.
واقعا فکر میکنید درکش اینقدر سخت باشه.عزیزم از اول زندگیمون تو گوشمون خوندن سخته و ماها نمیفهمیم تا امروز کارشونو از پیش ببرن.(جمله ئکتر شریعتی:خودشون رو روحانی و متصل به عالم بالا میخونن و مارو غیر روحانی و متصل به عالم پایین)
نظریه عمر چی میگه؟من اطلاعی ندارم.ینی هر کی معتقد به قرانه سنیه؟
علم حدیث شناسی واسه چی؟امام صادق میفرماید هر انچه از ما(ائمه)تقل شد بر قران عرضه کنید اگر منافاتی با قران نداشت بپذیرید وگرنه به صحتش شک کنید.
خوب بازم میگم پدرش اخوند بوده چه ربطی به ما داره.مثلا چه ربطی هست بین نوح و پسرش(مثال عرض کردم)
- اینکه شما مدام به جمله دکتر شریعتی(ره) استشهاد میکنید و بدین طریق صحبت هیچ مرجعی رو قبول ندارید و فقط میفرمائید قرآن، خواستم بگم ایشون خودشون آخوند زاده هستند و خوب میدونند چی میگن و جمله ایشون کسان خاصی رو شامل میشده.
- فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون : اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد (سوره انبیا آیه7 و سوره نحل آیه 43).
- فکر کنم واضحه من چیو دارم توضیح میدم.
- شما که اصلا پذیرای احادیث نیستید چطور خودتون اینجا از حدیث امام صادق(ع) در اثبات مطلبتون کمک گرفتید؟؟؟
خوب بازم میگم پدرش اخوند بوده چه ربطی به ما داره.مثلا چه ربطی هست بین نوح و پسرش(مثال عرض کردم)
من پزیرای حدیث نیستم؟لطفا بگید من کجا اینو گفتم؟خوبه جمله حضرت صادق رو گفتم.نکنه شما راه بهتری از امام صادق سراغ داری؟
در مرود نطریه عمر:سنی ها کاملا معلومه واسه چی فقط (به ظاهر)حرف از قران میزنن و منظور منم کاملا معلومه(بحث احادیث جعلی)و این دو موضوع هیچ ربطی به هم نداره مگر اینکه بخاین به روش سنی ها کسی رو که معتقد به ولایت علی باشه رافضی بخونید
راستی در مورد ایه:گفته از اگاهان بپرسید نگفته کرکره عقلو بکشید پایین هر چیزی رو بدون دلیل و منطق بپزیرین .خدا عقل داده.دقیقا ایش یادم نیست.ولی خدا در جایی میفرماد (رو به جهنمیان)چرا به راه نادرست رفتید؟میگن شطان بهمون وعده داد.میگه من هم وعده بر حق دادم ولی نپزیرفتین ولی وعده های کزب اونو پزیرفتین حالا هم جاتئن همینجاس.
اینکه ادم فکر نکنه و فقز دنباله رو دیگران باشه به امید اینکه هر چی اون میگه درسته و ثواب وعقابش پای اون اشتباهیه که خیلیا میکنن و برای خدا قابل بخشش نیست.
تازه من هم اگه سوالی برام پیش بیاد سوال میکنم کتاب میخونم و خلاصه یه جوری به جواب میرسم ولی اختیارمو دست یه نفر نمیدم که برام تصمیم بگیره.چون عملکردشون تو جامعه نشون داده قابل اعتماد نیستن
صحبت منم واضحه و دلیل برای توضیح نمیبینم.
- در مورد صحبت دکتر شریعتی، بیانم واضح است و نیازی به توضیح ندارد که کجای فرمایشتون محل اشکال است.
- من اینو از فحوای مطالبتون در تاپیک آیا باید همه مرجع تقلید داشته باشند متوجه شده بودم (البته اگه اینطور نیست عفو بفرمائید. و چه بهتر کار ما رو هم راحت کردید).
- شما میفرمائید علم شناخت حدیث واسه چی ؟ دوباره اینجا بحث احادیث جعلی رو مطرح میکنید. بالاخره ما نفهمیدیم علم الحدیث خوبه یا بده؟
- به نظرتون کسانی که به مراجع اعتماد میکنند، کرکره عقلشونو کشیدن پائین؟؟؟؟
- الحمدلله شما که احادیث رو قبول دارید : اتفاقا عقل آنها بخاطر وجود این احادیث بهشان چنین حکمی را کرده :
و اما الحودث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديثنا ، فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم .
- توقیع امام زمان (عج):
‹‹... در حوادث و رخدادها به راويان حديث ما (فقها) مراجعه كنيد ، كه آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها مي باشم.››
در اين حديث ، امام صادق (ع) فرمود : فاني قد جعلته عليكم حاكماً ، فاذا احكم بحكمنا فلم يقبله منه فانما استخف بحكم الله، و علينا رد والراد علينا الراد علي الله ، و هو علي حد الشرك بالله.
- مقبوله عمربن حنظله:
‹‹من او (فقيه جامع الشرائط) را حاكم شما قرار دادم ، هنگامي كه او طبق حكم ما ، حكم كرد ، ولي حكم او پذيرفته نشد ، قطعاً حكم خدا سبك شمرده شده است ، و ما را رد كرده است ، آن كس كه ما را رد كند خدا را رد كرده و چنين كسي در مرز شرك به خدا است.›› (وسائل الشيعه، ج18، ص98.)
- اَللّهُمَّ ارْحَم خُلَفائی. قیلُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَنْ خُلَفائُك؟ قالَ الّذینَ یَأتُونَ بَعْدی وَ یَرووُنَ عَنّی حَدیثی وَ سُنّتی
خدایا بر جانشینان من رحمت فرست. پرسیدند ای رسول خدا جانشینان شما كیانند؟ فرمود: آنان كه بعد از من میآیند و حدیث و سنّت مرا نقل میكنند.- .........
ببخشید خانم بزرگ.اواتارتو گفتم بی جنبه.
اونم یه فرقه من در اوردی ومنحرف مثل بقیه فرقه های این جوریه.
نکنه چون اسم از علی اومده فکر کردید علی اللهی هستم.
باز یاد حرف دکتر شریعتی افتادک که نوشته بود:در کنفرانسی که در مکه برگزار شده بود سخنرانیه دکتر رو کنسل کرده بودن.به جرم شیعه غالی بودن(شیعه غالی یعنی کسی که در مورد علی غلو میکنه.یه جورایی همون علی اللهیه خودمون)دکتر گفته جالبه که در ایران من رو به وهابی گری و سنی گرایی محکوم میکنن چون حرف حق رو میزنم.و در مکه من رو شیعه غالی میدونن.گفته بود خوشحالم که لاقال منافق نیستم که باعث خوشامد هر دو گروه نیستم.
در مورد کرکره عقل :بله حتی ذره ای هم فکر نمیکنند وفقط نگاه میکنن ببینن بقیه چی میگن(بارها دیدم که میگم)
در مورد بقیه بقیه مطالب:شما فقیه واجد الشرایط بیار من قبول میکنم.کسی که به خاطر منافعش حلال خدا رو حرام و حرام خدا رو حلال میکنه من یکی قبولش ندارم.نگو نمیدونی که دروغ گفتی.دیگه بحثی نیست.مطمئنا منظور حضرت اینایی که الان سوار مردم شدن نبوده
کسی که جامعه رو داره میبینه و منکرش میشه دیگه گفتن من فرقی براش نداره.یکیش بانکداری.داداش شما همون خودتو به خواب بزنی بهتره.ما هم سعی نداریم شما یی که خودتو به خواب زدی بیدار کنیم.- همه فقهای ما اینطوریند که شما میگی؟؟؟؟(حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند؟) ؛ اگه آره خواهشا چند تا نمونه از هر کدوم بیار تا ما هم بدونیم چه خبره.
- بالاخره بایست باشه که حضرت گفته.
کسی که جامعه رو داره میبینه و منکرش میشه دیگه گفتن من فرقی براش نداره.یکیش بانکداری.داداش شما همون خودتو به خواب بزنی بهتره.ما هم سعی نداریم شما یی که خودتو به خواب زدی بیدار کنیم.
شما همینو جواب بده بقیه پیشکش.شما کلا گیر دادی به بانکداری . مثل اینکه نمونه دیگه ای نداری.
خوشم میاد که حتی نظرات مراجع هم درباره بانکداری نمیدونی که به همه مراجع توهین میکنی. بطور مثال میگم : شما اصلا نظر آیت الله بهجت رو در مورد مسائل بانکی میدونید؟؟؟؟
شما اگه به فرمایشات امامی که همه مون خیلی دوسش داریم عمل میکردی، به نایبان عام امام زمان (عج) توهین نمیکردی. (هر چند از باب قاعده دفع ضرر محتمل)
شما همینو جواب بده بقیه پیشکش.
چرا میدونم.همش کلاه شرعیایی که خودمون میدونیم داریم خودمونو سر کار میزاریم.به اسم مضاربه و مشارکت مردمو تلکه کردن و سود 40 درصد گرفتن بانکداریه همونیه که شما دوسش داری(نه من )
من نمیدونم کجای دنیا وقتی 2 نفر شریک میشن در صورت سود و زیان فقط یک نفر جوابگوئه؟
مضاربه چی کشک چی ؟
کدوم توهین؟یکی یه کاریو کرده گناه نیست من دارم میگم گناهه؟همینه دیگه اقایونتون همین چیزارو یادتون دادن.