تا حالا قربانی شدین؟
- شروع کننده موضوع mehrshad53
- تاریخ شروع
بحث تعریف کردن از تاکسی سوار شدن بود گفتم بیام خودی نشون بدم:
توی تاکسی نشسته بودم یه پسره دبیرستان یا راهنمایی بود(من دانشجو)هی خودش رو میچسبوند به منای بابا من هی رفتم کنار هی این اومد طرف من.دور میزد دستش هم میذاشت رو پای من
من دیگه واقعا کف کرده بودم از پررویی طرف
تخته شاسی A3 دستم بود گرفتمش بالا آروم گفتم درست بشین والا همینو میکنم توی حلقت
رفت چسبید به دختر اون طرفی
منم بگم آبجی..
خاطرت و دیدم حال کردم..
من نشسته بودم تو ون اون ته..
از بد شانسی من دونفر هیکل از نظرت پهنا اومدن چپیدن عقب..
حالا هی من خودمو جم میکنم طرف پنجره هی این پرو تر می شد..
آخر دیدم دستشم ور داشت گذاشت بالا سر من..
منو می گی..
خون جلو چشم و گرفت.. (به کسی نگین من همیشه پنجه بکسم یا چاقو زامن دارم همرامه)
اما..
چشمتون روز بد نبینه..
هیچ کدوم نبود..
یه هو دس کردم از تو جامدادیم کاترم . کشیدم بیرون گرفتم جلو چش یارو.. خودمم این شکلی
یارو نزاشت من فوش بدم در جا گفت آقا ما پیاده می شیم..
با کله از ماشین رفت بیرون..
ای حالی بردم من..
4تا دخترم بودن تو ماشین تا مقصد باهم خندیدیم..
losi
عضو جدید
بحث تعریف کردن از تاکسی سوار شدن بود گفتم بیام خودی نشون بدم
توی تاکسی نشسته بودم یه پسره دبیرستان یا راهنمایی بود(من دانشجو)هی خودش رو میچسبوند به من
با حال بود
منم يه بار سوار تاكسي شدم ، ولي چون جلو نشستم از اين اتفاقا واسم نيفتاد كه تعريف كنم ! (كمتر واسه هم خالي ببنديد! 
)
(كمتر واسه هم خالي ببنديد! ) 
mehrshad53
اخراجی موقت
منم يه بار سوار تاكسي شدم ، ولي چون جلو نشستم از اين اتفاقا واسم نيفتاد !)
خحالت نکش بگو، به هر حال پسر خوشگلم در معرض خطره
چاکر شادمهرم هستیم
خدا افغاني جماعت رو توي تاكسي قسمتتون نكنه...!
چون اون موقع ديگه سوزن و پاشنه كفش و تخته شاسي و.... جواب نميده!
بايد يه داد وبيداد و عربده كشي راه بندازي...
تازه اونموقع شايد يه كم جمع نشست...
بعدشم تا وقتي پياده بشه هي به آدم نگاه ميكنه!
منم يه بار سوار تاكسي شدم ، ولي چون جلو نشستم از اين اتفاقا واسم نيفتاد كه تعريف كنم !
تا حالا شده که قربانی بشین؟ منظورم مثل گوسفند و اینا نیستا
توی روانشناسی قربانی شدن یه بحثه....
مثلا شما طرف یکی را توی دعوا میگیرین و طرف میگه: داداش تو دخالت نکن،به تو ربطی نداره!!
بدتر از این دیگه نمیشه،خیلی حس بدیه......
یه بار توی تاکسی نشسته بودم که از سر حافظ برم میدون آزادی و یه ساک هم دستم بود....
من عقب نشستم و یه خانم تپل و یه اقای خپل! هم عقب بودن. آقاهه که به تنهایی نصف صندلی را گرفته بود و خواب بود(شایدم الکی!) و من و خانمه توی این نصفه بودیم و من برای اینکه خیلی مماس نشم باهاش، ساکم را خیلی فجیع گرفته بودم دستم و خودم را هم میچلوندم * به در که خانم راخت باشه.....
توی کل مسیر داشتم به از خود گذشتگی خودم فکر میکردم و این که خانومه چه قدر خوشش اومده......
وسطای راه خانمه به راننده گفت: اقا وایسا پیاده میشم،بعد هم رو کرد به من و گفت: ماشالا یه ساک اوردی نصف ماشین را گرفتی،خفه شدم تا اینجا،ایشششششششششش
گر چه یه جواب ضخیم بهش دادم ولی عجیب حس قربانی شدن بهم دست داده بود........
پاورقی:
من اونموقع 62 کیلو بودم
میچلوندم: فشار میدادم!
الان قربانی شدی ؟! بمیرم
حرف از تاکسی نزن که اعصابم خورد می شه خیلی از این آقایون اصلا فرهنگ نشستن تو تاکسی هم نمی دونن البته به استثنای شماها.........
اینقدر حرصم می گیره از این پسرایی که تو تاکسی هی خودشونو مماس خانوم کناریشون می کنن عقده ای هاااااااااااااااااااا
من یه بار تو تاکسی نشسته بودم یه پسره اومد نشست پشت با این که جلو خالی بود هر ادا اطواری بلد بود از خودش در آورد من بیچاره هم خودمو می خوردم هم دختره کناریمو له کردم از بس خودمو کشیدم طرفش که به این شازده پسر نخورم واقعا می خواستم برگردم بهش یه چیزی بگم حیف روم نشد ترسیدم.
*mobina*
عضو جدید
مهرشاد جون خاطراتت خیلی باحاله. یه نیگا به این بنداز:
منم یه بار اومدم از ماشین پیاده بشم و قبل من یه دختره با دوست پسرش پیاده شدن و دختره پشت سرش در رو کوبید و من که در حال پیاده شدن بودم پام موند لای در.
خیلی حرصم گرفت و گفتک هوششششششششششش!!!
یهو پسره برگشت گفت با کی بودی.
منم گفتم :با کناریت!!
یهمو از ماشین پیاده شدم پسره دید هیکلم 4 تای اونه!!!
دختره گفت: بریم عزیزم ! خودتو ناراحت نکن
منم خندم گرفت. اخه اگه بزن بزن میشد پسره سوسک میشد اخه من 4 تای پسره بودم.
ولی تا عصر چند دفه به خودم فحش دادم که چرا یه فحش ندادم که برگرده و دعوا بشه
منم یه بار اومدم از ماشین پیاده بشم و قبل من یه دختره با دوست پسرش پیاده شدن و دختره پشت سرش در رو کوبید و من که در حال پیاده شدن بودم پام موند لای در.
خیلی حرصم گرفت و گفتک هوششششششششششش!!!
یهو پسره برگشت گفت با کی بودی.
منم گفتم :با کناریت!!
یهمو از ماشین پیاده شدم پسره دید هیکلم 4 تای اونه!!!
دختره گفت: بریم عزیزم ! خودتو ناراحت نکن
منم خندم گرفت. اخه اگه بزن بزن میشد پسره سوسک میشد اخه من 4 تای پسره بودم.
ولی تا عصر چند دفه به خودم فحش دادم که چرا یه فحش ندادم که برگرده و دعوا بشه
گیما زیاد روت تاثیر میذاره ها نه؟
منم همین و می خواستم بگم..
تازه...
آخه هیکلش و ندیدی که..
4برابر یه فرد معمولیه..
شونه هاش فکر کنم یه مترو 20 هست
منم همین و می خواستم بگم..
تازه...
آخه هیکلش و ندیدی که..
4برابر یه فرد معمولیه..
شونه هاش فکر کنم یه مترو 20 هست
یا امام هشتم...
عکساش تو پروفایلشه .....میتونی ایشونو رو زیارت کنی بدونی که بیراه نگفتهمنم همین و می خواستم بگم..
تازه...
آخه هیکلش و ندیدی که..
4برابر یه فرد معمولیه..
شونه هاش فکر کنم یه مترو 20 هست
منم همین و می خواستم بگم..
تازه...
آخه هیکلش و ندیدی که..
4برابر یه فرد معمولیه..
شونه هاش فکر کنم یه مترو 20 هست
گنده هستم ولی نه انقد دیگه.
خودتو مسخره کن.
دو تای یه فرد معمولیم. تازه گنده ها قلب رئوفی دارن!!!!!
mehrshad53
اخراجی موقت
دمت گرم سپیدی بلاایول داداشی...تاپیکاتم مثل خودت باحاله...
موافقم
کارت درسته....
خیلی بیست بود!
من با اینکه نصف یه ادم معمولیم،حتما دعوا را جور میکردم!!!!!
منم همین و می خواستم بگم..
تازه...
آخه هیکلش و ندیدی که..
4برابر یه فرد معمولیه..
شونه هاش فکر کنم یه مترو 20 هست
تازه حجم=قطر به توان 3 .یعنی 64 برابر یه ادم معمولیه!
منم یه خاطره یادم اومد میگم
تو تاکسی پشت آقای راننده نشسته بودم دو تا دختر بغلم
بغلی من چادری بود اون یکی خیلی ژیگول
چاق هم نبودند
بعد این چادری اینقدر نزدیک من شد من کلیم رو چسبوندم به دستگیره در
ولی بازم نزدیک تر شد
تکیه هم داده بود شونه هامون چسبید به همدیگه بعد من اومدم جلو تکیه ندادم یعنی
دوتا مون اینور بودیم اون یکی دختره اونور پاشم دو بار گذاشت رو کفشم
طوری بود که وقتی من میخواستم پول بدم راننده گفت :"دو نفر؟"
میدونم بی ربط بود ولی ...
روزه سختی بود
اگه دختر ژیگوله اینور بود داستان عوض میشد،حیف
بمیرم برات ....
ولی در بیابان لنگه کفش هم نعمت است!!!!
اینا راست میگه!!!!!
mehrshad53
اخراجی موقت
Similar threads
Similar threads
-
تا حالا فکر کردید که برای چی همه میخوان وارد دانشگاه شن و هی برن بالاتر!؟!؟
- شروع شده توسط "The moon"
- پاسخ ها: 95
-
از کی تا حالا با روسری می خوابی .!؟(دیالوگ عجیب سریال مادرانه)- شروع شده توسط sami1984
- پاسخ ها: 10
-
-
-
بیشترین کاری که تا حالا تونستی واسه بهترین دوستت بکنی چیه؟؟؟- شروع شده توسط SH.Aghighi
- پاسخ ها: 58